از نگاه جام‌جم آنلاین:

جهان در سال 2011

چند نسیم دیگر تا ریزش همه برگ های سال میلادی جاری باقی مانده است و در این سال پر تنش، جهان دستخوش تغییرات شگرفی شد که کیفیت حیات بسیاری از زمینی ها را متاثر کرد.حتی یک قدم مانده تا "کریسمس" نیز همچنان شاهد رخدادهای نابی هستیم که هر روز در این دهکده جهانی اتفاق می افتد و همین چند روز قبل هم با مرگ رهبر کره شمالی، واقعه جریان ساز دیگری رخ داد که پازل نقاط عطف حوادث امسال را تکمیل کرد.«جام جم آنلاین» با اولویت قرار دادن دامنه تاثیر این تحولات، به ذکر حوادث تاریخ سازی در سال 2011 اشاره خواهد کرد که توانسته است اثری پررنگ و ماندگار از خود بر جای بگذارد.
کد خبر: ۴۴۸۰۸۷

بیداری اسلامی ( 4ژانویه 2011 مصادف با 14 دی 1389)

ابتدا خیلی مظلومانه و ساده اتفاق افتاد. جوانی سبزی فروش و سرخورده از بی عدالتی های نظام پادشاهی کشور تونس، در اعتراض به بیکاری و فقر، خود را به آتش کشید ولی با آتش گرفتن "محمد بوعزیزی" به یکباره تمام خاورمیانه هم به آتش کشیده شد.

مردم مسلمان تونس به خیابان ها ریختند و به خونخواهی مجاهد جوان برخاستند. گرچه دیکتاتور این کشور آفریقایی ابتدا تلاش کرد که با کشتار ددمنشانه معترضان، این قیام مردمی را در نطفه خفه کند، اما ایستادگی و روح مبارزه مردم، در نهایت موجب فرار "زین العابدین بن علی" به کشور عربستان شد و در نهایت، جهان منظره اراده یک ملت را با چشم سر دید.

اما این تمام شگفتی های آن ایام حماسی شمال آفریقا نبود. این بار مردم سرزمین باستانی مصر با تاثیر گرفتن از انقلاب تونس، مشت ها را برای نبرد با  فرعون زمانه خویش، گره کردند.

میدان التحریر قاهره مصر، مملو از مسلمانان انقلابی شد که با برپاکردن چادر و  اعتصاب طولانی ، خواستار اسلامی شدن حکومت و ترک مسند رفیق شفیق "بن علی" شدند.

لجاجت "حسنی مبارک" بر ادامه حکومت نامشروعش و شجاعت و شهادت مبارزان، جنگی تمام عیار از مبارزه "مردم" با "نماینده غیرقانونی مردم" رقم زد.

بالاخره پس از هفته ها سینه سپرکردن مقابل گلوله گرم، اتفاق باورنکردنی افتاد و سلطان پرجمعیت کشور عرب، در مقابل خواست عمومی زانو زد.

حال در دو کشوری که جریان حاکمیت، سال ها ی متمادی عقاید سکولارش را به مردم تحمیل می کرد، هر روز تحولات تازه ای رخ می دهد و نتایج انتخابات جدید در مصر هم تایید می کند که مردم خاورمیانه به شدت تشنه قوانین اسلامی و برپایی حکومت دینی هستند.

جرقه های آزادی خواهی و میل به برپایی نظامی مبتنی بر مولفه های اسلام حقیقی، کشورهای بحرین، یمن، اردن و بسیاری از کشورهای عرب منطقه را هم به وجدی انقلابی آورده است.

گویی دومینوی حذف دیکتاتورهای خاورمیانه تمام شدنی نبود و این بار زلزله تغییرات سیاسی به کشور لیبی رسید.

"معمر قذافی" و هم پیاله هایش در سماجت کودکانه شان سنگ تمام گذاشتند و با تیرباران و حتی بمباران اجتماعات مخالف، چهره یک دیکتاتور دیوانه و شیفته قدرت را تمام رخ ترسیم کردند.

با ورود ناتو و توسیع انقلاب در سراسر شهرهای لیبی، بالاخره پایتخت به دست انقلابیون افتاد و  معمر قذافی بر خلاف دو دیکتاتور دیگر، نه تنها دیگر فرصت فرار نداشت؛ بلکه با مرگی تحقیر آمیز ، پرونده 42 سال زمامداری مطلق این "کاخ نشین مجنون" هم بسته شد.

همانند"جنبش وال استریت" هم اکنون "بیداری اسلامی" نیز پررمق در مسیر انقلابی خود نفس می کشد و  موج تغییرات، کشور یمن را هم بی نصیب نگذاشته است. مردم این کشور نیز یک "نه بزرگ" به علی عبدالله صالح گفته اند و  روند این قیام ها تمام کشورهای عربی منطقه را متاثر از خود کرده است.

به هر روی، جنبش "بیداری اسلامی"، به عنوان یکی از مهم ترین اتفاقات سال جاری میلادی که تمام معادلات سیاسی جهان را به هم ریخت، خواست تازه ای از مردمان تحت یوغ خاورمیانه نبوده و نیست.

این پروسه دین جویی را باید به مثابه مطالبه ای تحلیل کرد که سالها سرکوب شده و حال، امکان مطرح شدن و  نقش آفرینی در سپهر سیاسی کشورهای عرب منطقه را بازیافته است.


زلزله ژاپن ( 11 مارس 2011 مصادف با  20 اسفند 1389)

شاید هیچ کسی گمان نمی کرد که کشور توسعه یافته ای همچون ژاپن، این چنین در خشم طبیعت بسوزد و کاری هم از دست علم و فناوری برنیاید.

به اعتقاد جام جم آنلاین، وقوع زلزله مهیب در ژاپن را به راحتی می توان در فهرست مهم ترین حوادث رخ داده در جهان جای داد.

علاوه بر کشته شدن بیش از 15 هزار ژاپنی و خسارت اقتصادی بالغ بر 300میلیارد دلار، نشت مواد رادیو اکتیو از نیروگاه اتمی فوکوشیما هم پروژه بدبیاری مردمان آفتاب سوزان را تکمیل کرد.

خطر وقوع یک بحران اتمی در شرق آسیا و تشابهات فراوان آن با حادثه هولناک چرنویل، زلزله هشت ریشتری ژاپن را تا مدت ها در صدر اخبار جهان قرار داد.


کشته شدن بن لادن ( 2 می 2011 مصادف با 12 اردیبهشت 1390)

مهره ای که خود آمریکایی ها ساختند و خودشان هم حذفش کردند، شاید آنچنان خبر عجیبی نباشد که بخواهد در لیست مهم ترین رخدادهای سال جهان جای بگیرد اما نباید از یاد ببریم که اقدامات انتحاری اسامه بن لادن، به بهانه ای مناسبی برای شروع جنگ های فرسایشی نیروهای امریکایی در خاک افغانستان و برخی دیگر از مناطق خاورمیانه تبدیل شد.

این تروریست پرورش یافته در مکتب غرب که توانسته بود با منهدم کردن برج های دوقلو در  آمریکا، زلزله ای رعب آور در کتاب تاریخ ایالات متحده ثبت کند، در نهایت در این سال،  توسط نیروهای امریکایی مستقر در پاکستان کشته شد و  بالاخره جسد رهبر القاعده به کف آب های سرد دریا تحویل داده شد.


جنبش وال استریت ( 17 سپتامبر 2011 مصاف با  26 شهریور 1390)

افزایش شکاف طبقاتی در جامعه سرمایه داری آمریکا، در نهایت موجب گونه ای خیزش اجتماعی غیر قابل کنترل شد که بعدها عنوان "جنبش 99 درصدی ها" را یدک کشید.

فعالان این جنبش بر این اعتقاد بودند که ثروت و قدرت در جامعه آمریکا، در دست یک درصد اقلیت خاص و ثروتمند در این کشور است که تمامی معادلات سیاسی و اقتصادی ایالات متحده را تنظیم می کنند.

معترضان با شعار "تسخیر نهادهای مالی وال استریت" و تحصن طولانی مدت در خیابان های منتهی به بزرگترین بازار بورس جهان در نیویورک، تلاش کردند تا این پیام صریح را به جهان ساطع کنند که دیگر از بی عدالتی های تبلور یافته در نظام  لیبرال دموکراسی غرب بیزار هستند.

گرچه این انقلاب مردمی ایالات متحده، ابتدا توسط زعمای تکیه زده بر سریر قدرت، نادیده انگاشته شد اما با گسترش روزافزون دامنه این "نافرمانی های مدنی" در سایر ایالت ها و حتی گسترش فرامرزی این جنبش به بسیاری از کشورهای اروپایی، هم اکنون اکثر طبقات متوسط و فقیر در آمریکا نیز به صف معترضان پیوسته اند.

البته این "بهار آمریکایی در شرف وقوع" همچنان با قدرت تمام و پشتوانه عظیم مردمی به جلو پیش می رود و حال این جنبش، کلیه بنیان های سنتی و تبعیض پرور نظام کاپیتالیستی را به چالش کشیده است.


ترور برهان الدین ربانی (20 سپتامبر 2011 مصاف با 29 شهریور 1390)

مردی که او را ناجی صلح افغانستان می دانستند و از احترام همگان برخوردار بود، مقهور تعصبات کور طالبان شد تا به قول افغان ها "پروفسور برهان الدین ربانی"، نتواند بذر صلح و ثبات در افغانستان را درو کند.

بی گمان، ترور ناجوانمردانه رئیس جمهور سابق افغانستان و رئیس شورای عالی صلح در این کشور را باید یک عقبگرد اساسی از روند بازسازی و تعمیق تفکرات آشتی جویانه در این کشور مشهور به حساب آورد.


مرگ استیو جابز (5 اکتبر 2011 مصادف با 13 مهر 1390)

بی گمان، یکی از پیش قراولان صنعت کامپیوتر و الکترونیک، مردی بود که حالا دیگر مدیر شرکت عظیم "اپل" نیست.

به گزارش جام جم آنلاین، استیو جابز، با اختراعات و ابتکارات پرطرفداری همچون "آی فون 4" و "آی پد" انقلابی در دنیای کامپیوتر به راه انداخت و  به عنوان یکی از موفق ترین و ثروتمندترین افراد این حوزه در جهان شناخته می شد.
در حالی که شرکت "اپل" دیگر به عنوان یکی از رقبای سرسخت غول هایی همچون "مایکروسافت" و "دل" شناخته می شد، جابز 56 ساله بر اثر سرطان لوزالمعده در گذشت و  به این ترتیب، دنیای فناوری، یکی از نخبه های تکرار نشدنی اش را از دست داد.


بحران حوزه یورو و اعتراضات مردم اروپا  (اکتبر 2011 مصاف با آبان ماه 1390)

حتی همین حالا هم اعتصابات سراسری فلج کننده در اتحادیه اروپا ادامه دارد و  به دلیل مقروض بودن سیستم اقتصادی بسیاری از کشورهای اروپایی از جمله یونان، خطر فروپاشی حوزه اقتصادی یورو دور از ذهن نیست.

حجم بالای اوراق قرضه ای که حالا دیگر دولت های اروپایی را به ستوه آورده است، مردم خشمگین را هم به صف مخالفان نظام های مالی و سیاسی کشورهایشان کشانده است.

روسای جمهوری که با خطایی استرتژیک، سیاست های اقتصادی ایالت متحده آمریکا را در قاره سبز دنبال می کردند، حالا چوب همراهی چشم بسته شان با آمریکا را می خورند.


برگزاری انتخابات روسیه (4دسامبر 2011 مصادف با 13 آذر 1390)

گرچه دیگر سالهاست که جهان دو قطبی رو به اضمحلال رفته و  سخن از قدرت مطلق بلوک شرق و غرب، محلی از اعراب ندارد اما همچنان روسیه به عنوان یکی از بازیگران اصلی در صحنه سیاست و اقتصاد جهان شناخته می شود که اتفاقات مهم رخ داده در این کشور بر کل پهنه گیتی اثر گذار است.

در این سال، انتخابات ششمین دوره مجلس دومای روسیه برگزار شد و مطابق پیش بینی ها، کاندیداهای "حزب روسیه واحد" که به مواضع و تفکرات ولادیمیر پوتین نزدیک هستند، توانستند در این انتخابات پیروز شوند.

البته شیرینی پیروزی حزب حاکم در روسیه، خیلی پابرجا نماند. به دنبال اعلام نتایج انتخابات، مخالفت های شدیدی از سوی مردم روسیه صورت گرفت؛ به گونه ای که در همین ایام، بزرگترین اعتراض سراسری در مسکو، پس از سال 1393 میلادی در پهناورترین کشور جهان به وقوع پیوست.


خروج نیروهای آمریکایی از عراق (15 دسامبر 2011 مصاف با 24 آذر 1390)

پس از 9 سال اشغال خاک عراق، بالاخره آمریکایی ها در این سال از حضور نظامی در این کشور عربی دل کندند و بساط پایگاه های نظامی خود را در کشور همسایه ما برچیدند.

گرچه همچنان نفوذ شدید آمریکا در تصمیمات عراقی ها غیر قابل کتمان است اما خروج نیروهای نظامی ایالات متحده، غرور و وجهه ملی مردم عراق را اندکی بهبود بخشید و آمریکا با وجود چندین بار پیمان شکنی، بالاخره حداقل در انظار عمومی، اسلحه هایش را از خاک عراق جمع کرد.


امین جلالوند – خبرنگار جام جم آنلاین

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها