گزارشی از اپیزود راز از مجموعه «شاید برای شما هم اتفاق بیفتد»

آینه‌ای برای بازنمایی واقعیت جامعه

سریال «شاید برای شما هم اتفاق بیفتد» سال گذشته برای مناسبت‌های تاریخی ـ مذهبی در ماه محرم هر شب با اپیزودهایی مختلف با مضامین شرح زندگی، رفتار و مکافات اعمال انسانی از شبکه 5 سیما پخش می‌شد. بعد از ایام ماه محرم این سریال به صورت هفتگی، شب‌های جمعه مهمان خانه‌ها بود تا این که با آغاز ماه مبارک رمضان امسال نیز این سریال پخش روتین خود را آغاز کرده و هر شب شاهد اپیزودهایی از سوی 2 برادر با نام‌های محمود و احمد معظمی که کارگردان‌های این اثرند، هستیم.
کد خبر: ۳۴۸۵۰۶

تاکنون احمد معظمی برای ماه پرفضیلت رمضان اپیزودهایی چون «داوری»، «دستبرد»، «مزاحم»، «تهمت»، «تا آرام گیرد»، «حامی»، «میهمان ناخوانده» و... را کارگردانی کرده است و به گفته خودش، 2?اپیزود «تهمت» و «داوری» از لحاظ محتوایی نسبت به دیگر کارهایش بهتر بوده به طوری که فراز و نشیب‌ها و پیچ و خم‌های این داستان به گونه‌ای است که این میل را در مخاطب ایجاد می‌کند تا آخر کار را دنبال کند.

«راز» عنوان اپیزودی است که بتازگی در قالب مجموعه شاید برای شما هم اتفاق بیفتد، در حال تصویربرداری است و با تدوین همزمان، این روزها شاهد پخش آن از شبکه 5 سیما خواهیم بود.

راز احمد معظمی در کوچه پس‌کوچه‌های کاشانک

خانه‌ای در محله کاشانک در شمال تهران محل فیلمبرداری یکی از سکانس‌های خارجی راز در محل زندگی دکتر محمود باستانی است.

احمد معظمی همراه گروه فیلمبرداری‌اش در حال برداشت سکانس قسمتی از قصه این اپیزود در مقابل منزل دکتر باستانی هستند. گوشه‌ای از خیابان نیز ارسطو خوش‌رزم را می‌بینیم که با گریم انسان‌های معتاد ایستاده و منتظر فرمان کارگردان است.

راز، داستان دکتر محمود باستانی (با بازی جمال اجلالی) است؛ پیرمردی خیر که از طرف کمیته امداد بچه‌های بی‌سرپرست و افراد بی‌بضاعت را حمایت مالی و معنوی می‌کند و ادامه ماجرا...

جمال اجلالی که پیشکسوت این کار است از راه می‌رسد. تمام عوامل از لحاظ سنی از او کوچک‌ترند اما او با تک‌تک آنها با رویی گشاده سلام و احوالپرسی می‌کند و با آنها به شوخی و گپ و گفت می‌پردازد.

عوامل صحنه، وسایل را با سرعت جمع‌آوری کرده و در ساختمان روبه‌رویی مستقر می‌شوند.

سکانس مورد نظر برداشت می‌شود. الله‌قلی در حال ضربه زدن به سر ارسطو خوش‌رزم است که با ضربات مکرر او، سر ارسطو چند باری به صندوق عقب خودرو برخورد می‌کند که این موجب اعتراض و فریاد ارسطو می‌شود، اما الله‌قلی بی‌توجه به اعتراضات ارسطو، با خشم فراوان کشان کشان دست ارسطو را می‌گیرد و به داخل خانه هدایت می‌کند.

در آن طرف لوکیشن تعدادی از بچه‌‌های همسایه ساختمان روبه‌رویی کمی دورتر از عوامل ایستاده‌اند و نظاره‌گر کتک خوردن ارسطو خوش‌رزم توسط الله‌قلی هستند.

از آنجا که کارگردان این اثر وسواس زیادی به خرج می‌دهد، این سکانس چند باری تکرار می‌شود تا این که سرانجام بعد از برداشت‌های پیاپی، معظمی راضی به نظر می‌رسد.

فرصت ایجاد شده را مغتنم می‌شمارم و سراغ احمد معظمی می‌روم و در مورد اپیزود راز و برداشت سکانس‌های مربوط از او می‌پرسم.

کارگردان این اپیزود می‌گوید: در این سریال تاکنون 20 اپیزود کارگردانی کرده‌ام و از آنجا که وسواس زیادی به نوع و بازی بازیگرها دارم، سعی کردم ترکیب بازیگران را خودم انتخاب کنم و تاکنون در اپیزودهایم ترجیح دادم بازیگرهایی که چهره نیستند، حضور داشته باشند.

وی ادامه می‌دهد:‌در اصل دوست دارم این فرصت را به بازیگران جوانی بدهم که متاسفانه تاکنون به دلیل نداشتن موقعیت و فرصت نتوانسته‌اند استعدادها و توانایی‌هایشان را به نمایش بگذارند.

از او می‌پرسم اپیزود راز از چه ویژگی و نکاتی برخوردار است که می‌گوید: در این کار دنبال ویژگی‌های خاصی نبودم، اما اپیزود «داوری» ویژگی خاصی داشت و قصه می‌طلبید با نمادها و المان‌های خاص قصه پیش برود.

وی ادامه می‌دهد: علاوه بر این محتوا و پیام‌های قصه برایم مهم است، می‌کوشم اپیزودهایم از لحاظ دکوپاژ و میزانسن‌ها نسبت به اپیزودهای قبلی‌ام فرق داشته و تکراری نباشد. در اصل سعی کردم اپیزودهایم به‌روزتر باشد.

وی می‌افزاید: هرچند زمان ساخت برای این اپیزودها بسیار کم است، اما فکر می‌کنم در ماه رمضان امسال شاهد اپیزودهای خوب و جذاب باشیم و مطمئن هستم تماشاگر خسته نمی‌شود و این میل را در مخاطب ایجاد می‌کند که تا آخر کار را دنبال کند.

در حالی که معظمی برای آماده‌سازی پلان بعدی با گروهش صحبت می‌کرد، از سیامک راشدی (دستیار و بازیگردان این اثر)‌ می‌خواهم در مورد همکاری‌اش با معظمی توضیح دهد.

راشدی که هنرهای نمایشی (گرایش به بازیگری)‌ را تحصیل کرده و مدرک هنر و معماری نیز دارد، می‌گوید: عاشورای سال گذشته در اپیزود «بازگشت» به عنوان بازیگر با آقای احمد معظمی همکاری داشتم و در این کار هم به عنوان بازیگردان و نویسنده برخی سکانس‌ها با وی همکاری می‌کنم.

او در ادامه به نحوه انتخاب بازیگرها اشاره می‌کند و می‌گوید: یکی از نقاط قوت این مجموعه، حضور بازیگرهای جوان و خلاقی است که تحصیلات هنر، تئاتر و نمایش دارند و از لحاظ تجربه کاری، اکثرا در تئاتر و تلویزیون کار کرده‌اند.

درگیری بازیگران در لوکیشنی آرام

حیاطی بزرگ با چشم‌اندازی زیبا پیش رویم جلوه‌گر‌ است. در سمت چپ این حیاط، استخری بزرگ و آبی‌رنگ به چشم می‌خورد. در کنار آن سایبانی بزرگ با چند میز و صندلی چیده شده است.

مقابل این فضا، عوامل در حال چیدمان میزانس‌های صحنه مورد نظر هستند. یکی از عوامل در حال آب‌پاشی به سنگفرش حیاط است. بوی مطبوع و نمناک زمین، فضا را متنوع می‌کند.

با دستور کارگردان، برداشت سکانس آغاز می‌شود. رضا (الله‌قلی)‌‌ در را باز می‌کند و صفدر (ارسطو خوش‌رزم)‌ را کشان‌کشان وارد خانه می‌کند.

صفدر با اعتراض می‌گوید: داری چی کار می‌کنی؟ می‌خوای تخته‌گاز بری ته دره؟

رضا: راست می‌گی... ما اولش باید با هم سقوط می‌کردیم... ته دره... آن وقت معلوم می‌شد کدام‌یک از ما عرضه داره از دره بیرون بیاد...

این درگیری‌های حقیقی حس لازم را به مخاطب انتقال می‌دهد.

کارگردان هر بار که کات می‌دهد، از بازیگرها می‌خواهد حرکت کار را بیشتر کنند. هر صحنه‌ای که اضافه می‌شود، بر شدت درگیری این دو برادر نیز افزوده می‌شود. حتی مدیر تصویربرداری (فریبرز سیکارودی)‌ بعد از کات وارد صحنه می‌شود و توضیحات لازم را درخصوص نماهای کادر دوربین می‌دهد. صحنه دوباره آب‌پاشی می‌شود و بازیگران وارد صحنه می‌شوند. این بار کارگردان از کار رضایت دارد و می‌خواهد برداشت بعدی را داخل خانه دکتر باستانی بگیرند.

ارسطو خوش‌رزم، بازیگر جوانی است که در این سریال در اپیزودهایی چون مثل یک مرگ، شوخی، شاهد، داوری و... ایفای نقش کرده است. خوش‌رزم پیش از این در سریال‌هایی چون یک مشت پر عقاب، ترانه پاییزی و کشف بزرگ، بازی کرده و مسیر عشق، فیلم سینمایی او محسوب می‌شود. او از سال 84 به طور حرفه‌ای بازی در فیلم و سریال را آغاز کرده و به طور متمرکز در کارهای صحنه‌ای نیز حضور داشته است.

خوش‌رزم اخیرا در تئاتر «رستاخیز عشق» (مجید آهنگران)‌ که به مناسبت جشنواره ماه برای مهرماه امسال برگزار می‌شود، مشغول تمرین است.

ارسطو خوش‌رزم، بازیگر نقش صفدر درخصوص کاراکترش چنین توضیح می‌دهد: صفدر پسری معتاد است که در خانواده‌ای فقیر و بدبخت بزرگ شده و رضا، برادر ناتنی‌اش برخلاف او شرایط زندگی بسیار خوبی دارد. صفدر تصمیم می‌گیرد به خاطر بدبختی‌هایی که در این مدت کشیده، حقش را از رضا بگیرد. کاراکتر صفدر را منفی نمی‌بینم بیشتر آدم بدبختی است که از بیچارگی از برادرش باجگیری می‌کند.

وی ادامه می‌دهد: این سومین همکاری من با آقای احمد معظمی محسوب می‌شود. در سری قبل در اپیزود «شوخی» و در یکی از سکانس‌های «داوری» ایشان حضور داشتم و این روزها هم در اپیزود راز با ایشان همکاری دارم.

وی ادامه می‌دهد: تاکنون نقش معتادی که با این شدت اعتیاد داشته باشد را بازی نکرده‌ام. برای رسیدن به نقش صفدر یک هفته قبل از کلید خوردن، کار تحقیقات لازم را در آدم‌های اینچنینی چه از لحاظ رفتار و کردار و خورد و خوراک و چه از لحاظ المان‌های دیگر انجام دادم و به یک نتیجه‌گیری کلی رسیدم و در بازی در نقش صفدر از این تجربیات استفاده کردم و فکر کنم تا حدودی توانستم به این نقش نزدیک شوم.

محمدالله قلی‌ از 18 سالگی پا به عرصه سینما می‌گذارد و متاسفانه کار سینمایی او اکران نمی‌شود، اما همچنان با پشت کاری قوی کارش را ادامه می‌دهد. این بار کار در تلویزیون را با بازی در کنار شهاب حسینی در سریال پلیس جوان شروع می‌کند.

از کارهای اخیرش حضور در سریالی 13 قسمتی با نام «سپید مثل ستاره» (جواد روستایی) است. اپیزود راز نیز دومین کار او محسوب می‌شود.

محمدالله قلی در خصوص نقش رضا چنین توضیح می‌دهد: رضا باستانی در کل، انسان خودساخته‌ای است که از تمام فرصت‌ها و موقعیت‌های زندگی‌اش به نحو احسن استفاده می‌کند. در شروع داستان زندگی او را می‌بینم که آدم بسیار موفقی است به طوری که رئیس شرکتش به‌طور غیرمستقیم دخترش را معرفی و شرایط را فراهم می‌کند تا با او ازدواج کند. در سکانس‌های نهایی می‌بینیم زندگی‌اش آنقدرها هم راحت نیست در واقع در کودکی در خانواده‌ای متولد شده که از هم متلاشی شده و در این مدت کسی حامی‌اش نبوده است.

وی ادامه می‌دهد: به نظرم بازی در کنار آقای نصیریان در سریال مهر ماه، یک دوره تخصصی و آموزشی خوبی بود. البته کار با شهاب حسینی، پروانه معصومی، ارجمند، نیک‌پور و ... تا حدودی بار تجربه بازی‌ام را در این حرفه افزوده‌اند و امروز احساس می‌کنم از بازی‌ام مطمئن هستم.

در کل کار سینما را همیشه دوست داشتم و درگیر و دار سینما و تلویزیون بوده‌ام و نگرشم روی فیلم‌ها و سریال‌ها ریزبینانه است و فکر می‌کنم توانسته‌ام تجربیات لازم را در این 8 سال کسب کنم.

پروانه صدقی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها