با دکتر سعید سرکار، رئیس ستاد توسعه فناوری نانو

نانو، دروازه ورود به بازارهای آینده

واژه نانو از جمله کلمات جدیدی است که هرچند از تولد آن در کشور بیش از یک دهه نمی‌گذرد، اما آنقدر سریع به واژگان علمی و حتی عمومی ما اضافه شده که تقریبا تمام افراد جامعه حتی برای یک‌بار هم که شده آن را شنیده‌اند، هرچند که ممکن است معنای آن را ندانسته و درک درستی از آن نداشته باشند.
کد خبر: ۳۴۳۴۰۰

در چنین شرایطی اخبار مختلف رسانه‌ها و حتی محصولات جدید دور و برمان دائما ما را با نانوداروها، نانوربات‌ها، نانوفلزها و... بمباران می‌کنند و به نظر می‌رسد با وجود آنها پیچیدگی فهم این حوزه از علم سخت‌تر و سخت‌تر می‌شود. همین موضوع باعث شد تا به سراغ دکتر سعید سرکار، رئیس ستاد توسعه فناوری نانوی ریاست‌جمهوری برویم تا ببینیم علم نانو یعنی شاخه‌ای از فناوری‌های جدیدی که در سند چشم‌انداز کشور دیده شده و در حال حاضر یکی از برترین آنها محسوب می‌شود واقعا چه نقشی در زندگی ما و آینده کشور دارد.

آقای دکتر با توجه به این که نزدیک به یک دهه از حضور نانو در کشور می‌گذرد، رویکرد این علم جدید را در کشور چطور می‌بینید؟

ما برای 10 سالمان برنامه راهبردی تدوین کردیم. این برنامه که در هیات دولت هم مصوب شده، به 3 فاز یعنی 2 فاز 3 ساله و یک فاز 4 ساله تقسیم می‌شود. به کمک این برنامه‌ها می‌توانیم در انتهای هر فاز عملکرد کلی را بازنگری و اهداف تعیین‌شده را بررسی کنیم. تعریف چند فاز در طول برنامه به این دلیل بود که فرآیند نانوتکنولوژی یک فرآیند پویاست و نمی‌شود یک برنامه کلان با ساختار مشخص 10 ساله برایش گذاشت.

تاکنون چند فاز از این برنامه را گذرانده‌اید؟

ما یک فاز را گذرانده و در حال حاضر در انتهای فاز دوم هستیم. ان‌شاءالله امسال بازنگری 3 سال را خواهیم داشت و برنامه 4 سال آینده را، مبتنی بر فعالیت‌ها و دستاوردهای فاز قبل و برنامه‌های از پیش تعیین شده برای فاز جدید مورد بازنگری قرار می‌دهیم.

بنابراین این برنامه‌ها تا افق نهایی چشم‌انداز توسعه نانوفناوری ایران که در آن قرار است تا سال 1394 به جمع 15 کشور برتر جهان در حوزه فناوری نانو بپیوندد ادامه می‌یابد.

دقیقا تا سال 94  برای رسیدن به اهداف در نظر گرفته شده برنامه‌های کلی، چارچوب و ستون‌های کارمان را مشخص کردیم،‌ در تمام این برنامه‌ها نگاه ما به آینده بوده و دورنمای کار این بوده که تولید ثروت کنیم و کیفیت زندگی مردم را ارتقا دهیم.

البته به نظر می‌رسد تا تولید ثروت به معنای واقعی از نانو خیلی فاصله داشته باشیم.

افزایش کیفیت زندگی مردم در کنار تولید ثروت و امکان استفاده از فناوری‌ها بحث اصلی ماست. در این راستا ماموریت خود را مبنی بر این قرار دادیم که جزو 15 کشور برتر دنیا باشیم و البته برای رسیدن به این هدف در برنامه 10 ساله‌ای که تدوین کردیم به تمام حلقه‌های لازم توجه خاص شده است.

پس این‌که ما زودتر به این افق رسیده‌ایم و حتی گفته می‌شود که در حوزه نانو بیشتر از انتظارات پیشرفت کرده و به مقام دهمی جهان رسیده‌ایم، درست نیست.

نه، ما هنوز دهم نشده‌ایم، من اصلاح می‌کنم. هر ادعایی ممکن است از مراجع متفرقه اعلام شود، اما اطلاعاتی که ستاد فناوری نانو منتشر می‌کند براساس شاخص‌ها و رصد این فناوری در کشورهای مختلف جهان است.
یکی از حلقه‌های اصلی این زنجیره بحث ترویج است که حرکتی پویا و مستمر را می‌طلبد. در واقع فوندانسیون کار و مهم‌ترین زیرساخت ما ترویج و توسعه منابع انسانی است. به این منظور می‌بایست در ابتدا ترویج در سطح سیاستگذاران مملکت انجام می‌گرفت. این که بدانند نانوفناوری چیست؟ و قابلیت‌ها و پتانسیل‌های این فناوری کدام است؟ و این فناوری در اقتصاد آینده کشور چه تاثیراتی می‌تواند داشته باشد؟ البته از آنجا که هر 4 سال در ساختار سیاسی مملکت دچار تغییراتی می‌شویم و نمایندگان مجلس و هیات دولت تغییر می‌کنند، بنابراین این یک کار ترویجی است که هر 4 سال باید مرور و افراد را به اهمیت نانو متوجه کنیم.

از طرفی دیگر در دانشگاه هم ابتدا لازم بود کار ترویجی انجام بدهیم، خیلی از افراد در دانشگاه‌ها ابتدا نمی‌دانستند نانو چیست. دانشگا‌ه‌ها چون یک بدنه ثابتی دارد همان ترویج در ابتدا کافی بود و خودش خوشه‌وار توسعه پیدا کرد. در ابتدا برای ترویج و اهمیت نانو کارگاه‌های تخصصی ‌گذاشتیم تا استادان و دانشجویان نانو را بشناسند و به کار در حوزه پژوهشی و فناوری نانو علاقه‌مند شوند. خوشبختانه در حال حاضر‌ دورافتاده‌ترین دانشگاه‌ها و موسسات علمی ما در حوزه فناوری نانو فعالیت دارند.

در واقع منابع انسانی زیربنای کار هستند که خوشبختانه در دانشگاه‌ها نهادینه شده‌اند. فاز بعدی توجه به نیروی جوان جامعه بود. به همین دلیل دوره‌های آموزشی و کارگاه‌های تخصصی یک‌روزه برای آموزگاران آموزش و پرورش در کنار تعداد زیادی سمینار در شهرها و مناطق مختلف تهران و مراکز استان‌ها برگزار کردیم. برای دانش‌آموزان هم نمایش عمومی در جشنواره‌هایمان داشتیم و تصمیم گرفتیم آن را در مناطق مختلف تهران و همچنین مراکز استان‌ها به صورت هفتگی ادامه دهیم. با کمک این روش‌ها دانش‌آ‌موزان به زبان ساده با مفاهیم نانو آشنا و به نانو جذب می‌شوند که ثمرات این کار در آینده مشخص خواهد شد.

در خصوص عموم مردم هم تاکنون به کمک رسانه‌ها و رادیو و تلویزیون نانو به آنها معرفی شده است، اما در حال حاضر مرکز ثقل ترویج ما در بحث صنعت و آشنایی صاحبان صنایع آشنا با نانوست. فناوری نانو در این بخش 2 فاز دارد، فاز اول این‌که این فناوری در صنایع موجود رسوخ پیدا کند و به کار گرفته شود و موجب ارتقای کیفیت محصول شود و رقابت‌پذیری محصولات را در بازار بالا ببرد. مطمئنا اگر صنایع موجود ما به این فناوری توجه نکنند بازار آینده‌شان از بین خواهد رفت و محصولاتشان در رقابت با محصولاتی که در کشورهای دیگر تولید می‌شوند قابل رقابت نخواهد بود. این موضوع در حال حاضر دغدغه اصلی ماست.

فکر می‌کنم سخت‌ترین کارتان هم در همین زمینه باشد؟

خب کار سختی است، چون صنعت در کشور ما دوشادوش تکنولوژی پیش نرفته است.

حالا با توجه به این‌که به هر حال نانو یکی از الزامات صنعت آینده است، فکر می‌کنید می‌تواند با ورود به این عرصه به نوعی باعث شود تا شکاف موجود بین صنعت و دانشگاه به شکلی مرتفع شود؟

ما امیدواریم چون در چند حوزه صنعتی ما خروجی‌های موفقی داشته‌ایم و صنایعی که از این فناوری استفاده کرده‌اند الان به مزیت‌هایش پی برده‌اند. بقیه شرکت‌ها هم برای این‌که از رقبایشان عقب نمانند باید به این حوزه وارد شوند.

آیا این استقبال‌ها مطابق اهداف شما پیش رفته است؟

خیلی خوب بوده، براساس آنچه که ما در ایران ناظر هستیم و در مجامع بین‌المللی مشاهده می‌کنیم و ارائه می‌دهیم احساسمان این است که جزو کشورهای برتر و موفق‌ حوزه نانو هستیم.

اما در فاز دوم نانو در صنعت، صنایعی مبتنی بر این تکنولوژی شکل گرفتند که الان هم نمونه‌هایی از این شرکت‌ها داریم که محصولات خود را وارد بازار می‌کنند. اما آنچه که الان مقدمه‌اش فراهم می‌شود فاز بعدی یعنی ترویج نانو برای تجار است یعنی بایستی امروز زمینه‌سازی کنیم که تجارمان روی تجارت کالاهای نانو هم کار ‌کنند.

اما آیا محصولات داخلی اینقدر غنی هستند که بتوانند وارد تجارت جهانی شوند؟

تلاش می‌کنیم تا مقدماتی فراهم ‌کنیم که بخش بازرگانی ما با تجارت High Tech آشنا شود. چون این تجارت با تجارت سنتی کاملا متفاوت است و مختصات خودش را دارد و از الان بخش بازرگانی ما باید به این بخش توجه کند. ساختارهای لازم را ایجاد و کار مقدماتی را شروع کند تا زمانی که محصولات ما می‌خواهد وارد بازار بین‌المللی شود، آمادگی لازم را داشته باشد و مقدمه‌ این‌کار حضور فعال ما در نمایشگاه‌های بین‌المللی است. خوشبختانه ما به این مهم توجه داشته‌ایم. در ضمن با اتاق بازرگانی نشست‌های موفقی داشته‌ایم. بنابراین اگر امروز بتوانیم در نمایشگاه‌های بین‌المللی‌ای که وزارت بازرگانی ایجاد می‌کند حضور پیدا کنیم قطعا دنیا کم‌کم باور می‌کند ایران کشوری است که محصولات High Tech تولید می‌کند و به دنیا ارائه می‌کند و این کار ترویجی است که باید ما ابتدا چند سالی حضور پیدا کنیم در نمایشگاه‌ها، تا کم‌کم ایران را به عنوان چنین کشوری به رسمیت بشناسند. الان انتظار نداریم در نمایشگاه‌ها محصولاتمان را بفروشیم.

البته به نظر می‌رسد در حال حاضر و با امکانات موجود هنوز توانایی فروش محصولاتمان را در بازارهای جهانی نداشته باشیم و بیشتر محصولات این حوزه ما نهایتا در فاز نیمه‌صنعتی هستند.

توانایی‌اش را داریم، اما عملکرد ما بیشتر یک کار ترویجی است، ‌محصولاتمان را به نمایشگاه‌ها می‌بریم، دنیا باید عادت کند و بپذیرد که ایران توانمندی ارائه این محصولات را دارد که زمینه‌ساز بازارهای آینده باشد. مطئنا در 6 ـ 5 سال آینده در حوزه فناوری نانو محصولاتی را خواهیم داشت.

فاز صنعتی را الان ما داریم، محصولاتی را هم داریم و ارائه می‌کنیم و دنیا هم باید به این باور برسد که ایران دارای محصولات اینچنینی است و قطعا ما در آینده بخشی از بازارها را برای خودمان می‌گیریم.

پس حداقل در این حوزه فعالیت‌های شما فقط در تولید مقالات خلاصه نمی‌شود؟ و تولید محصول هم مدنظر قرار می‌گیرد؟

بله. در این ستاد که به اصطلاح یک نهاد فرابخشی است ما به تمام فازها و همه بخش‌های نانو توجه داریم. در واقع به تمام حلقه‌ها همزمان بها می‌دهیم و سرمایه‌گذاری می‌کنیم.

مطمئنا اگر این ستاد زیرمجموعه‌ای از وزارت علوم بود، به طور طبیعی تنها در راستای وظایف اصلی این وزارتخانه مبنی بر تولید علم و آموزش نیروی انسانی متخصص فعالیت می‌کرد. پس طبیعتا وارد فعالیت‌های مهم دیگری مثل تولید محصول، بخش بازرگانی و... نمی‌‌توانست بشود. ضمن آنکه در بحث ترویج هم نمی‌توانست بستر مناسب و گسترده‌ای را فراهم کند. اما الان وزارت علوم در کنار وزارتخانه‌هایی همچون وزارت جهاد کشاورزی، وزارت بهداشت، وزارت صنایع و بازرگانی و... در ستاد نانو حضور دارد.

تمام قطعات این برنامه مثل پازل کنار هم چیده شده‌اند،‌ همه در حوزه‌های خودشان نظارت دارند و از تخصص همه استفاده می‌کنیم و برنامه را در تمام ابعاد، سرمایه‌گذاری و مدیریت می‌کنیم و این ویژگی ستاد است. در بحث توسعه منابع انسانی حدود 5 هزار پایان‌نامه در مقاطع کارشناسی ارشد و دکترا انجام شده و بخشی در دست انجام است. یعنی رویکرد حوزه فناوری نانو در بخش تحقیقات خیلی عالی بوده و 12 دانشگاه‌ دوره‌های کارشناسی ارشد نانو در گرایش‌های مختلف دارند که البته وقتی گرایش‌ها را جمع می‌زنیم 20 دوره کارشناسی ارشد را شامل می‌شود. در دوره دکترای تخصصی 7 دانشگاه ما فعال هستند و در گرایش‌های مختلف چیزی حدود 15 دوره دکترا داریم. در حال حاضر ما در این زمینه جزو 5 کشور دنیا هستیم. در این میان ما زود به تربیت نیروی تخصصی خاص فناوری نانو پرداختیم، شاید کشورهای انگشت‌شماری در مقطع تحصیلات تکمیلی به این اندازه به بحث نانو بها داده باشند و این را به جرات می‌گویم که جزو 5 کشور برتر هستیم. در ترویج نانو هم که بسیار خوب کار کردیم. در این قسمت هم ما آشنایی با فناوری نانو را در مراکز استان‌ها و شهرستان‌هایمان انجام می‌دهیم، که نمونه مشابه‌ این کار را فقط در آلمان می‌توان پیدا کرد. بنابراین قطعا ما جزو 2 کشور دنیا هستیم. در بحث تولید علم که شاخصش مقالات بین‌المللی است، ما از رتبه 60 دنیا در سال 2000 میلادی، به رتبه 14 دنیا رسیده‌ایم. اگر جدول کشورها را ببینید، می‌فهمید رتبه 12 روسیه، 13 کانادا، 14 ایران و رتبه 15 استرالیا و 16 سنگاپور است. بنابراین ما جزو کشورهای قدر هستیم، این در حالی است که برزیل با وجود این که خیلی در بحث نانو پیشرفته است رتبه‌ 19 است و خیلی از کشورهای اروپایی بعد از ما قرار دارند.

البته ما در قسمت تولید مقالات علمی معمولا در تمام حوزه‌ها خوب پیش می‌رویم، ولی در بخش مهم تولید ثروت باید ببینیم چه کار می‌کنیم.

رشد ما در تولید مقالات علمی اگرچه در تمام حوزه‌ها خوب بوده ولی حدود 95 درصد تولیدات علمی کشور در حوزه فناوری نانوست. به این ترتیب در اولویت‌دهی به مقالات مرتبط با نانو هم جزو 10 کشور برتر دنیا محسوب می‌شویم.

این نشان می‌دهد در فاز اولی که به آن اشاره کردید خوب پیش رفته است اما واقعا در حال حاضر جزو برترین‌ها هستیم؟

هدف ما این است که در تمام فعالیت‌ها، تولید محصول و تولید ثروت جزو 15 کشور برتر دنیا قرار بگیریم. البته برای رسیدن به سقف برنامه‌ که انتهای سال 94 یا 2015 میلادی است ما 5 سال فرصت داریم.

پس این که اعلام می‌شود ما زودتر از چشم‌انداز به افق مورد نظر (رتبه 15)‌ رسیده‌ایم، اشتباه است؟

5 سال وقت داریم و در حال حاضر از آنجا که درباره تولید محصول، تعداد شرکت‌های دانش‌بنیان و میزان تولید ثروت آنها هنوز آمار شفافی در دنیا ارائه نمی‌شود نمی‌توانیم بگوییم در کجا قرار گرفته‌ایم.

یعنی طی 5 سال آینده این آمارها شفاف می‌شوند؟

قطعا می‌آید و شفاف می‌شود. شاید جدید بودن موضوع باعث شده که آمارهای دنیا در این زمینه هنوز مشخص نشده باشند. در حال حاضر در تولید فناوری جزو 15 کشور برتریم که شاخصش ثبت اختراعات معتبر بین‌المللی است. ما امسال 40 پتنت در دست ثبت داریم که یک جهش بزرگ است نسبت به سال گذشته که ما 6 پتنت داشتیم. اما به طور کلی باید واقعیت‌ها را بگوییم و تبلیغات بیجا نکنیم.

آمار دیگری درباره تولید علم می‌دهم، بانک توسعه اسلامی (IDB) گزارشی مطرح کرد که در آن تولید علم کشورهای اسلامی دنیا (52 کشور)‌ را بررسی کرده بود. در آمار سال 2008 که منتشر شد، ایران 38 درصد یا 35 درصد تولید علم جهان اسلامی را داشت و بعد از ما ترکیه با 18 درصد بود و در رتبه‌های بعدی مصر، مالزی و عربستان و... قرار داشتند، در سال 2009 ایران 42 درصد تولید علم کشورهای اسلامی را داشت و ما قطعا می‌توانیم اعلام کنیم در 3 سال آینده ایران نیمی از تولیدات علمی نانو در جهان اسلامی را خواهد داشت. یعنی ایران یک طرف، تمام جهان اسلامی طرف دیگر قرار خواهند گرفت و این افتخاری است که ایران رهبری جهان اسلام در این حوزه از علم را دارد.

علت این که در حوزه نانو از ترکیه پیشی گرفته‌ایم چیست؟ چون در حوزه‌های دیگر معمولا ترکیه بالاتر از ماست؟ زودتر اقدام کردیم یا زیرساخت‌هایمان متفاوت بود؟

فعالیت در این حوزه را زودتر شروع کردیم. همچنین از همان ابتدا ستادی برای برنامه‌ریزی و مدیریت نانو شکل گرفت. این ستاد در واقع همگام با کشورهای پیشرفته ایجاد شد. ابتدای کار از ترکیه عقب بودیم،‌ اما 3 سال پیش ترکیه و 2 سال پیش رژیم اشغالگر قدس را پشت سر گذاشتیم و الان در تمام حلقه‌ها قدرت اول منطقه هستیم،‌ بنابراین وقتی می‌گویم رتبه‌مان را اعلام نمی‌کنیم به این معنا نیست که ما جزو 15 کشور برتر نیستیم، چون آماری در دنیا ارائه نمی‌شود ما بیخود ادعا نمی‌کنیم.

البته به نظر می‌رسد جزو 15 کشور نباشیم، حداقل در تولید محصول. کشورهای دیگر در نانو ربات و... هستند.

نمی‌دانم. در بحث نانو 140 شرکت در حوزه فناوری نانو داریم. از این 140 شرکت حدود 50 شرکت دانش‌بنیان هست که از دل دانشگاه‌ها بیرون آمدند و در مراکز رشد و پارک‌های علمی فناوری ما هستند. بعضی از اینها محصول به بازار عرضه کردند. وقتی ما در سمینارهای بین‌المللی محصولات و تعداد شرکت‌هایمان را ارائه می‌کنیم موجب حیرت شرکت‌های بین‌المللی می‌شود.

مثلا در نمایشگاه نانوی سال گذشته مشاور ارشد رئیس‌جمهور برزیل از نرخ رشد فناوری نانو و تولید علم و این که در این مدت کوتاه این همه محصول به بازار ارائه کرده‌ایم دچار حیرت شد و از دلایل موفقیت ما سوال کرد.

جواب شما چه بود؟

گفتم ما در قالب ستاد نانو برای هر کدام از حوزه‌ها تعریف خاصی داریم. علاوه بر بحث ترویج در بحث توسعه منابع انسانی هم طیفی از سیاست‌ها را مدنظر قرار داده‌ایم که برآیند آنها موجب شده تا این استقبال و به اصطلاح ورود به عرصه نانو از طریق دانشگاه‌ها و پژوهشگاه‌ها ایجاد شود.

یعنی برنامه‌ریزی و مدیریت در حوزه نانو برخلاف بقیه مصادیقی که در کشور داریم خوب پیش رفته و این باعث شاخص شدن و پیشرفت خوب شده است؟

دقیقا. ما خوشحال هستیم که در سایر حوزه‌های تکنولوژی مانند بیو و IT همیشه از ما مثال می‌زنند. ما برای بقیه ستادها هم می‌توانیم الگوها و برنامه‌هایمان را تشریح کنیم تا این روند در تمامی حوزه‌های دیگر هم اتفاق بیفتد.

آقای دکتر رفیعی‌تبار معتقدند که می‌بایست در سال 2020 شاهد دنیای واقعی نانو باشیم، حالا می‌خواهیم بدانیم در آن سال ما کجا هستیم؟ این را از این نظر می‌پرسم که ایشان در جایی دیگر اعلام کرده‌اند که در حال حاضر دنیا در حوزه نانو در فاز سوم است و ما در فاز اول.

علی‌رغم زیرساخت‌های خوبی که در کشورهای پیشرفته شکل گرفته تنها حدود 75 درصد فناوری‌هایی که خلق می‌شود به بازار می‌رسد، پس ببینید کشور ما در چه شرایطی قرار گرفته است. در بحث High Tech و فناوری‌های پیشرفت، یک فناوری مثل یخ است و ذوب می‌شود، بنابراین اگر توانستیم یک فناوری را سریع به محصول تبدیل کنیم و محصول را به بازار برسانیم موفق بوده‌ایم و ارزش افزوده High Tech را نصیب خودمان کردیم ولی اگر قرار باشد یک فناوری 3 سال طول بکشد تا چرخه تولید تا بازار را طی کند ما بازنده‌ایم، چرا؟ چون در حوزه High Tech تحولات خیلی سریع اتفاق می‌افتد. دانش جدید می‌آید و سریع تبدیل به محصول ‌شده و وارد بازار می‌شود و دوباره ورژن (Version) جدیدش می‌آید و این یک حرکت پویا و سریع ادامه می‌یابد. تکنولوژی High Tech ذاتش تغییر دقیقه‌ای است، بنابراین ما نمی‌توانیم یک فرآیند لاک‌پشت‌وار را طی کنیم. بنابراین بخشی را طراحی و ایجاد کردیم تا شرکت‌های تخصصی بتوانند به فناوران ما خدمات ارائه بدهند و آنها را در این مسیر یاری دهند که هم فناوری‌شان به بازار برسد و هم سریع برسد. در آن 16 پایگاه خدمات‌رسانی مستقر کردیم. فناوری‌ای که در مغز من هست به درد نمی‌خورد و قابل فروش نیست. نمی‌شود کاری با آن کرد. این باید مستند شود، باید ثبت اختراع بین‌المللی شود. بعدا باید دید تکنولوژی رقیب این محصول کجاست؟ چه حوزه‌هایی روی آن کار می‌کنند، رقبای ما چه کسانی هستند؟ چه تکنولوژی‌هایی در مسیر پشتوانه این تکنولوژی وارد بازار می‌شوند. اگر می‌خواهیم تکنولوژی‌ای ارائه بدهیم که 10 سال بنشینیم پایش و بخوریم، بایستی یک حرکت پویا در بدنه توسعه تکنولوژی فعال باشد و دنیا را باید مانیتور کنیم.

آقای دکتر، در خیلی مباحث صنعت و دانشگاه می‌گویند حلقه این دو بخش مهم در خارج از کشور بسته می‌شود، به هر حال مقالات ما آنجا استفاده می‌شود، حالا شما می‌فرمایید در نانو این گونه نیست؟

اگر یک شرکت تخصصی درست کنیم که 20 ـ 15 محصول را با یک برند در نمایشگاه‌ها شرکت دهد و در کشورهای مختلف بفروشد و شرکت خدمات پس از فروش بگذارد، هزینه‌ها سرشکن می‌شود، در ضمن بازاریابی جهانی یک کار تخصصی است و شرکتی که شکل گرفته لزوما تخصص بازاریابی جهانی ندارد، به همین دلیل ما یک شرکت تخصصی در این کریدور گذاشتیم که در بحث بازاریابی جهانی فعالیت می‌کند و از تولید تا عرضه محصولات به بازار را حمایت می‌کند. این در حالی است که اگر یک فناوری بخواهد در کریدورهای استاندارد بیفتد 6 ماه طول می‌‌کشد اما برای یک شرکت این کار یک ماهه به نتیجه می‌رسد. این یک نوع سرعت‌دهی رساندن محصول به بازار است.

پس شما با آن که ما در فاز اول هستیم و کشورهای دیگر در فاز سوم مخالفید، و به اعتقاد شما ما هم داریم خوب پیش می‌رویم.

ما در این بحث داریم خوب پیش می‌رویم، اما به آن بحث جداگانه می‌پردازم. در این مورد تعداد زیادی شرکت دارند تولید ثروت می‌کنند. در حوزه کشاورزی مثلا ما تعداد زیادی شرکت در بخش‌های مختلف داریم که واقعا خوب کار می‌کنند و تولید ثروت می‌کنند، اما چون در دنیا و در حوزه نانو آمار تولید ثروت مشخص نیست، ما هم نمی‌توانیم جایگاهمان را معلوم کنیم، وگرنه نانو در بازار است، زنده است و خیلی خوب دارد فعالیت می‌کند و بازار خوبی دارد. در بحث کریدور، یک پایگاهی است که به عنوان یک الگو در کشور جایگاه خودش را باز می‌کند و در سایر حوزه‌های فناوری ما نیاز به چنین زیرساخت‌های اساسی داریم.

پس لازمه رسیدن به اهداف سند چشم‌انداز این است که در همه حوزه‌ها این ساختارها را داشته باشیم؟

سند چشم‌انداز کشور می‌گوید که ایران بایستی دارای یک اقتصاد دانش‌بنیان باشد. این مهم قطعا با یک شعار محقق نمی‌شود. از امروز باید تغییر ساختارها، روش‌ها و راه‌حل‌ها شکل بگیرد، حوزه‌های مختلف ایجاد شود تا بتوانیم به آن اقتصاد دانش‌بنیان برسیم، از حالا باید معلوم کنیم هر فرد ماموریتش چیست. حالا برمی‌گردیم به سوالی که شما پرسیدید ما واقعا کجای ‌کاریم؟

فاز اول همان تولید مواد نانوست، فاز بعدی دستکاری این مواد است یعنی بتوانیم ساختارهای نانویی داشته باشیم و سپس از این ساختارها ماشین‌های نانویی بسازیم. این که ما در فاز یک هستیم و دنیا در فاز 3 (نانوربات‌ها)‌ درست نیست. در تمام مباحث مملکت باید خودمان را با بهترین‌ها مقایسه کنیم. این رمز موفقیت ماست و ما خوشحالیم که نانو در جایگاهی است که می‌توانیم خودمان را با بهترین‌ها مقایسه کنیم. شان کشور ما این است که خودمان را با بهترین‌ها در دنیا مقایسه کنیم. این خیلی ارزشمند است ولی گاهی اوقات مقایسه‌ها نباید به گونه‌ای ارائه شود که موجب یاس و ناامیدی شود. یعنی مقایسه‌هایی شود که واقعا عصاره واقعیت‌ در آن نباشد. کشورهای دیگر در حال طراحی ابزار جدیدی همچون نانوربات‌ها هستند. ‌در کشور ما هم آقای پروفسور رفیعی‌تبار و افراد دیگر روی این موضوع کار می‌کنند و در واقع دنیا هم در همین فاز است اما همان‌طور که خود آقای رفیعی‌تبار گفته بود ما سال 2050 شاهد نانوربات‌ها خواهیم بود، یعنی زمانی که چنین طرح هایی به بلوغ خودش برسد و من هم می‌گویم قطعا به آنجا خواهد رسید.

فعلا در فاز مطالعات اولیه است و کشورهای اروپایی و آمریکایی تا آنجایی که ما خبر داریم کارهای شبیه‌سازی آن را انجام می‌دهند و طبیعی است که با سرمایه‌گذاری‌ای که آنها می‌کنند در این بخش از ما جلوتر باشند.

پس نقطه ضعف نانوی کشور را در بودجه ناکافی می‌دانید؟

ببینید، بودجه‌ای که ما داریم بایستی در بخش‌های مختلف تقسیم شود. ما بایستی به ترویج و توسعه بها بدهیم، به منابع انسانی بها بدهیم، به تولید بها بدهیم، شرکت‌های دانش‌‌بنیان را حمایت کنیم، در بخش بازرگانی سرمایه‌گذاری کنیم، در بخش کریدور سرمایه‌گذاری کنیم و در بخش‌های زیرساخت‌های آزمایشگاهی و تجهیزات سرمایه‌گذاری کنیم.

درست است که چالش اصلی نانو بودجه است، اما در تمام سازمان‌ها و مراکز بودجه محدود است. اما می‌خواهم بگویم دیدگاه‌ها در کشور چقدر فاصله دارد. مثل این که در مملکت یک عده می‌گویند یعنی چه تولید علم؟ بی‌معنی است، و حتما باید به دنبال تولید محصول برویم. تا تولید علم اتفاق نیفتد که نمی‌توانیم تولید محصول کنیم. تولید فناوری اتفاق نمی‌افتد.

قسمت‌های دیگر چه کار می‌کنند. باید ساختارها اصلاح شود، باید ببینیم از متخصصان چه می‌خواهیم، فرض کنید در دانشگاه یکی از شاخص‌های مهم ارزیابی عملکرد اساتید شده چند تا مقاله منتشر کنند. خب، طبیعی است اساتید این کار را می‌کنند. اگر فردا بگویند ثبت نوآوری مانند ده‌ها مقاله ارزش دارد ببینید چقدر ثبت اختراع خواهیم داشت و اختراعاتمان رشد می‌کند. اگر از یک دانشگاه یک شرکت دانش‌بنیان زاییده شود ما بودجه دانشگاه را متناسب با عملکردش و متناسب با خروجی‌های کاربردی‌اش حمایت کنیم و بودجه را افزایش دهیم ببینید دانشگاه چگونه تغییر جهت می‌دهد.

بالاخره مدیریت بالا که نخ‌ها را تکان می‌دهد، آن پایین دارند حرکت می‌کنند. در نانو ما داریم یک حرکت متعالی می‌کنیم، تولید علم یک شاخص و هویت اصلی است، همان طور که تولید محصول است و ما نمی‌توانیم ترکیبی بی‌قواره بسازیم. محصول زمانی مطلوب است که تمام اجزایش از تناسب و ترکیب خوب و متناسب برخوردار باشد. این که ما فکر می‌کنیم اگر به بخش تولید علم نپردازیم و خودمان را به دنیا معرفی نکنیم خوب است، من می‌گویم این مطلوب نیست. الان تولید علم ایران رزومه ماست. گفتم در بقیه مقوله‌ها شاخص خاصی وجود ندارد. نمی‌گویند رنکینگ تولید محصولات کجاست. ما این شاخص‌ها را هنوز نداریم، ولی دنیا در تمام همایش‌های نانو، حتی مدیریتی نانو، یکی از شاخص‌های مهم تولید علم است که آنجا ایران دیده می‌شود و این یک مزیت ماست. وقتی به یک کشور می‌گوییم بیایید همکاری کنیم می‌گویند بیایید ببینیم تو چه کاره هستی و چقدر قابلیت داری؟ چقدر سهم در تولید علمی نانو داری؟ وقتی می‌بینند ما دارای این قابلیت هستیم ما را می‌بینند و ما را به رسمیت می‌شناسند.

خیلی از صاحب‌نظران عرصه علم معتقدند که خیلی وقت‌ها از این قابلیت ما یک جورهایی سوءاستفاده می‌شود و در واقع چون مقالاتی تولید می‌کنیم که هنوز قابلیت اجرایی کردن آنها را نداریم دیگران از تلاش‌هایمان منتفع می‌شوند.

من با این موضوع موافق نیستم. آیا ما به مقالات علمی‌ای که دنیا منتشر می‌کند دسترسی داریم؟ قطعا داریم،‌ ولی چطور ما می‌توانیم استفاده کنیم؟ دیگران را متهم نکنیم، این مشکل ماست. دیگران را متهم نکنیم که از علم ما سوءاستفاده می‌کنند. اگر ما نمی توانیم از آنها استفاده ‌کنیم بهتر است پتانسیل‌های آن را ایجاد کنیم.

من بحثم این است که فرافکنی نکنیم. بیاییم نقص خودمان را بپذیریم. شمای نوعی تا مشکل را نپذیرید در رفع آن کوشا نمی‌شوید. دنیا هم تولید علم می‌کند و ما استفاده می‌کنیم. به جرات بگویم بیش از آنچه که دنیا از علم ما استفاده کند، حداقل در توسعه دانش خودمان از علم دنیا استفاده می‌کنیم. نمی‌توانیم بگوییم از تولیدات علمی ما سوءاستفاده شده است. ما در حوزه نانو 3‌/‌2 درصد حوزه تولید علم دنیا را داریم. بقیه مال دنیاست. آیا ما به مقالات آنها رجوع نمی‌کنیم؟ آیا از داشته‌هایشان استفاده نمی‌‌کنیم؟ اگر محقق ما یک محصول را به بازار امروز عرضه می‌کند از A تا Z آن را خودش پیدا کرده و از علم دنیا استفاده نکرده است؟ بنابراین این نقیصه خودمان است که ساختارهایمان را درست نچیدیم. اگر یک کشاورز بذر می‌پاشد هدف چیست؟ به محصول برسد و گندم برداشت کند. اگرچه وقتی گندم برداشت می‌کند در میان محصول کاه هم وجود دارد اما آن هم ارزش خودش را دارد. ما در حوزه علمی اگر هدفمان تنها تولید مقاله باشد این عیب است. وقتی ما کار تحقیقاتی می‌کنیم که هدف این باشد که به یک کار تحقیقاتی صرف برسد. مثل کاشتن بذر گندم است. حالا این مقاله هم مثل همان کاه است. هیچ کشاورزی کاه خود را دور نمی‌ریزد، استفاده می‌کند و می‌فروشد. بنابراین مقاله محصول جانبی باید باشد نه هدف. مشکل اینجاست که در دانشگاه‌ها و پژوهشگاه‌های ما مقاله را خروجی کار تحقیقاتی می‌دانند. این که ما در دنیا مطابق توانمندی‌هایمان کار پژوهشی می‌کنیم عیب نیست. عیب جای دیگر است. بنابراین ما در بحث فاز اول و دوم و سوم هستیم. باید بگویم ما همگام با جهان پیش می‌رویم، متناسب با قابلیت‌های خودمان و پتانسیل خودمان و امکاناتمان. ما قابلیت، پتانسیل و جهش، ورای آن چیزی که در حال حاضر انجام می‌دهیم را داریم. اگر سرمایه‌گذاری بیشتر کنیم آن هم اتفاق می‌افتد. آمریکا بودجه امسالش یک میلیارد و 700 میلیون دلار است،‌ ما بودجه‌مان 17 میلیون دلار است، یعنی یک‌صدم. ما هدف گذاشتیم که ایران می‌خواهد 1 تا 2 درصد سهم بازار جهانی دنیا را داشته باشد. تا سال 2015 میلادی حداقل ما بایستی یک یا دو درصد تمام سرمایه‌گذاری کشورهای جهان در حوزه نانو را داشته باشیم.

تازه کشورهایی هستند که تمام زیرساخت‌هایشان مهیاست. اتوبان‌ها را کشیدند، ماشین‌ها آماده است و پول را فقط خرج بنزین می‌کنند. ما با این بودجه‌ای که داریم تازه باید جاده‌سازی و ماشین‌سازی و تهیه بنزین کنیم و راننده تعلیم بدهیم. ما یک جعبه جادویی نداریم که از این طرف هیچ چیزی ندهیم و از این طرف ثروت بیاید بیرون.

ما داریم تلاش خودمان را می‌کنیم. من محدودیت‌های کشور را درک می‌کنم و در عین حال با پتانسیل‌ها و قابلیت‌های موجود داریم توجه مسوولان را جلب می‌کنیم. واقعا اگر روی این پتانسیل‌ها و قابلیت‌ها و منابع انسانی که ما تربیت می‌کنیم سرمایه‌گذاری شود خروجی‌های خیلی بزرگ و شگفت‌آوری می‌توانیم داشته باشیم.

که همین‌ خروجی‌ها هم می‌توانند تولید ثروت کنند و به ما برای رسیدن به هدف نهایی کمک کنند.

بله، من گفتم چقدر در توسعه منابع انسانی موفق هستیم، طبیعی است اگر فکری برایشان نکنیم همه سرمایه‌های انسانی‌مان که اصلی‌ترین سرمایه‌های ما هستند به جایی می‌رود که شرایط رشد برایش فراهم است. مشکل ما این است؛ ما در این قسمت داریم سرمایه‌گذاری می‌کنیم یعنی بذر را کاشتیم، نهال سبز شده، تبدیل به درخت شده، حالا که می‌خواهد میوه بدهد ما امکان بهره‌برداری نداریم.

یعنی همان پدیده فرار مغزها؟

مثال قدیمی می‌گوید آب چاله را پیدا می‌کند. خوب بالاخره وقتی نیروی انسانی مطلوب را تربیت کنیم خب طبیعی است می‌رود جایی که رشد و ارتقا پیدا کند و این موضوع کاملا طبیعی است. اما مهاجرت دیگری در جامعه ما اتفاق می‌افتد که متاسفانه به آن توجه نمی‌شود و چیزی نیست جز مهاجرت تخصصی. به این معنا که شخصی در نانوتکنولوژی تخصص گرفته، خارج هم نرفته، در ایران مانده اما در زمینه دیگری مشغول به کار است. شخص فوق‌لیسانس الکترونیک است در حجره پدرش در بازار کار می‌کند. چون شغل مطلوب ندارد. این یک مهاجرتی است که در سکوت اتفاق می‌افتد. دانشگاه‌ها آمار بگیرند چند درصد از نیروهایی که تربیت کردند در حوزه تخصصی خودشان مشغول به کار هستند؟

من می‌گویم این نوع مهاجرت از آن نوع اول (مهاجرت به خارج)‌ بیشتر است و متاسفانه فاجعه پنهانی است که کسی به آن توجه ندارد. همه دانشگاه‌ها فقط وظیفه تربیت نیروی انسانی دارند، حالا بعد از فارغ‌التحصیلی برای این افراد چه اتفاقی می‌افتد به آنها مربوط نمی‌شود. مثل کشاورزی که می‌گوید من میوه تولید می‌کنم، می‌گذارم جلوی باغم، حالا این میوه بگندد، به بازار برسد یا... به من ربطی ندارد.

که البته این موضوع هم به شکاف میان دانشگاه و صنعت برمی‌گردد.

بله، این شکاف وجود دارد. من نمی‌دانم، ادعا و آماری هم ندارم. فقط می‌گویم وجود دارد و معضل است. اما حداقل بدانیم چه اتفاقی دارد می‌افتد، بلکه فکری برای آن بکنیم. می‌خواهم بگویم این درد در سکوت کامل اتفاق می‌افتد اما هنوز جیغ کسی در مملکت در نیامده است.

بهاره صفوی 
گروه دانش

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها