در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سربازیتان تمام شد؟
بله. اول تیر تمام شد.
پس از حالا به بعد میتوانید با خیال راحت سرباز خبر بمانید؟
انشاءالله.
اجباری در خبرهای ورزشی؟
هرچه در ذهنم جستجو میکنم چیزی یادم نمیآید. فکر نکنم اجباری داشته باشم. در دایره اختیار عملی که داریم میتوانیم هر کاری انجام بدهیم و دستبسته نیستیم به شرط این که یادمان باشد برای کجا کار میکنیم و چه از ما میخواهند.
چه میکنید تا توپ هم نتواند از روی آنتن تکانتان بدهد؟
نمیتوانم چنین ادعایی داشته باشم. هیچ چیز مشخص نیست. شاید همین امروز که به سمت خبر میروم آخرین بارم باشد.
توپ فوتبال چطور؟
[میخندد] فوتبال را خیلی زیاد دوست دارم، البته در حد پیگیری و تماشای مسابقات! تنیس و بسکتبال هم مخصوصا اگر NBA باشد را دنبال میکنم، اما ورزشی که به صورت حرفهای انجام میدهم فوتسال است که بالاخره شاخهای از فوتبال میشود.
پس با شورت و پیراهن ورزشی هم عکس دارید؟
[میخندد] بله. این طعنه را اهالی پیشکسوت فوتبال برای جوانترهایی که گاهی به پر و پایشان میپیچند به کار میبرند، لذا اگر جایی بخواهم از کسی انتقاد کنم از این بابت نمیترسم! چون هم با شورت و پیراهن ورزشی عکس دارم و هم با لباس تکواندو. قبلا تکواندو هم کار میکردم.
کمربندتان چه رنگی بود؟
زرد یا سبز. درست یادم نیست.
این که میگویند گوینده ورزشی خوب کسی است که علاوه بر سایر مهارتها، در حوزه تخصصیاش هم دارای دیدگاه و زمینه فعالیت باشد را قبول دارید؟
بطور قطعی نمیتوان گفت. خیلیها به مدرک تحصیلی من گیر میدهند و میگویند تو که مکانیک خواندهای چرا گوینده شدی؟ اما به نظر من تحصیل، شرط کافی برای تخصص نیست. تخصص میتواند در پیگیری ماجرا یا به قول شما داشتن دیدگاه در آن حوزه باشد.
مگر منتقدان سینما خودشان کارگردان و هنرپیشهاند؟ در همین ورزش، خیلی از مربیان بزرگ مثل اریکسون یا خوزه مورینیو سابقه درخشان بازی فوتبال ندارند. برای به موفقیت رساندن دیگران نیازی نیست که حتما خودت موفق بوده باشی بنابراین یک گوینده ورزشی خوب قبل از همه اینها باید دغدغه ورزش را داشته باشد و دائم در جریان رویدادها قرار بگیرد.
چه باید کرد تا بیننده خبرهای ورزشی که اتفاقا مخاطب غریبهای هم نیست صرفا به چشم یک تفریح به آن نگاه نکند و بود و نبود گوینده برایش مهم باشد؟
خبر یعنی وثوق؛ یعنی یک منبع قابل استناد که نمیتوان از زندگی هیچکس حذفش کرد. حتی آنها که ادعا میکنند بواسطه دسترسی به اینترنت یا رسانههای مکتوب، احتیاجی به برنامههای خبری ندارند هم به محض این که رادیو یا تلویزیون در دسترسشان قرار گیرد سراغ اخبار میروند چون خوب میدانند همیشه یکی هست که خبرهای گلدرشت را سوا شده کف دستشان بگذارد. خبر، جزئی از زندگی ماست و همه ما دوست داریم بدانیم دور و برمان چه اتفاقی میافتد. در پاسخ به قسمت دوم سوالتان هم باید بگویم در درجه اول، گوینده باید سعی کند تا همواره در جریان ریزترین اتفاقات قرار داشته باشد و بداند در ورزش چه میگذرد تا اگر با پرسشی مواجه شد بتواند صاحبنظرانه پاسخ بدهد در غیر این صورت هر کسی میتواند به راحتی جایش را پر کند. مطمئن باشید اگر یک مجری یا گوینده، مطلع باشد و بهگونهای حرف بزند و اجرا کند که دلنشین مردم شود قطعا بود و نبودش فرق
خواهد کرد.
با این همه، میزان علاقهمندی مردم به خبرهای ورزشی با خبرهای سیاسی برابری میکند؟
به هیچ عنوان. از کلمه سیاست، بار سنگینی دریافت میشود لذا خبرهای سیاسی نیز بعضا با ذهنیتهای خاص دیده میشوند و خیلی قوی باعث بالا و پایین شدن احساسات مردم میگردند. به عنوان نمونه وقتی گوینده خبر عمومی، وقوع زلزلهای را اعلام میکند تاثیر عمیقی بر جامعه میگذارد که تبعات زیادی به دنبال دارد، اما خبر برد و باخت فلان تیم یا ورزشکار، جز طبقهای خاص از هواداران، بقیه را درگیر نمیکند. خبرهای ورزشی به قول فرنگیها Fun است و همان طور که از اسمش پیداست، جزو خبرهای سرگرمی است، البته نه هر نوع سرگرمی زیرا مسابقه محله هم سرگرمی است. خبر ورزشی تنها گونه ژانر سرگرمی است که سندیت دارد و میتوان با قطعیت راجع به آن سخن گفت.
خوبی خبرهای ورزشی به چیست؟
همین جنبه سرگرمی و تفریحی که دارد باعث میشود بیننده با علاقه مضاعفی پیگیر این بخش خبری باشد.
و برای گویندههایش؟
من گوینده اگر اشتباهی بکنم، سوتی یا گافی بدهم و تپقی بزنم به راحتی با یک خنده، جمعش میکنم چون میدانم به کسی برنمیخورد اما در سایر خبرها کوچکترین حالت چهره، برداشتهای خاص و متفاوتی در پی دارد و گوینده باید به شدت مراقب باشد.
اما درباره اخبار ورزشی و نوع اجرای گویندهاش نیز گاهی حرف و حدیثها و برداشتهایی پیش میآید که جمع کردنش خیلی هم راحت نیست.
به نکته خوبی اشاره کردید. گاهی اوقات، کسانی که کار ما را از بیرون میبینند کم و کاستیها را عمدی میپندارند و فکر میکنند چون فلانی مثلا استقلالی یا پرسپولیسی است نمیخواهد فلان خبر روی آنتن برود.
در حالی که این حرفها واقعا معنی ندارد. تمام بچههای تحریریه ما از رنگها عبور کردهاند لذا از همه مردم میخواهم که جهتدهی شده به خبرهای ورزشی نگاه نکنند و نگویند فلان تیم گل زد و گوینده خندید یا این مدال را با قاطعیت اعلام نکرد و ... البته این را قبول دارم که هیچکس کامل نیست و هرلحظه ممکن است اشتباه کند، بنابراین اگر خطایی دیدند ما را ببخشند.
چرا در خبرهای ورزشی با چینش متوازنی از اخبار مواجه نیستیم و صدرنشینی فوتبال تمامی ندارد؟
در حال حاضر فوتبال ورزش اول دنیا و ورزش محبوب ایران است و ما باید تابع خواست عمومی جامعه باشیم و با احساسات مردم جلو برویم لذا هرقدر هم بخواهیم به سایر ورزشها بپردازیم باز به قول شما فوتبال صدرنشین میشود و کاری هم نمیتوانیم بکنیم.
و این یعنی تسلیم محض مخاطب شدن که نتیجهای جز دمیدن در آتش اشتیاق مردم ندارد.
این طور نیست چون در دهه 60 و قبل از آن هم که از پخش مستقیم بازیها و برنامههای ورزشی و تحلیلی فوتبالمحور خبری نبود، مردم طرفدار این رشته بودند. شاید این حرف شما درباره نسل جدید درست باشد اما علاقه پدر من به فوتبال قطعا تقصیر رسانهها نیست.
پدرتان هم طرفدار دوآتشه فوتبال است؟
بله.
چرا از ورزش بانوان این قدر کمخبر و حتی بیخبرید؟
بیخبر نیستیم اما بیتعارف باید بگویم عدم پخش پارهای از خبرها، علتهای دیگری دارد. مملکت ما اسلامی است و هر تصویری را نمیتوان پخش کرد. پارهای دیگر هم به عملکرد بد و ضعیف خود و روابطعمومیهایشان بازمیگردد. روابط عمومی فدراسیونها نقش بسیار مهمی در دیده شدن خبرهایشان دارند.
خبر را واقعیتها میسازند یا علاقهمندی مخاطب؟
خبر را قطعا واقعیتها میسازند اما گزینش آنچه از انبوه خبرها روی آنتن میرود میتواند براساس علاقهمندی مخاطب باشد.
این خوب است یا بد؟
میتواند خوب باشد. مردم دوست دارند بیشتر از فوتبال بشنوند؛ خبرها را با تصاویر مهیج ببینند و ... قبول دارم که باید به همه رشتههای ورزشی و مسابقاتی که در گوشه و کنار این مملکت برگزار میشود بپردازیم اما کیفیت و جذابیت تصویربرداری هم باید به گونهای باشد که بیننده را با خود همراه کند.
تماشای مسابقات فوتبال برای مردم لذتبخش است، چون علاوه بر محبوبیت این ورزش در ثبت و ضبط لحظات آن نیز از تکنولوژیهای روز مثل دوربین عنکبوتی و ... استفاده میشود. متاسفانه همین دوربین در استادیوم آزادی معلق و رها شده مانده و این درحالیاست که معمولا کیفیت تصویری مسابقات داخلی با نمونههای مشابه خارجی اصلا قابل مقایسه نیست بنابراین باید تکانی به خودمان بدهیم، برای مخاطب ارزش قائل شویم و کارمان را به سطح مطلوبی برای دیده شدن برسانیم. البته این را هم فراموش نکنید که رسانه یک چیز وارداتی است و اصلا کلمههای رادیو و تلویزیون، خارجی هستند.
جبر و طبیعت رسانه را ما درست نکردهایم. این پدیده، آنور آب اختراع شده و ما در تلاشیم تا براساس شرع، فرهنگ، عرف و اخلاقمان آن را بومیسازی کنیم که خب مستلزم و مشمول گذرزمان خواهد بود.
فکر میکنید درست و حساب شده در مسیر بومیسازی گام برداشتهایم؟
خیلی جاها بله. به عنوان مثال، مجریان و گویندگان شبکههای خبری آنور آب ـ مخصوصا آمریکاییها و انگلیسیها ـ سلام نکرده حرفشان را آغاز میکنند و همدیگر را به اسم کوچک صدا میزنند. حتی مهمانانی که به استودیو یا پشت خط ارتباطی برنامه میآیند هم در هر جایگاه و مقامی که باشند از این قاعده مستثنی نیستند و همین طور مورد خطاب قرار میگیرند. این شیوهها برای آنها جاافتاده و پذیرفتنی است، اما ما هرگز نمیتوانیم سلام را از فرهنگمان حذف و هر چه آنجا هست را عینا این طرف پیاده کنیم.
اما این ایده و سبک اجرایی الگو گرفته شده از آن طرف آب که گویندههای پیشکسوت خبر شما را به اسم کوچک مورد خطاب قرار میدهند درست بومیسازی نشده و نچسب از کار درآمده است.
در این مورد با شما موافق نیستم زیرا شیوه جدید خبرخوانی به سمت داستانگویی و صمیمیت بین گویندهها پیش میرود و این بد نیست که مثلا آقای حسینزاده بگویند: «اخبار ورزشی با حمید محمدی، خب چه خبر حمید؟» به هر حال سن و سال، کسوت و سابقه کاری ایشان خیلی بیشتر از من است.
مشکل ما با شیوه جدید خبرخوانی نیست کما این که همین سبک در مجله خبری 15/19به دلیل یکدستی برنامه و همسن و سال بودن مجری ـ خبرنگارانش خیلی خوب درآمد و با اقبال مواجه شد، اما در بخشهای مشروح، صمیمیت یکباره و بیمقدمه گوینده اصلی که تا چند لحظه قبل خیلی رسمی خبرها را اجرا کرده، توی ذوق میزند؟
تا حالا توی ذوق خودم نخورده چون آقای حسینزاده معمولا در تحریریه هم مرا حمید جان صدا میکند.
با این همه اگر نخواهیم به همین پسوند (جان) و نظایر آن که ادب و احترام ایرانی را میرساند و بیانگر صمیمیت بیشتر نیز هست، کاری داشته باشیم، باید قبول کنیم که این شیوه صدا زدن میتواند خبر را از ریتم بیندازد و باعث پس زدن مخاطب شود.
حق با شماست. این مشکل بزودی حل میشود زیرا قرار است همدیگر را به همان نام خانوادگی و با پیشوند (آقا) صدا بزنیم.
برای خودتان تکراری نشدهاید؟
نه. اصلا.
تعداد گویندگان اخبار ورزشی سیما را کافی میدانید؟
نه. من، حامد غفاری و دوستان دیگر خیلی زیاد روی آنتن دیده میشویم و باید به مخاطب استراحت و تنوع بیشتری بدهیم. در این مدتی که من سربازی بودم، هم خیلی به حامد فشار آمد.
اوایل بهمن سال قبل هم که خبر ورزشی 45/18 شبکه 3 با اجرای آقای حسینزاده روی آنتن رفت خیلیها به طعنه و کنایه گفتند حتما گوینده کم آوردهاند و... ماجرا از چه قرار بود؟
آن روز به دلیل پخش زنده مسابقه فوتبال، ساعت خبر تغییر کرد و قرار بود بین دو نیمه بازی روی آنتن برود، منتها گویندهای که باید خبرها را میخوانده، نمیدانسته است که شیفت دارد لذا وقتی از پخش با او تماس میگیرند، میگوید من خیلی دورم و نمیرسم.
از آنجا که هیچ گوینده ورزشی دیگری هم در تحریریه نبوده آقای حسینزاده پیشنهاد میدهند که خبرها را خودشان بخوانند. جالب است بدانید که ایشان فعالیت در سازمان را ابتدا با اخبار ورزشی آغاز کردند، سپس به سایر بخشها رفتند لذا با شیوه و فضای کار بیگانه نبودند، اما به دلیل آن که این اتفاق خیلی غیرمنتظره به وقوع پیوست و فرصت تمرین کافی وجود نداشت، نتیجه کار آن طور که باید و شاید قابل قبول نبود و سر و صدای خیلیها را درآورد.
آدم شکاکی هستید؟
اصلا. آدم شکاکی نیستم و خیلی راحت به همه اعتماد میکنم.
تا امروز به صحت خبرهایی که برای اجرا در اختیارتان گذاشته میشود، شک کردهاید؟
خیلیها در کوچه و خیابان این مساله را از من میپرسند. حتی گاهی حرفهایی مطر ح میکنند که به طرز مشمئزکنندهای خندهدار است. آنچه درباره اخبار هواشناسی گفته میشود که از ترس تعطیلی، دمای واقعی هوا را اعلام نمیکنند، همه شنیدهایم و من نمیفهمم این همه شک چه دلیلی میتواند داشته باشد. در خبرهای ورزشی، شک هیچ معنا و مفهومی ندارد. مگر میتوان تیم برنده را بازنده اعلام کرد یا نتیجه به دست آمده را تغییر داد!
درباره خبرهایی که از منابع خارجی و خبرگزاریها نقل قول میکنید، هم به همین اندازه مطمئنید؟
تا مطمئن نشویم، خبری را روی آنتن نمیبریم، اما برخی خبرگزاریها را واقعا باید به دید شک نگریست، خبرگزاری نیز مثل روزنامه بشدت دوست دارد دیده شود تا همه، خبرهایشان را از او بگیرند لذا برخی خبرهای جنجالی و بعضا کذب هم در بعضی خبرگزاریها پیدا میشود و در این زمینه باید خیلی دقت کرد.
یادم میآید یکبار از قول آقای ساکت، مدیرعامل سابق باشگاه سپاهان اصفهان، خبری را که یکی از خبرگزاریهای داخلی منتشر کرده بود اعلام کردم، اما بلافاصله پس از پایان خبر ایشان تماس گرفتند و تکذیب کردند و ما نیز در بخشهای دیگر خبر، آن را اصلاح کردیم. همین چند وقت قبل هم که با مجتبی محرمی، بازیکن سابق پرسپولیس صحبت میکردم، دل پری از خبرنگارها و رسانههای ورزشی داشت و میگفت: خبرنگاری با من تماس گرفت و گفت جواد خیابانی در حین گزارش بازی ایران و مالدیو از دفاع چپهای خوب و بیادماندنی ایران صحبت کرد اما نامی از شما به میان نیاورد! با خونسردی پاسخ دادم خب چیکار کنم؟ برم بزنمش؟!... روز بعد در کمال حیرت و تعجب، روزنامهها و خبرگزاریها از قولم نوشتند محرمی گفت «اگر خیابانی را ببینم کتکش میزنم!»
متاسفانه این افتضاحها آبروی خبر و خبرنگاری را در ایران خواهد برد و به همین دلیل نیز ما کمتر از نقل قولهای وطنی در خبرهایمان استفاده میکنیم.
چرا در تورنمنتهای خارجی کم پیداهستید؟
در تمام دنیا مرسوم است که گویندههای بخشهای مهم خبریشان را برای پوشش رویدادهای برونمرزی روانه کنند تا چیزهای بیشتری بیاموزند و پختهتر شوند. در ایران، شبکه خبر از این قاعده پیروی میکند و گویندهها و خبرنگاران تخصصی هر حوزه را به تورنمنتهای خارجی میفرستد، اما مخابره رویدادهای مهم سیاسی و ورزشی برای پخش اخبار سیما که شبکههای یک تا پنج را شامل میشود، بهعهده گزارشگران واحد مرکزی خبر است البته جابهجاییهایی نیز وجود دارد و مثلا میبینید آقایان حسینی بای، دلاوری و دوستانی که کمتر در ورزش فعال بودهاند اخیرا برای پوشش خبرهای ورزشی مورد استفاده قرار گرفتهاند و در مقابل، خبرنگاران ورزشی ما نیز فعالیتهای خبری سیاسی یا اجتماعی انجام دادهاند. لذا حضور در عرصههای بینالمللی دست خودمان نیست و تابع سیاستهای واحد مرکزی خبر است.
فکر میکنید سیاست درستی باشد؟
بدون هیچ محافظهکاری و واهمهای باید بگویم خیر. زیرا برای هر کاری باید سراغ متخصص رفت تا حداقل بداند میخواهد چه کند.
خبری که برای انتشار، منتظر شما نماند؟
خبر قتل مرحوم روحالله داداشی (قویترین مرد جهان) که چون در ساعات اولیه حادثه واقعا نمیدانستیم جریان از چه قرار است منتظر استعلام پلیس ماندیم و روز بعد آن را اعلام کردیم و در تمام بخشهای خبریمان پوشش دادیم.
خبرها را اجرا میکنید یا اعلام؟
سعی میکنم اجرا کنم.
موفق بودهاید؟
«کار با سعی است نی با ادعا» من نباید بگویم خوبم یا بد. آنها که میبینندم نظر بدهند.
کلمه خبر برای شما مترادف نام کدام گوینده است؟
آقای حیاتی.
تا به حال فرصتی دست داده که نظر ایشان را راجع به خبرخوانیتان بپرسید؟
آن اوایل که تازه وارد خبر شده بودم، یک بندهخدایی توصیه کرد چون آرا و عقاید متفاوت است، نظر هر کسی را نشنو که سردرگم میشوی، بنابراین سعی کردم بیشتر از صاحبنظرانی مثل آقایان حیاتی، حسینزاده، ذکایی، ناظمی و معصومی که در تحریریه خومان بودند، استاد مسعود اسکویی (گوینده باتجربه رادیو) و عادل فردوسیپور سوال کنم.
نظر عادل چه بود؟
یکی از قویترین مشوقهایم، عادل فردوسیپور بود.
و نظر شما راجع به او و نود؟
همه میتوانند سعی کنند از آنچه هستند خوبتر باشند، زیرا هیچکس، هیچوقت کامل نیست. نقاط قوت عادل، خیلی بیشتر است و در واقع باید گفت نقاط ضعفش آنقدر کمرنگ است که به حاشیه میرود.
خواب خبرخوانیهایتان را هم میبینید؟
خیلی زیاد. حتی بعضی وقتها خوابم به کابوسگیر افتادن در ترافیک و نرسیدن به خبر تبدیل میشود.
و آخرین باری که واقعا خواب ماندید و به خبر نرسیدید؟
همین 4 ـ 3 هفته پیش بود که خواب ماندم و به خبر 30/6 بامداد نرسیدم و 50 هزار تومان جریمه شدم.
یعنی در آن ساعت، خبر ورزشی خوانده نشد؟
من فقط 5 دقیقه دیر رسیدم، اما آقای صادقی محبت کردند و به جای من خبرها را خواندند. یادم میآید اردیبهشت پارسال هم میخواستم خودم را به بخش خبری 45/18 برسانم که در بلوار چمران با ترافیک وحشتناکی مواجه شدم، لذا ماشینم را به پلیس سپردم و با موتورسیکلت راهی سازمان شدم و به هر شکلی بود3 دقیقه مانده به شروع خبر به تحریریه رسیدم و با عجله به استودیو رفتم و خبرها را خواندم. خوشبختانه هیچ مشکلی هم پیش نیامد. البته آن روز از خانه پیگیر خبرها بودم و میدانستم چه اتفاقاتی رخ داده است.
پس سابقه زیادی در نرسیدن و جا ماندن دارید؟
نه. سابقهام زیاد نیست. مرا اینجوری معرفی نکنید. منزل من در کرج است و گاهی اوقات بار ترافیکی اتوبان تهران ـ کرج چنان سنگین میشود که مسیر 35 ـ 30 دقیقهای همیشگی را دو و نیم ساعته طی میکنم.
از این به بعد تصویر شما را در شبکه آماده افتتاح ورزش هم خواهیم دید؟
نه، اصلا. چون تفکیک قائل میشوند یک گوینده خبر حتی نمیتواند مجری برنامههای ورزشی مرتبط با کارش باشد و فقط باید گوینده بماند. از آنجا که در حال حاضر به لطف شناور بودن خبرها بجز شبکه خبر در همه شبکهها هستم، قطعا از من استفاده نمیکنند.
میلاد و شیما کریمی
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
برای بررسی کتاب «خلبان صدیق» با محمد قبادی (نویسنده) و خلبان قادری (راوی) همکلام شدیم