مثبت یک: سواحل عاشقی. اگرچه از سواحل کیش و قشم خبری نیست، اما زیباترین و آرام‌ترین سواحل عاشقی را در خود جای داده است که یک بار خدمت بی‌مزد و منت آنچنان طعم شیرینی را به مذاق راهیانش می‌چشاند که سخت‌ترین شرایط و صعب‌العبور‌ترین راه­‌ها را با کمترین امکانات با آغوشی باز و رویی گشاده از زمین ضمیر وجودی‌اش می‌پذیرد و حاضر نیست لحظه‌ای از عمر خود را در به ظاهر زیباترین ویلاهای شمال سپری کند.
کد خبر: ۴۲۰۹۰۹

حتی اگر زیر کولر‌های گازی بنشیند و دریای مدیترانه را با امواج پی‌درپی آن مشاهده نماید. چراکه برصورت آن جهادگر، خنکای لبخند پیرمرد روستایی حیاتی ابدی بخشیده و وجود او غرق در دریای عشق و مهربانی و قدرشناسی اهالی شده است.

من قشم و کیش نمی‌روم... اگر هم روزی عازم آنجا شوم حتما روستاهای محروم آنجا را برمی‌گزینم تا در سواحل عاشقی‌اش آرام گیرم.

مثبت دو: از فرش تا عرش

وارد خانه پیرزن شدم با لهجه زیبای ترکی از خانه‌ای می‌گفت که سیل آن را ویران کرده و اکنون همسایگان اتاقی به او داده‌اند که هم اتاق پذیرایی او هست هم اتاق خواب و آشپزخانه و... اشک پیرزن روستایی، سیلابی از قطرات به هم پیوسته اشک‌های بچه­‌های جهادی را به راه انداخت و دستان غیرت دینی‌شان را به آسمان­‌ها برد تا هنگامی که به زمین برمی‌گردد کلنگ و بیلی را بر عمق زمین بکوبند... و این گونه 25 روزی به طول انجامید تا سقفی مجلل‌تر از آنچه داشت بر زمین فراخ الهی بنا گردد و پیرزن قصه واقعیت‌های گروه جهادی که ما را «‌منتظران خورشید» نامید با هر ستونی که تا عرش رفت و هر آجری که با دستان وضو گرفته بچه‌­ها بردیوار قلوب پاک چیده شد، تا آخرین روز قیامت دعایمان کرد و دود اسپند خود را حایل ما و شیطان قرارداد تا از چشمان پلید گنهکاران دور بمانیم و ما را به سرزمین پاکی‌ها عروج داد... و تا زمانی که دستان دعایش به زمین برگردد جهادگران بر بال ملائک پروازشان تداوم خواهد یافت.

مثبت سه: خالص‌تر از مروارید

آنقدر کار می­‌کردند و از جسم و جان جوانشان مایه می‌گذاشتند که برخی از اهالی آرزو می‌کردند به میزان بچه‌­های جهادی حقوق بگیرند چون بیشتر از اضافه کارشان، سر ساختمان یا در کلاس درس می‌ماندند حتی نمازهای یومیه را سر زمین می‌خواندند... اما دو سه روزی که گذشت در اوج شگفتی فهمیدند که حتی از هزینه پول شخصی­شان نیز برای مردم دریغ نورزیده‌اند. اهالی متحیر و مبهوت از این اخلاص، مرواریدهای گمشده‌­شان را یافته بودند که درخشش مروارید وجودی هر جهادگر برای روشنایی ابدی روستا کافی می‌نمود.

مثبت تا بی‌نهایت

هر صبح از اردو خدمت را با ناله هجران آغاز می‌کنند و تا عهد صبحگاهی را تجدید ننمایند سجاده خدمت را پهن نخواهند کرد. کلاس درس را برای کودکان و نوجوانان روستایی با سرود عشق بازی موجودات عالم آغاز می‌کنند، اللهم کن لولیک... .

و شب هنگام نیز که جسم خسته‌شان بر موکت­‌های زمخت مسجد روستا آرام می‌گیرد نگرانند که آیا رضایت مولا حاصل شده است یا خیر؟!

آری غایت مطلوب جهادگران بسترسازی ظهور مصلح هستی است که محرومیت را از کل گیتی نابود کرده و عدالت گستری حکومت جهانی آن موعود آسمانی، جایی برای محرومیت‌زدایی گروه‌­های جهادی نخواهد گذارد و نیز جایی برای پیرشدن زودهنگام جهادگران از فقرها و کمبودها و... اللهم عجل لولیک الفرج.

اسماعیل احمدی
موسس گروه جهادی منتظران خورشید

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها