شش سال از مرگ مغزی نخست وزیر اسبق رژیم صهیونیستی که در میان فلسطینی‌ها و اعراب به "قصاب صبرا و شتیلا" معروف است، می‌گذرد.
کد خبر: ۴۴۹۸۸۱

"آریل شارون"  یک بار در حال کما در سال 2010 به مزرعه خود در منطقه "النقب" برده شد اما با وخیم شدن حالش بار دیگر به بیمارستان بازگردانده شد.

به گفته پسرش او دارای میزانی از هوشیاری بوده و می‌تواند انگشتان خود را تکان دهد. پنجشنبه پنجم ژانویه مصادف است با آغاز هفتمین سال به کما رفتن شارون در سال 2006 که با جنایت‌هایش به عنوان یکی از منفورترین رهبران رژیم غاصب صهیونیستی تبدیل شده است.

آریل شارون، نخست وزیر 83 ساله‌ اسبق اسراییل که دستش به خون هزاران فلسطینی و عرب آغشته است، مرگ را به خوبی می‌شناسد. او سربازان بی‌شماری را به میدان نبرد روانه کرد و در این میدان‌ها بسیاری از هم‌قطارانش را از دست داد و خودش نیز دو بار مجروح شد.

"مارگالیت" اولین همسرش در یک سانحه‌ رانندگی کشته شد و شارون با خواهرزنش "لیلی" ازدواج کرد. لیلی نیز به دلیل بیماری سرطان جان باخت. "گور" یکی از پسرانش نیز در سن 10 سالگی در حالی که با اسلحه‌ای قدیمی بازی می‌کرد بر اثر شلیک گلوله به سرش جان باخت.

اعراب شارون را تنها با واژه‌ "قصاب" خطاب می‌کنند که مسوول انجام حملات خونین علیه غیرنظامیان و اجازه‌ قتل عام 800 مرد، زن و کودک در طول سه روز در اردوگاه‌های صبرا و شتیلا توسط فالانژهای لبنان در سال 1982 است. این تنها گوشه ای از جنایات شارون است که به خاطر اعمالش در ارتش اسراییل به " آریل دیوانه" مشهور بود.

فلسطینیان این ژنرال بدنام را که 50 سال به خونریزی، شهرک‌سازی و اعمال تحریم‌ها پرداخت، از خاطر نخواهند برد.

زندگی آریل شارون به عنوان یک سرباز، ژنرال، قانون‌گذار و رهبر منعکس کننده داستان وضع و حال وی است.

 27 فوریه سال 1928:

"آریل ساموئل مردخای شرایبر" معروف به آریل شارون از یک خانواده‌ مهاجر لهستانی که پیش از ورود به فلسطین، به قفقاز رفته بودند، در روستای کفر ملال متولد شد.

سال 1942:

شارون در سن 14 سالگی به "هاگانا" یک گروه شبه نظامی زیرزمینی پیوست که بخشی از نیروهای ارتش اسراییل را تشکیل داد و کارشان در آن زمان بیرون راندن فلسطینیان از خانه‌ها و زمین‌هایشان بود. در همان زمان بود که وی به سرعت در نوآوری، جسارت و تمرد شهره شد.

 سال 1947:

سازمان ملل در این سال طی حکمی فلسطین را که تاکنون تحت قیمومیت انگلیس بود، تقسیم کرد. جنگ داخلی آغاز شد و نیروهای انگلیسی در 14 ماه مه سال 1948 منطقه را ترک کردند و به این ترتیب جنگ برای تشکیل "اسراییل" آغاز شد.

سال 1948:

شارون در سن 20 سالگی یک رسته را رهبری می‌کرد. وی خودش را در نبرد مشهور کرد اما به شدت مجروح شد و یکی از چشمانش تا حد کوری پیش رفت. شارون تا سال 1952 در ارتش باقی ماند و در این سال در دانشگاه هبرون (الخلیل) به تحصیل مشغول شد.

سال 1953:

شارون برای خدمت نظامی فرا خوانده شد. ماموریت وی رهبری یگان جستجو 101، جوخه کماندوهای نخبه بود. سربازان شارون در 14 اکتبر بیش از 40 خانه را در روستای قیبیه در کرانه باختری منفجر کردند. در این خلال 69 غیر‌نظامی عرب که حدود نیمی از آن‌ها را زنان و کودکان تشکیل می‌دادند، کشته شدند.

سال 1956:

اسراییلی‌ها و اعراب دومین جنگ اصلی‌شان را که به مبارزه‌ سینا معروف بود آغاز کردند. اسراییل شبه جزیره سینا و نوار غزه را به اشغال خود درآورد و در سال 1957 عقب‌نشینی کرد. شارون دراین سال که فرماندهی گردان چتربازان اسراییل را برعهده داشت از دستورات سرپیچی کرده و با نیروهای مصر در "ملتاپس" درگیر شد. در این جنگ 38 سرباز اسراییلی کشته شدند. وی از سوی فرمانده‌اش برای انجام این اقدام مورد سرزنش قرار گرفت.

5 تا 10 ژوئن سال 1967:

اسراییل جنگ شش روزه‌ای را با مصر، سوریه و اردن آغاز و در نتیجه آن بلندی‌های جولان، کرانه‌ی باختری( مناطق کلیدی در بیت‌المقدس) نوار غزه و شبه جزیره سینا را به تصرف خود درآورد.

سال 1967:

شارون از دانشگاه تل آویو با مدرک حقوق فارغ‌التحصیل شد و به درجه سرتیپی نائل آمد و رهبری یک گردان مسلح را برعهده گرفت. او برای فرماندهی‌اش مورد تقدیر و ستایش قرار گرفت.

سال 1973:

 جنگ "یوم کپور" با حمله همزمان مصر و سوریه در روز تعطیل یهودیان آغاز شد. شارون که در ژوئیه سال 1972 از ارتش بازنشسته شده بود برای فرماندهی یک یگان مسلح در مسیر کانال سوئز فرا خوانده شد. در یک نبرد سرش با گلوله‌ای مجروح شد. در بحبوحه‌ افزایش تنش‌ها یک دادگاه نظامی شارون را به دلیل تمردش محکوم کرد. وی به سرعت از وظیفه نظامی‌اش خلع شد اما به سرعت از سابقه جنگی‌اش بهره برد و با شهرت "قهرمان"، حزب راستگرای لیکود را تشکیل داد و در ماه دسامبر همان سال یک کرسی‌ را در کنست (پارلمان) از آن خود کرد.

سال 1975:

اسحاق رابین، نخست وزیر اسراییل شارون را به عنوان مشاور امنیتی ویژه‌اش برگزید.

سال 1977:

شارون در حزب لیکود درخشید و تحت رهبری مناخم بگین در حزب لیکود، وزیر کشاورزی شد و ساخت شهرک‌سازی را در کرانه‌ باختری و نوار غزه آغاز کرد و این امور را اغلب با کنار زدن موانع قانونی به انجام رساند.

79-1978:‌

مصر و اسراییل توافقنامه‌ کمپ دیوید را امضاء کردند و اسراییل از صحرای سینا عقب‌نشینی کرد.

سال 1982:

 اسراییل با هدف تخریب مقرهای سازمان آزادی‌بخش فلسطین در طول مرزش با لبنان به این کشور حمله کرد. در این سال شارون در پست وزیر جنگ اسراییل حملات را مهندسی می‌کرد، اسراییل به سازمان آزادی بخش فلسطین حمله کرد اما در این فرآیند شبه نظامیان مسیحی لبنان صدها فلسطینی ساکن اردوگاه‌های صبرا و شتیلا را قتل‌عام کردند. شارون در بحبوحه‌ اعتراضات بین‌المللی اعلام کرد مسئول مستقیم این اقدام نبوده است. وی با دلخوری استعفا کرد اما کرسی‌اش را در پارلمان اسراییل (کنست) حفظ کرد.

سال 1987:

انتفاضه‌ اول مردم فلسطین و دوره‌ درگیری و اعتراض در اراضی تحت اشغال آغاز شد.

سال 1995:

یک افراطی یهودی اسحاق رابین را ترور کرد.

سال 1998:

بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر وقت اسراییل، شارون را  به عنوان وزیر امور خارجه‌اش منصوب کرد. شارون نیز از شهرک نشینان اسراییلی خواست تا هر آنچه می‌توانند تپه‌ها و بلندی‌ها را غصب کنند.

سال 2000:

پس از پیروزی حزب کارگر در انتخابات اسراییل، ایهود باراک، نخست وزیر شد و شارون فرماندهی حزب لیکود را در دست گرفت. وی در 28 سپتامبر از مسجد‌الاقصی دیدن کرد و این کار خشم مسلمانان را برانگیخت و درگیری‌های گسترده به سرعت آغاز شد و انتفاضه دوم شکل گرفت.

اکتبر سال 2000:

باراک که به دلیل درگیری‌های اخیر از لحاظ سیاسی ضعیف شده بود پیشنهاد تشکیل یک دولت ائتلافی را داد. شارون این پیشنهاد را رد کرد. وی در 6 فوریه سال 2001 نخست وزیر اسراییل شد.

ژوئن سال 2002:

رژیم اسراییل با توجه به افزایش حملات دستور ساخت دیوار حائل برای جداسازی کرانه‌ی باختری را صادر کرد.

18 دسامبر سال 2003:

شارون با کناره گیری از موضعش در قبال شهرک‌های یهودی‌نشین و حزب لیکود طرح جداسازی‌اش را مطرح کرد. وی سپس تخلیه‌ تمام شهرک‌های یهودی‌نشین در غزه و چهار شهرک در کرانه‌ باختری را خواستار شد.

نوامبر سال 2004:

یاسر عرفات، رهبر فلسطینیان درگذشت و محمود عباس جانشین وی شد.

8 فوریه سال 2005:

شارون با عباس به توافقنامه آتش‌بس دست یافت اما لیکود مخالفت کرد.

اوت ‌2005:‌

اسراییل نظامیان و شهرک‌نشینان را از غزه خارج کرد.

21 نوامبر سال 2005:

شارون که در انجام طرح‌هایش با توجه به مخالفت حزب لیکود با مشکل مواجه شده بود از حزب لیکود جدا شد و حزب کادیما (پیشرو) را تشکیل داد.

18 دسامبر سال 2005:

شارون دچار یک سکته مغزی خفیف شد. پزشکان تزریق ماده‌ رقیق کننده خون را برای جلوگیری از حملات بعدی تجویز کردند.

5 ژانویه 2006:

شارون دچار دومین سکته‌ مغزی‌اش شد. وی تحت چندین عمل جراحی قرار گرفت و پس از آن تاکنون در کما به سر می برد. (ایسنا)

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها