در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
یکی از سخنرانان آن دکتر رضا معصومیراد بود که به ارائه نتایج تحقیقات خود در این زمینه پرداخت. وی عضو هیأت علمی و از پژوهشگران دانشگاه گیلان است. با توجه به اهمیت اخلاقکار و ضرورت بهبود و ارتقای آن در جامعه، مصاحبه زیر با او صورت پذیرفته است.
اخلاقکار به چه معناست و شما چه تعریفی از آن دارید؟اخلاقکار در واقع حوزهای از اخلاق است، لذا باید از تعریف اخلاق به آن رسید. در تعریف اخلاق متفکران غالبا به آن رفتارها و عاداتی تأکید دارند که در ذهن انسان ملکه شده باشد یا از کودکی و در فرآیند اجتماعی شدن در وجود انسان عجین گردیده است. به تبعیت از تعریف فوق اخلاقکار به آن عادات، رفتارها، منش و الگوهای عملی گفته میشود که فرد در جریان کار و فعالیت اقتصادی از آن تبعیت میکند.
با این وصف اخلاق، مبنایی پایدار برای عمل انسان است. اخلاقکار هم به تبع آن بنیان فکری، نگرشی و ذهنی بادوامی است که فرد را وادار به تصمیمگیریها و اعمال خاصی در فعالیتهای اقتصادی مینماید. به سخن دیگر وقتی از اخلاقکار یک جامعه سخن میگوییم. مراد ما آن بخش از فرهنگ آن جامعه است که محرک و مقوم رفتارها و فعالیتهای اقتصادی و کسب و کار است. از این رو اخلاقکار محدود به ساعات کار و شغل نمیگردد، بلکه تمامی رفتارهای اقتصادی شامل مصرف، پسانداز، سرمایهگذاری، کارآفرینی و... را در بر میگیرد.
بررسی اخلاقکار چه اهمیتی دارد یا این مساله به چه دلیلی قابل اهمیت و ارزیابی است؟
در تبیین اهمیت اخلاقکار میتوان به چند محور اشاره کرد:
1ـ نقشی که اخلاقکار در ارتقای بهرهوری دارد.
2ـ نقشی که اخلاقکار در فرآیند توسعه و پیشرفت کشور دارد.
3ـ نقشی که اخلاقکار بویژه اخلاقکار اسلامی در کاهش مفاسد اقتصادی و اجتماعی دارد.
4ـ تأکیدی که اسلام و آموزههای دینی آن بر رعایت اخلاق و موازین اسلامی کار دارد و در جامعه اسلامی باید مبنای عمل باشد.
در خصوص بهرهوری عوامل متعددی نقش دارند، اما در بین این عوامل، نیروی انسانی نقش کلیدی دارد. اثربخشی نیروی انسانی خود در گرو اخلاقکار است، اگر نیروی انسانی کار را امری مشقتبار و بیهوده تلقی کند و از آن گریزان باشد، با اتکا به چنین نیروی انسانی دستیابی به بهرهوری مقدور نیست.
چه رابطهای بین اخلاقکار و توسعه وجود دارد؟
درخصوص نقش اخلاقکار در توسعه، مطالعات زیادی صورت گرفته است. صاحبنظران حوزه فرهنگ و روانشناختی توسعه بر نقش باورها، نگرشها، عادات و خلق و خوی مردم جامعه در امکان یا امتناع توسعه تأکید داشتهاند که از نمونههای آن میتوانیم به مطالعات وبر، لرنر، راجرز، فاستر و مککلهلند اشاره کرد. این صاحبنظران معتقدند، جامعهای پیشرفت میکند که مردم آن به کار اهمیت دهند، به تحصیل سود و ثروت از طریق کار اعتقاد داشته باشند، درستکار و وظیفهشناس باشند، روحیه کارآفرینی داشته باشند، خلاق باشند، دنبال خوشگذرانی و بطالت نباشند. اهل پسانداز و سرمایهگذاری باشند و از اسراف پرهیز کنند. تمامی ویژگیهای فوق را ابتدا ماکس وبر به عنوان روحیه سرمایهداری و کارآفرینی طبقهبندی کرده بود. از نظر او پروتستانها به مقدار زیادی واجد این ویژگیها بودند و لذا توسعه را در اروپای غربی موجب شدند. مطالعات انجام شده در آموزههای اسلام و احادیث و روایت معتبر نشان میدهد که در اسلام بر کار، درستکاری، کسب رزق حلال، مجاهده در تأمین معاش، رعایت حقوق دیگران، امانتداری و نظایر آن تأکید فراوان شده است.
بیانات رهبر معظم انقلاب در آغاز سال گذشته و امسال نیز گواهی بر این مدعاست. ایشان سال گذشته را سال کار مضاعف و همت مضاعف و امسال را سال جهاد اقتصادی نامیدند و این نشان میدهد در جامعه اسلامی برای نیل به اهداف متعالی نیازمند همت بیشتر، کار بیشتر و مجاهده بیشتر هستیم.
البته باید به ابعاد تقدیرگرایانه و باورهای دنیاگریزی که ممکن است در فرهنگ ما یافت شود و در ضربالمثلها و اشعار و حکایات، هم مصادیق فراوانی داشته، توجه کرد که حتی ممکن است این باورها خود به خود ابعاد دینی و معنوی داده باشند، اما در گوهر دین وجود نداشته باشد. لذا لازم است علما و مراجع، این ابعاد منفی و مخالف کار و تلاش را شناسایی کرده و از باورهای دینی مردم بزدایند.
در مورد مفاسد اقتصادی چطور؟
باید متذکر شد که یکی از دلایل گسترش مفاسد و نابهنجاریهای اقتصادی مانند کلاهبرداری، ارتشاء، اختلاس و حتی نابهنجاریهای سازمانی مانند عدم تکریم ارباب رجوع، عدم رسیدگی به مشکلات مردم، عدم انجام وظایف شغلی، ترک کار، غیبت، تأخیر و نظایر آن از ضعف های اخلاقکار است. لذا با تقویت و بهبود اخلاقکار در کنار ایجاد ساختار مناسب میتوان از نابهنجاریها و مفاسد فوق جلوگیری کرد.
اما بعضی از صاحبنظران معتقدند اولویت با بهبود ساختارهاست و این ساختار اداری و اقتصادی است که موجب ایجاد نوع خاصی از اخلاقکار میشود. مثلا، اگر سیستمهای نظارتی درستی برقرار باشد و تناسبی در پرداخت حقوق و دستمزدها وجود داشته باشد. اخلاقکار هم خود به خود بهبود مییابد، نظر شما چیست؟
معصومیراد: یکی از دلایل گسترش مفاسد و نابهنجاریهای اقتصادی مانند کلاهبرداری ارتشاء، اختلاس و حتی نابهنجاریهای سازمانی مانند عدم تکریم ارباب رجوع، عدمرسیدگی به مشکلات مردم، عدم انجام وظایف شغلی، ترک کار، غیبت، تأخیر و نظایر آن، ضعف در اخلاقکار است
رابطه بین اخلاقکار و ساختارهای کارآمد رابطهای متقابل است یعنی میتوان از طریق ایجاد ساختارهای کارآمد اخلاقکار را نیز بهبود بخشید یا دستکم حفظ کرد. اما به عقیده من نقش عوامل فرهنگی مانند اخلاقکار مهمترند، زیرا این رویکرد فاقد نگاه مکانیکی به عامل انسانی است. به عنوان مثال اگر به کارمندان یک شرکت یا اداره پاداش لبخند در برابر مشتری داده شود، ممکن است آنها لبخند بزنند، اما لبخندشان مصنوعی و فاقد محتوای عاطفی خواهد بود و بتدریج به عنوان امری روزمره و عادی تبدیل شده و اثر لازم را نخواهد داشت، اما اگر کارمندی به علت پایبندی قوی به اخلاقکار با دل و جان کار مردم را راه اندازد، به دنبال جلب رضایت مردم، خود نیز راضی میشود. در این حالت، لبخند این فرد دیگر مصنوعی نیست و به صورت عمیق و بنیادی به سازمان، جامعه و خودش فایده میرساند.
بنابراین ما باید در وهله اول افرادی با اخلاقکار بالا تربیت کنیم و سپس با طراحی ساختارهای کارآمد اداری و سازمانی سعی کنیم آن را حفظ کرده و در صورت امکان آن را بهبود بخشیم.
اخلاق کار چگونه مورد سنجش و ارزیابی قرار میگیرد؟
برای سنجش اخلاقکار در یک جامعه از شاخصهای متعددی میتوان استفاده کرد. الگوی غالب استفاده از پرسشنامههای نگرشسنج است که طی آن پاسخگویان با اظهارنظر و عقیده نسبت به مولفههای مختلف رفتاری و هنجاری و ارزشی مرتبط با کار به صورت غیرمستقیم نوع نگرش و عادات رفتاری (اخلاقکار) خود را تعیین میکنند. سوالات و نظراتی مانند «تعطیلات باید کم شود»، «کار عبادت است»، «اکثر کسانی که در زندگی موفق نیستند، آدمهای تنبلی هستند»، «امروز را خوش باش، فردا خدا بزرگ است»، «آدم باید پولی که در میآورد خرج کند و خوش بگذراند» و نظایر آن. این پرسشنامهها ابعادی چون سختکوشی، پرهیز از بطالت، درستکاری، وقتشناسی، حسابگری، انگیزه پیشرفت، پرهیزکاری و... را در بر میگیرند. علاوه بر این شیوهها شاخصهای دیگری را نیز میتوان استفاده کرد که اغلب ارزشیابیهای سازمانی آنها را مورد توجه قرار میدهند: مثلا، ساعات غیبت یا ترک کار، درگیری با ارباب رجوع، ایجاد تعارض با مدیران و همکاران. بنابراین وقتی میگوییم اخلاقکار در یک جامعهای بالاست به این معناست که در آن جامعه اغلب مردم به کار احترام میگذارند، سختکوش و وظیفهشناس هستند، در کارشان منظم، دقیق و جدی هستند. کار را بهترین شیوه بروز و ظهور استعدادها و خلاقیتهایشان میدانند، برای اتمام کار به ساعت نگاه نمیکنند، با رضایت سعی میکنند گرهها را باز کنند و در کارشان ابداع و نوآوری دارند.
با توجه به مطالعات و تحقیقاتی که شما انجام دادهاید، وضعیت اخلاق را در جامعه ما چگونه ارزیابی میکنید؟
در مجموع میتوان ادعا کرد وضع اخلاقکار در جامعه امروز ما در حد مطلوب و رضایتبخشی نیست. اما با توجه به نتایج تحقیقات علمی باید در گروهها و اقشار مختلف از یکسو و در ابعاد مختلف اخلاقکار از سوی دیگر، تحلیلهای دقیقتری ارائه کرد. به عنوان نمونه اخلاقکار گروههای سنی مختلف در جامعه ما یکسان نیست. نسل جدیدتر به تحصیل پرشتاب سود و ثروت خیلی معتقد است و میخواهد مراتب ترقی را خیلی سریع طی کند و همچنین از انگیزه پیشرفت بالایی برخوردار است. اما از نظر انجام دقیق وظایف و پایبندی به هنجارها و قواعد کار، اندکی سست است. شاید هم به این دلیل باشد که این هنجارها و قواعد را کارآمد نمیداند. در مقابل نسل مسنتر به لحاظ انگیزه برای کسب ثروت و موفقیت از انگیزه بالایی برخوردار نیست، ولی از نظر رعایت قواعد و هنجارهای اداری وضعیت بهتری دارد.
آیا این به دلیل بالا رفتن سن نیست؟
حق با شماست. هرکس که مدتی در یک نقش کار کند، هنجارها و قواعد آن برایش درونی میشود. اما جوانترها ممکن است به دلیل اینکه به تمامی ابعاد آن اشراف ندارند، چندان مقید و پایبند به قواعد یا انتظارات نقش نباشند، اما این مساله در خصوص انگیزه صدق نمیکند. انسانهای کارآفرین کسانی نیستند که با بالا رفتن سن فرصتهای پیشرفت را جستجو نکنند. اما در ایران این قاعده مشاهده نمیشود، در ایران سطح توقعات و انتظارات از زندگی در نسلهای بزرگتر چندان بالا نیست. بخش بزرگی از آنها موفقیت را در تحصیل چند مورد خلاصه میکنند:داشتن سلامتی، خانه، اتومبیل، وسایل زندگی، رفتن به سفر حج و اشتغال و ازدواج فرزندان و مانند آن.
موارد فوق تنها کف انتظارات و حداقلهای تأمین اجتماعی در یک جامعه رو به پیشرفت است، در حالی که برای توسعه ما باید به چشمانداز و افق بلندتری نظر داشته باشیم. خوشبختانه جوانان دارای انگیزه پیشرفت بسیار بالایی هستند. اما متأسفانه از یک روند نامطلوب باید یاد کرد و آن اینکه ساختارهای فرهنگی ـ اجتماعی، اداری و سازمانی جامعه ما تا حد زیادی مانع تحقق این روحیه یا انگیزه میشود.
چه موانع و مشکلاتی در ایجاد و بالا بردن اخلاق در ایران وجود دارد؟
تحقیقات کیفی و مصاحبههایی که با مدیران میانی تعدادی از بانکها و ادارات دولتی صورت گرفت، نشان میدهد که به طور کلی فرآیند انگیزهزدایی و تضعیف اخلاقکار در اغلب این سازمانها وجود دارد. مثلا با به کار گماردن نیرویهای متخصص در وظایف نامتناسب، بیتوجهی به ایدهها و پیشنهادات آنها، سپردن کارهای روتین و روزمره که چشمانداز مطلوبی را برای آینده شغلی جوانان ترسیم نمیکند، موجب سرخوردگی و از دست دادن انگیزه و روحیه کار آنان میشویم.
برای بهبود اخلاقکار چه پیشنهاداتی دارید؟
در گام نخست، باید با توجه به مبانی و اندیشههای دینی، فرهنگ اسلامی کار را که مشوق کار، درستکاری و پیشرفت است، در جامعه ترویج کنیم و از طریق نهادهای آموزشی و تربیتی، اخلاقکار اسلامی را تقویت نماییم. در این راستا، الگوسازی برای جوانان و افراد تازه وارد در ادارات و سازمانها بسیار مهم است. همچنین در این فرهنگسازی باید آن سویههای منفی و تضعیفکننده کار را که در فرهنگ جامعه رسوخ کرده، حذف کنیم.
در گام بعدی باید، فرآیندهای تضعیفکننده اخلاقکار در جامعه متوقف شود، بویژه فرآیندهای ناعادلانه و تبعیضآلود. اگر شایستهسالاری در همه سازمانها و ادارات حاکم باشد، افراد نیازی نمیبینند یا مجالی نمییابند با زیر پا گذاشتن قواعد، سلسه مراتب ترفیع را طی کنند. مضاف بر اینکه در شرایط شایستهسالاری، افراد با اخلاقکار بالا نه تنها دچار سرخوردگی یا فساد نمیشوند، بلکه حتی به الگو و سرمشقی برای سایر افراد تبدیل میشوند.
فرید میرموسوی
جامجم
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر