گفت وگو با امیر حسین حشمتی، عکاسی که نگاهش به طبیعت ایران متفاوت است

یخ نازک روی قاب عکس

«کاشه‌های قره‌داغ» مجموعه تازه‌ای از عکس‌های امیر حسین حشمتی، این روزها در نگارخانه شیرین برپا شده است. او که در محافل هنری به عکاس آبستره طبیعت معروف است. هفته گذشته مجموعه تازه‌ای از آثارش شامل 10 عکس و یک اینستالیشن با عنوان «پگاه» را در قالب یک چیدمان مفهومی در این گالری به تماشا گذاشت. امیرحسین حشمتی متولد 1340 تهران و فوق‌لیسانس مهندسی برق است. او عکاسی را از 12 سالگی آغاز کرده است و از سال 87 به صورت حرفه‌ای نمایشگاه عکس برگزار می‌کند. نمایشگاه‌های او در گالری‌های والی، آرا، دی و آن، همگی با استقبال و فروش قابل توجه همراه بوده است و کاشه‌های قره‌داغ ششمین نمایشگاه انفرادی او به شمار می‌آید. کاشه به معنای یخ نازک روی آب و قره‌داغ رشته کوهی از قله دو برار نزدیک شهر دماوند و زرین‌کوه است. حشمتی برای شکار کاشه‌های قره‌داغ، 3 سال در دوره زمانی 15 اسفند تا 15 فروردین وقت گذاشت تا این مجموعه را گردهم آورد.
کد خبر: ۴۱۲۵۶۱

آثار شما در این نمایشگاه، عکس‌هایی متفاوت از طبیعت است که در کارهای گذشته شما هم کم و بیش دیده می‌شود. از این نگاه ویژه بگویید.

سوژه اصلی مجموعه عکس‌های اولین نمایشگاهم در گالری والی، تنه 2 درخت پیر از زوایای گوناگون بود. ساعت‌ها به تنه این دو درخت چشم می‌دوختم و در طول روز با نور و سایه‌های مختلف و در 4 فصل از آنها عکس می‌گرفتم.

نام دومین نمایشگاه من «امید» بود که در آن بوته‌های خار سر برآورده از زیر برف را قاب گرفته بودم. در واقع از تلاش بوته‌هایی عکس گرفتم که با امید می‌خواستند راهی برای بیرون آمدن و رسیدن به نور خورشید پیدا کنند.

سومین مجموعه «چکه‌های مهر» نام داشت و چهارمین نمایشگاه انفرادی من با عنوان «طبیعت در رقص»، عکاسی از درختان تبریزی‌ای بود که خودم کاشتم. نمایشگاه قبلی‌ام نیز در مرداد 1389 بر پا شد.

«کاشه‌های قره‌باغ» قبول کنید عنوان غریبی برای یک نمایشگاه عکس است. در مورد انتخاب این نام بگویید.

عنوان جدیدترین مجموعه‌ام، کاشه‌های قره‌داغ است. کاشه به معنی یخ نازک روی آب است. از میانه‌های اسفند تا میانه‌های فروردین اتفاق جالبی در ارتفاعات قره‌داغ می‌افتد. روزها هوا نسبتا گرم می‌شود و در دره‌های کوچک برف ذوب می‌شود و باریکه‌های آب جاری می‌گردد. آفتاب از سمت امین آباد طلوع می‌کند و پشت زرین‌کوه غروب. به محض آن‌که آفتاب پشت زرین کوه پنهان شود، هوا بسیار سرد می‌شود آنقدر که آب جاری شروع به یخ زدن می‌کند. طبیعت کاشه‌های زیبایی با شکل‌های بلوری متفاوت خلق می‌کند. در کمتر از یک ساعت از کاشه دیگر خبری نیست و یخ ضخیم، دره‌های کوچک را می‌پوشاند. صبح آفتاب گرم دوباره برف را ذوب می‌کند و زمین گرم می‌شود. آن وقت، یخ‌های ضخیم نه از رو که از زیر شروع به ذوب شدن می‌کنند و بار دیگر کاشه‌ها با شکل‌های متفاوت پدیدار می‌شوند. من 3 سال به تماشای این پدیده رفتم و تا جایی که توانستم جزئیات آبستره از این نما را ثبت کردم. خیلی از عکس‌ها را با لنز ماکرو 180 میلی‌متری گرفتم که اجازه می‌دهد 45 سانتی‌متر به موضوع نزدیک شویم.

با این توصیف، عکاسی این مجموعه باید تکنیکی‌ترین کاری باشد که شما انجام داده‌اید.

عکس‌های کاشه‌های قره‌داغ دارای اشکال آزاد هستند. کاشه‌ها (یخ نازک روی آب) ساخته‌ طبیعتند و به همین دلیل رها و غیرقابل پیش‌بینی خلق می‌شوند. بدیهی است ایجاد نقاطی در ترکیب‌بندی اشکال آزاد کار ساده‌ای نیست. بعضی نشانه‌های عکس دارای حرکت به هر سمت و سویی هستند که من سعی کرده‌ام کادربندی را طوری تعریف کنم که بیننده حرکت و دینامیک بودن محتوای عکس را ببیند و در عین حال با تماشای عکس به آرامش نایل شود.

چون کاشه‌ها در دره‌های باریک و میان گِل و سنگ و خار و گیاه تشکیل می‌شود ‌باید در ترکیب‌بندی نقاط بی‌تعادل را که ربطی به موضوع ندارد، جذب کرد. در عکاسی یخ نازک روی آب، پیش‌زمینه نیز دارای اهمیت بسزایی است. رنگ‌های تند از زیبایی آنچه پس‌زمینه را می‌سازد، می‌کاهد.

باز می‌خواهم به سوال اولم بر گردم. شما در این آثار به دنبال تفاوت در خلق آثار عکاسی بودید. نگاه متفاوت به عکاسی داشتن یعنی چه؟

یعنی دیدن آنچه مختص خود شماست، یعنی نگاهتان آنقدر منحصر به فرد باشد که مخاطب با شناخت از جهان‌بینی و زاویه دیدتان، جهانی تازه را کشف کند که احتمالا تا آن روز آن را ندیده است. این به معنای یک جور امضای شخصی است.

ثبت لحظات یا خلق لحظات در عکاسی. با کدام یک از این تعابیر بیشتر آشنا هستید؟

حشمتی: نگاه متفاوت در عکاسی، یعنی نگاهتان آنقدر منحصر به فرد باشد که مخاطب با شناخت از جهان‌بینی و زاویه دیدتان، جهانی تازه را کشف کند که احتمالا تا آن روز آن را ندیده است. این به معنای یک جور امضای شخصی است

در عکاسی مثل کاشه‌های قره‌داغ ثبت لحظات و خلق لحظات یکی می‌شوند. پدیده‌ای کاملا طبیعی در آفرینش ناب الهی به نام کاشه، تنها در چند دقیقه و ساعت خلق می‌شود و باید آنجا باشی و این لحظه را ثبت کنی. عکاسی طبیعت بخصوص عکاسی از نوع آبستره طبیعت که من به آن دلبستگی دارم مرز میان این خلق و ثبت لحظه است.

عکاسی طبیعت در ایران واقعگرایی صرف است. با این توصیف نگاه شخصی هنرمند کجا می‌رود؟

مدت‌هاست عکاسی واقعگرای طبیعت تنها به یک گونه عکاسی طبیعت تبدیل شده است. نمونه‌اش خود من که یک عکاس آبستره طبیعت هستم. من طبیعت را در یک نمای باز هم می‌بینم و حتی از آن عکاسی هم می‌کنم، اما چنان که در این شش نمایشگاهم پیداست، آن دسته از عکس‌هایم را به تماشای مردم می‌گذارم که ماحصل کشف و شهود و برداشت خاص من از طبیعت است. یعنی عکس‌هایی از طبیعت را به تماشا می‌گذارم که جزئی‌نگر است.

فروش عکس به عنوان یک اثر هنری در ایران اکنون با چه مشکلاتی روبه‌روست؟

در این سال‌ها بیشترین فروش عکس توسط هنرمندانی بوده که در زمینه‌های دیگری چون کارگردانی و بازیگری سینما فعالیت داشته‌اند. این بسیار خوب است که کارگردان‌ها و هنرپیشه‌های موفق ما نمایشگاه عکاسی برپا می‌کنند و می‌توانند الگویی برای تشکیل تجارت عکس شوند. حضور آنها باعث رونق بیشتر اقتصاد عکس می‌شود و همین امر توجه مردم را به حوزه عکس جلب می‌کند. به عقیده من تجارت،‌ از هر نوع، ‌نیاز به اهرم‌های متعددی دارد که برآیند آن باعث موفقیت و سودآوری می‌شود. با فرض این‌که محصول خوب باشد، ساختار و تجارت کار آمد ایجاد مثلث سرمایه‌گذاری،‌ بازاریابی و شبکه‌ فروش است. به عبارت دیگر، محصول هر چقدر هم عالی باشد،‌ به‌خودی‌خود فروش نمی‌رود. در مورد نقاشی، این مثلث کم و بیش به وجود آمده است. «کم و بیش» می‌گویم به‌خاطر این‌که مدیریت هریک از اضلاع مثلث ساماندهی نشده است. حداقل در مورد بعضی هنرمندان نقاش خوب بوده است. مدیریت هنرمندان ‌باید از طریق نماینده انجام شود. سرمایه‌گذاری،‌ بازاریابی و فروش ‌باید از طریق نماینده (مدیر برنامه) انجام شود. تا آن سروسامان مدیریتی که گفتم انجام گیرد. نماینده‌ هنرمند هم ‌باید تشکیلاتی داشته باشد و تجارت آثار هنری را بلد باشد. در مورد عکس متاسفانه هیچ‌یک از اضلاع‌ که گفتم، شکل نگرفته است.

به طور اتفاقی شاهد فروش قابل ملاحظه هنرمندانی که در عرصه‌های دیگری فعالیت می‌کرده‌اند و مشهور شده‌اند بوده‌ایم. اما کسانی که کارشان سال‌هاست فقط عکاسی است و عمری فقط عکس گرفته‌اند در این بازار فعلا‌ از لحاظ مالی و اقتصادی جایگاهی که لایق آن هستند را ندارند. البته باعث خوشحالی است که کارگردان و هنرپیشه‌های موفق ما نمایشگاه عکاسی برپا می‌کنند و می‌توانند الگویی برای تشکیل تجارت عکس بشوند.

در پایان می‌خواهم یک سوال همیشگی کنم که معمولا از عکاس‌ها می‌پرسم. به نظر شما کپی‌رایت در عکاسی ایران معنی دارد؟

متاسفانه خیر، یکی از ضروری‌ترین نیازهای جامعه عکاسی ایران، حل همین مساله کپی‌رایت است. بخصوص در عصر عکاسی دیجیتال، هنر عکاسی در فقدان قانون کپی‌رایت آسیب‌پذیرتر از همیشه می‌نماید. به نظر می‌رسد مسوولان باید برای حفظ حقوق مالی و معنوی هنرمندان از جمله هنرمندان عکاس اقدام بسیار جدی و عاجلی در این خصوص انجام دهند.

مهدی نورعلیشاهی ‌‌/‌‌ گروه فرهنگ و هنر

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها