در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
نوجوان آن روزهای شهر کرمان وقتی وارد باشگاه شهرداری شهرش شد دریافت که میتواند قدم در راه بزرگی بگذارد که بعدها متوجه شد پایانش رسیدن به جامجهانی 2006 آلمان بوده است.
برهانی حالا و پس از کسب چندین قهرمانی و بازی برابر پرتغال و آنگولا در بزرگترین جشنواره فوتبال جهان، صاحب رکورد بیشترین گل زده در تاریخ لیگ برتر فوتبال ایران نیز شده است. با مهاجم شماره 9 استقلال از ابتدای فصل تا امروز همکلام شدیم.
پیش از شروع فصل راهی ترکیه شده بودی. هدفت از رفتن به این کشور چه بود؟
سفر تابستان سال گذشتهام به ترکیه به دعوت یکی از دوستانم انجام شد و حدود 5 روز به این کشور رفتم. در آن مدت به عیادت مصطفی دنیزلی رفتم؛ مربی سابقم در تیم پاس تهران. او در آن برهه با مشکل قلبی مواجه شده بود و وظیفه داشتم برای عیادت از وی بر بالینش حاضر شوم و او نیز از دیدن من خیلی خوشحال شد.
پس ماجرای پیشنهاد از تیمهای ترکیهای از آنجا شروع شد؟
خب قطعا میدانید که دنیزلی از مربیان بزرگ ترکیه است و همه کارهایش زیر ذرهبین مطبوعات ترکیه قرار دارد. آنها وقتی خبردار شدند بازیکن سابق ایرانی او به عیادتش رفته عکس و تفصیلات آن را در نشریاتشان منتشر کردند و همین شد که پیش از بازگشتم به تهران نماینده 3 تیم ترکیهای به سراغم آمدند و در مورد پیشنهادشان صحبت کردیم.
چه شد که به ایران برگشتی؟
در آن زمان آقای مصطفی آجرلو که من در دوران حضورم در پاس تهران مدیون ایشان بودم، مدیرعاملی باشگاه استیلآذین را قبول کرده بود و به من پیشنهاد داد به این تیم بپیوندم و از سوی دیگر آقای نظری جویباری خواهان تمدید قراردادم با استقلال بود. لذا نمیتوانستم نسبت به این دوستان خوبم کملطفی کرده و راهی ترکیه شوم. وقتی به ایران بازگشتم هر دو طرف بشدت بر خواستن من پافشاری میکردند و من چون پیش از ترک تهران به نظری جویباری قول داده بوم در استقلال خواهم ماند تصمیم قبلیام را عملی کردم و در این تیم ماندگار شدم. گرچه به همه گفته بودم که اولویت اولم استقلال است.
اما در آن روزها خیلیها با نگاه به شرایط باشگاه استقلال عکس این نظر را داشتند!
بله، من هم با بروز برخی اتفاقها مردد شده بودم که در استقلال بمانم یا نه، اما با این پیشزمینه ذهنی که دوستانم هنوز در این تیم بودند و به هر حال استقلال همیشه استقلال خواهد ماند، بر تصمیمام پافشاری کردم بویژه وقتی آقای فتحاللهزاده در باشگاه مستقر شد خیالم راحت شد و... .
یعنی قید چند صد میلیون پول بیشتر را زدی؟
به هیچوجه از این بابت پشیمان نیستم و معتقدم گاهی انسان باید برای پیشرفت یا حداقل عقبگرد نکردن گذشت داشته باشد و من بابت تصمیمی که گرفتم خوشحالم.
کسی از اطرافیانت در این باره که قید قرارداد میلیاردی و بی.ام. دبلیو آخرین مدل را زدی، سرزنشت نکرد؟
خیر، خوشبختانه اطرافیانم مرا میشناسند و مطمئن بودند که تصمیم درستی گرفتهام، حالا هم خوشحالم که قرارداد 2 سالهای با استقلال دارم.
فصل را هم خوب شروع کردی؟
بله، من برابر شهرداری تبریز به میدان رفتم و گل هم زدم، اما پس از آن با مصدومیت مواجه شدم و این مشکل بارها در طول این فصل گریبانگیرم شد و مانع از این شد تا بتوانم استقلال را در اکثر مسابقاتش همراهی کنم. متاسفانه این مصدومیت باعث عقب افتادنم در جدول گلزنان هم شد.
الان هم که خوب گل زدهای. فکر نمیکنی آمارت قابل قبول است؟
با توجه به تعداد مسابقاتی که برای استقلال به میدان رفتهام و دقایق حضورم در میدان، آمار بدی نداشتهام.
رکورد گلزنی در لیگ برتر را هم که زدی!
بله. از این بابت خیلی خوشحالم که حداقل توانستم یک رکورد جدید برای خودم و استقلال ثبت کنم. البته پیش از این هم رکورد، دست رضا عنایتی بود که او نیز یک استقلالی است و به همین خاطر در کل تفاوت چندانی در اصل ماجرا به وجود نیامده است. این رکورد را باید به نام تمام نفرات تیم استقلال هم نوشت، چراکه اگر تلاش آنها نبود شاید من حالا این رکورد را نزده بودم.
گفته بودی در سال 90 رکورد 90 گل را رد خواهی کرد. فکر میکنی بتوانی این تعداد گل را به عدد 100 هم برسانی؟
هرگز از گل زدن خسته نشدهام و همواره شوق و انگیزه تازهای برای گلزنی دارم و مطمئن باشید اگر بازی کنم باز هم گل میزنم و این رکورد را افزایش خواهم داد.
از یارگیری استقلال در ابتدای فصل راضی هستی؟
با این که ما در یک هفته آخر فصل نقل و انتقالات شروع کردیم فکر میکنم آقای فتحاللهزاده تیم خوبی را بست و ما در طول مسابقات هم تا حدی بدشانسی آوردیم و مصدومیتهای مکرر بازیکنانمان به اضافه اشتباهات داوری، استقلال را از دیگر رقبا عقب انداخت وگرنه ما باید با اختلاف از سپاهان جلوتر میبودیم. معتقدم استقلال تا همین جا هم خوب کار کرده و فراتر از انتظار هوادارانش نتیجه گرفته است.
از مصدومیتها گفتی، یاد میداوودی افتادیم. خیلیها علت نیمکتنشین شدن تو را میداوودی و درخشش این مهاجم میدانستند. تا چه حد با این مطلب موافقی؟
جالب است یادآوری کنم ما در کنار هم لیگ را شروع کردیم و برابر شهرداری تبریز زوج خط حمله استقلال بودیم. متاسفانه همواره این قبیل مسائل از سوی رسانهها عنوان میشود که به اعتقاد من نهتنها کمکی به پیشرفت فوتبال نمیکند بلکه باعث بروز حاشیه در تیمهای پرطرفدار از جمله استقلال میشود.
حالا چه نظری در مورد میلاد داری؟
میداوودی بازیکن بزرگی است. من با او در پاس بودم و او آن زمان در امیدهای پاس تهران توپ میزد. فوتبالیستی تکنیکی و سرعتی است. البته این را اضافه کنم که در تیمی مثل استقلال هر کسی که خوب تمرین کند در ترکیب این تیم بازی میکند و این تیم هرگز متکی به یک یا 2 بازیکن خاص نبوده است. وقتی میلاد دچار آن مصدومیت شد خیلی برایش متاسف شدم و همواره دعا میکنم هر چه زودتر به شرایط بازی کردن برسد.
اما از حق نگذریم تو هم در برههای بابت نیمکتنشینیات ناراحت بودی.
صددرصد. هیچ فوتبالیستی از نیمکتنشینی خوشحال نمیشود که من بابت این مساله شاد باشم. فوتبالیستی که از نیمکتنشینی ناراحت نباشد خیلی زود فوتبالش را تمام شده میبیند.
پس از بازی با مس کرمان حتی در این خصوص هم با مظلومی حرف زدی.
بله. من در بازی قبل گل زده بودم و وقتی در بازی بعد نیمکتنشین شدم، برایم سوال پیش آمد که چرا نیمکتنشین شده بودم. بعد در تمرین با آقای مظلومی صحبت کردم و با رفع سوءتفاهمها در بازی بعد برابر پاختاکور در تهران به میدان رفتم و گل زدم. بعد برابر صبا 2 گل زدم و سپس در داربی به پرسپولیس گل زدم.
راستی آن گلی که با شکمت به پاختاکور زدی را توضیح میدهی؟
توپ از جناح چپ سانتر شد و در ارتفاعی بود که من فقط میتوانستم با شکم توپ را بزنم و فکر میکنم برای یک گلزن مهمترین کار زدن گل است حالا با چه نقطهای از بدن تفاوت چندانی نمیکند. نفس کار مهم است که آن را هم من انجام دادم. (میخندد)
سراغ داربی برگشت و گل 3 امتیازیات برویم. پس از بازی چه احساسی داشتی؟
همیشه آرزو داشتم داربی را با گل 3 امتیازی من پیروز شویم و در پایان آن بازی خیلی خوشحال بودم که به این آرزویم رسیده بودم. البته من یک بار دیگر هم در سال 87 به پرسپولیس گل زده بودم، اما آن بازی در واپسین دقایق یک ـ یک شد. ولی این بازی با تکگل من تمام شد و پس از بازی خیلی خوشحال بودم.
این که یک تیم در یک فصل هر دو بازی رفت و برگشت داربی را ببرد شاید هر چند سال یکبار اتفاق بیفتد، از این که این اتفاق در دوران حضورت در استقلال رخ داد، چه احساسی داری؟
خیلی خوشحالم، اما این که هرچند سال یک بار این بردها تکرار میشود را قبول ندارم، چون طی این چند سال همواره تیم برتر داربیها بودهایم و اگر به همین شکل پیش برویم باز هم این بردها را بکرات تکرار میکنیم.
هیچ میدانی ممکن است در جام حذفی هم به پرسپولیس بخورید؟
امیدوارم این چنین شود تا با شکست سه باره این تیم ظرف یک فصل هتتریک هم بکنیم.
موضوعی که از فصل پیش در ذهن طرفداران استقلال باقیمانده است، اختلاف پنهان تو و فرهاد مجیدی است؛ موضوعی که خلاف آن در لیگ برتر امسال بارها ثابت شد و آن زمانی بود که تو با فرهاد در مسابقه گل میزدید و هر بار اولین نفری که به سراغ گلزن میرفت تو یا فرهاد بودید. این مطلب بویژه در بازی داربی برگشت نمود داشت، در این باره توضیح میدهی.
آقا فرهاد از بزرگان استقلال است. او چه وقتی که در ترکیب استقلال حاضر است و چه وقتی که بیرون نشسته برای تیم مثمرثمر است. او درون زمین یک مهره موثر و بیرون آن یک همتیمی روحیهبخش است. من هیچ اختلافی با آقا فرهاد ندارم و از این طریق اعلام میکنم که او بزرگ تیم ماست و همواره به من احترام گذاشته و من نیز وظیفه خودم میدانم که متقابلا به او احترام بگذارم. امیدوارم او چند سال دیگر هم کنار ما باشد و برای استقلال افتخار بیافریند.
راستی! خبر داری که کارلوس کرش از بازی تو ابراز رضایت کرده و گفته که خوب گل میزنی؟
او نسبت به من لطف دارد. کرش مربی بزرگی است که کارنامهاش گویای همه چیز است و فکر نمیکنم نیازی به تعریف و تمجید من داشته باشد. معتقدم اگر امکانات مطلوب در اختیار او قرار گیرد، قطعا خواهد توانست گره فوتبال ایران را باز کند تا در همه سطوح ملی، شکستهای گذشته را جبران کنیم.
فکر میکنی بتوانی تیم ملی را در جام جهانی 2014 همراهی کنی؟
من در سال 2014 حدود 30 سال دارم و این اوج دوران پختگی یک مهاجم است. من در جام جهانی 2006، 23 سال داشتم و تجربیات امروز را کسب نکرده بودم، حالا امیدوارم بتوانم ظرف این دو سه سال آنقدر خوب کار کنم که باز هم به تیم ملی دعوت شده و ایران را در جام جهانی 2014 همراهی کنم. البته پیش از آن ما باید مرحله مقدماتی را پشتسر بگذاریم.
فصل بعد کجا بازی میکنی؟
من با استقلال قرارداد 2 ساله دارم و اولویتم همواره با استقلال بوده و هست... .
اما ظاهرا یکی دو تیم ترکیهای و اتریشی خواهان به خدمت گرفتن تو هستند؟
خودم هم شنیدهام، اما فعلا تمام فکر و ذکرم قهرمان شدن در جام حذفی است. اگر هم چنین پیشنهاداتی به شکل جدی و رسمی ارائه شود حتم دارم آقای فتحاللهزاده بهترین راهکار را پیش روی من قرار خواهد داد. او تجربه فراوانی در این کار دارد و من نیز همه چیز را به باشگاه سپردهام.
فکر میکنی سپاهان مستحق قهرمان شدن بود؟
باشگاه سپاهان ظرف سالهای گذشته همواره در لیگ و جام حذفی جزو مدعیان اصلی کسب عنوان قهرمانی بوده است و حالا هم با در اختیار داشتن بازیکنان و کادر فنی خوب، به همراه کادر مدیریتی باثبات، توانسته موفقیتهای گذشتهاش را تداوم بخشد و مطمئن هستم اگر دیگر تیمها قصد دارند به چنین شرایطی برسند باشگاه سپاهان و نحوه عملکردش الگوی مناسبی برای همه است و حالا هم که قهرمان شدند حاصل تلاشهای گذشتهشان را میبینند.
فکر نمیکنی استقلال هم استحقاق این قهرمانی را داشت؟
گفتم که ما بدشانسیهای فراوانی آوردیم. ضمن آن که ما در شروع فصل، بدنسازی کافی نداشتیم. همین حالا تیمهای ذوبآهن و سپاهان که درگیر لیگ قهرمانان هستند به واسطه فشردگی مسابقاتشان بشدت خسته هستند چه برسد به ما که فقط با 10، 15 روز بدنسازی وارد رقابتها شدیم. من هم با این مساله موافقم که اگر استقلال تا این حد بدبیاری نداشت حالا میتوانست از هفتهها پیش قهرمانی را به نام خود سند بزند. در فوتبال همیشه این قبیل اتفاقات رخ میدهد.
برای دوستان استقلالیات که به استیلآذین رفتند، متاسف نیستی؟
برهانی: از این که توانستم بار دیگر به اردوی تیم ملی دعوت شوم، خوشحالم و فکر میکنم باید در این اردو تمام تلاشم را به کار بگیرم تا همچنان که نظر کرش را در لیگ برتربه خودم جلب کردم، بتوانم در اردوی تیم ملی به او ثابت کنم که در مورد من اشتباه نکرده است. با حضور او شرایط تیم ملی تا حد زیادی تفاوت پیدا خواهد کرد
در بازی برگشت با شهرداری تبریز بین تو و مبعلی درگیری لفظی پیش آمد. ماجرا از چه قرار بود؟
مشکل خاصی نبود و یک سوءتفاهم بین من و ایمان بود که بلافاصله پس از بازی هم برطرف شد. ما در آن صحنه کمی بگومگو کردیم که داور چون نزدیک صحنه بود و صدای مبعلی را شنید او را اخراج کرد.
با مظلومی راحت هستی؟
ما نسبت به هم شناخت کامل داریم. دلیلش هم این است که هر دو در یک پست، تجربه بازی داریم و آقای مظلومی از مهاجمان سرشناس استقلال بوده است. او به من اعتقاد ویژهای دارد و همین مساله باعث شده تا بتوانم خیلی راحت کار کنم و از حضور در تیم وی لذت ببرم.
چرا در دوران قطبی به تیم ملی دعوت نشدی تا به جام ملتها بروی؟
قطبی مربی خوبی بود و در دوران حضورش در ایران هم نتایج خوبی با تیم ملی گرفت. من برای او آرزوی موفقیت میکنم و امیدوارم هر جا که هست سلامت باشد.
تو با او مشکل داشتی یا برعکس؟
مشکل نداشتم. نوعی اختلاف سلیقه بود. هر زمان که من خوب گل میزدم او مرا به تیم ملی دعوت نمیکرد و هر زمان که گل نمیزدم به تیم ملی دعوت میشدم. این مسائل سبب شد تا به رغم تلاشم برای راهیابی به جام ملتها، او مرا همراه تیم به قطر نبرد و همانطور که گفتم من این مسائل را پای اختلاف سلیقهها گذاشتم.
یکبار هم در آزادی وقتی گل زدی شمارهات را به او که در جایگاه نشسته بود نشان دادی.
خیر، در آن روز یکی از دوستانم به تهران آمده بود و وقتی گل زدم شمارهام را به او نشان دادم، چون پیش از بازی به او قول گلزنی داده بودم و آن حرکت من ربطی به قطبی نداشت.
در کل قبول داری بازیکنی احساسی هستی؟
بله. هر کس شخصیت خاص خودش را دارد و من در کل احساساتی هستم.
در بازی اخیرتان برابر شاهین بوشهر یک درگیری جزئی هم میان تو و اکبر میثاقیان رخ داد. ماجرا از چه قرار بود؟
مشکل خاصی نبود و من در آن صحنه کمی تند رفتم.
به هر حال در آن شرایط ما نیاز به سرعت بخشیدن به بازی داشتیم و برعکس، شاهین باید سریع در زمین خودش آرایش دفاعی میگرفت. به همین خاطر بود که فکر میکنم آن حرکات صورت گرفت. به هر حال من بابت آن حرکاتم از آقای میثاقیان عذرخواهی کردم و او نیز گفت که از دست من ناراحت نیست.
پس معتقدی که او عملا آن حرکات را انجام داد؟
من به این مسائل توجه نمیکنم.
بازی سختی در چارچوب مرحله نیمهنهایی جام حذفی در پیش دارید. آن دیدار را چطور ارزیابی میکنی؟
بازی با ملوان همواره برای استقلال سخت بوده است. آنها در زمین خودشان از حمایت پرشور طرفدارانشان برخوردار هستند و این میتواند تا حد زیادی کار را برای ما دشوار کند. از این رو فکر میکنم ما در انزلی حق اشتباه کردن نداریم و باید نهایت تلاشمان را به کار ببندیم تا اول گل نخوریم و سپس بتوانیم از موقعیتهایمان حداکثر بهره را ببریم.
این تک بازی میتواند سرنوشتساز شود و از این جهت مطمئن هستم بچهها با دقت کافی در بازی با ملوان به میدان خواهند رفت.
پس از گلی که در داربی زدی حالا محبوبتر هم شدهای. برخورد طرفداران استقلال با تو چطور است؟
آنها همواره به من لطف داشتهاند و هر جا مرا میبینند شرمندهام میکنند و حالا هم که گل برتری را زدهام طبیعتا این حس و حال بیشتر شده است.
چرا ورزشگاه آزادی در روز بازیهایتان پر نمیشود؟
این مساله برای خود ما هم سوال برانگیز است. ما دوم جدول شدیم و در داربیها هم پرسپولیس را شکست دادهایم اما باز هم ورزشگاه پر نمیشود. فکر میکنم باید این مشکل ریشهیابی شود.
راهکاری نداری؟
نه فقط از طرفدارانمان خواهش میکنم که به ورزشگاه بیایند، چون ما با حضور آنها خیلی راحتتر بازی میکنیم.
فصل هم که به پایان رسید و نایب قهرمان شدید. حالا برنامهتان چیست؟
خدا را شکر میکنم که توانستیم نایب قهرمانی لیگ برتر را کسب کنیم و بدون هیچ دغدغهای سهمیه لیگ قهرمانان آسیا در فصل آینده را به دست بیاوریم. حالا با فراغ بال به استقبال بازی حساسمان در نیمهنهایی جام حذفی میرویم تا ملوان را در بندر انزلی شکست بدهیم.
فکر نمیکنی کار دشواری است؟
ما در این فصل در انزلی و تهران این تیم را شکست دادهایم و امید زیادی داریم تا بار دیگر این تیم را مغلوب کنیم. گرچه میدانیم که فضای مسابقات جام حذفی به مراتب با لیگ تفاوت دارد، اما ما نیز بازیکنان باتجربهای در اختیار داریم که در چنین روزهایی میدانند چطور به میدان بروند.
از لیگ برتر این فصل راضی بودی؟
نه زیاد. اگر بیشتر بازی میکردم قطعا گلهای بیشتری هم به ثمر میرساندم و از این بابت فقط اندکی ناراحت هستم. البته مصدومیت در این فصل دست از سرم برنمیداشت.
کارلوس کرش تو را به تیم ملی دعوت کرد. حالا برنامهات برای تیم ملی چیست؟
از این که توانستم بار دیگر به اردوی تیم ملی دعوت شوم، خوشحالم و فکر میکنم باید در این اردو تمام تلاشم را به کار بگیرم تا همچنان که نظر کرش را در لیگ برتر به خودم جلب کردم، بتوانم در اردوی تیم ملی به او ثابت کنم که در مورد من اشتباه نکرده است. او مربی بادانشی است که برای تکتک نفرات دعوت شده برنامه دارد و حالا مطمئن هستم که با حضور او شرایط تیم ملی تا حد زیادی تفاوت پیدا خواهد کرد.
افسوس چه چیزی را میخوری؟
این که نتوانستیم به دور بعد لیگ قهرمانان صعود کنیم، آن روز که 85 هزار استقلالی به ورزشگاه آزادی آمده بودند. خیلی تلاش کردیم تا بیشتر از 2 گل بزنیم، اما متاسفانه شانس با ما یار نبود و شرمنده هوادارانمان شدیم. البته تمام تلاشمان را خواهیم کرد تا با تصاحب جام حذفی و قهرمانی در آن مسابقات آن روز را جبران کرده و دل هوادارانمان را شاد کنیم.
حرف پایانی؟
از همه کسانی که تا امروز برایم زحمت کشیدهاند تا در این سطح از فوتبال و زندگی باشم، متشکرم.
محمدرضا مدنی / جامجم
برهانی؛ از شهرداری کرمان تا شاگردی کرش
وقتی محمد مایلیکهن در دور مقدماتی رقابتهای راهیابی به المپیک آتن، جوان ناشناس 19 سالهای به نام آرش برهانی را به عنوان مهاجم هدف تیم خود در کنار بازیکنان شناختهشدهای نظیر محرم نویدکیا، ایمان مبعلی، جواد کاظمیان، حسین کعبی، سیدمهدی رحمتی، محمد نصرتی، علی بداوی، مهرزاد معدنچی، سیدمحمد علوی و ... قرار داد، سرعت بالای پا به توپ و علاقه مفرط این بازیکن به دریبلزنی، گلهای زیادی را برای آن تیم به ارمغان آورد. تیم خوب مایلیکهن که بعدها توسط حسین فرکی و زیر نظر برانکو ایوانکوویچ به کار خود ادامه داد، راهی المپیک نشد ولی از دل آن تیم، پدیدههایی مثل آرش برهانی به فوتبال ایران معرفی شدند.
برهانی که آن سال از تیم جوانان شهرداری کرمان و سپس جوانان پاس به تیم بزرگسالان باشگاه پاس منتقل شده بود، پس از آن به بازیکن شاخص و کلیدی تیم جلالی تبدیل شد و در پست مهاجم سمت چپ، نقشی تعیینکننده در نایبقهرمانی و سپس قهرمانی تیمش ایفا کرد. درخشش برهانی در دوران مربیگری دنیزلی در پاس هم ادامه پیدا کرد و او به مهاجم جوان تیم ملی تحت هدایت برانکو تبدیل شد.
برهانی در آن سالها برای پاس در 96 بازی به میدان رفت، 33 گل زد و پاسهای گل فراوانی نیز به دیگر پاسیها ارسال کرد. او در تیم ملی آن دوران هم حدود 30 بار به طور ثابت یا ذخیره وارد میدان شد که حاصل آن، ثبت 8 گل ملی بود که اتفاقا از این مجموعه، 3 گل در فاصله 4 روز وارد دروازه تیم سوریه شد و جالب اینکه او سال 83 و در تورنمنت غرب آسیا نخستین گلهای ملی خود را وارد دروازه سوریه کرد و در جشنواره گل 7 بر یک شاگردان برانکو به تیم ملی سوریه، گلهای سوم و چهارم ایران را به ثمر رساند.
عراق، قطر، لائوس، کرواسی و بوسنی و هرزگوین، دیگر تیمهایی بودند که طعم گلهای برهانی را در مقطع نخست حضور او در تیم ملی پذیرفتند. در این بین، گل حرفهای او به تیم ملی کرواسی در شهر اوسیجک این کشور و در جریان تساوی 2 ـ 2 ایران و کرواسی، یکی از گلهای شاخص سالهای اخیر فوتبال ملی به شمار میآید. بعد از جام جهانی 2006 تا حدود 3 سال، خبری از دعوت این بازیکن به تیم ملی نشد. البته در این مدت، برهانی در مقطعی توسط رنه سیموئز، سرمربی برزیلی پیشین تیم امید به عنوان یکی از 3 بازیکن کمکی این تیم در بازیهای آسیایی 2006 دوحه قطر دعوت شد. هرچند بازیهای این بازیکن کرمانی در آن دوره از بازیهای آسیایی و هدر دادن پیاپی فرصتهای گلزنی، مورد انتقادهای زیاد کارشناسان و هواداران فوتبال قرار گرفت؛ اما باز هم گلهای او نقش پرتاثیری در کسب مدال برنز فوتبال ایران در دوحه قطر ایفا کرد. در آن زمان، برهانی عضو باشگاه النصر امارات بود؛ ولی زدن تنها یک گل در 7 بازی موجب شد اماراتیها خیلی سریع، قید لژیونر ایرانی خود را بزنند و او را به باشگاه پاس برگردانند تا در 11 بازی پایانی دوره ششم لیگ برتر (86 ـ 1385)، 2 گل دیگر نیز برای پاس بزند.
اما مدتی بعد و در حالی که زمزمههای زیادی مبنی بر پیوستن این بازیکن به پرسپولیس شنیده میشد، فتحاللهزاده مدیرعامل وقت باشگاه استقلال و سرپرست فعلی این باشگاه ـ به قول خود ـ بمب خبری ترکاند و با قراردادی سنگین، برهانی را به باشگاه استقلال آورد.
مرحوم حجازی و فیروز کریمی (سرمربیهای وقت استقلال) و نیز هواداران پرشمار این تیم، در آن فصل، خوندلهای فراوانی از دست مهاجم جدید خود خوردند، چون هر چند برهانی در لیگ آن سال، 8 گل و در جام حذفی 2 گل برای آبیها زد، ولی در کنار آن دهها موقعیت عالی گلزنی را نیز در شرایطی باورنکردنی به هدر داد تا استقلال یکی از بدترین نتایج خود در لیگ را طی آن دوره (لیگ هفتم) به دست آورد! البته همان سال، استقلال فاتح جام حذفی شد تا مرهمی بر دل هواداران خود بگذارد.
انتقادهای فراوان هواداران پرشمار استقلالی موجب شد این بازیکن در لیگ هشتم یعنی دومین سال حضورش در استقلال به خود آمده و آمار فوقالعادهای در گلزنی بهجا گذارد. برهانی آن سال توانست علاوه بر تکرار رکورد ثبت 21 گل در یک دوره رقابتهای لیگ برتر که متعلق به رضا عنایتی بود، در بازی با پیکان طی کمتر از 9 دقیقه، 3 گل وارد دروازه این تیم کند که این اتفاق، از رکوردهای دستنخورده لیگ برتر فوتبال ایران محسوب میشود.
او همان سال در جام حذفی هم 5 گل و در لیگ قهرمانان آسیا، 2 گل دیگر به ثمر رساند تا در مجموع 28 گل برای آبیها ثبت کرده باشد و این در حالی بود که در بسیاری از بازیها، قلعهنویی (سرمربی وقت استقلال) برهانی را به عنوان یک بازیکن ذخیره و جانشین، تنها دقایقی در ترکیب قرار میداد. قهرمانی آن سال استقلال که نقش گلهای برهانی هم در آن نمود داشت، هم هواداران دوآتشه این تیم را با او آشتی داد و هم دوباره پس از 3 سال درهای تیم ملی را به رویش گشود تا 2 گل ملی دیگر برای او در بازی با چین و بوسنی به ثبت برسد.
به هر حال برهانی در فصل 90 ـ 89 توسط پرویز مظلومی در پست جدیدی به کار گرفته شده است و مظلومی با استفاده از سرعت پا به توپ این بازیکن، سر و سامانی نسبی به کناره راست تهاجمی تیمش داده است. حاصل این تغییر پست، علاوه بر گلسازیهای این بازیکن کرمانی، گلهای متعددی بوده که او را با ثبت 89 گل در تاریخ رقابتهای لیگ برتر، رکورددار گلزنی در تاریخ 10 ساله این مسابقهها کرده است. همین موارد که از چشمان تیزبین کارلوس کرش، سرمربی سرشناس تیم ملی پنهان نمانده موجب شد او در نخستین فهرست خود، نام این بازیکن را هم قرار دهد و به نظر میرسد دوره تازه و متفاوتی در حیات بازیگری این چهره پرتجربه، پیشرویش باشد تا تیم ملی فوتبال با تدابیر کرش پرتغالی، بازیهای موثری از برهانی ببیند.
مجید عباسقلی
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد