در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
نقش خلعتبری در تیم ملی نیز چندان کمرنگ نبوده است و این بازیکن 27 ساله به لطف خلاقیت، اراده و پشتکار خود رفته رفته به مهرهای ثابت و کلیدی برای مربیان این تیم تبدیل شده است، به طوری که در جام ملتهای آسیا از بهترینهای ما محسوب میشد و سپس در بازی تدارکاتی مقابل روسیه، تک گل پیروزیبخش ایران بر این تیم مطرح اروپایی را به زیبایی ثبت کرد.
هر چند این بازیکن مازندرانی، بعضا حواشی کمرنگی را هم از خود بروز میدهد ولی همیشه صراحت لهجه و صداقت گفتارش او را به چهرهای محبوب در بین همبازیان و مربیانش و حتی هواداران فوتبال تبدیل کرده است.
گفتوگو با خلعتبری همیشه نکتههای تازهای دارد که آن را به خوانندگان جامجم تقدیم میکنیم.
این همه بازی در لیگ قهرمانان آسیا، لیگ برتر، جام حذفی و اردوها و بازیهای تیم ملی! محمدرضا خلعتبری با این جثه و فیزیک بدنی، چگونه آن همه فشار را تحمل میکند و با افت جدی روبهرو نمیشود؟!
البته من فکر میکنم به خاطر همین فشارها، در بعضی بازیها قدری دچار افت میشوم ولی خوشبختانه خدا را شکر میکنم که بدنم به خاطر طی کردن دوره یک ماهه بسیار پرفشار بدنسازی قبل از فصل، در شرایط بسیار خوبی برای تحمل فشارها قرار گرفته است. پس حتما باید از بدنساز ماهر باشگاهمان سپاسگزار باشم. اعتراف میکنم الان من به اتفاق 4، 5 ملیپوش دیگر ذوبآهن که در چند جام بازی میکنیم کار خیلی دشواری را انجام میدهیم و شاید در بعضی بازیها مثل بازی با پرسپولیس به خاطر همین ترافیک بازی و تمرین، در حد و اندازههای خودمان ظاهر نمیشویم و خستگی روی عملکردمان تاثیرگذار میشود.
تنها عامل بازدارنده، خستگی است یا عوامل فنی دیگری مثل متفاوت بودن پستهای بازی شما در تیم ملی با پست باشگاهی هم این نوسان کیفی عملکرد را تشدید میکند؟ اصلا خودتان بیشتر مایلید در کدام پست بازی کنید، کنارهها، هافبک نفوذی یا مهاجم نوک؟
نکته فنی خیلی خوبی در این پرسش است که کمتر به آن توجه شده بود. شخصا بیشتر مایلم در سمت چپ یا راست خط حمله یا به عنوان هافبک پشت مهاجم بازی کنم، در حالی که پست کنونی من در ذوبآهن، مهاجم نوک است که بر عملکردم تاثیر میگذارد و مقداری از تواناییهایم را کاهش میدهد.
در واقع، وقتی در نوک حمله بازی میکنم، همیشه 2 مدافع حریف، پشت سرم قرار میگیرند پس به توان فیزیکی بالایی برای جنگ با آنها نیاز پیدا میکنم، در حالی که وقتی در گوشها حاضر میشوم معمولا یک مدافع روبهرویم قرار میگیرد که در این هنگام کار سادهتری برای عبور از آن دارم.
به هر حال چون خواست ابراهیمزاده به عنوان سرمربی تیم این است که مسوولیت بازی در نوک حمله تیم به من سپرده شود، با تمام نیرو به اجرای مسوولیتم میپردازم.
ولی در این پست هم ناموفق نبودهاید. به عنوان نمونه در آخرین دقایق بازی اول ذوبآهن در لیگ قهرمانان آسیا مقابل تیم الامارات، تکنیک خلاقانهای را از شما دیدیم که در فوتبال ایران کاملا تازگی داشت. این حرکت را چگونه اجرا کردید؟
من قبلا جایی این حرکت را ندیده بودم، ولی در تمرینها خیلی روی آن کار کردهام. به جز در دیدار با الامارات که بعد از اجرای حرکت، موقعیت گل پیدا کردم، ولی از آن استفاده نکردم و پاسی برای رافخایی فرستادم که به او نرسید.
یکبار دیگر هم در دیدار لیگ قهرمانان با مس کرمان، روی همین حرکت، فرزاد حسینخانی روی زمین سر خورد و موقعیت گل برای کاسترو به وجود آوردم که ضربه او درون دروازه قرار نگرفت.
به طور کلی اجرای آن حرکت، خیلی دشوار است چون اگر نقصی در کار به وجود بیاید، توپ براحتی لو میرود و یک فرصت حمله تیم خودی در اختیار حریف قرار میگیرد، ولی در مجموع، راه خوبی برای فریب مدافعان حریف است.
همین حرکت در نیمههای دهه 1980 زمانی که شما سنی بیش از 2 سال نداشتید، شگرد مارکو فانباستن کاپیتان وقت آژاکس آمستردام بود، اما حتما میدانید که آن بازیکن هلندی، مهارت ویژهای در زدن گلهای بیمانند داشت. همان طور که شاید گل شما به پرسپولیس «آری هان» هلندی هم از گلهای کمنظیر فوتبال ایران به شمار بیاید...
بله، آن زمان در ابومسلم بازی میکردم و واقعا با توجه به شرایط بازی، آن اتفاق رقم خورد. در حقیقت به هیچ وجه نمیشد کسی چنان گلی را از قبل برای خود طراحی و برنامهریزی کند. دریبل پیاپی آن تعداد بازیکن حریف، واقعا کار سختی بود که به لطف و خواست خدا برایم ممکن شد.
فکر میکنم هر چند سال یکبار، چنین گلی به ثمر برسد.
اگر بخواهیم از گذشته به حال برگردیم، اکنون باید راجع به گل زیبا و دیرهنگام در پیروزی تاریخی ایران بر روسیه صحبت کنیم...
بله واقعا قبول دارم گل ملی لذت دیگری دارد بویژه اگر آن گل به تیم روسیه باشد. اتفاقات فوتبال است که این ورزش را اینقدر جذاب میکند، اتفاقاتی مثل گل دیرهنگام ما و پیروزی بر روسیه «دیک ادووکات»!
آن گل، روی پاس بسیار خوب محمد نوری به دست آمد، البته من هم به نحو احسن قدردان آن پاس تماشایی شدم و روی حرکت خود، دروازه را باز کردم. البته در نیمه اول آن بازی هم یک موقعیت گل برایم پیش آمد که در آن موقعیت تصمیم گرفتم گلزنی را به غلامی واگذار کنم، ولی متاسفانه او به توپ نرسید.
فکر نمیکنی زدن آن گل ویژه، بالاخره نامت را در فهرست نامزدهای عنوان مرد سال فوتبال آسیا ببرد؟
فکر میکنم سال گذشته هم در شرایط بسیار خوبی بودم و این شایستگی را داشتم که نامم در بین نامزدهای این عنوان قرار بگیرد، هرچند تصور میکنم در تیم ذوبآهن چند بازیکن این شایستگی را داشتند. از شهاب کردان درون دروازه که فوقالعاده کار کرد تا حدادیفر که از بهترینهای لیگ برتر و لیگ قهرمانان بود و حتی کاسترو، ولی در این بین خوشبختانه نام فرشید طالبی در بین نامزدهای مرد سال آسیا قرار گرفت که موجب خوشحالی همه ما شد.
ما مطمئنیم که اگر در روز آخر لیگ قهرمانان، قهرمانی را با نایب قهرمانی عوض نمیکردیم، طالبی صددرصد مرد سال فوتبال آسیا میشد، ولی این اتفاق نیفتاد.
به هر حال تجربه سال گذشته به ما بیشتر آموخته است که باید موفقیتهای انفرادی را در پناه موفقیت تیمی جستجو کنیم و قویتر به سوی قهرمانی یورش ببریم. امسال با تمام وجود تلاش میکنم یکی از نامزدهای توپ طلای آسیا باشم.
حضور کرش در ورزشگاه اماراتی میزبان دیدار دوستانه ایران و روسیه و یادداشتبرداریهای او انگیزه و روحیه ویژهای به شما و دیگر ملیپوشان نداده بود؟
در وهله اول صرف بازی برای تیم ملی برای همه ما روحیهبخش است و انگیزهای بسیار قوی ایجاد میکند ولی در عین حال نمیتوان این واقعیت را هم نادیده گرفت که ملیپوشان درصدد بودند شایستگیها و تواناییهای خود را به او نیز اثبات کنند و حضورش در ورزشگاه تاثیر مثبتی روی عملکرد تیم ایفا کرد.
اصلا نظرت راجع به سرمربی جدید تیم ملی فوتبال چیست؟
کرش در دنیای فوتبال برای کسی ناشناخته نیست. او مسلما میتواند ایدههای خوبی برای ما داشته باشد و فوتبالمان را به سطحی جلوتر و فراتر از سطح کنونی برساند. کسی که با تیمهای بزرگ به موفقیتهای آنچنانی دست پیدا کرده است از تواناییهای ویژهای برخوردار است که مسلما برای ما هم مفید خواهد بود.
در تیم او (تیم ملی) چه جایگاهی برای خود قائل هستید و مایلید در کدام پست به خدمت گرفته شوید؟
ابتدا باید تمام همت خود را به کار گیرم تا مورد نظر سرمربی تیم ملی قرار گیرم و اگر او نگاه مثبتی به بازی من داشت و مرا به این تیم دعوت کرد، در هر پست و شرایطی که در نظر بگیرد با تمام توان و از عمق جان برای تیم ملی تلاش خواهم کرد.
اساسا اینگونه نیست که مربی بیاید و از بازیکن بپرسد چه جایگاه و پستی میخواهد، بلکه براساس ایدهها و تفکرات خود و شناختش از شرایط فنی هر بازیکن موقعیت و نقش او را تفهیم میکند و از او انتظار کارایی مناسب دارد. من امیدوارم و تصور میکنم تیم ما با حضور کرش به جام جهانی برود. البته خیلی بیشتر خوشحال میشوم اگر در این مسیر بتوانم کمک خوبی به این موفقیت کنم.
شما چند روز پیش از سفر تیم امید به گوانگجو، به دلیلی که آسیبدیدگی اعلام شد، از این تیم جدا شدید تا غلامرضا رضایی جایگزین شود. اتفاقا آن تیم هم با اختلاف ناچیزی (شاید در حد تفاوت آمادگی خلعتبری و رضایی) دستش از کسب مدال بازیهای آسیایی خالی ماند تا بسیاری مدعی شوند حضور شما به عنوان یار بزرگسال کمکی میتوانست فوتبال ما را در گوانگجو صاحب مدال کند! نظر خودتان چیست؟
البته جدایی من از تیم امید بیشتر به دلیل نیاز ذوبآهن در فینال لیگ قهرمانان آسیا بود تا هر دلیل دیگری. در ضمن فکر میکنم موفقیت یا ناکامی یک تیم به برآیند و مجموعه تلاشهای دستهجمعی برمیگردد تا نقش تکمهرهها. بنابراین چندان موافق آن فرضیه نیستم و فکر میکنم دوستان به خاطر علاقه و محبتشان چنان اظهارنظرهایی کرده باشند.
مایل هستید بعد از این، تیم امید را به عنوان یار کمکی همراهی کنید؟
بله حتما. امیدوارم تیم امید سرانجام راه المپیک را پیدا کند و من با تمام توش و توان در خدمت این تیم قرار بگیرم. کلا علاقه و اشتیاق کاملی برای همراهی تیم ملی و تیم امید دارم.
در کنار کدام بازیکن راحتتر بازی میکنید؟
خب الان مدتهاست در ذوبآهن بازیکنان مشخصی در کنار یکدیگر بازی میکنند و این تیم توانسته ثبات خود را حفظ کند تا بازیکنان به خوبی یکدیگر را بشناسند و به هماهنگی بسیار خوبی برسند، تیم ملی هم با وجود همه تغییرات تاکتیکی و نفراتی خود طی سالهای اخیر دیدارهای رسمی و دوستانه زیادی را برگزار کرده است و این موجب شده در کنار اغلب بازیکنان به راحتی بازی کنم و شناخت متقابل قابل قبولی از بازی همدیگر برقرار کنیم.
با این اوصاف نمیتوانم مشخصا بگویم فقط با فلان بازیکن میتوانم ترکیب مناسبی به وجود بیاورم. فکر میکنم یک بازیکن خوب باید آنقدر باهوش و منعطف باشد که بتواند خود را با شرایط مختلف و در کنار بازیکنانی متفاوت به خوبی وفق دهد و کیفیت کارایی و عملکردش را حفظ کند.
ولی الان گفته میشود ذوبآهن تیمی باشخصیت و قوارههای نایب قهرمانی است و نه قهرمانی! حتما این را نمیپذیرید؟
مسلما نمیپذیرم چون شناخت کاملی از بازیکنان و مربیان تیم خود دارم و با اطمینان میگویم بچههای ما توان و شایستگی قهرمانی آسیا را دارند، همان طور که در لیگ، همین هدف را قویتر از همیشه دنبال میکنند؛ هرچند چنین اتفاقی دشواریهای زیادی در کنار خود دارد.
اگر تیم ما صاحب چند عنوان نایب قهرمانی پیاپی شده است، این را باید به پای یک اتفاق تقریبا نادر بگذاریم و مطمئن باشید این طلسم بالاخره با تدابیر کادر فنی شکسته میشود و ما مزد تداوم و پشتکارمان را با قهرمانی ایران و آسیا خواهیم گرفت. در آن صورت ما بیشتر شانس حضور در ویترین آسیا یعنی نامزدی توپ طلای آسیا را هم خواهیم داشت.
ذوبآهن در 3 بازی نخست خود در لیگ قهرمانان آسیا خیلی خوب ظاهر شده است و در برابر الامارات امارات، الشباب عربستان و الریان قطر موفق عمل کرده است.
الان تیم ما در آسیا کاملا شناخته شده است و همه ما را به عنوان تیمی خوب با فوتبالی متفاوت میشناسند. ما انگیزههای موفقیت را داریم و به روحیه و هماهنگی خوبی هم رسیدهایم و میخواهیم با تجربه به دست آمده از گذشته، بالاترین موفقیت را به دست آوریم.
در بازی رفت در زمین الریان قطر، گل نخست را به زیبایی از روی نقطه کرنر وارد دروازه حریف کردید. چقدر روی این کار تمرین کرده بودید؟
مدتهای طولانی است که روی زدن ضربات کرنر تمرین میکنم. به خاطر حضور سه، چهار بازیکن سرزن خوب در تیم ما مثل فرشید طالبی، سیدمحمد حسینی و محمد قاضی، من بیشتر کرنرها را با قدرت و بدون دقت زیاد به تیر اول ارسال میکنم ولی امسال تا به حال 3 بار هم به قصد داخل دروازه توپ را شلیک کردهام که 2 بار در بازی با تیمهای ملوان انزلی و نفت آبادان، توپهایم متاسفانه از روی دروازه به خارج رفت.
خلعتبری: نمیتوان این واقعیت را نادیده گرفت که در دیدار با روسیه، ملیپوشان ایران درصدد بودند شایستگیها و تواناییهای خود را به کرش نیز اثبات کنند و حضور او در ورزشگاه تاثیر مثبتی روی عملکرد تیم ایفا کرد
در بازی با الریان و در دقیقه 11، تصمیم گرفتم که توپ را به داخل دروازه شلیک کنم . به همین دلیل، آن را نه روی خط بلکه روی قوس کرنر کاشتم تا فضای بهتری برای این کار در اختیار داشته باشم. خوشبختانه این بار با دقت و قدرت بالایی شلیک کردم و مزد زحمات و تمرینهای فراوانم در زدن این توپها را گرفتم.
در آن بازی ذوبآهن گلهای زیبای دیگری هم زد ازجمله گل قاسم حدادیفر که مفسر تلویزیون قطر ضربه او را شبیه به شلیک موشک قارهپیما توصیف کرد. کلا حدادیفر در یک سال اخیر بسیار خوب کار کرده است و حتی در جام ملتهای آسیا در همان یک بازی که به میدان آمد بسیار بهتر از نکونام و شجاعی ظاهر شد. نظرت راجع به او چیست؟
ما خیلی خوشحالیم که کاپیتان تیممان تا این سطح آماده است. او بازیکنی تکنیکی و باهوش است که امیدوارم همینطور روی فرم باقی بماند. هر تیمی آرزو میکند هافبک یا کاپیتانی به آمادگی او داشته باشد.
از صحبت در مورد لیگ قهرمانان آسیا خارج نشویم. به زودی دوباره با الریان روبهرو میشوید ولی این بار در فولادشهر اصفهان میزبان این تیم هستید. کار را در دور برگشت با این تیم و سایر حریفان عربی چگونه دنبال خواهید کرد؟
با وجود صدرنشینی، هنوز صعود ما از لحاظ ریاضی مسجل نشده است پس به هیچ وجه کار را تمام شده فرض نمیکنیم.
ما پیش از هر بازی، تنها روی همان بازی تمرکز میکنیم و خوشبختانه کادر فنی تیم ما از حریفان، آنالیز بسیار خوبی به ما میدهند که اجرای تدابیر ویژه هر بازی کمک زیادی به ما میکند. حتی در بین بازیها هم اینگونه آنالیزهای صحیح خیلی یاورمان است. به عنوان نمونه در شروع لیگ قهرمانان امسال و در نیمه اول بازی با الامارات تیم ما دچار مشکل شد و حتی یک گل از حریف هوشمند و دونده خود عقب افتاد ولی در بین دو نیمه، آنالیز صحیح بازی و تغییرات تاکتیکی به ما کمک کرد تا صاحب آن 3 امتیاز لازم و با ارزش خانگی شویم.
طی سالهای اخیر همیشه خلعتبری مورد توجه 2 باشگاه پرطرفدار پایتخت و بویژه پرسپولیس بوده است؟ فکر میکنی در آینده آبیپوش شوی یا قرمزپوش؟
درست است. بارها از هر یک از این دو تیم به من پیشنهاد همکاری شده است ولی خوشبختانه شرایطم در ذوبآهن خیلی خوب است و از همین باشگاه به ترکیب اصلی تیم ملی راه پیدا کردهام. تا زمانی که در ذوبآهن هستم با تمام وجود برایش تلاش میکنم و اگر روزی هم قسمت شد به تیمی میروم که تقدیرم باشد.
ممکن است این تقدیر، شما را لژیونر کند؟ چون مطلع هستیم مربیان باشگاههای عربی شناخت زیادی روی بازیات پیدا کردهاند.
ناظمی به عنوان مدیر برنامههای من از پیشنهاد چند باشگاه قطری، اماراتی و کویتی خبر داده است ولی به او گفتهام چون تا پایان این فصل با ذوبآهن قرارداد دارم به چیز دیگری جز بازی در ذوبآهن و موفقیت این تیم فکر نمیکنم. عربستانیها هم در ابتدای فصل پیشنهادی را مطرح کرده بودند که البته متعلق به همان زمان بود و الان دیگر آن پیشنهاد وجود ندارد.
برخی میگویند خلعتبری زمینه ورود به حاشیهها را دارد و رمز پیشرفت چشمگیر او طی دو سه سال گذشته حضور در تیم کم حاشیه ذوب آهن و نرفتن به باشگاههای پرهوادار و حاشیهای مثل پرسپولیس و استقلال بوده است. شما چه فکر میکنید؟
درست است که باشگاههای پرطرفدار، حاشیههای خیلی زیادی هم در کنار خود دارند و باز درست است که ذوبآهن باشگاه منظم و کم حاشیهای است که من از همکاری با آن خیلی خوشحالم و به آن افتخار میکنم ولی فکر میکنم ورود به حاشیهها یا فاصله گرفتن از آنها بیش از هر چیزی به خواست و شخصیت بازیکن بستگی دارد.
من سالها بیحاشیه یا کمحاشیه به فوتبال پرداختهام و میتوانم در آینده هم همین روند را در ذوب آهن یا هر باشگاه دیگری، حتی باشگاههای پرطرفدار داخلی یا در تیمهای عربی داشته باشم و بیحاشیه به پیشرفت خود در فوتبال ادامه دهم.
ولی واکنش شما به تعویض ابراهیمزاده، شکل چندان خوشایندی نداشت!
در مسابقه با نفت آبادان میتوانستم تا پایان بازی در زمین حضور داشته باشم و گل بزنم اما ابراهیمزاده سرمربی تیم بود و تشخیص دیگری داشت و براساس نظر خود عمل کرد. من لحظاتی موقعیت خود به عنوان یک بازیکن را فراموش کرده بودم و در نقش مربی خودم را دیدم.
به هر حال آن اتفاق تنها به دلیل عشق فراوانم به موفقیت تیم صورت گرفت و بعد وقتی متوجه اشتباهم شدم از ابراهیمزاده عذرخواهی کردم و همه چیز تمام شد. مطمئن باشید عامل بزرگ رخ دادن چنین اتفاقهایی، تنها تعصب زیاد بازیکن و اشتیاق زیاد او به موفقیت تیمش است.
کلا نظرت راجع به ابراهیمزاده چیست؟
او و کادر فنی ذوب آهن نقش موثری در قدرتنمایی سالهای اخیر این باشگاه داشتهاند. ابراهیمزاده مربی خوبی است که کار خود را به خوبی انجام میدهد. آنالیزهای بسیار قوی کادر فنی ما و در صدر آن ابراهیمزاده نقش کاملا موثری در موفقیتهای ذوب آهن داشته است.
و سرانجام، ماجرای چکی که در حاشیه نشست مطبوعاتی بعد از بازی رفت با الامارات به خبرنگاران نشان میدادید چه بود؟
یکی از خبرنگاران تلویزیون آنجا به من گفت ذوبآهن در بحران مالی قرار دارد و شما در این بحران چه میکنید؟ که من در پاسخ چکی را که همان روز از شجاعی (سرپرست تیم) دریافت کرده بودم به او نشان دادم و گفتم خوشبختانه من حقالزحمه قراردادم را دریافت کردهام و با بحران مالی روبهرو نیستیم. در آن برنامه تلویزیونی گفتم تا زمانی که این مدیرعامل را داریم و کارخانه ذوبآهن از او حمایت میکند نگرانی و مشکلی نداریم و جانمان را برای تیم میدهیم.
و در پایان...
ما شانس قهرمانی لیگ و آسیا هستیم و در این که قهرمان میشویم شکی نیست ولی فراز و نشیبها در طول فصل وجود دارد و این جزو طبیعت فوتبال است که ما تا لحظه آخر بجنگیم.
خلعتبری؛ حاصل تلاش مربیان وطنی
در فوتبال ایران به ندرت پیش میآید بازیکنی بدون حضور و بازی در یکی از 2 تیم محبوب و پرهوادار استقلال یا پرسپولیس، به سطح مقبولی از محبوبیت و اعتبار دست پیدا کند، چون قریب به اتفاق حامیان میلیونی فوتبال، طرفدار یکی از این دو تیم هستند.
ولی محمدرضا خلعتبری( که در بین همبازیان خود به خلعت مشهور شده است) بازیکن ریز جثه شمالی این قاعده را به هم ریخته و اکنون به عنوان یکی از خلاقترین و تکنیکیترین بازیکن فوتبال آسیا شناخته میشود. حال آن که تاکنون حتی دقیقهای برای هیچیک از این دو تیم حتی به عنوان یار کمکی بازی نکرده است.
آنچه خلعتبری را به این موفقیت رسانده، خصوصیات و ویژگیهای منحصر به فردی است که در این بازیکن وجود داشته و خوشبختانه طی سالها با همت و تلاش خود او و تدابیر مربیان زحمتکش ایرانی شکوفا شده است.
اگر قطبی را هم یک مربی ایرانی فرض کنیم خلعتبری از شاخصترین بازیکنان سالهای اخیر به شمار میرود که به جز 2 دوره بسیار کوتاه صرفا از آموزشها و کوچینگ مربیان داخلی بهره برده است. او از ابومسلم اکبر میثاقیان به سطح اول فوتبال ایران معرفی شده و توانست با گلی عجیب و منحصر به فرد (با دریبل تعداد زیادی از بازیکنان و دروازهبان حریف) به پرسپولیس آریهان، نام خود را بر سر زبانها جاری کند.
محمدرضا (رسول) کربکندی که اعتقاد زیادی به اضافه کردن عنصری خلاق و تکنیکی به ذوبآهن آن زمان داشت مربی بعدی خلعتبری بود که او را به اصفهان آورد، یکسال بعد زوران جورجویچ صرب برای مدت کوتاهی هدایت آن تیم شهرستانی را به عهده گرفت و سپس مربیانی مثل بیژن ذوالفقار نسب و منصور ابراهیمزاده هدایت باشگاه ذوبآهن و مربیگری خلعتبری را به عهده گرفتند. سیر صعودی پیشرفت این بازیکن آنقدر مشهود بود که هم ابراهیمزاده (در دوره بسیار کوتاه حضورش در تیم ملی) هم علی دایی، هم قطبی، هم اریش روته مولر و هم منصوریان نتوانستند از نامش صرف نظر کنند و از او در بازیهای خود بهره گرفتند.
البته روته مولر و منصوریان هر یک تنها در یک بازی دوستانه هدایت تیم ملی را به عهده داشتند که در آن بازیها هم خلعتبری بازیکن ثابتشان بود. قطبی در جام ملتهای آسیا نگاهی جدی به این عنصر خلاق و تکنیکی خود نداشت، ولی به دنبال گره خوردن بازی حساس با عراق، این خلعتبری بود که قفل بازی را شکست و با حرکات پا به توپ و بدون توپ خود، زمینه ثبت گل دوم ایران را ایجاد کرد تا در ادامه و بازی دوم تیم ملی، بار دیگر به عنوان بازیکنی فیکس و کلیدی در ترکیب تیم قرار گیرد.
او برای منصوریان هم مهرهای گرهگشا بود و توانست گل تاریخی ایران به روسیه ادووکات را در واپسین لحظات بازی با خلاقیت، تکنیک بالا و شم خوب گلزنی ثبت کند. وجود خصوصیات فنی و شخصیتی جالب و منحصر به فرد موجب علاقهمندی مربیان مختلف به این بازیکن سبک وزن و ریز جثه شده است که مروری بر آنها در این نگاه خالی از لطف نیست. شاید کمتر کسی تصور کند بازیکنی با این جثه، دارای ضربههای قدرتمندی باشد، ولی بارها مشاهده شده خلعتبری دروازه تیمهای بزرگ و مطرحی را با ضرباتی سنگین و از راه دور باز کند بویژه آن که او از معدود بازیکنانی در فوتبال فعلی ما بهشمار میآید که تسلط کاملی روی هر دو پای خود دارد و تقریبا برایش فرقی نمیکند که ضربه را با پای راست یا چپ خود شلیک کند.
سرعت بالای پا به توپ و بدون توپ و برخورداری از استارتهای انفجار، از دیگر ویژگیهایی است که برخی مربیان نظیر ابراهیمزاده را مجاب میکند تا از او در پست مهاجم نوک هدف یا سایه استفاده کند . حال آن که برخی دیگر از مربیان نظیر قطبی به دلیل تکنیک ناب و قدرت بالای دریبلزنی او بیشتر مایلند از چنین بازیکنی در گوشراست یا چپ استفاده کنند و برخی دیگر نظیر میثاقیان به دلیل روح پرتحرک و جنگنده این بازیکن، ترجیح دادهاند با او حس داشتن یک هافبک درگیر و تکنیکی را تجربه کنند و از آنجا که فیزیک خلعتبری هیچ شباهتی به هافبکهای دفاعی مطرح دنیا ندارد، او را در پست هافبک کناری (راست یا چپ) مورد آزمایش موفق قرار داده بودند. البته برخی نظیر ذوالفقارنسب هم تحت تاثیر تکنیک، شم گلزنی، بازیسازی و خلاقیت او، بهترین پست وی را بازی پشت سر 2مهاجم و در جلوی خط میانی تشخیص داده بودند تا بتوانند نهایت هماهنگی و تسهیل ارتباطی را بین خطوط حمله و میانی خود به وجود آورند. به هر حال نکته جالب در تمام این موارد، هوش بالا و تاکتیکپذیری بسیار خوبی بود که حضور این بازیکن را کمابیش در تمام این پستها توامان با موفقیتهایی کرده است.
به هر حال اگر محمدرضا خلعتبری قدری از خودنمایی و غروری که بعضا به خصوص در ماههای اخیر برایش به وجود میآید فاصله بگیرد و کاملا تکنیک ناب خود را در خدمت تیم قرار دهد، بیشتر میتواند هنرنمایی کند. این بازیکن آرام و متواضع، هرچند به ندرت ولی هر از گاهی، چشمههایی از خشم را هم هویدا میکند که این پدیده نیز میتواند برایش بسیار مشکلساز شود.
امیدواریم خلاقترین مهره حال حاضر فوتبال ایران با توجه هر چه بیشتر به شرایط فنی و شخصیتی بازی خود، همچنان در مسیر ترقی و پیشرفت باقی بماند و فوتبال ملی و باشگاهی ما را در مسیر رسیدن به سکوهای موفقیت یاری رساند.
مجید عباسقلی
گروه ورزش
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد