با رامین مهمانپرست، سخنگوی وزارت امور خارجه

احیای روابط با اروپا در دستور کار است

اگرچه در نگاه اول به نظر می‌رسد به دلیل برخی فشارها و تحریم‌ها، رابطه ایران با اروپا به کما رفته؛ اما واقعیت این است که ارتباط مردمی، تجاری و علمی ایرانیان با قاره سبز اگرچه به صورت تناوبی سطوح مختلف را تجربه کرده، اما به خاطر ظرفیت‌ها و نیازهای طرفین هرگز قطع نشده است.
کد خبر: ۴۲۰۵۰۷

در عین حال مشاهده می‌شود که با گذشت چند ماه از وزارت صالحی بر مسند دستگاه سیاست خارجی، این رابطه مجدد در حال افزایش سطح است. رامین مهمانپرست، سخنگوی وزارت خارجه که همچنان به گفته خودش وظیفه سخنگویی دستگاه وزارت خارجه را علاوه بر دوره متکی در دوره صالحی نیز به عهده خواهد داشت در گفت‌وگو با «جام‌جم» در این باره معتقد است در دستگاه سیاست خارجی آن‌طور نیست که در یک مقطع زمانی بحث رابطه با شرق در دستور کار باشد و رابطه با غرب مسدود شود. بعد در مقطع دیگری تصمیم گرفته شود که روابط با غرب گسترش یابد و روابط با شرق خاتمه یابد. اما حالا احیای روابط با کشورهای اروپایی در دستور کار قرار دارد. وی می‌گوید: اگر هر کشوری به حقوق ملت ما احترام بگذارد و خواستار خدشه وارد کردن به استقلال کشور ما نباشد هیچ محدودیتی برای رابطه نداریم. به گفته مهمانپرست در این راستا و جهت تسهیل امور، سخنگویانی به زبان‌های انگلیسی و فرانسه نیز در وزارت خارجه مشغول به کار خواهند شد. آنچه در پی می‌آید حاصل این گفت‌وگو است.

شما سخنگوی وزارت امور خارجه دوران وزارت متکی بودید آیا ادامه سخنگویی در دوران وزارت صالحی برای عبور و مرحله گذر است یا این‌که ادامه می‌یابد و سخنگو باقی می‌مانید؟

در وزارت امور خارجه معمولاً دوستان ما جدای از بحث‌های سیاسی داخلی، به مسائل سیاست خارجی نگاه می‌کنند. بحث دفاع از منافع ملی، دفاع از کشور و دفاع از حقوق اتباع‌مان اولویت‌های اصلی کار است. تغییرات در مدیریت‌های داخلی خیلی در وزارت خارجه تاثیر جدی ندارد، چون معمولا نیروهای با تجربه‌ای هستند که ممکن است به واسطه طبیعت کار هر چند سال یکبار به ماموریت بروند و مجدد در وزارت خارجه مسوولیت به عهده بگیرند. فعلاً تا موقعی که بحث ماموریت نباشد در خدمت جناب دکتر صالحی در کار سخنگویی هستیم و فکر می‌کنم نظر ایشان هم این است که بیشتر در مرکز باشم و کار را ادامه دهم. حتی در دوره دکتر صالحی با تغییر ساختار، حوزه سخنگویی تقویت می‌شود و تعداد سخنگویان افزایش پیدا می‌کند و به دیپلماسی عمومی از لحاظ ساختاری توجه بیشتری خواهد شد.

آیا ساختار جدید وزارت خارجه یعنی کاهش معاونت‌ها از 10 معاونت به 6 معاونت انجام شده است یا خیر؟

از وقتی آقای صالحی به عنوان سرپرست وزارت خارجه تعیین شدند تا دورانی که به عنوان وزیر رای اعتماد گرفتند، بحث مفصلی در داخل وزارت خارجه داشتیم و یک بازنگری در ساختار وزارت خارجه در دستور کار بود؛ هرچند به خاطر تحولات بین‌المللی و منطقه‌ای طبیعت کار ما در وزارت خارجه به گونه‌ای است که هر چند سال یکبار این بازنگری صورت می‌گیرد و ساختار وزارت خارجه متناسب با نیازها طراحی می‌شود. من یادم می‌آید که از سال 65 به بعد چند بار این بازنگری را انجام داده بودیم و تغییرات مختلفی داشتیم. الان هم احساس می‌شد که تغییر و تعیین یک ساختار جدید لازم و ضروری است. بنابراین طراحی صورت گرفت و نظرات مدیران با تجربه وزارت خارجه جلب شد و با یک همفکری، جمع‌بندی این بحث‌ها به اینجا رسید که تعداد معاونت‌های منطقه‌ای ما که قبلاً 5 معاونت بود به 3 معاونت کاهش پیدا کند و وظایف معاونت اقتصادی که قبلا جداگانه فعالیت‌های خود را انجام می‌داد محول به معاونت‌های منطقه‌ای شود تا از تمام معاونینی که در سطح دوجانبه با کشورهای مختلف فعالیت می‌کنند برای کار اقتصادی بهره‌برداری بیشتری شود. معاونت آموزش و پژوهش کوچک‌تر شد و به صورت ادارات زیر نظر وزیر قرار گرفت و ما توانستیم 4 تا از معاونت‌ها را در معاونت‌های موجود ادغام کنیم. مصوبه دولت برای این کار گرفته شده است. در سطح معاونت‌ها 6 معاونت کوچک شد و برای ادارات کلی که زیرنظر مجموعه معاونت‌ها هستند یک جابه‌جایی‌ها و ادغام‌هایی باید انجام بگیرد که 90 درصد آن تقریبا حل شده است و ما منتظریم تصمیم‌گیری نهایی راجع به آن 10 درصد باقیمانده هم انجام و به صورت کامل اجرا شود. در حال حاضر مقدمات پیاده کردن ساختار جدید در وزارت خارجه شروع شده است. معاونت آمریکا و اروپا در هم ادغام شد و آقای آهنی به عنوان معاون جدید کار خود را شروع کرد و آقای کمالوندی که قبلاً معاون آمریکا بود به عنوان معاون اداری و مالی تعیین شد. در بحث ادغام معاونت اقتصادی در دل معاونت‌های منطقه‌ای، چارت و نحوه ادغام و انتقال آن مشخص شده و در حال صدور احکام است و همین‌طور بتدریج ساختار جدید در حال پیاده شدن است.

درخصوص مرکز دپیلماسی عمومی در ساختار جدید وزارت‌خارجه و فعالیت‌های این مرکز توضیح دهید؟ این مرکز در کنار اداره اطلاعات و مطبوعات چه جایگاهی خواهد داشت؟

با توجه به نقش و اهمیت دپیلماسی عمومی در دنیای امروز و احساس این‌که باید به دیپلماسی عمومی توجه بیشتری داشت، این امر از جمله مسائلی بود که از زمان آقای متکی هم دنبال می‌شد. همان موقع نیز احساس می‌کردیم هم باید به لحاظ ساختار سازمانی این موضوع در وزارت خارجه تقویت بشود و هم باید به لحاظ امکاناتی که برای فعالیت آن لازم است تدابیر لازم و جدی در باره آن اندیشیده شود. در ساختار جدید ما به دنبال این طرح بودیم، چون در فضای دیپلماسی عمومی فکر می‌کنیم رسانه‌ها نقش بسیار تعیین‌کننده دارند، اداره کل اطلاعات و مطبوعات، دیپلماسی رسانه‌ای را دنبال و برنامه‌های آن را تعیین می‌کند. ولی دیپلماسی عمومی فقط کار رسانه‌ای نیست مجموعه فعالیت‌های علمی، دانشگاهی، فعالیت‌های مربوط به مراکز تحقیقاتی و مطالعاتی و همه سازمان‌های مردم نهاد که بتوانند تاثیری در افکار عمومی بگذارند در زمره دیپلماسی عمومی قرار دارند. همچنین همه کارهای مربوط به هنرمندانمان که به زبان هنر و به شکل غیررسمی موضوعات مختلفی را می‌توانند برای افکار عمومی مردم دنیا تبیین و از حقوق ملت‌مان دفاع کنند، حتی فعالیت ورزشکاران و خیلی از موضوعات دیگر که در فضای غیررسمی و دیپلماسی عمومی می‌تواند تاثیرگذار باشد، درحوزه دیپلماسی عمومی مطرح می‌شود که ما در کنار سیاست‌های رسمی باید آنها را دنبال و کامل ‌کنیم و تمام این مسائل را در یک اداره کل جدید به اسم اداره کل دیپلماسی عمومی طرح خواهیم کرد.

در واقع دو اداره کل خواهیم داشت، یک اداره کل رسانه‌ها که احتمالاً اسم جدیدش اداره کل دیپلماسی رسانه‌ای می‌شود و یک اداره دیپلماسی عمومی که این دو اداره کل زیر نظر یک مرکز به نام مرکز دیپلماسی عمومی و رسانه‌ای کار خواهند کرد که این مرکز زیر نظر سخنگو خواهد بود.

وزارت خارجه آمریکا سخنگوی فارسی زبان تعیین کرده است. در مقابل ایران چگونه رویکردی در حوزه دیپلماسی عمومی دارد؟

البته این‌که در چند کشور غربی مثل آمریکا و انگلیس تلاش می‌کنند سخنگویان فارسی زبان داشته باشند یا اگر دقت کنید شبکه‌های تلویزیونی مختلفی به سمت اخبار و مطالب و برنامه‌ها به زبان فارسی روی آورده‌اند، نشان از اهمیت و جایگاه جمهوری اسلامی ایران دارد. آنها به این نتیجه رسیده‌اند حتی اگر برای دشمنی با نظام می‌خواهند طرح‌هایی داشته باشند باید به زبان فارسی روی افکار عمومی مردم ما کار کنند.

به نظرم همین توجه آنها به زبان فارسی کمک به گسترش این زبان می‌کند و شاید بدون این‌که آنها بخواهند خود به خود به اهمیت و جایگاه کشورمان، ملت و تمدنمان و زبان فارسی به شکل غیرمستقیم تاکید می‌کنند. آنها می‌خواهند اهداف سیاسی را علیه ملت ما انجام دهند ولی ان‌شاءالله موفق نخواهند شد.

در رابطه با این‌که ما هم در کار سخنگویی توجهی به ملت‌ها در مناطق مختلف جهان داشته باشیم بحث شده است. احتمال دارد ما در آینده کسانی که کار سخنگویی را به زبان‌های مختلف و در مناطق مختلف دنبال می‌کنند داشته باشیم. ایده اولیه این موضوع مطرح شده است و آن را دنبال می‌کنیم. چون ما فکر می‌کنیم افکار عمومی در خیلی از مناطق مختلف دنیا تشنه شنیدن حقایق است و ما کشور مستقلی هستیم و حرف‌های ما برای مردم دنیا تازگی دارد و خیلی از آن استقبال زیادی می‌شود و مردم دنیا می‌خواهند واقعیت‌ها را از زبان کشورهای مستقل بشنوند، متناسب با شرایط بین‌الملل عمل می‌کنیم و طراحی‌های اولیه این ایده در جریان است.

سخنگویان جدید به چه زبان‌هایی صحبت می‌کنند؟

بستگی به اولویت‌هایی دارد که ما آن را دنبال می‌کنیم. من فکر می‌کنم اولویت‌های اولیه ما شاید زبان‌های عربی و اسپانیولی و در درجه بعد زبان‌های انگلیسی و فرانسه باشد.

آقای مهمانپرست، یکی از مباحث داغی که این روزها راجع به وزارت خارجه مطرح است حضور جریان موازی با این وزارتخانه است؛ یعنی هستند مراجعی که جلوتر از شما در خارج از کشور حرکت می‌کنند یا حتی با تعیین یک معاون، وزیر امور خارجه را تا استیضاح در مجلس پیش می‌برند. نظر شما در این باره چیست؟

من فکر می‌کنم حساسیت بالایی در داخل کشور نسبت به عملکرد مدیران وزارت خارجه وجود دارد، این حساسیت به دلیل اهمیت کار دستگاه سیاست خارجی بحق است. چون دستگاه سیاست خارجی باید به دور از گرایشات سیاسی داخلی کار کند. هر وقت نمایندگان محترم مجلس یا برخی از جریانات سیاسی احساس می‌کنند وزارت خارجه به سمت گرایش خاصی ممکن است حرکت بکند، این حساسیت‌ها عنوان می‌شود. شاید هم اتفاقاتی که در صحنه بین‌الملل روی می‌دهد و انگیزه‌هایی که وجود دارد تا دقیق‌ترین رصد‌ها و تحلیل‌ها و اقدامات نسبت به این تحولات صورت بگیرد همه را بیشتر از حد معمول حساس کرده است و فکر می‌کنند افرادی بیرون از وزارت خارجه بخواهند وارد سیستم شوند و به دلیل عدم آشنایی آنها با بحث‌های سیاست خارجی، ما نتوانیم به آن توفیقاتی که مورد نظر است دست یابیم. من فکر می‌کنم در حال حاضر با توجه به شرایطی که در آن به‌سر می‌بریم بویژه در زمان دکتر صالحی نکته‌ای که نشان بدهد تلاشی صورت می‌گیرد که در کنار فعالیت رسمی وزارت خارجه جریان دیگری فعالیت می‌کند، مشاهده نکردیم. تنها موردی که اتفاق افتاد و به خاطر حساسیتی که مجلس شورای اسلامی داشت تصحیح شد، انتصاب یکی از معاونان وزارت خارجه بود. نمایندگان مجلس شورای اسلامی اعتقاد داشتند افرادی که قرار است درون وزارت خارجه در سطوح بالای مدیریتی فعالیت داشته باشند باید از افراد با تجربه و آشنا به کار سیاست خارجی و از خود وزارت خارجه انتخاب شوند که این کار هم صورت گرفت و مساله حل شد.

یعنی شما معتقدید وزارت خارجه تنها مرجع تصمیم‌ساز و عمل‌کننده در حوزه سیاست خارجی است؟

باید توضیح بدهم که سیاست خارجی هر کشوری در سطوح بالای مقامات آن کشور طرح‌ریزی می‌شود و وزارت امور خارجه هم یکی از دستگاه‌هایی است که در تصمیم‌گیری‌ها و سیاستگذاری‌ها نقش دارد. ولی معنای آن این نیست که همه تصمیم گیری‌های سیاست خارجی در دستگاه وزارت خارجه انجام می‌شود. در کشور ما وزارت امور خارجه دستگاه مجری سیاست‌های مصوب است و ما در کشورمان شورای عالی امنیت ملی داریم که همه ارگان‌ها در آن حضور دارند و آنجا مباحث کلان سیاست خارجی مورد بحث قرار می‌گیرد. شورای عالی امنیت ملی زیر نظر رئیس‌جمهور اداره می‌شود و ایشان رئیس شورای عالی امنیت ملی است و طراحی‌هایی که در آنجا صورت می‌گیرد و مصوباتی که دارد باید به تایید رهبر معظم انقلاب برسد. بنابراین سیاست‌های کلان توسط نهادهایی که برای این کار مشخص شده‌اند طراحی می‌شود و وزارت خارجه یکی از این نهادهاست که در این زمینه فعالیت دارد و پیشنهادهای خود را ارائه می‌دهد و بعد از تائید مسوولان ارشد کشور، اجرا توسط دستگاه سیاست خارجی دنبال می‌شود. بعضی وقت‌ها به خاطر ماهیت کار، تصمیماتی در عرصه سیاست خارجی اتخاذ می‌شود که تقسیم کار در مورد آن صورت می‌گیرد ولی هماهنگی همه این موضوعات با وزارت امور خارجه است. ممکن است در بخشی سازمان فرهنگ و ارتباطات بخواهد کاری را انجام دهد یا وزارتخانه‌های اقتصادیمان بخواهند وظیفه‌ای را انجام دهند. برای مثال ما ممکن است تصمیم بگیریم روابطمان را با کشورهای آسیایی افزایش بدهیم یا در کشورهای همسایه روابط ما با تحولی جدی روبه‌رو شود و همکارهایی‌ها در بخش‌های مختلف فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و نظامی افزایش پیدا کند. این سیاستی است که برای روابط بین‌الملل و روابط خارجیمان آماده و تصویب شده است. برای اجرای آن دستگاه‌هایی که اقتصادی هستند باید بیایند همکاری‌های اقتصادی را دنبال کنند دستگاه‌هایی که کار فرهنگی می‌کنند کار فرهنگی را توسعه دهند نهادهای نظامی و امنیتی ما با همتایان خودشان در کشورهایی که مورد نظر هستند وارد کار شوند و در دستور کار آنها ارتقای روابط گنجانده می‌شود ولی وزارت امور خارجه نهاد هماهنگ‌کننده و هدایت‌کننده و تنظیم‌کننده همه این بخش‌هایی است که می‌خواهند در سیاست خارجی به نتیجه مطلوب برسند. پس نباید فکر کنیم که اگر دستگاهی یا سازمانی فعالیتی را با کشور دیگر انجام می‌دهد این مساله به این معناست که آن دستگاه موازی‌کاری می‌کند. نه، این امر بخاطر ماهیت آن کار است که باید آن دستگاه وارد رایزنی و پیشبرد سیاست نظام بشود، ولی نقطه هماهنگی در داخل کشور وزارت خارجه است و نقطه هماهنگی در خارج از کشور سفارتخانه‌ها و سفیران ما هستند. اگر کاری بدون هماهنگی با وزارت امور خارجه یا بدون هماهنگی با سفیر ما انجام بگیرد، اسم آن را می‌توان تداخل کار گذاشت ولی اگر با هماهنگی معاونت‌های وزارت خارجه در داخل کشور طراحی یا دنبال شود یا در داخل نمایندگی توسط سفیر و کارشناسانی که با سفیر کار می‌کند همه برنامه‌ها هماهنگ و پیگیری شود این معنای موازی‌کاری نخواهد داشت.
وزیر امور خارجه به اعضای کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی گفته است که در زمان ایشان هیچ گونه موازی‌کاری از سوی برخی از نزدیکان رئیس‌جمهور وجود نداشته است، اما بحثی که این روزها مطرح است این است که جریان موازی کاری در وزارت خارجه همچنان ادامه دارد نظر شما در این باره چیست؟

همان طور که اشاره کردم زمانی که آقای متکی وزیر امور خارجه بود شاید به دلیل این که احساس می‌شد اختلاف سلیقه‌هایی بین وزیر خارجه و رئیس‌جمهور وجود دارد افراد دیگری هم برای اجرای برخی از تصمیمات از طرف رئیس‌جمهور ماموریت می‌گرفتند و وظیفه‌ای را دنبال می‌کردند. با آمدن دکتر صالحی بعد از جابه‌جایی که به پیشنهاد رئیس‌جمهور صورت گرفت آن اختلاف سلیقه‌ها به حداقل کاهش یافت و یک نزدیکی فکری برای امور سیاست خارجی بین وزیر امور خارجه و رئیس‌جمهور به وجود آمد. ما در مدتی که دکتر صالحی مشغول به کار بوده‌اند موردی را به یاد نداریم که کاری بدون هماهنگی با وزارت خارجه انجام شده باشد و افرادی مسوولیت‌هایی را به موازات وزارت امور خارجه انجام داده باشند.

یکی از اتفاقات مهم دیگر که در دستگاه سیاست خارجی روی می‌دهد اتخاذ رویکردهای متناوب است. گاه نگاه به شرق در دستور کار است و حالا گفته می‌شود قرار است برقراری رابطه با غرب در دستور کار قرار گیرد. آیا روند تازه‌ای در وزارت خارجه در این باره اتخاذ شده است؟

آن طور نیست که در سیاست خارجی کشور ما در یک مقطع زمانی رابطه با شرق در دستور کار باشد و رابطه با غرب مسدود شود بعد در مقطع دیگری تصمیم گرفته شود که روابط با غرب گسترش یابد و روابط با شرق خاتمه یابد. ما اعلام کردیم توسعه روابط با همه کشورها جزو دستور کار ماست و استثنائی که برای روابط با کشورها داریم، رژیم صهیونیستی است که ما برای آن مشروعیتی قائل نیستیم و از دایره بحث خارج است. غیر از رژیم صهیونیستی تنها کشوری که برای رابطه با آن طراحی نداریم ایالات متحده آمریکاست دلیل این امر هم رفتار خصومت‌آمیز این کشور در طول سالیان سال علیه دولت ماست که هنوز هم به این نتیجه نرسیدیم که این رفتار خصومت‌آمیز قرار است تغییر کند و حرکتی را مشاهده نکردیم که در جهت جبران اشتباهات گذشته آنها باشد، بنابراین فعلا رابطه با آمریکا در دستور کار ما نیست، اما در رابطه با سایر کشورها محدودیتی نداریم. توسعه روابط با همه کشورها بجز 2 کشوری که ذکر کردم در دستور کار ماست. یک موقع است که در سیاست خارجی اولویت بر این قرار می‌گیرد که روابط با همسایگان اهمیت بالاتری پیدا می‌کند یا روابط با کشورهای آسیایی به دلیل فرهنگ و خصوصیات و نیازهای مشترک منطقه‌ای و ظرفیت‌هایی که برای همکاری وجود دارد در اولویت قرار می‌گیرد. این به این معنا نیست که ما با کشورهای دیگر ازجمله کشورهای غربی روابطی نداشته باشیم. آن چیزی که دکتر صالحی در ابتدای شروع به کارشان اعلام کردند توجه به همکاری با کشورهای همسایه و کشورهای اسلامی است که در این کشورها برخی به خاطر نقش مهم‌تر، برجسته‌تر شدند. از طرف دیگر احیای روابط ما با کشورهای اروپایی و رساندن این روابط به حدی که بیشتر از حد کنونی از ظرفیت‌های دو طرف برای بهبود روابط استفاده بشود در دستور کار قرار دارد، شما می‌دانید که کشورهای اروپایی به خاطر فشارهایی که آمریکایی‌ها بر آنها وارد کردند و به بهانه فعالیت‌های هسته‌ای صلح‌آمیز کشورمان با قطعنامه‌هایی که تصویب کردند و تحریم‌هایی که در دستور کار قرار دادند روابط‌شان خود به خود با کشور ما محدودتر شد. ما فکر می‌کنیم اروپا می‌تواند یک جایگاه و هویت مستقلی نسبت به آمریکا داشته باشد و نباید سیاست خارجی‌اش را با عنوان دنباله‌روی از آمریکا انتخاب کند. کشورهای اروپایی ظرفیت‌های زیادی دارند و ما می‌توانیم با یکدیگر از این ظرفیت‌ها برای بهبود روابط استفاده کنیم و منافع آنها عاید ملت‌های ایران و اروپایی شود. ما بهبود روابط با اتحادیه اروپا و کشورهای اروپایی را در دستور کار داریم و سفر صالحی به کشورهای اسلوونی و اتریش نشان داد که این علاقه در کشورهای اروپایی وجود دارد. این سفرها به صورت رسمی و با دعوت همتایان ایشان شروع شد و بحث‌های بسیار خوبی هم انجام شد؛ در طول این مذاکرات طرف‌های اروپایی هم متوجه می‌شدند که از رابطه رسمی و تقویت این روابط خیلی بهتر می‌شود به نقاط مشترک رسید تا این‌که در شرایط سخت و تحت فشار قدرت‌های سیاسی بخواهند خودشان را محدود کنند.

برنامه خاصی را برای بهبود روابط با اروپا در نظر دارید؟

نکته‌ای که برای کار با اروپا باید در نظر داشت در درجه اول رفع برخی از سوءتفاهم‌هاست. مطالبی نسبت به ملت ما وجود دارد که واقعیت ندارد که اینها در رایزنی‌ها ی دوجانبه باید بحث و تبادل‌نظر شود. بعضی در چارچوب روابط رسمی و نشست‌ها و رایزنی‌های متعدد باید مطرح شوند. ما نسبت به برخی از مواضع و سیاست‌های کشورهای اروپایی انتقاداتی داریم آنها هم ممکن است نسبت به برخی از مواضع ما انتقاد داشته باشند که در چارچوب روابط رسمی می‌توانیم با هم بنشینیم و مطالبی که مورد نظرمان است مطرح کنیم؛ در کنار آن ظرفیت‌هایی وجود دارد. فکر می‌کنیم به غیر از روابط با مقامات رسمی در فضای مردمی هم می‌شود روابط را ارتقا داد. مثلا رفت و آمد نمایندگان مجلس شورای اسلامی و نمایندگان مجالس کشورهای اروپایی می‌تواند خیلی در این رابطه کمک‌کننده باشد. این ارتباطات می‌تواند خیلی از حقایق را روشن کند و نگاه‌ها را نسبت به ملت ما تصحیح کند. همین طور بقیه نهادهای مردمی می‌توانند با رفت و آمدهای خودشان به بهبود روابط و تبیین افکار عمومی و تصحیح موضوعاتی که بر علیه ملت ما شکل گرفته است و از واقعیت‌ها بسیار دور است، کمک کنند. ما فکر می‌کنیم باید همه این موارد را به کار بگیریم در کنار سیاست‌های رسمی کشورمان حتما در فضای دیپلماسی عمومی، دیپلماسی رسانه‌ای و دپیلماسی فرهنگی باید کار کنیم و این ظرفیت‌ها در حد مطلوبی می‌تواند تبدیل به فعلیت شود.

با توجه به این که انگلیس کشور اثر‌گذاری در اتحادیه اروپاست آیا برنامه‌ای خاص برای این کشور دارید؟

ما تاکنون به صورت رسمی اقدامی در جهت کاهش روابط نداشته‌ایم. البته مجلس شورای اسلامی از سیاست‌های کشور انگلستان ابراز ناخشنودی کرده و مقامات کشور هم به این نکته اشاره کرده‌اند. انتظار ما این است که کشورها برای داشتن یک رابطه خوب با ایران، حقوق ملت ما را محترم بشمارند، برخورد آنها برخورد دوستانه باشد نه برخورد خصمانه و سیاست‌ها و رفتارشان به گونه‌ای باشد که به همکاری‌ها کمک کند و منافع این روابط شامل حال ملت‌ها بشود. متاسفانه از طرف انگلستان، سیاست‌هایی در حال اعمال بود که مردم ما آن را در جهت منافع کشور خودشان نمی‌دانستند و احساس می‌کردند برخی اظهارنظر‌ها یا عملکردهای مقامات انگلیسی جنبه دخالت در امور داخلی کشور ما را دارد یا اهدافی را دنبال می‌کند که بر علیه ملت ماست. روی همین حساب روابط در وضعیت مطلوبی نیست. امیدواریم با تصیحیح رویکرد مقامات انگلیس و جبران برخی از اظهارات مقامات این کشور که مردم ما را ناراحت کرده و با اتخاذ سیاست‌های درست در جهت احترام به حقوق ملت ما این روابط به جایگاه مناسب خودش ارتقا پیدا کند.

برخی از کشورهای اروپایی میزبان گروهک‌های مخالف نظام هستند با این مساله چطور برخورد می‌کنید؟

در هر نظامی گروه‌هایی ممکن است اختلاف سلیقه داشته باشند یا مخالف باشند و بخواهند در جای دیگر حضور پیدا کنند. این مشکلی نیست، اما آنجایی مساله می‌تواند تهدیدکننده باشد که این مخالفان گروه‌های تروریستی باشند، کسانی باشند که علیه ملت ما دست به جنایت زده‌اند این کار به هیچ وجه قابل توجیه نیست و علی‌رغم تمام شعارهایی که کشورهای غربی و اروپایی‌ها می‌دهند و معتقدند که حقوق بشر باید رعایت شود و ادعای دموکراسی می‌کنند ما فکر می‌کنیم که این رفتارشان خلاف ادعای آنها را به اثبات می‌رساند. مثلا فرض کنید گروهک تروریستی منافقان از فهرست گروه‌های تروریستی کشورهای اروپایی خارج می‌شود و دفتر کار و آزادی رفت آمد به این گروهک داده می‌شود. این یک نوع حمایت از یک گروه تروریستی است که تعداد زیادی از مردم ما را به شهادت رسانده است. یا فرض کنید گروهک پژاک دست به اقدامات تروریستی علیه ملت ما زده و صریحا به اقدامات خود اعتراف می‌کند در حالی که مسوول این گروه در کشورهای اروپایی به راحتی تردد و زندگی می‌کند و نسبت به محاکمه و دستگیری‌اش اقدامی نمی‌شود. این حمایت کشورهای غربی و اروپایی از گروه‌های تروریستی به هیچ وجه قابل توجیه نیست و افکار عمومی مردم ایران و کشورها هم آن را نمی‌پذیرند. ولی ممکن است به غیر اینها افراد دیگری باشند که نظرات مخالفی داشته باشند و بخواهند در کشور دیگری زندگی کنند تا موقعی که جرمی را علیه ملت ما مرتکب نشده‌اند با وجود سلیقه متفاوت می‌توانند در کشور دیگری زندگی کنند ولی هر فردی که مرتکب جرمی علیه ملت ما شود و در کشور دیگری ساکن شود و از حمایت آن کشور برخوردار شود ما آن را یک نوع اقدام دوستانه تلقی نمی‌کنیم.

به نظر می‌رسد در چرخش سیاست به سمت اروپا، غربی‌ها هم چندان بی‌علاقه به کار با ایران نیستند، اما آنها هم معذوریت‌هایی دارند، فکر می‌کنید محدودیت و معذوریت ما بیشتر است یا آنها؟

فکر می‌کنم اگر هر کشوری به حقوق ملت ما ا حترام بگذارند و خواستار خدشه وارد کردن به استقلال کشور ما نباشد و بخواهد در یک رابطه برابر و عادلانه همکاری کند هیچ محدودیتی برای رابطه با آن نداریم.

حتی با وجود بحث تحریم‌ها؟

اگر قرار باشد به حقوق ملت ما احترام بگذارند معنی اش این است که نباید دنباله‌روی تحریم‌ها باشند و اقداماتی علیه کشور ما انجام دهند. تحریم‌ها به چه بهانه‌ای انجام می‌شود؟ آنها به بهانه این‌که ملت ما از داشتن دانش هسته‌ای برای اهداف صلح‌آمیزش حمایت می‌کند ملت ما را تحت فشار قرار می‌دهند. این‌که یک اقدام دوستانه نیست ما فعالیت هسته‌ای صلح‌آمیزمان کاملا در چارچوب حقوقی است که برای ملتمان تعریف شده است. ایران عضو آژانس بین‌المللی انرژی اتمی است و به عنوان کشوری که معاهده NPT را امضا کرده متعهد شده که فعالیت هسته‌ای با گرایش نظامی نکند. هیچ گزارش و سندی هم تا به حال نتوانسته خلاف این را ثابت کند. بنابراین فعالیت هسته‌ای ما در چارچوب حقوقمان قرار دارد و اگر تحریمی به بهانه این فعالیت صورت بگیرد تحریمی غیرقانونی است و هیچ پایه و اساسی ندارد. هر کشوری به خاطر این تحریم‌های غیرقانونی بخواهد بر علیه ملت ما قدم بردارد این را ما روش دوستانه و احترام‌آمیز تلقی نمی‌کنیم. مدعی هستیم هر چه به سمت احترام بیشتر به مردم ما و منافع آنها حرکت کنند روابط می‌تواند صمیمانه‌تر باشد و بهره‌برداری بیشتری از ظرفیت‌های دو کشور انجام گیرد.

استراتژی و نقشه راه شما برای بازکردن حلقه تحریم‌ها چیست؟ سطح رایزنی‌ها و همکاری‌ها چرا پایین مانده است؟

تحریم توسط آمریکایی‌ها و برخی از کشورهای غربی اعمال می‌شود و هدف نهایی مقامات اروپایی هم این است که مردم ما از اصول و حقوق خودشان صرف‌نظر کنند. ما معتقدیم که این گونه اقدامات نتیجه عکس دارد. مردم ما وقتی احساس می‌کنند کشوری تلاش می‌کند که حقوق آنها را ضایع کند بیشتر از خودشان مقاومت نشان می‌دهند و سعی می‌کنند که بیشتر به استقلال واقعی در همه زمینه‌ها نزدیک شوند. وقتی آنها سعی می‌کنند که جوانان کشور ما را از تحصیل در رشته‌های علوم پیشرفته منع کنند جوانان ما به سمت پیشرفت گام برمی‌دارند و به موفقیت‌های بزرگ نائل می‌شوند دلیل موفقیت‌هایی که در حال حاضر جوانان کشورمان در المپیادهای علوم مختلف کسب می‌کند ناشی از آن است که احساس می‌کنند این استقلال اهمیت و ارزش این را دارد که پایش بایستند و بهای سنگینی را بابت آن بدهند ولی روی پاهای خودشان باشند. در بحث‌های اقتصادی، صنعتی و تجاری نیز به همین شکل است هر چه را که سعی کنند محدودیت ایجاد کنند مردم ما با هوش و استعدادی که دارند تلاش بیشتری می‌کنند تا در آن رشته‌ها خودکفا شوند و به نتیجه برسند. بنابراین ضمن این‌که ما از اصل تحریم استقبال نمی‌کنیم و آن را یک اقدام خصمانه بر علیه ملت خود می‌دانیم و توصیه می‌کنیم که این اقدامات اشتباه را قطع کنند و وقت تلف نکنند. ولی تا موقعی که این اقدام با انگیزه‌های سیاسی صورت می‌گیرد تلاش ما این است که برای رشد بیشتر کشورمان تهدید را تبدیل به فرصت کنیم برای این‌که سرعت پیشرفتمان را افزایش دهیم ضمن این‌که از راه‌های مختلفی تحریم‌ها را بی‌اثر می‌کنیم. کشور بزرگی مثل ایران که با 15 کشور از طریق خشکی و دریا همسایگی، ظرفیت‌های بزرگ اقتصادی و منابع غنی انرژی دارد را نمی‌شود تحریم کرد. مقامات آمریکایی و کشورهای غربی هم به این نتیجه رسیده‌اند که تحریم‌ها نتوانسته است باعث توقف حرکت ملت ما شود.

درخصوص طرح گام به گام که از سوی دولت روسیه با هدف کاهش تحریم‌ها مطرح شده است. آیا ایران پیشنهاد خاصی دارد؟

در مجموع به نظر می‌آید کشور روسیه تلاش می‌کند بن‌بستی که در این زمینه ایجاد شده را بشکند و راه‌حل‌های دیپلماتیک و رایزنی‌های سیاسی را جایگزین فشار، تحریم و تهدید کند، ولی به هر حال باید جزئیات این طرح بررسی شود. این طرح خود به خود می‌تواند گام مثبتی تلقی شود ولی باید جزئیات آن معلوم شود. ما معتقدیم تا حالا همه همکاری‌های لازم را با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی انجام داده‌ایم. ما بیشترین همکاری را داشتیم و بیشترین بازرسی از فعالیت‌های هسته‌ای کشورمان صورت گرفته است. همه فعالیت‌های ما زیر نظر دوربین‌های آژانس بوده و اقداماتی که تاکنون انجام داده‌ایم در رفع ابهاماتی که آژانس مطرح کرده است، رفع ابهامات آژانس تحت عنوان مدالیته‌ای که مطرح کرده بودیم یا بیانیه تهران که آمادگی مان را برای تبادل سوخت اعلام کرده بودیم همه نشان‌دهنده این است که ما قدم‌های جدی را برای اعتمادسازی برداشته‌ایم. اگر قرار باشد به صورت متقابل و مرحله‌ای این اقدامات ادامه پیدا کند و تکمیل شود، طرف مقابل هم باید اعتمادسازی کند. ما هم اعتماد خودمان را نسبت به آنها از دست داده‌ایم پس حالا آنها یک قدمی بردارند و نشان دهند که آمادگی اعتمادسازی و رعایت حقوق ملت ما را دارند. اگر روحیه همکاری و اقدامات مثبت مشاهده کنیم فضا بازتر شده و روند همکاری‌ها ادامه پیدا خواهد کرد.

در سفری که بزودی وزیر امور خارجه به مسکو دارد، ایران چه برنامه‌ای را در قبال این پیشنهاد در نظر گرفته شده است؟

آقای لاوروف وزیر خارجه روسیه از دکتر صالحی دعوت کرد تا سفری را به مسکو داشته باشد، در این سفر حتما موضوعات مختلفی بررسی خواهد شد که از جمله آنها روابط دوجانبه، تحولات منطقه و تحولات بین‌المللی است، یکی از موضوعات هم می‌تواند بحث فعالیت هسته‌ای صلح‌آمیز کشور ما باشد. در حین مذاکرات معلوم می‌شود که جزئیات طرح چیست که بعد از تبادل نظر می‌شود، بیشتر راجع به این پیشنهاد توضیح داد.

یک موضوع دیگر که در سیاست خارجی مطرح می‌شود، بحث تحولات منطقه است. برخی منتقدان وزارت خارجه بر این عقیده‌اند که ایران در این زمینه منفعل عمل کرده و شما نتوانستید از فرصت به وجود آمده بهره کافی ببرید. چرا وزارت خارجه آنچنان که در عراق و افغانستان فعال بود، در دیگر تحولات منطقه تحرک زیادی ندارد؟

تحولاتی که در منطقه صورت می‌گیرد، با وضعیتی که در عراق و افغانستان اتفاق افتاد، متفاوت است. در عراق و افغانستان شاهد اشغالگری این کشور‌ها توسط نیروهای خارجی بودیم، حالا ممکن است بهانه ورود به افغانستان مقابله با تروریسم و القاعده بود و در عراق مقابله با صدام و ساقط کردن رژیم بعث ولی در هر صورت نیروهای نظامی خارجی به کشورهای همسایه ما وارد شدند و آن را اشغال کردند. آنها ادعا می‌کردند که به دنبال اهدافی هستند که در عمل وضعیت دشواری پیش آورده بود و کشورهای همسایه و منطقه می‌توانستند بیشترین نقش را در حل آن داشته باشند و به میزانی که به نقش این کشورها در منطقه توجه می‌شد، توفیقات بیشتری حاصل می‌شد. ما هم همسایه عراق و هم همسایه افغانستان بودیم طبیعتا بحران داخل این کشورها به کشور ما منتقل می‌شد و باید برای حل این بحران‌ها تلاش بیشتری می‌کردیم و هم این‌که خصوصیات مشترک در روابطی که بین ما و آنها بود، ایجاب می‌کرد که برای برقراری صلح و امنیت و آرامش طرح‌های مربوط به پیشرفت و توسعه این کشورها را با همه ظرفیتمان دنبال کنیم. اما تحولاتی که در کشورهای منطقه روی داد، به نظر ما موضوعاتی است که در داخل این کشورها وجود دارد، هیچ کشور دیگری از بیرون نباید در وضعیت داخلی آنها مداخله کند. البته مردم مطالباتی دارند، موج بیداری اسلامی ایجاد شده و در این موج مردم خواسته‌هایشان را مطرح می‌کنند. ما به دولت‌ها در منطقه توصیه کرده‌ایم که به خواسته‌های مردمشان توجه و آن را محقق کنند. وقتی که دولت‌ها از حمایت اکثریت مردم خودشان برخوردار باشند، آن زمان دولت‌ها مقتدر می‌شوند و در منطقه هم می‌توانند نقش بهتری ایفا کنند. بعد از این‌که مشاهده کردیم نوع برخورد دولت‌ها با مردم، مناسب نیست و سعی می‌کنند به مطالبات مشروع مسلمانان در برخی کشورها با حضور نیروهای نظامی و امنیتی سایر کشورها پاسخ بدهند، از همه راه‌های ممکن نظراتمان را اعلام کردیم، ما با کشورها در تماس بوده و هستیم تا راه‌حل درست را به این دولت‌ها منتقل کنیم و به خاطر این مطالبات یک نوع برخورد غیرمنطقی را از طرف این دولت‌ها شاهد نباشیم. همین‌طور به سازمان‌های بین‌المللی، مراجع مختلف حقوقی مراجعه کردیم و جنایاتی را که انجام می‌شد، منعکس کردیم. یعنی در فضای کار رسمی از ظرفیت‌های کشورمان برای این‌که برخورد مناسبی با این تحولات صورت بگیرد، استفاده شده و تمام نظرات کشور تامین شده و افکار عمومی مطلع شدند. سعی کرده‌ایم واقعیات را بخوبی تشریح کنیم، ولی ممکن است برخی دوستان ما انتقادهای را در کنار این مسائل مطرح کنند و بگویند که این اقدامات کافی نیست و باید اقدام بیشتری انجام داد. ما همواره اعلام کرده‌ایم که دوستانی که فکر می‌کنند اقدامات دیگری می‌شود انجام داد پیشنهادات خودشان را ارائه دهند و مطرح کنند، حتما ما به عنوان دستگاه سیاست خارجی خودمان را موظف می‌دانیم که از دیدگاه‌های همه ملتمان استفاده کنیم. همه صاحبنظران نظرات خود را بدهند و ما استفاده می‌کنیم، ولی تجربه نشان داده در هر مکانی و بین هر نهادی که انتقادهایی داشتند، وارد شدیم و صحبت کردیم و کارهای که تا الان انجام شده است را تشریح کردیم و از آنها خواسته‌ایم که آنها اگر پیشنهاد مشخصی دارند، آن را مطرح کنند. هیچ کس پیشنهاد مشخص و مدونی ارائه نکرده است. این‌که فقط صرفا انتقاد کنیم و بگوییم که باید کارهای بیشتری انجام می‌شد، این کافی نیست؛ افرادی که انتقاد می‌کنند باید حتما طرح‌های عملی برای اجرا نیز پیشنهاد کنند. ما می‌دانیم مشکلات بسیاری در منطقه وجود دارد، ولی شاهد طراحی فتنه‌ای هم هستیم که آمریکایی‌ها و رژیم صهیونیستی آن را دنبال می‌کنند. آنها دوست ندارند که کشورهای منطقه ما مقتدر شوند و روابطشان با هم صمیمی و همکاری‌ها گسترده شود. آنها به دنبال درگیری، اختلاف و تنش هستند تا رژیم صهیونیستی احساس امنیت بیشتری کند. پس فتنه‌ها زیاد است و مشکلات زیادی را کشورهای غربی به وجود آورده‌اند با وجود این مشکلات اگر دوستانی در داخل کشور یا در هر نقطه از جهان فکر می‌کنند در قبال این مسائلی که در کشورهای منطقه در حال وقوع است، اقدامات دیگری باید انجام داد، پیشنهاد‌هایمان را با کمال میل می‌پذیریم.

شما اعلام کردید که یک طرح برای لیبی دارید، ولی جزئیات آن را اعلام نمی‌کنید. آیا نمی‌شود بصراحت گفت نه ناتو نه قذافی و تصویر روشن‌تری از سیاست خارجی خود در قبال لیبی ارائه کرد؟

وضعیت کشورهایی که در منطقه با حرکت مردمی مواجه هستند، با یکدیگر متفاوت و متناسب با ویژگی‌های هر کشوری است. ما فکر می‌کنیم که در حال حاضر در لیبی با وضعیت دشواری روبه‌رو هستیم و کسانی که بیشتر از همه صدمه می‌بینند، مردمی هستند که نه سلاحی دارند و نه پناهگاهی و مورد آماج حملات مختلف قرار گرفته‌اند. وجود جنگ‌های داخلی در لیبی و وجود کشورهای عضو ناتو و بمباران‌هایی آنها را به ضرر مردم و جان آنها می‌دانیم. از میان رایزنی‌ها و بحث‌هایی که تا به حال بین کشورهایی که در منطقه موثر بودند، انجام شده است، نقاط مشترکی در بین طرح‌ها وجود دارد یکی از آن شاخص‌ها آن است که باید درگیری‌ها در لیبی متوقف شود، نکته دیگر این است که یک ثبات و آرامش باید در این کشور برقرار شود و مقدمات ایجاد یک مردم‌سالاری در اداره این کشور بوجود بیاید و همه گروه‌ها در آن شرکت داشته باشند و نکته آخر این است که دخالت کشورهای خارجی به هر دلیلی قطع شود. این روح مشترک طرح‌هایی است که در منطقه ما با دلسوزی مطرح می‌شود و ما مشغول رایزنی‌ها هستیم و از همه ظرفیت‌هایمان استفاده می‌کنیم تا شاهد ثبات در این کشور باشیم.

آیا درخصوص طرح مکتوب ایران درباره لیبی بجز آنچه مطرح شده است، نکاتی وجود دارد؟

آنچه درباره طرح لیبی گفته شده روح طرح و خطوط اصلی وکلان آن است. اگر کسی این خطوط و اصول را به عنوان چارچوب کار در نظر بگیرد، فکر می‌کنم کاملا مشخص باشد که طرح در چه جهتی است.

در موضوع مذاکره با عربستان انتقادهای زیادی به وزارت خارجه وارد شده است، اما بالاخره معلوم نشد موضع این وزاتخانه چیست؟ ما در چه وضعیتی قرار داریم یعنی تا وقتی که نیروهای عربستان در بحرین باشند، با آنها مذاکره نمی‌کنیم یا این‌که برای کمک به مردم بحرین حاضریم که مذاکراتی با آنها داشته باشیم کما این‌که برای کمک به مردم عراق مذاکراتی با آمریکا داشتیم.

همان‌طور که قبلا اشاره کردم، نوع برخورد با مطالبات مردم در کشورهای مختلف منطقه از نظر ما مطلوب نبوده است و اشتباهاتی صورت گرفته است. برخی دولت‌ها به جای گوش دادن به حرف مردم و محقق کردن مطالبات آنها سعی کردند که آنها را سرکوب کنند این امر را ما رویکرد درستی نمی‌دانیم. در بحرین مداخله نظامی و امنیتی صورت گرفته توسط کشورهای منطقه را حرکت درستی نمی‌دانستیم و بارها اعلام کردیم که اگر اختلافی وجود دارد و مردم اعتراضات و مطالباتی دارند به جای آن که مطالبات را بشنویم، سعی در سرکوب موجب ایجاد زخم‌هایی خواهد شد که عمیق‌ترشدن مشکلات و شکاف‌های بعدی را بیشتر می‌کند. یکی از موضوعات در این باره بحث عملکرد کشور عربستان در تحولات منطقه است. ما فکر می‌کنیم همه کشورها باید در منطقه ما تلاش کنند تا با تصحیح رویکرد گذشته خود، وضعیت منطقه را به سمت مطلوب ببرند. ایجاد نا امنی، بی‌ثباتی و اختلاف بین کشورها در منطقه تنها منافع رژیم صهیونیستی را تامین می‌کند. آنها منتظرند تا فضایی پیدا شود که بتوانند مجددا تجدید قوا کنند پس ما در رایزنی‌هایی که با کشورهای منطقه داریم، نظراتمان را اعلام کردیم و اشتباهات آنها را گوشزد کردیم و خواستار آن شدیم که اشتباهاتشان را جبران و به جهت‌گیری درست‌تری هدایت کنند. طبیعی است که وقتی با کشورهای منطقه رایزنی کردیم کشور عربستان یک جایگاه مهمی و تاثیرگذار دارد و رایزنی با عربستان باید جزو دستور و اولویت‌های اصل کار ما باشد. ولی این‌که این رایزنی به چه شکل و در کجا انجام می‌شود و در چه فرصت زمانی بخواهد صورت بگیرد، اینها به شرایط منطقه بستگی دارد؛ حساسیتی که مردم بویژه نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی ما دارند، این امر را مشخص می‌کند که تا موقعی که نیروهای عربستان در کشور بحرین یا کشور دیگری حضور دارند و سعی می‌کنند در سرکوب مردم مداخله داشته باشند، صحبت ما با عربستان شاید نتیجه مناسبی نداشته باشد. ولی با توجه به این که این وضعیت، وضعیت مناسبی نیست و به نظر ما، مشکلات را پیچیده‌تر کرده است، باید به شکلی ما ملاحظات خودمان را با مقامات عربستان منتقل کنیم و شاید بعضی وقت‌ها مقامات کشورهای منطقه بتوانند در انعکاس دیدگاه‌های ما نقش جدی‌تری داشته باشند و شاید مستقیما بشود این مطالب را به بحث و رایزنی گذاشت و سعی کنیم از ادامه یک رویکرد اشتباه جلوگیری کنیم و کمک کنیم یک رویه مناسبی به جای اقدامات اشتباه گذشته پیاده شود. پس اصل رایزنی و گفت‌وگو به مقامات عربستان بین جمهوری اسلامی ایران و کشور عربستان به عنوان 2 کشور بزرگ و مهم منطقه به نظر ما ضروری است، ولی به تحولات و شرایط منطقه بستگی دارد که باید درباره آن تصمیم گرفت.

از این اظهارات می‌توان نتیجه گرفت که در شرایط فعلی پیشنهاد شما مذاکره مستقیم در کشور ثالث است؟

این که کجا و چگونه و چه موقع مذاکره کنیم نسبت مستقیم با شرایط منطقه دارد.

کتایون مافی / گروه سیاسی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها