همه می دانند که هیچ اقدام تازه ای بدون فرهنگ سازی و ایجاد بستری مناسب در اذهان عمومی پذیرفته نیست. در جامعه ما فرهنگ سازی برای هر پدیده ای ، روش خاص خودش را دارد.
کد خبر: ۴۴۲۳۹

گاهی با تبلیغات است مثل یک تابلوی بزرگ گوشه اتوبان که روی آن نوشته «اول یک جای خوب بایست ، بعد جواب موبایلت را بده.»
گاهی با زبان خوش است مثل توضیح باغبان پارک درباره نچیدن بنفشه ها. گاهی هم تنبیه ، مثل افزایش جریمه های رانندگی.
بعضی طرحها هم هستند که درباره آنها فرهنگ سازی صورت نمی گیرد یا اگر انجام شده است آنقدر کمرنگ بوده که نتوانسته در خاطره ها باقی بماند. یکی از آن قدمهای تازه ، ارائه خدمات پزشکی در منزل است.
اعتماد، مدیر داخلی یکی از مراکز خصوصی ارائه خدمات پزشکی در منزل می گوید: طبق آماری که 2 سال پیش گروهی از دانشجویان در یکی از روزنامه ها منتشر کردند از هر 100 نفر ایرانی ، 98 نفر اصلا از سیستم ارائه خدمات پزشکی در منزل خبر ندارند.
ولین بار دکتر حریرچی ، رئیس جهاد دانشگاهی دانشگاه علوم پزشکی تهران ، پیشنهاد تاسیس یک مرکز درمان در منزل را مطرح کرد.
طرح به تصویب جهاد دانشگاهی رسید و موسسه دم ، نهم خرداد 1378 به عنوان زیرمجموعه ای از جهاد دانشگاهی آغاز به کار کرد.
گرچه هدف اصلی از تاسیس چنین موسسه ای ایجاد اشتغال برای پزشکان ، پیراپزشکان و پرستاران بود و سال 1382 به عنوان یکی از 3 طرح برتر الگوی اشتغال ، حائز رتبه شد، اما دیگر آن را نمی شود نادیده گرفت.
دکتر بهرامی ، مدیر مرکز درمان در منزل دم ، می گوید: اگر ارائه خدمات پزشکی در منزل هیچ حسنی جز به صفررساندن امکان ابتلای سالمندان به عفونت های بیمارستانی نداشته باشد، باز هم به عنوان طرحی مهم قابل بررسی است.
در کشوری مثل ایران که به علت مصرف بالای آنتی بیوتیک ها، بیماری های عفونی نسبت به بیشتر آنها مقاوم شده اند،بعید نیست سالمندی با یک بیماری ساده که می توانست در منزل مداوا شود، مدتی در بیمارستان بماند و از آنجا که سیستم دفاعی ضعیف تری دارد با بیماری عفونی مقاومتری مرخص شود؛ اما وقتی تخت منزل یک بیمار، تخت بیمارستانی می شود، نگرانی پزشک از بابت ابتلا به عفونت های بیمارستانی بخصوص در سالمندان کمتر خواهد بود.
از طرفی مقایسه هزینه تلفنی چنددقیقه ای و آمدن پزشکی به منزل نسبت به هزینه رفت وآمد بیماری با محدودیت حرکتی همراه 2 نفر از آشنایان که باید قید ساعات کاری خود را برای جابه جایی بیمارشان تا مطب و بازگرداندنش به خانه بزنند، به اضافه خستگی بیمار و امکان آسیب بیشتر در این سفر چندساعته ، نشان می دهد که تنها حسن ارائه خدمات پزشکی در منزل جلوگیری از ابتلا به عفونت های بیمارستانی نیست و فوایدی چون کاهش تعداد واسطه ها و سرویس دهی مطلوب و بهنگام ، جلوگیری از اتلاف وقت همراهان بیمار، کاهش بار ترافیکی شهر و آرامش بیشتر بیمار را نباید دست کم گرفت ؛ ضمن آن که برخی خانواده ها نسبت به بستری شدن بیمارشان در بیمارستان نگرشی منفی دارند و ارائه خدمات پزشکی در منزل بدبینی شان را کم خواهد کرد.
دکتر بهرامی می گوید: در جامعه ما بیمارانی هستند که مرز میان علل بیماری شان با بحثهای اخلاقی و حیثیتی تداخل پیدا کرده است ، مثل مبتلایان به ایدز و هپاتیت.
این مرزها طوری به هم نزدیک شده اند که ابتلا به یکی از این بیماری ها در نظر عده ای و البته به غلط مساوی است با بی حیثیتی و مطرود شدن فرد و خانواده اش از جامعه.
ارائه خدمات پزشکی در منزل این امکان را فراهم می کند که پزشک داوطلبانه و با رضایت خودش به منزل بیمار برود و به درمان یا تسکینش کمک کند. هرچند روش موثرتر در رفع این معضل ، تصحیح باورهای غلط درباره این گونه بیماری هاست.


زمانی برای صحبت پزشکان با بیماران
براساس آماری که بتازگی از سوی وزارت بهداشت و درمان ارائه شده است ، متوسط زمانی که بیمار با کادر پزشکی هم صحبت و در حال سرویس گیری از آن است 15 الی 30 دقیقه است.
گرچه در حقیقت گاهی این 15 دقیقه هم تا چند دقیقه کاهش می یابد و خیل بیمارانی که چشم انتظار، پشت در اتاق دکتر نشسته اند یا قدم می زنند، بیمار را وادار می کنند در همان 5 دقیقه اول بلند شود و از دکتر خداحافظی کند اما حضور پزشک در منزل ، فرصت کافی برای بررسی علایم بیماری و معاینه دقیق تر را فراهم می کند.
دکتر بهرامی می گوید: از همه مهمتر ایجاد یک سیستم ارجاع است ، چیزی به نفع پزشک و البته بیمار. گرچه سیستم ارجاع سالهاست در دیگر کشورها در قالب واژه هایی چون پزشک خانواده و... پذیرفته شده است ، اما هنوز به گوش مردم و حتی بسیاری از پزشکان ایرانی آشنا نیست.
این روزها اگر کسی سردرد یا سرگیجه داشته باشد، ترجیح می دهد فوق تخصص مغز و اعصاب را ملاقات کند. کسی که کمردرد دارد از متخصص ستون فقرات وقت می گیرد و کسی که معده درد دارد آنقدر صبر می کند تا پس از 6ماه فلان پزشک فوق تخصص.
بیماری های دستگاه گوارش از سفر بیاید و به او برای چند ماه بعد وقت بدهد. دکتر بهرامی می گوید: یک پزشک عمومی می تواند 70 تا 80 درصد بیماری ها را تشخیص دهد و درمان کند.
هر پزشک عمومی برای بیماری های شایع سطح جامعه تربیت شده است و فقط در صورتی که بیمار جزو 20 یا 30 درصد بیماران نیازمند به درمان تخصصی باشد باید به متخصص ارجاع داده شود؛ اما هنوز مردم برای هر درد ساده ای سراغ متخصص ها و فوق تخصص ها می روند و این یعنی نداشتن سیستم ارجاع در جامعه».


«سیستم ارجاع» را به خاطر بسپارید
دکتر بهرامی در پاسخ باور شایع میان مردم که با مراجعه به یک فوق تخصص یا کلینیکی تخصصی برای هر دردی بهتر درمان خواهند شد، می خندد و می گوید: با مراجعه به فوق تخصص برای چند بار سرفه کردن یا سردرد یا هر درد دیگری ، او حق دارد شما را به عنوان بیماری پیچیده نگاه کند؛ پس مثل بیماری پیچیده هم با شما برخورد خواهد کرد.
به این ترتیب برای تشخیص سردردی ساده سی تی اسکن لازم می شود یا با کمی احساس درد در کمر ام.آر.آی لازم خواهد بود و اگر از ناراحتی گوارشی رنج می برید، اولین راه آندوسکوپی است که پیش رویتان قرار خواهد گرفت ، در حالی که این تجهیزات هیچکدام برای بیماران معمولی لازم نیست و ممکن است از 1000 نفری که سردرد دارند فقط یکی به سی تی اسکن احتیاج داشته باشد.
او درباره ارتباط طرح خدمات پزشکی در منزل و سیستم ارجاع می گوید: ما سعی در ایجاد یک سیستم ارجاع کوچک داریم. هر بیمار پس از تماس تحت نظر یک پزشک عمومی خواهد بود و بعد در صورتی که جزو 20 یا 30 درصد بیمارانی باشد که به متخصص نیاز دارند به یکی از متخصصان ما معرفی می شود.
پس از آن متخصص و تیم پرستاری مسوولیت بیمار را به عهده می گیرند. جز مهم این طرح ، صرفه جویی در هزینه کلانی است که با آگاهی بخشی به بیمارانی که بیماری های غیرپیچیده دارند، از سبد خرید دولت و خانواده ها کم می شود.
به این ترتیب فقط بیماران استفاده کننده از خدمات پزشکی در منزل از سیستم ارجاع بهره مند می شوند و بقیه مردم از همان شیوه سنتی و رجوع به متخصص ها پیروی می کنند.
گرچه نبودن سیستم ارجاع در جامعه معضلاتی چون بیمار محوری در مراکز درمانی ، خرج تراشی های غیرضروری ، فرصت و امکانات کمتر برای معالجه بیماران پیچیده تر و بیکاری پزشکان عمومی را به ارمغان آورده ؛ اما هنوز هیچ نهادی مسوولیت اجباری کردن چنین سیستمی را در چرخه های درمانی به عهده نگرفته است.
طیف وسیعی از استفاده کنندگان خدمات پزشکی در منزل را سالمندان ، بیماران با محدودیت حرکتی ، مبتلایان به بیماری های مزمن یا صعب العلاج و آنها که روزهای آخر را می گذرانند یا به قول پزشکان EndStage ها تشکیل می دهند و معتادانی که تمایل به ترک اعتیاد در منزل دارند، زنان باردار، نوزادان و بیماران روانی در درجه دوم اهمیت قرار دارند؛ اما با وجود 10 هزار مشترک که به طور پیوسته از این خدمات استفاده می کنند مسوولان در بدو پیشنهاد چنین طرحی و با توجه به جمعیت ابرشهری مثل تهران افقهای بهتری را پیش بینی می کردند.
یوسفی سردبیر برنامه کیمیا در شبکه سلامت صدای جمهوری اسلامی می گوید: متاسفانه فرهنگ سازی لازم در جامعه صورت نگرفته است و به نظر من مسوولیت این فرهنگ سازی بر دوش تمام نهادهای متولی حل معضلات شهری خواهد بود.


باز هم مثل همیشه مشکلات مالی
آیا تمام آگاهان از مزایای خدمات پزشکی در منزل که با وجود نبود فرهنگ سازی به طریقی با آن آشنا شده اند ازاین خدمات استقبال می کنند؛
بیشتر بیمارانی که از چنین مراکزی استفاده نمی کنند دلیل استفاده نکردن خود را تعرفه های بالا می دانند.
خانم پرگر، دانشجوی سال پنجم رشته پزشکی می گوید: اگر تصور کنید پزشکی که می توانسته با نشستن توی مطب در مدت پانزده دقیقه دست کم 3 بیمار را ویزیت کند از مرکزی راه می افتد و ساعتها وقت خود را صرف فقط یک مریض می کند، آن وقت حتما باور می کنید که این تعرفه ها ناچیزند.
ضمن آن که هزینه استهلاک دستگاه هایی را هم که برای آسایش بیماران حمل و نقل می شوند باید در نظر داشته باشیم. خدمات پزشکی در منزل با عنوان Home Cure در کشورهای پیشرفته سالهاست که از سوی بیمه حمایت می شود و بیمه هزینه حداقل خدمات درمانی را به عهده می گیرد؛ اما در کشور ما هنوز چنین تضمینی وجود ندارد و سازمان های بیمه حاضر به بستن قرار داد با این مراکز نیستند.
یکی دیگر از دلایل استقبال نکردن مردم ، حضور برخی موسسات خصوصی است که گرچه برای ارائه خدمات پزشکی در منزل تبلیغ می کنند، اما چنین فعالیت هایی در حیطه مجوزشان نیست. یا اگر مجوز دارند نظارت مستمری بر کیفیت کاری آنها وجود ندارد.
دکتر بهرامی درباره مراکز خصوصی می گوید: اگر سازمان های متولی خدمات بهداشتی و درمانی ، نظارتی دقیق بر این مراکز داشته باشند خوب است ، اما این سازمان ها فقط مجوز می دهند، همین.
متاسفانه مراکزی هم هستند که باعنوان ارائه خدمات پزشکی در منازل ، پرستاران ساده و فاقد تحصیلات دانشگاهی در زمینه پرستاری یا بهیارانی را که کمکهای اولیه به آنها آموزش داده شده است ، می فرستند.
چنین پرستارانی خود نیز از امنیت شغلی ، بیمه و سنوات چیزی نمی دانند. حتی بسیاری از آنها از مبلغ قراردادی که با خانواده ها بسته شده است بی خبرند و تنها درصد کمی از مبلغ قرارداد را به عنوان حقوق دریافت می کنند. از سوی دیگر معلوم نیست چه کسی ، سلامت و امنیت صاحبخانه ای را که با تلفن تقاضای پرستار می کند تضمین خواهد کرد؛
از طرفی خانواده ها هم نمی توانند به پرستارانی که تنها با معرفی یک ضامن و ارائه برگه ای مبنی بر سوابق کاری شان به استخدام مرکزی در آمده اند، اعتماد کنند.
دکتر بهرامی می گوید: به هر حال ارائه خدمات پزشکی در منزل برای کلانشهری مثل تهران ضروری است و جایگاه واقعی خود را پیدا خواهد کرد، حتی شاید در آینده ای نزدیک چنین طرحی در شهرستان های بزرگ هم اجرا شود.
با این که ارائه خدمات پزشکی در منزل می تواند طرحی معقول و به صرفه باشد، اما هنوز حمایت نهادهای دولتی ، بیمه و اعتماد اقشار گوناگون جامعه را کم دارد.

مریم یوشی زاده
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها