خانه بروبچه‌ها

یک بندِ انگشت، فاصله

کد خبر: ۳۸۴۶۸۹

 با چند سانتیمتر فاصله از تمدن، و آن یک بند انگشت فاصله، من و کفشهایم را فرسود تا تمدن از چند سانتیمتری ما بگذرد و دوباره من بمانم و کفشهایم.

جعفرلو از مشگین‌شهر

دستت دُرُست!

به نظرتون انجام دادن درست کارها بهتره یا انجام کارهای درست؟

فکر کنید یه روز که خسته و کوفته دارید برمی‌گردید خونه، یه پیرزن بهتون می‌گه منو از خیابون رد کن. خوب این کار درستیه اما اگه یهو وسط خیابون ولش کنید، چون سرعت لاک‌پشتی داره، خیلی بده که!

[از طرف دیگه] مثلاً موقع امتحانهاست و دوستتون از شما می‌خواد بهش تقلب بدید. شما هم بسیار رندانه و درست این کار رو انجام دادید (فکر هم کردید [که] خیلی باحال و بامعرفتید!) در صورتی‌که به خودتون، دوستتون، استاد و بقیة بچه‌ها خیانت کردید (نکتة آموزشی بود اساسی!) پس مهم این‌جاست که کارهای درست رو، درست انجام بدیم.

مریم ادیبی از اصفهان

به‌به! به‌به! چه ذوقی کردم! اما نگفتی با کارهای غلط چکار کنیم!

جهت‌یابی

[احتمالاً] شنیدین [که] می‌گن شناگر ماهر، اون کسیه که بتونه در خلاف جهت آب هم حرکت کنه، والّا ماهی مرده هم می‌تونه تو جهت آب شنا کنه!

منم همیشه خلاف جهت زندگی حرکت کرده‌م اما نه... [بذار ببینم... شاید این] زندگی [بوده که] همیشه برخلاف من در حرکت بوده؟!

راستی بچه‌ها، زندگی کدوم طرفیه؟

جوجه 18 روزه

معنای غریب

تنهایی، واژة جالبی است و شامل هزاران معنا؛ چرا که تعریف هر کسی از آن، متفاوت است. یکی آن را در ظاهر افراد می‌بیند و یکی در ذهن افراد و یکی آن را در کنار دیگری نبودن و یکی...

ولی این واژه برای من، معنای غریبی دارد؛ معنای در جمع بودن و باز هم تنها بودن!

دختری از دیار فراموش‌شدگان

عمومی/خصوصی

...می‌گه: «35 سال از عمرم (خودش می‌گه: عمر با ارزشم) گذشت و هنوز مزدوج نشده‌م»!

همسایة روبروییمون رو می‌گم. تا اون‌جایی که من یادم می‌آد ایشون از 21-20 سالگی قصد ازدواج دارن! ولی چه می‌شه کرد؟ طفلی بختش باز نمی‌شه! یه 15 سالی می‌شه که شرایط ازدواج واسه‌ش مهیا نشده [...اما] مونده‌م که چرا یکی مث این و امثال این، حسرت پوشیدن لباس دومادی به دلشون مونده و یکی مث همین همسایة دیوار به دیوارمون (عباس آقا رو می‌گم) خاطرش جَمعه! 3 تا زندگی مشترک داره! خانوماش هم در رده‌های سنی مختلفن، از نوجوون بگیر (که خانم کوچیکه [صداش می‌کنن]) تا میانسال (که خانوم بزرگه[س])!

در جریان نیستم [که بتازگی هم] زندگی جدیدی به اشتراک گذاشته یا نه! اما 3-2 روز دیگه، عروسی پسرشه!

مرهم

(یه ملالغتی کنار دستم واستاده و هی گوشة لباسم رو می‌کشه و می‌گه: دامادیِ پسرشه! اون دختران که عروسیشونه! می‌گه: بعدشم، سرک کشیدن تو زندگی و روابط دیگران؟ وای‌وای وای‌وااااای! نُچ‌نُچ نُچ‌نُچ! لابد طرفین راضی‌اند، خودشونم همدیگه رو انتخاب کرده‌ن... چه دخلی به من و تو داره مااااادر؟! اون طفلی هم که بختش باز نشده، لابد داره تو زندگیش تاتی‌تاتی می‌کنه! بگو اگه می‌خواد مثل آدم بزرگا راه بره، یه خرده بیشتر جست‌وجو کنه، گرهِ مشکلش به دست خودش باز می‌شه. کافیه به دوست و آشنا بسپره: طفلی با این خصوصیات، آمادة ازدواج با این شرایط است! شرایطِ عمومی‌تر، زنگخور بیشتر! می‌گه نه؟ امتحان کنه!)

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها