سالروز شهادت سردار بابامحمد رستمی

سردار بابامحمد رستمی در ایام نوجوانی به اتفاق پدرش به مشهد مهاجرت کرد و پدرش پس از مدتی به دیار باقی شتافت.
کد خبر: ۴۵۰۵۷۶

وی در کنار کار و فعالیت‌های روزانه به ورزش «کشتی چوخه» روی آورد و خادمی مسجد امام حسین(ع) در مشهد را نیز به عهده گرفت. در مراسم عزاداری سرور و سالار شهیدان نیز به عنوان هیات گردان شرکت فعال داشت.

شهید رستمی در سال 1305 در روستای «رهورد» از توابع قوچان، دیده به جهان گشود. با وجود آنکه در دوران کودکی مادرش را از دست داد اما توانست دوران ابتدایی را با موفقیت پشت سر بگذارد.

وی خدمت به محرومین،‌ فقرا، نیازمندان و یتیمان را سرلوحه کار خویش قرار داده بود. همزمان با شروع انقلاب مردم ایران به جمع انقلابیون پیوست و همزمان با تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، به طور افتخاری وارد این جریان اصیل انقلابی شد.

 در جریان‌های غائله گنبد و کردستان به عنوان فرمانده عملیات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مشهد وارد میدان شد و با شروع جنگ تحمیلی وارد کارزار با دشمن بعثی گردید و در کردستان مدتی با شهید مصطفی چمران همرزم بود.

وی از بنیانگذاران سپاه در خراسان و از پیشتازان امر دفاع مقدس و از شخصیت‌های برجسته‌ای بود که در امر سازماندهی نیروهای انسانی گام‌های مهمی برداشت و توانست خدمات ارزنده‌ای را در مدتی که مسئولیت نیروهای خراسان را به عهده داشت، انجام دهد.

این رزمنده دوران دفاع مقدس در تاریخ 18 دی ماه 1359 در جاده سبزوار به شهادت رسید و در حرم مطهر رضوی به خاک سپرده شد.

بابامحمد رستمی در بخشی از وصیت‌نامه خود آورده است: «خداوندا! پروردگارا! از تو می‌خواهم که برای یک بار هم که شده آرزویم را برآورده بفرمایی و از تو می‌خواهم که در آن لحظه‌ آخر، چشمانم را باز کنم و فرمانده کل حضرت مهدی(عج) را روی سرم ببینم و دیگر هیچ.

آیا به راستی می‌شود که انسان یک عمر زندگی بکند و آن کسی را که از همه بیشتر دوست دارد زیارت نکند! آیا ممکن است؟ خداوندا تو بزرگ هستی و بخشش زیاد داری و من طاقت دوری یک دوست را که در قلب من جای دارد، ندارم.خودم را بنده تو می‌دانم و از تو می‌خواهم در آن نفس آخر، اجازه داشته باشم سلام دوست داشتنی که همیشه آرزویم بود را خدمت آن صاحب امر که یک عمر دنبالش می‌گشتم، عرض کنم.

خداوندا! آگاه هستی که من خونم را هدیه به بندگان خوبت کرده و می‌کنم و می‌دانی که تمام مسلمانان برای من، عزیز و محترم هستند و بنده عاجز امیدوارم که فردای قیامت در پیشگاه تو بتوانم جوابگو باشم.از تو می‌خواهم در همه جا کمکم کنی چون برای من فارس، ترکمن، کرد و ترک فرقی ندارد و همگی عزیز و محترم هستند». (ایسنا)

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها