در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
زبان حال:
«چگونه شکر این نعمت گزارم
که زور مردمآزاری ندارم؟»
فقط یک خرده گاهی سر به سر با
همین یک خرده طنزم میگذارم
گاهی آدم میماند که بگرید یا بخندد. عرض شود که یکی ازهمان بنیآدمهایی که از نگاه سعدی اعضای یک پیکرند، از سر استیصال با دفتر روزنامه تماس گرفته و گفته که یکی از نزدیکانش که از پرسنل یکی از شرکتهای خدماتی بوده، حدود 25 روز پیش سکته مغزی کرده و وقتی که به هر بیمارستان دولتی مراجعه کرده و به دلیل کمبود جا با در بسته مواجه شدهاند؛ بناچار، بیمار خود را در یک بیمارستان خصوصی بستری میکنند.
بیمار مورد نظر نیز چند روز بعد در حین انجام یک عمل جراحی فوقالعاده، دچار سکته مغزی میشود و فوت میکند.
اطرافیان بیمار که برای تحویل گرفتن جسد به بیمارستان مراجعه میکنند، اطلاع مییابند که هزینه بیمارستان آنها 34 میلیون تومان شده که با تخفیفات به عمل آمده، باید 30 میلیون تومان تقدیم بیمارستان نمایند.
فلذا اطرافیان بیمار... ببخشید؛ اطرافیان متوفی، قبل از عزاداری برای میت موردنظر که گفتند عجالتا در دسترس نمیباشد؛ عزا گرفتند که چگونه و از کجا و از چه راه سالمی ـ بدون رد و بدل کردن «السی» یا فروختن تلویزیون السیدی ـ پول لازم بیمارستان را تهیه کنند و جسد مرده گروگان گرفتهشده خود را آزاد نمایند. چرا که آزادی کلا چیز خوبی است و این یعنی که عزای مضاعف!... آدم به عوض این که به حال مرده گریه کند، عجالتا به حال خودش میگرید.
بسته پیشنهادی:
اگرچه امیدواریم که با لطف مسوولان بیمارستان خصوصی مورد اشاره ـ که حتما و حکما نیز در این قضیه صرف هزینه کردهاند ـ این مشکل و معضل بغرنج به سلامتی حل و فصل شده باشد و جسد متوفی به سلامت تحویل بستگانش شده باشد؛ اما محض احتیاط و برای موارد مشابه این مورد، پیشنهادهایی را مطرح میکنیم؛ بلکه راهگشا باشد. به هر حال چه کنیم که عادت کردهایم به پیشنهاد. مرام ما این نیست که انتقاد خالی بکنیم. عنایت بفرمایید:1ـ دریافت وام بانکی:
از برخی بانکهای معتبر، پولی به صورت وام گرفته شود. وام برای دوام؛ نه اقوام!2ـ پرداخت دولتی:
درست است که بیمارستان خصوصی است، اما چون بیمارستانهای دولتی جا نداشتند که این بیمار خدابیامرز را بستری کنند؛ فلذا دولت محترم جور بازماندگان متوفی را بکشد. فراموش نکنیم که بازگشت همه به سوی اوست.3ـ شهادت عادلین:
2 فروند شاهد عادل بروند پیش رئیس بیمارستان مذکور و شهادت بدهند که شخص متوفی کارگری بیش نبوده و خوشه اولی بوده و چیز چندانی در بساط نداشته که برای بقیه بگذارد؛ تا چه رسد که برای بیمارستان بگذارد.4ـ شرط گذاشتن:
اگر بیمارستان، اصرار بر گرفتن پول دارد؛ اطرافیان متوفی برای مسوولان بیمارستان شرط بگذارند. شرطشان هم این باشد که فرد متوفی را مثل روز اول که وارد بیمارستان شد، به همان صورت اول که بیمار بود ـ حالا سالم پیشکش ـ تحویل آنها دهند تا آنها هم پول طلب کردهشان را بپردازند.5ـ بخشیدن جسد:
اگر هیچ زبان خوشی اثر نکرد و به هیچ صراطی مستقیم نبودند؛ بالاجبار جسد میت را به خود بیمارستان ببخشند تا بگویند که اگر راست میگویند در همانجا دفنش کنند. هزینه کفن و دفن هم صرف امور خیریه و غیره شود.6ـ درخواست معجزه:
آخرین راهحل فرضی هم این که دعا بفرمایند تا خود میت بنده خدا دهان باز کند و با زبان خودش و به صورت پخش زنده به مسوولان بیمارستان بگوید که: باباجان، به پیر، به پیغمبر، ندارم... ندارم... ندارم... من از بیکفنی زنده بودم!رضا رفیع
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر