مصاحبه‌ای با مشهورترین دکتر فوتبال آرژانتین

بیلاردو: مارادونا محکوم به رفتن بود

شاید کارلوس بیلاردو اخیرا از جانب شاگرد معروف اما ناآرام و ناسپاس‌اش دیه‌گو مارادونا متهم به خیانت به وی و دست داشتن در ماجرای برکناری او از سمت مربیگری تیم ملی فوتبال آرژانتین شده باشد اما واقعیت این است که مشاور ارشد مارادونا در دوره مربیگری نافرجام 20 ماهه وی در این تیم، به واقع سرمربی و مرد همه‌کاره در طلایی‌ترین دوران حیات فوتبال ملی آرژانتین بود.
کد خبر: ۳۷۱۰۰۰

با هدایت بیلاردو و کاپیتانی و نقش بسیار کلیدی مارادونا بود که تیم ملی آرژانتین در جام جهانی 1986 قهرمان و در جام 90 نایب‌قهرمان شد. 20 سال بعد از آن رتبه دومی در خاک ایتالیا و در حالی که بعد از برکناری مارادونا، یکی از همبازیان او (سرجیو باتیستا)‌ در همان تیم‌های دهه 1980، سرمربی آرژانتین شده و قرار است این تیم را در کوپا آمریکا 2011، المپیک 2012 لندن و مهم‌تر از تمامی اینها در جام جهانی 2014 به مقصد برساند، بیلاردو دلمشغولی ‌های ویژه خود را دارد. او که شغل اصلی‌اش پزشکی است، هیچ گاه به فوتبال به عنوان وسیله اصلی کسب درآمد زندگی‌اش ننگریسته است.

در عین حال زندگی برای مشهورترین دکتر فوتبال آرژانتین بدون این ورزش و عشق آن فرآیندی بدون معناست و پست کنونی‌اش تحت عنوان مدیر فنی تیم‌های ملی آرژانتین هم توجیه تازه‌ای بر این شیفتگی و دلیلی راسخ برای پرسیدن نظرات وی درخصوص آخرین وضعیت‌ها در فوتبال آرژانتین و واپسین تحولات در این ورزش است.

وی در 71 سالگی از دیدگاهی چنان قوی بهره می‌گیرد که می‌توان هر ایده وی را قابل تامل و نزدیک به حقیقت و مصلحت توصیف کرد، بر همین اساس مصاحبه پیش رو نیز می‌تواند خواندنی باشد.

آقای بیلاردو، کدام سخت‌تر است: سرمربیگری یک تیم یا احراز پست مدیر فنی و نشستن در جایگاه ویژه و ایجاد یک چتر حفاظتی و نظارتی روی سر چند تیم؟

فکر می‌کنم مدیریت فنی سخت‌تر است زیرا نمی‌توانید گریبان کسی را بگیرید. حال آن که به عنوان مربی حق دارید بر سر کم کارها فریاد بکشید و خودتان را خالی کنید. به واقع مدیران فنی را برای این ساخته‌اند که به خاطر ضعف مجموعه محول شده به آنان رنج ببرند و هیچ نگویند ولی مربیان معترض می‌شوند و دعوا می‌کنند و راحت می‌شوند. در عین حال باید متذکر شوم که برای مربیان نیز کار بسیار سخت است بخصوص وقتی که می‌بازند زیرا باید جواب خیلی‌ها را بدهند و حتی نزد فامیل خود نیز شرمنده می‌شوند. خود من وقتی تیم ملی آرژانتین می‌باخت مدتی در خانه‌ام پنهان می‌شدم.

از مسوولیت‌های فعلی‌تان در فدراسیون فوتبال آرژانتین بیشتر برای ما بگویید.

به صلاحدید من تعدادی مراکز جدید تمرینی برای تیم‌های ملی آرژانتین در رده‌های مختلف سنی به راه افتاده و این کاری است که من مشابه آن را وقتی در باشگاه استودیانت آرژانتین و تیم ملی کلمبیا بودم نیز انجام داده بودم. بر اثر کار گسترده در آن مراکز تمرینی، تیم ملی کلمبیا بسیار بهتر از گذشته شد و امیدوارم همین اتفاق برای تیم ملی کشورم نیز بیفتد. مسوولیت اصلی من فراهم آوردن هر وسیله و امکانی برای اعتلای فنی تیم‌های ملی کشورم است.

آیا احتمال دارد باز شما را روی نیمکت مربیگری تیمی و به واقع در حرفه قبلی‌تان ببینیم؟

فکر نمی‌کنم. با مسوولیت جدید و دنیای آن خو گرفته و با فدراسیون هماهنگ شده‌ام و دلیلی برای قطع همکاری با آن نمی‌بینم.

شما از اولین مربیان در سطح جهان بودید که از خط دفاعی 3 نفره (در سیستم 2 ـ 5 ـ 3)‌ استفاده کردید، اما امروز این روش نامرسوم‌تر و ناپیداتر شده است. چرا؟

فکر می‌کنم دلیل اصلی آن، این نکته باشد که مدافعان قوی و لازم برای اجرای این روش این روزها کمتر یافت می‌شوند و یا بهتر بگویم مربیان در طلیعه سال 2011 کمتر توان و حوصله یافت آنها را در خود می‌بینند. برای این سیستم باید3 مدافع وسط دلاور و توانا و چرخشی داشته باشید که هر 3 نفر هم پوششی باشند و هم یارکوب و چون مربیان نمی‌خواهند روی این قضیه وقت بگذارند، به سراغ سیستم راحت‌تر «4 مدافع» و به روایتی خط دفاعی «خطی» می‌روند. از طرف دیگر چون اینک 95 درصد تیم‌های باشگاهی با خطوط دفاعی 4 نفره بازی می‌کنند حتی اگر مربیان ملی بخواهند از خطوط دفاعی 3 نفره بهره گیرند وقت برای پیاده کردن این سیستم و اجرای موفق آن و تمرین وکار روی آن در اردوهای کوتاه ملی ندارند و در نتیجه از خیر آن می‌گذرند. البته قبول دارم که بازی‌ با خطوط دفاعی 3 نفره کاری بسیار سخت و ریسکی است و اگر آن را بلد نباشید دنیا روی سرتان آوار خواهد شد. آسان‌گیری‌‌ها و رفاه طلبی‌هایی از همین دست و محافظه‌کاری افراطی مربیان در سطح جهان است که سبب شده فوتبال دیگر زیبایی گذشته را نداشته باشد و بسته‌تر و کم حادثه‌تر و زشت‌تر از همیشه شود.

2 بار پیاپی با آرژانتین به فینال‌های جام‌جهانی رسیدید. چه چیزی از آن رویدادها بیشتر در ذهن‌تان مانده است؟

شرایط 1986 با 1990 زمین تا آسمان فرق می‌کرد. در سال نخست واقعا بهتر از حریفان بودیم و با قدرت بازی کردیم و سزاوارانه حریفان را بردیم و قهرمان شدیم. اما در سال 90 بهترین نبودیم و مشکل مصدومیت‌ها و تقابل‌های دردسرساز با رقبای قدرتمند هر لحظه ما را بیشتر تحلیل برد و مجبور شدیم با سلاح‌های منفی و کنترلی و برخی بازی‌های دفاعی راه رسیدن مجدد به فینال را هموار کنیم. از همه بدتر بردمان در برابر میزبان (ایتالیا)‌ در نیمه نهایی بود.

می‌گویند بعد از فتح جام جهانی 1986 در خاک مکزیک برخلاف شاگردان‌تان که همگی جام را برای دقایقی در دست گرفتند و از این طریق آن را لمس کردند، شما هرگز چنین نکردید. آیا واقعا صحت دارد؟

متاسفانه صحت دارد. این کار را برای این کردم که مطمئن بودم 4 سال بعد از آن در ایتالیا هم قهرمان می‌شویم، اما می‌دانید که چنین نشد و تازه وقتی فینال 90 را با یک گل به آلمان باختیم و جام را در دست کاپیتان آنها (لوتار ماتیوس)‌ دیدم، فهمیدم چه اشتباهی کرده‌ام! دو سه بار به فکرم رسید به ماتیوس بگویم جام را برای چند ثانیه به من بدهد اما خجالت کشیدم بگویم. از هر دوره جام جهانی عکس‌هایی به جای مانده که در آن مربیان تیم‌های فاتح با جام قهرمانی مشاهده می‌شوند، اما در مورد من چنین نیست. من حتی مدال قهرمانی سال 1986 خود را نیز دیگر در اختیار ندارم، زیرا به یکی از همکارانم در کادر فنی تیم ملی آرژانتین دادم و دیگر درست نبود که آن را بعدا پس بگیرم.

آیا فکر نمی‌کنید تاخیر چند ماهه اخیر در معرفی سرجیو باتیستا به عنوان سرمربی قطعی و ثابت تیم ملی آرژانتین و چند ماه کار وی تحت عنوان مربی موقتی هم خسران ساز و برای این تیم امری مضر بوده است؟

فکر نمی‌کنم این طور بوده باشد. ما در فدراسیون فوتبال آرژانتین خوب و عمیق روی این قضیه فکر کردیم و سرفرصت به این جمع‌بندی رسیدیم که باتیستا بماند بهتر است.

آیا واقعا باتیستا بهترین گزینه بود؟

امیدوارم بوده باشد. نام‌های زیاد دیگری هم مطرح بودند، اما او به سبب هدایت موفقیت‌آمیز تیم ملی امید آرژانتین در سال‌های اخیر از همه «به روز»تر و مدرن‌تر و جوان‌تر بود.

آیا مارادونا را فراموش کردید؟

مگر می‌توان او را فراموش کرد؟

امیدوارم وی سرانجام فهمیده باشد که کنار رفتن او نه به خاطر مخالف‌خوانی من و خولیو گرون دونا (رئیس فدراسیون فوتبال آرژانتین)‌ بوده است، بلکه او به این سبب کنار گذاشته شد که نتوانست از سرمایه بزرگ فنی تحت اختیارش در آفریقای جنوبی بهره گیرد. هر مربی ناکام محکوم به رفتن است، حتی اگر من بگویم که باید بماند.

سایت فیفا 
مترجم: وصال روحانی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها