یک قاچ از زندگی

قاچ‌های‌ بهاری

کد خبر: ۳۹۱۶۵۸

حالا به آخرین دوشنبه سال 89 رسیده‌ایم و آخرین چاردیواری امسال.

در این روزهای پایانی سال، وقتی این قاچ‌های زندگی را مرور می‌کنم، می‌بینم زندگی ما چه فراز و نشیب‌هایی دارد، چه بالا و پایین‌هایی و کم و زیادهایی که به هیچ چیز نمی‌مانند جز به خود زندگی.

می‌بینم قاچ‌های زندگی یک جور خاصی هستند، یک جوری مثل خودشان، قاچ‌های زندگی مثلا مانند قاچ‌های پرتقال نیستند که همه یک شکل باشند و یک اندازه و به قدر هم آبدار یا بعضی وقت‌ها خشک و کم‌‌آب.

قاچ‌های زندگی بخش‌هایی از زندگی من و تو هستند، گاه کوچک و گاه بزرگ، بعضی وقت‌ها آبدار و زمان‌هایی به غایت خشک، هنگامی شاد و سرزنده و وقت‌هایی غمزده و دردآگین.

این قاچ‌ها مانند قطعات یک جورچین هستند، یکی رنگی‌ است و یکی سیاه و آن یکی سفید، یکی بزرگ و چند گوشه و یکی ریز و دایره‌وار و غلتان.

اما همه اینها که کنار هم می‌نشینند، زندگی را می‌سازند. زندگی‌ای که همه اینها را دارد ولی هیچ کدام از اینها همه زندگی نیستند.

پس نه آن که شاد، رنگی و آبدار است باید مغرورمان کند و نه آن‌که غمگین، سیاه و خشکیده است باید آنچنان ناامیدمان کند که از راه و کار باز بمانیم.

باید این جورچین را قدری از بالاتر نگاه کرد، باید هر تکه را جای خودش بنشانیم تا زندگی شکل بگیرد. بدون آن تکه خشک و سیاه، بدون آن که ریز است و غلتان و بدون..... زندگی ما کامل نیست.

در این 11 ماه کسانی هم برای‌مان نامه فرستادند، نامه‌هایی از سراسر ایران عزیز، گاه بر کاغذی کاهی و گاه بر بال اینترنت و ایمیل، اما هر چه بود رسیدند. تصمیم داشتم نام آنان که با ما همراه بودند را در این شماره آخر بیاورم، اما صد افسوس که حجم صفحه چنین امکانی را برایمان فراهم نکرد.

از آن معلم آذری تا عزیزی که از هرمزگان نامه فرستاده بود تا خواهری از بهبهان که نامه‌اش را با گل‌های معطر مریم مزین و معطر ساخته بود.

امیدوارم همه این دوستان این پوزش را بپذیرند و در سال 90 نامه‌هایی دیگر برایمان ارسال کنند تا در هر فصل بخشی را به نوشته‌هایشان اختصاص دهیم.

به هر حال سال 89 هم به پایان می‌رسد، مانند همه سال‌های دیگر، اما زندگی با همه خوشی‌ها و ناخوشی‌هایش ادامه و جریان دارد.

و ما باید با این جریان همراه شویم، ما زنده‌ایم و تا زنده‌ایم باید زندگی کنیم و تا زندگی می‌کنیم این بالا و پایین‌ها هستند، چه بخواهیم و چه نخواهیم، چه دوست داشته باشیم و چه دوست نداشته باشیم.

آنچه ما باید انجام دهیم، خوب زندگی کردن است؛ خوب دیدن، خوب بودن، دوست داشتن، یاد گرفتن و گلچین کردن قاچ‌هایی که بیشتر دوست داریم‌شان. البته هرگاه شد، هر وقت توانستیم و در کنار همه اینها، کنار آمدن با آن قاچ‌ها که زیاد دوست‌شان نداریم و نمی‌پسندیم‌شان. باید یاد بگیریم که آنها هم بخشی از زندگی ما هستند.

پیشاپیش سال نو بر شما مبارک و قاچ‌های زندگی‌تان بهاری.

کورش اسعدی‌بیگی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها