با عضو کمیته سیاستگذاری ستاد اجرایی قانون کنترل دخانیات

سیگار مرا یاد مرگ می‌اندازد

از اواسط دهه 70 در کشور ما کمیته‌ای به نام کمیته کشوری کنترل دخانیات تشکیل شد، در همان سال‌ها (1377) بود که سازمان جهانی بهداشت به تدوین کنوانسیون جهانی کنترل دخانیات اقدام کرد و ایران نیز سال 1384 به کنوانسیون جهانی دخانیات پیوست.
کد خبر: ۴۰۵۹۱۴

بعد از پیوستن ایران به این کنوانسیون جهانی، قانون جامع کنترل و مبارزه ملی با دخانیات سال 85 در مجلس به تصویب رسید و آیین‌نامه اجرایی این قانون نیز سال 86 ابلاغ شد.

از همان سال، ستاد اجرایی قانون جامع کنترل و مبارزه با دخانیات در کشور ما تشکیل شد و کمیته کشوری کنترل دخانیات به همین ستاد پیوست.

هر چند که همین چند پاراگراف تنها چکیده‌ای از تاریخچه قانونی کنترل دخانیات در ایران محسوب می‌شود، اما اگر خواندن مطالب بالا از شما 10 ثانیه وقت گرفته باید بدانید که بر اساس آمار جهانی، در همین 10 ثانیه یک نفر در دنیا بر اثر مصرف سیگار، جانش را از دست داده است.

شاید به همین خاطر است که دکتر حسن آذری‌پور، عضو کمیته سیاستگذاری ستاد اجرایی قانون جامع کنترل دخانیات در گفت‌وگو با جام‌جم می‌گوید، با شنیدن نام سیگار به یاد مرگ می‌افتد.

او که از 14 سال پیش با عضویت در کمیته کشوری کنترل دخانیات فعالیتش را برای کنترل مصرف سیگار و مواد دخانی در کشور آغاز کرده، در این گفت‌وگو از روند اجرایی شدن قانون جامع کنترل و مبارزه ملی با دخانیات، جمعیت سیگاری‌ها در کشور، گرایش زنان به مواد دخانی، مضرات اجتماعی و سلامت قلیان و همه مضرات سیگار سخن گفته است.

وقتی کسی را در حال سیگار کشیدن می‌بینید از ذهنتان چه چیزی می‌گذرد؟

در ذهن، کسی را می‌بینم که در آینده‌ای نه‌چندان دوری دچار انواع و اقسام بیماری‌ها خواهد شد.

خب، فرض کنید همین چیز را که از ذهنتان می‌گذرد،‌ با آن فرد در میان بگذارید، او هم در پاسخ به شما بگوید، پدر 90 ساله‌اش که 50 سال هم سیگار کشیده بود به خاطر  کهولت سن فوت شده و هیچ بیماری‌ای نداشت به او چه می‌گویید؟

به او می‌گویم یک درصد بسیار نادری از مردم یعنی حدود یک نفر از هر صدهزار نفر، ژنی دارند که نسبت به عوارض مخرب سیگار در بدن، مقاوم است که البته از نظر پزشکی هم ثابت شده، بنابراین برای آن فرد توضیح می‌دهم که اگر پدر او دارای چنین ژنی بوده، احتمال این که او هم همین ژن را داشته باشد، بسیار ضعیف است. از طرفی برای او توضیح می‌دهم که 95 درصد از کسانی که دچار سرطان ریه یا بیماری‌های مزمن تنفسی شده‌اند، سابقه مصرف سیگار دارند و 85 درصد از کسانی که در بخش‌های ICU بیمارستان‌ها بستری شده‌اند، سابقه مصرف سیگار دارند، پس او به خاطر احتمالات اندک، نمی‌تواند خطر مصرف سیگار را بپذیرد. در واقع او به خاطر کشیدن سیگار باید عواقب خطرناکی را برای خود متصور شود که احتمال جبران هم ندارد.

حالا که به اینجا رسیدید، شاید آن فرد از شما بپرسد که شما چه کاره هستید،‌ وقتی هم بفهمد که شما مشغول چه کاری هستید، ‌ممکن است بگوید اگر سیگار بد است پس چرا کارخانه تولید سیگار در کشور مشغول به کار است که اتفاقا متعلق به دولت هم هست. در این صورت چه می‌گویید؟

به نظرم این مساله فقط بهانه‌ای برای کشیدن سیگار است، چرا که اگر کارخانه دخانیات در کشور باشد و  وابسته به دولت هم باشد دلیل خوبی برای کشیدن سیگار محسوب نمی‌شود و این استدلال درستی نیست. از طرفی براساس آمارها، سالانه حدود 50 میلیارد نخ سیگار در کشور مصرف می‌شود که فقط 12 میلیارد آن توسط شرکت دخانیات تولید می‌شود و حدود 38 میلیارد نخ آن یا به شکل قانونی یا قاچاق وارد می‌شود. پس اگر شرکت دخانیات را هم تعطیل کنیم فقط 12 میلیارد نخ سیگار حذف می‌شود. یک بحث دیگر هم مطرح می‌شود، ما در کشور نه کارخانه تولید مواد مخدر داریم و نه مزرعه کشت خشخاش در حالی که چند میلیون معتاد داریم. پس اگر نبود این فاکتورها سبب ریشه‌کن شدن اعتیاد می‌شد، پس نباید در حال حاضر در کشور فرد معتادی می‌داشتیم.

پس به این فرد می‌گفتم که بودن یا نبودن شرکت دخانیات تاثیری بر سیگار کشیدن و اثرات مخرب آن بر او ندارد.

اشاره کردید که 38 میلیارد نخ سیگار سالانه در کشور مصرف می‌شود که تولید داخل نیست از این میزان چقدر واردات قانونی و چقدر قاچاق است؟

البته این آمار را باید از مسوولان شرکت دخانیات بپرسید، اما تا جایی که من اطلاع دارم حدود 30 میلیارد نخ از این آمار، سیگار قانونی تولید داخل و وارداتی محسوب می‌شود و حدود 20 میلیارد نخ آن قاچاق است.

به نظرم بهتر است من از قالب آن فرد سیگاری خارج شوم و به عنوان یک خبرنگار از شما بپرسم چطور ممکن است که میلیاردها نخ سیگار به شکل قاچاق و بدون مشکل وارد کشور شود، در حالی که با حذف 12 میلیارد نخ سیگار داخلی و سیگار وارداتی می‌توان  عرضه سیگار و به تبع آن، تقاضای آن را از بین برد؟

من مسوول این قسمت نیستم. باید بروید و از مسوولش سوال کنید. پاسخ این سوال باید از سوی مسوولان مربوطه داده شود.

یعنی شما به عنوان عضو کمیته سیاستگذاری ستاد اجرایی قانون جامع کنترل دخانیات، برایتان سوال پیش نمی‌آید که چطور این میزان سیگار قاچاق وارد کشور می‌شود؟

حرف من این است که من در این جایگاه نمی‌توانم از سوی مسوول این کار پاسخ دهم، درواقع همین‌طور که با من مصاحبه می‌کنید، باید بروید و از فرمانده نیروی انتظامی یا رئیس ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز مصاحبه کنید و این سوال را بپرسید. من از طرف این مسوولان نمی‌توانم پاسخگو باشم.

پس خود شما چنین سوالی برایتان پیش نیامده است؟

اگر جواب بدهم درواقع پاسخی از سوی یک مسوول دیگر داده‌ام که ممکن است بعدا از من سوال شود که چطور و از کجا این پاسخ را مطرح کرده‌ام، پس باید از خود آن مسوول و از زبان او جواب داده شود.

پس درواقع نمی‌خواهید به این سوال جواب دهید؟

به نظرم بهتر است مسوول مربوط پاسخ دهد، اما در مورد سیگار قاچاق باید بگویم که در همه جای دنیا سیگار قاچاق وجود دارد، مثلا در انگلستان که یک جزیره محسوب می‌شود، برعکس کشور ما که مرزهای مشترک زیادی دارد، حدود 10 درصد سیگار موجود در بازار آن، قاچاق است، در کانادا هم 10 درصد سیگار موجود در بازار آن، قاچاق است، درواقع نمی‌توانیم قاچاق سیگار را به صفر برسانیم، از طرفی راه مبارزه با سیگار قاچاق هم دنبال قاچاقچی در مرزها بودن نیست، بلکه راه مبارزه با قاچاق سیگار این است که جلوی خرده‌فروشی آن را بگیرید که در قانون جامع کنترل دخانیات هم پیش‌بینی شده است.

قانون چطور این مساله را پیش‌بینی کرده است؟

قانون نشانه‌های تشخیص سیگار قاچاق را برای مصرف‌کننده روشن کرده است. قانون می‌گوید سیگارهای تولید داخل و وارداتی باید هشدارهای تصویری داشته باشد و البته باید با پیام فارسی همراه باشد.

اما قرار بود براساس همین قانون آن تصاویر هر 16 ماه یک‌بار عوض شود که حالا از 2 سال پیش تصاویر هشداردهنده روی پاکت سیگار همچنان ثابت مانده است.

بله درست است، اما همین که دو سال است این تصاویر هشداردهنده روی سیگار چاپ می‌شود، اقدام خوبی محسوب می‌شود، ضمن این که نشانه خوبی برای تشخیص سیگار قاچاق از غیرقاچاق است.

اما همین قانون جامع کنترل دخانیات مواد دیگری هم دارد که هنوز اجرایی نشده است، البته در برخی موارد هم خوب اجرا شده است. در گذشته در خیلی از اماکن عمومی مانند سینما، اتوبوس و رستوران‌ها سیگار براحتی استعمال می‌شد، اما در حال حاضر به ندرت پیش می‌آید که در یک مکان عمومی و فضای بسته کسی به خودش اجازه بدهد، سیگار بکشد.

در بحث کلینیک‌های ترک سیگار هم براساس قانون جامع کنترل دخانیات، اقدامات موثری انجام شده است.

چه اقداماتی؟

در حال حاضر با کمک دانشگاه‌های علوم پزشکی سراسر کشور در هر استانی دست‌کم یک کلینیک ترک سیگار دایر است که به شکل رایگان به سیگاری‌ها کمک می‌کند سیگار را ترک کنند. حتی در برخی استان‌ها در هر شهرستانی یک کلینیک ترک سیگار مشغول به فعالیت است و اگر هم شهرستانی کلینیک نداشته باشد، پزشک یا کارشناس بهداشت آن شهرستان حتما درخصوص راه‌اندازی کلینیک ترک سیگار آموزش لازم را دیده است.

تعداد این کلینیک‌های ترک سیگار در کل کشور چقدر است؟

بیش از 100 کلینیک ترک سیگار در کشور فعال است.

مثال‌هایی که زدید فقط بخشی از اجرای قانون جامع کنترل دخانیات در کشور محسوب می‌شود و هنوز خیلی از مواد این قانون از جمله ممنوعیت فروش سیگار به افراد زیر 18 سال یا عرضه سیگار در مراکز معتبر و قانونی، هنوز اجرایی نشده است.

قانون همه یا هیچ نیست بلکه در بستر زمان و گام به گام قابل اجراست و این مختص قانون جامع کنترل دخانیات هم نمی‌شود، هنوز هم در کشور ما قوانینی وجود دارد که سال‌هاست مصوب شده، اما اجرا نشده است، مثلا قانون شوراهای اسلامی شهر و روستا که در قانون اساسی کشور پیش‌بینی شده بود، با تاخیر چند سال، اجرا شد. پس تصویب قانون به این معنا نیست که دقیقا بعد از تصویب همه موارد آن اجرا شود، به هر حال اجرای همه مواد یک قانون زمانبر است و به بستر‌هایی نیاز دارد که باید فراهم شود، قانون جامع کنترل دخانیات هم از این موضوع مستثنا نیست.

البته از نگاه من به عنوان یک کارشناس، ایده آل این است که همه مواد این قانون اجرا شود، اما باید همه جوانب را در نظر بگیریم و توقع خارج از واقعیت نداشته باشیم، با این نگاه به نظر می‌رسد اجرای قانون روند به نسبت خوبی را طی کرده است.

چه تعداد از جمعیت کشور سیگاری هستند؟

براساس آمار موجود، حدود 12 درصد جمعیت بالای 15 سال کشور، یعنی حدود 9 میلیون نفر سیگاری هستند.

سیگاری یعنی چه؟ منظورم این است که دقیقا به چه کسی سیگاری می‌گویند؟

براساس تعریف جهانی به هر کسی که 100 نخ سیگار کشیده باشد و این سیگار کشیدن را به هر میزان مثلا حتی ماهی یک بار یا خیلی بیشتر ادامه دهد، سیگاری است.

در واقع هم‌اکنون در کشور، شرکت دخانیات، قاچاق سیگار و 9 میلیون نفر سیگاری داریم و در عین حال قانون جامع کنترل دخانیات هم داریم که از سال 85 تصویب شده است، چطور می‌توانیم همه این مباحث را کنار هم داشته باشیم؟

می‌توانیم. همه جای دنیا همین طور است، مثلا در چین 60 درصد مردان بالای 15 سال، سیگاری هستند. کارخانه‌ تولید سیگار دارند و اتفاقا قانون کنترل دخانیات هم در آنجا وضع شده است.

منظورم از این سوال این است که در خیلی کشورهایی که قانون کنترل مصرف دخانیات دارند، شرکت‌های دخانی متعلق به بخش خصوصی است و توقع می‌رود نظارت‌ها و سختگیری‌ها بیشتر باشد تا کشورهایی نظیر ایران که شرکت دخانیات دولتی است.

اتفاقا برعکس این تصور، دولتی بودن شرکت دخانیات یک فرصت است نه یک تهدید، چراکه بر این اساس دولت می‌تواند به برخی فعالیت‌های این شرکت نظارت و دخالت بهتر و موثری داشته باشد.

تصمیمی مبنی بر خصوصی‌سازی شرکت دخانیات گرفته شده است؟

اتفاقا حدود 8 سال پیش دولت لایحه‌ای را تقدیم مجلس کرد که براساس آن قرار بود شرکت دخانیات خصوصی شود، اما همزمان با مطرح شدن این موضوع از سوی دفتر منطقه‌ای سازمان جهانی بهداشت با وزارت بهداشت تماس گرفته شد که این اتفاق نیفتد، زیرا آنها معتقدند در صورت خصوصی شدن شرکت دخانیات راه‌های دور زدن قانون آسان‌تر می‌‌شود و بهتر است که شرکت دخانیات زیر نظر دولت فعالیت کند.

یکی از نگرانی‌های موجود در بحث سیگار، افزایش گرایش زنان به سیگار است، در این زمینه آمار و مستندات دقیقی هم دارید؟

واقعیت است که در سال 1378 وزارت بهداشت مطالعه‌ای تحت عنوان «سلامت و بیماری» انجام داد که براساس آن 4/1 درصد جمعیت زنان بالای 15 سال کشور، سیگاری بودند. در حال حاضر براساس آمار مرکز بیماری‌های غیرواگیر وزارت بهداشت، حدود 5 درصد جمعیت زنان بالای 15 سال سیگاری هستند، در واقع طی 12 سال اخیر این آمار 3 برابر شده است، اگرچه این آمار 5 درصدی به نسبت آمار زنان سیگاری کشورهای توسعه یافته رقم پایینی است ـ چراکه شیوع استعمال سیگار در بین زنان کشورهای توسعه یافته بین 22 تا 26 درصد است ـ  اما به هر حال همین میزان هم زنگ خطری برای کشور ما محسوب می‌شود. مساله این است که شرکت‌های دخانی در همه جای دنیا روی جمعیت زنان کارهای تبلیغاتی ویژه‌ای انجام می‌دهند، مثلا تولید سیگارهای باریک یا بسته‌بندی‌های رنگی سیگار، در واقع برای زنان طراحی شده تا آنها را برای مصرف سیگار جذب کند.

ظاهرا مساله ایجاد گرایش به سیگار در جمعیت زنان، سابقه زیادی در کشورهای توسعه یافته دارد؟

بله. اتفاقا شرکت‌های دخانی در کشورهای اروپایی و آمریکا از تفکرات فمینیستی زنان سوءاستفاده کردند و با این شعار که زنان هم می‌توانند مانند مردان سیگار بکشند، کارهای تبلیغاتی زیادی روی جمعیت زنان انجام دادند. در دهه 60 میلادی، پوسته تبلیغاتی جنجال‌برانگیزی وجود داشت که در آن زنی با ظاهر مدرن در حال سیگارکشیدن بود و در پایین این تصویر 2 زن با ظاهری معمولی و سنتی با حسرت در حال نگاه کردن به او بودند و این جمله هم از سوی این دو زن در پوستر نوشته شده بود: «نگاه کن! مثل مردها سیگار می‌کشند.» در آن سال‌ها (دهه 60 میلادی)‌ سیگارکشیدن زنان در مجامع عمومی مانند وضعیت کنونی کشور ما چهره خوبی نداشت و چنین تبلیغاتی در کنار تولید سیگارهای باریک که تناسب اندام را یادآور می‌شود یا بسته‌بندی‌های خوشرنگ، در گرایش زنان به سیگار، تاثیرگذار بود.

پس ممکن است در کشور ما هم سرعت گرایش به سیگار در زنان افزایش یابد؟

بله، همین طور است خصوصا که پدیده‌ای به اسم قلیان به افزایش گرایش به مواد دخانی در کشور دامن زده است.

منظورتان افزایش مصرف قلیان در خانواده‌هاست؟

متاسفانه بحث جمع‌آوری قلیان در کشور دچار سیاسی‌بازی شد و روند درستی را طی نکرد، به‌‌رغم این که بدنه کارشناسی درخصوص جمع‌آوری قلیان، برنامه‌ریزی و عملکرد مناسبی داشت.

اما به نظر می‌رسد در بحث آموزش و فرهنگسازی ضعیف عمل کردیم؟

ببینید در چرخه آموزش، نگرش و عملکرد، قبلا تصور می‌شد که باید ابتدا آموزش لازم داده شود تا 2 هدف دیگر به نتیجه برسد، اما در علم نوین معتقدند که باید از همه این عوامل همزمان استفاده شود، یعنی همزمان با ممنوعیت مصرف قلیان در قهوه‌خانه‌ها و سفره‌خانه‌های سنتی، نسبت به مضرات آن هشدار داد تا به کاهش مصرف قلیان در جامعه رسید.

اما متاسفانه به جای قهوه‌خانه و سفره‌خانه سنتی، در حال حاضر، قلیان در خانه‌ها مصرف می‌شود و حتی خانواده‌ها در پارک‌ها و مهمانی‌های خانوادگی از قلیان استفاده می‌کنند.

البته آمار یا مستندات آماری وجود ندارد که نشان دهد مصرف قلیان در خانه‌ها، بیشتر از زمان ممنوعیت مصرف قلیان در سفره‌خانه‌ها و قهوه‌خانه‌ها شده است.

ما از نظر آماری نمی‌توانیم مستند صحبت کنیم، اما به هر حال مشاهدات نشان می‌دهد مصرف قلیان در میان خانواده‌ها افزایش یافته است.

بله، با افزایش شیوع قلیان در کشور روبه‌رو هستیم و متاسفانه الگوی مصرف آن هم تغییر کرده است چرا که در گذشته قلیان بیشتر در مناطق جنوبی و از سوی زنان مسن مصرف می‌شد، اما حالا از سوی زنان و جوانان هم مورد استفاده قرار می‌گیرد. از طرفی شرکت‌های دخانی هم با تولید توتون‌های میوه‌ای و ترویج آن بین جوانان سعی کرده‌اند تا گرایش به قلیان را افزایش دهند. از طرفی خانواده‌ها هم فکر می‌کنند اگر با فرزندانشان بنشینند و قلیان بکشند، در واقع می‌توانند با آنها دوست باشند و ارتباط خوبی با آنها برقرار کنند. متاسفانه باور غلطی هم وجود دارد که مردم فکر می‌کنند مصرف قلیان ضرر کمتری دارد که این کاملا اشتباه است.

برگردیم به بحث افزایش مصرف سیگار در زنان. تاثیر قلیان براین مساله چیست؟

ببینید در حال حاضر در فرهنگ ما، مصرف سیگار در زنان تا حدود زیادی تابو است، همین مساله سبب می‌شود تا گرایش کمتری نسبت به مصرف سیگار در زنان داشته باشیم، اما از طرفی قبح کشیدن قلیان برای زنان در خانواده‌ها در حال شکستن است، یعنی پدر، مادر و حتی پسر و دختر جوان خانواده در کنار هم قلیان می‌کشند که باعث می‌شود فاکتوری که سبب می‌شد زنان به خاطر مسائل فرهنگی، کمتر به مواد دخانی گرایش پیدا کنند،‌ از بین برود.

آقای دکتر، سیگار اعتیادآور است؟

بله.

اعتیاد جسمی یا روانی؟

هر دو، نیکوتین موجود در سیگار یک ماده اعتیادآور است،‌ نیکوتین مثل هر ماده اعتیادآور دیگری اعتیاد جسمی و روانی دارد که البته اعتیاد جسمی نیکوتین خفیف است، اما وابستگی روانی این ماده بیشتر است. از طرفی چون مصرف سیگار غیرقانونی نیست و در خیلی از مراکز توزیع می‌شود و مصرفش در فضای باز بدون هر مشکل قانونی امکان‌پذیر است، ترک آن هم برای فرد سیگاری سخت است.

شما سیگار می‌کشید؟

خیر، اما قبل از این که وارد این کار بشوم، سیگاری بودم.

چند سال پیش؟

حدود 14 سال پیش.

چرا ترک کردید؟

خب وارد این کار شدم (کمیته کشوری کنترل مصرف مواد دخانی)‌ و بعد از آن دیگر نکشیدم. اتفاقا همکاران به من می‌گویند به این دلیل که خودم سیگاری بودم و ترک کردم، صحبت‌هایم می‌تواند تاثیر بیشتری بر سیگاری‌ها داشته باشد.

از نزدیکان‌تان چه کسی سیگار می‌کشد؟

همسران خواهرهایم سیگار می‌کشند.

به آنها توصیه نمی‌کنید که سیگار را ترک کنند؟

چرا، اما یادتان باشد که ترک دخانیات یک خواسته شخصی است و کسی را به زور نمی‌توان به ترک سیگار وادار کرد،‌ اما می‌توان سیگارکشیدن را قانونمند کرد و این می‌تواند تاثیر داشته باشد، مثل ممنوعیت کشیدن سیگار در اماکن عمومی.

لطفا با سیگار یک جمله بسازید.

خیلی در جمله ساختن خوب نیستم، اما باید بگویم که با سیگار به یاد مرگ می‌افتم. بیماران زیادی را دیده‌ام که به خاطر مصرف سیگار با بیماری‌های سختی مواجه شده و فوت کرده‌‌اند.

مستوره برادران‌نصیری / گروه جامعه

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها