سخنگوی کمیسیون امور داخلی کشور و شوراهای مجلس در گفتگو با جام جم آنلاین خبر داد
یک روزنامهنگار منتقد به ما اطمینان میدهد که مدودف نماد تغییر در روسیه است و کسان بیشماری هم روی او به عنوان یک اصلاحطلب طرفدار غرب شرط بستهاند. این همان چیزی است که اکنون پوتین به عنوان نخست وزیر روسیه زمانی که خود را برای انتخابات مارس 2012 آماده میکند به آن نیاز دارد. بگذار جهان فکر کند در مسکو رقابتی در جریان است، بگذار دنیا باور کند مدودف شانس پیروزی دارد و بگذار همگان آرزو کنند که وی لیبرال و آزادیخواه است.
اگر رقابت بر سر آینده قدرت در روسیه یک نمایش واقعی بود، احتمال داشت بتوان آن را «تنازع بقا» نامید، اما پوتین به عنوان یک مدیر با تجربه در تلاش است همه را در حدس و گمان نگه دارد و عرصه را طوری مهیا سازد که مردم خیال کنند آرزوهایشان تحقق یافته است. محافظهکاران روس امیدوار به بازگشت پوتین به کرملیناند و غرب و لیبرالها نیز در اشتیاق آن که مدودف در دور دوم نیز ریاست جمهوری را حفظ کند و چیزی بیشتر از یک عروسک خیمه شببازی باشد.
تبدیل مدودف به نماد امیدهای اصلاحطلبانه را میتوان بهترین نقشه و ترفند پوتین تا این لحظه دانست. احتمالا باورهای ترقیخواهانه مدودف بسیار بیشتر از همقطار ارشدش است که وی را به قدرت رساند و این برای تیم دو نفرهشان و اینکه هر کس ساز خودش را بزند امری طبیعی خواهد بود. ایجاد حس رقابت در اوج میان این 2 نفر به هدف پوتین برای حضور متوالی در قدرت اعتبار و اهمیت میبخشد و دلیلی هم ندارد که در اختیار گرفتن قدرت واقعی همراه با تغییر راه و روش مدودف باشد.
مدودف تصویری از یک اصلاحطلب طرفدار غرب است اما بیایید نگاهی به پیشینه او بیندازیم:
در مقام رئیسجمهور او دعوت به آزادی و احترام به حکومت قانون کرده، اما وی همزمان قدرت سازمانهای پلیسی و امنیتی را نیز بیشتر کرده است. وی دوره ریاست جمهوری را به 6 سال افزایش داده و با بیتفاوتی تنها نظارهگر اعلام جرم دادگاه و دوختن پاپوش برای میخائیل خودروسکی میلیونر صاحب شرکت نفتی یوکوس بوده است. او همچنین بر مشروعیت قدرت دولت برای سرکوب مخالفان صحه گذاشته است. مدودف بارها صریح و بیپرده علیه فساد سخن گفته است، اما در طول ریاست جمهوریاش فساد به شیوهای رایج در زندگی روسها بدل شده است و اختلاس و سوءاستفادههای مالی به حدود 300 میلیارد در سال بالغ میشود.
وی از ایجاد فضای سرمایهگذاری سخن میگوید، اما ناظرین مستقل خبر میدهند که افراد منتسب به مدودف درصدد تصاحب سودآورترین فرودگاه روسیه برآمدهاند که تلاشی در جهت دستاندازی به شرکت نفتی یوکوس است. بله، مدودف مقامات دولتی و افراد نزدیک به پوتین را از هیات رئیسه شرکتهای دولتی بیرون کشید، اما اگر جانشینان آنها از همان تیم پوتین انتخاب میشدند آیا نظارت دولت خللی بر تجارت ایشان وارد میآورد؟
امیدهای واهی
با وجود این چرا بسیاری بر این نکته تاکید دارند که مدودف اصلاحطلب است؟ امید به اینکه مدودف میتواند حرکت به سمت آزادیهای لیبرالیستی را پیگیری کند، به حامیان روس وی این اجازه را میدهد تا بدون از دست دادن منزلتشان به مراجع قدرت در کشور وفادار بمانند. برای پیشبرد کار دستگاه حکومت دشوار میبود اگر آنها اذعان میکردند که میان پوتین و مدودف تفاوت محسوسی وجود ندارد و در میان محافل سیاسی غرب نیز این مساله میتوانست امیدها به یک مدودف اصلاحطلب را ـ که در پی تجدید ساختار رابطه با غرب است ـ از اساس نقش بر آب کند. در هر دو وضعیت ساختن اسطوره «تزار خوب» برای مدودف ریشه در این واقعیت دارد که هر دو طرف به این باور برسند که روسیه میتواند از طریق ابزارهای دموکراتیک به اصلاحات برسد، اما این مهم باید ضرورتا از بالا بر آن تحمیل شود.
پوتین هیچ برنامهای برای ترک قدرت ندارد و در واقع او جایی ندارد که بخواهد برود. رها کردن زمام امور توسط او به معنای مواجه شدن با سرنوشتی مشابه حسنی مبارک در مصر خواهد بود و دادن قدرت بیشتر به مدودف نیز با توجه به خستگی و بیزاری جامعه از پوتین و دارو دستهاش خطر از دست دادن کنترل جامعه را افزایش میدهد. پوتین گزینه دیگری ندارد جز آن که بهعنوان رئیسجمهور به کرملین برگردد و ایده حکومت دو نفره را رها کند. تصمیم اخیر وی در فراخوان برای تشکیل «جبههای واحد از تمام مردم روسیه» به رهبری خودش روشنترین گواه از پایان دوران سیاسی مدودف است.
واشنگتن پست
مترجم: ایرج جودت
سخنگوی کمیسیون امور داخلی کشور و شوراهای مجلس در گفتگو با جام جم آنلاین خبر داد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
یک تحلیلگر مسائل بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
سید رضا صدرالحسینی در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
سخنگوی کمیسیون امور داخلی کشور و شوراهای مجلس در گفتگو با جام جم آنلاین خبر داد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد