در مازندران، امامزادههایی بر قلل کوهها دفن شدهاند، از جمله امامزاده عباسعلی که در منطقه سوادکوه بالای قلهای به ارتفاع 2300 متر مقبرهای دارد و بنای منسوب به امامزاده حسن در نزدیکی آلاشت که در ارتفاعی مشابه هست و امامزاده قاسم که نزدیکی جاده هراز در ارتفاع 2510 متری قرار دارد. برای رسیدن به مقبره امامزادهها چارهای جز کوهنوردی نیست.
ظاهرا در قدیم تعداد زیادی از مردم میتوانستند چنین راههایی را بپیمایند و در واقع آنچه اکنون به عنوان کوهپیمایی مورد توجه علاقهمندان طبیعتگردی و ورزش قرار دارد در گذشته در زمره فعالیتهای رایج مردم بوده است.
در مسیر تهران به آمل وقتی به 40 کیلومتری آمل میرسیم تابلویی بزرگ در سمت راست جاده وجود دارد که رویش نوشته شده است امامزاده حسن لهاش. اینجا شروع جادهای باریک و پرپیچ و خم و با شیب زیاد است که پس از عبور از رود هراز در میان جنگل انبوه، چند کیلومتر ادامه دارد و ابتدا به روستای لهاش و سپس به روستای المستان میرسد.
جالب است در هر دوی این روستاها امامزادههایی با بنا و مقبرههایی قدیمی وجود دارند. جاده تا روستای لهاش آسفالته، اما باریک است و درههای عمیق کنار جاده بیحفاظ هستند.
پس اگر برنامه رفتن به این روستا با وسیله نقلیه خودتان را دارید باید ششدانگ حواستان به رانندگی باشد. مقبره امامزاده حسن با بنایی مجهز و امکانات رفاهی در این روستا واقع شده است. از اینجا به بعد قسمتهایی از جاده آسفالته و قسمتهایی خاکی است. روستای المستان پایان جاده است. روستایی بکر و کمتر دست خورده که در ایام گرم سال با هوای مطبوع و سالم در انتظار گردشگران است.
المستان میان جنگل قرار دارد و میتوان از هر سوی روستا ساعتها راهپیمایی کرد و به انتهایش نرسید. البته یادمان نرود پیادهروی در جنگل برای کسانی که آشنایی کامل با منطقه ندارند بدون شک به گم شدن منتهی میشود و حتما باید با بلدهای محلی به گردش رفت یا فقط تا آنجا که هنوز روستا دیده میشود پیش رفت. روستای المستان مبدا صعود به قله امامزاده قاسم و بهراک به ارتفاع 3200 است.
یک صعودزمستانی
از المستان تا امامزاده قاسم با یک کوهپیمایی ملایم 4 ساعت راه داریم. در مسیر پاکوب با شیب خیلی ملایم به سوی جنوب شرق از میان جنگل پیش میرویم. جنگل در خواب زمستانی است و در ارتفاع بالاتر برف همه جا را پوشانده است.
منظره قله دماوند که پوشیده از برف بلندایش را به رخ میکشد از این کوه بخوبی پیداست. بعد از سه ربع ساعت راهپیمایی به سهراهی گلابی در ارتفاع 1900 متر میرسیم. اینجا کمی برف روی زمین دیده میشود و نوید میدهد از اینجا به بعد صعودی برفی در پیش است. در راه که میآمدیم تابلوهای راهنمای کوچکی که به همت گروه کوهنوردی طبرستان جوان بابل در کنار مسیر به درختان نصب شده بود، راه را نشانمان میداد. بعد از صبحانه صعود ادامه مییابد. از اینجا تغییر مسیر میدهیم و به سوی جنوب میرویم. خیلی زود جنگل تمام میشود و صعود برفیمان در مسیری کم شیب به سوی جنوب ادامه مییابد. در ارتفاع 2100 متری کلبهای چوپانی وجود دارد، ولی ما که تازه استراحت کرده و راه افتادهایم از کنارش رد میشویم و به سوی قله که از دور پیداست، پیش میرویم. ساعتی بعد در حالی که نزدیک قله رسیدهایم به 2 گودال بزرگ و قرینه برمیخوریم که هر کدام دهانهای به قطر حدود 20 متر و عمقی حدود 10 متر دارند.
نمیدانم این گودالهای عمیق چگونه و چه زمانی در این نقطه کوه ایجاد شدهاند. محلیها میگویند اینها جای زانوهای رستم هستند که وقتی به اینجا رسید زانو زده و از دریا آب خورده است! البته از اینجا تا دریا حدود 50 کیلومتر فاصله است و معلوم نیست رستم محلیها چگونه این کار را کرده است! بگذریم. ما پای قله هستیم. از کنار زائر سراهایی که زیر قله برای زائران امامزاده ساخته شده رد میشویم و قدم بر قله میگذاریم.
بالای قله، بنای امامزادهای با گنبدی مخروطی به ابعاد حدود 5 متر در 5 متر قرار دارد. زیارت میکنیم و عکسی به یادگار میگیریم. جای همه دوستان را خالی میکنیم. اکنون زمان بازگشت است و ما راه بازگشت را پیش میگیریم.
رضا کریمی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد