سیلوستر در دهه 60 وارد دانشگاه میامی شد و 3?سال در آنجا درس خواند، ولی پس از آن تحصیل را رها کرد و به بازیگری روی آورد. اولین کار سینمایی او بازی در فیلم «مهمانی در خانه کیتی و استاد» بود که در آن هم صحنههای اکشنی به چشم میخورد. لبخند استهزاءآمیز، چشمان تنبل و گویش خاص او که برخی حروف را ادا نمیکند، از جمله شاخصههای بازیگری این هنرپیشه است که البته تا حد زیادی ناشی از فلج شدن سمت چپ صورتش هنگام تولد است.
اما این که چطور او وارد پروژه راکی شد، میگویند یک شب در اواسط دهه 1970 برای دیدن مسابقه بوکسور معروف آن زمان علی چاک ونپر رفته بود. همان شب به محض رسیدن به خانه قلم و کاغذ برداشت و نوشتن فیلمنامه راکی را شروع کرد و آن را 3 روزه به پایان رساند. سپس او که تا به حال در نقشهایی کوچک در چند فیلم از جمله «موزها» به کارگردانی وودی آلن، وداع و عشق من، ظاهر شده بود با شجاعت به دفتر تهیهکنندگان رابرت چارتوف و ایروین وینکلر رفت و فیلمنامه خودش را به آنها داد. استالونه از آنها خواست روی فیلمنامه او سرمایهگذاری کنند، داستان فیلمنامه او درباره بوکسور بیکاره و ولگردی بود که در خیابانهای فیلادلفیا به زندگی میپرداخت. سیلوستر سعی کرد فیلمنامه خود را بفروشد و تصمیم داشت خودش نقش اول را بازی کند، ولی کارگردان و تهیهکننده مایل بودند برت رینولد یا جیمزکان آن نقش را ایفا کنند. اما استالونه سرانجام موفق شد آنها را متقاعد کند و نتیجه این شد که راکی برنده 10 جایزه آکادمی فیلم شد که دو تا از این جوایز به خود او تعلق گرفت؛ یکی به عنوان بهترین هنرپیشه و دیگری بهترین فیلمنامه.
در میان بهترین قهرمانان فیلمهای هالیوود نام استالونه در نقش راکی بالبوآ پس از گریگوری پک (آتیسوس فینچ)، هریسون فورد (ایندیانا جونز)، شون کانری (جیمزباند)، هامفری بوگارت (ریک بلین)، گری کوپر (ویل کین) و جودی فاستر (کلاریس استارلینگ)، در مقام هفتم قرار دارد. بعد از اینکه با اکران فیلم راکی، محبوبیت استالونه جهانی شد، راجر ابرت منتقد مشهور سینمایی اظهار کرد که او میتواند مارلون براندوی دوم باشد، زیرا هنرپیشهای جدی است. هر چند استالونه دیگر چنین لقبهایی به دست نیاورد ولی همیشه محبوب دوستداران فیلمهای اکشن بود. بجز راکی و 3 فیلم رمبو، استالونه در فیلم «سرزمین پلیس» که در آن با رابرت دنیرو و ری لیوتا همبازی بود، مورد توجه قرار گرفت، اما این فیلم فروش بالایی نداشت. او کارگردانی را با فیلم «کوچه بهشت» در سال 1978 آغاز کرد و فیلمنامهنویس و بازیگر آن نیز بود. پس از آن فیلمهای تب شنبه شب، زنده ماندن و راکی 2، 3 و4 و راکی بالبوآ را کارگردانی کرد.
داستان فیلم راکی درباره مردی به نام راکی است که علاقه به ورزش بوکس دارد. او شبها در کشتارگاه با لاشههای گوسفند تمرین بوکس میکند و موفق میشود به یک باشگاه بوکس در محله خود برود و زیر نظر یک مربی سالخورده به صورت حرفهای به تمرین بپردازد و با چند مسابقه محلی پولی تهیه کند و سر و سامانی به زندگیاش بدهد. پیشنهاد مبارزه با آپولو، قهرمان سنگین وزن بوکس موقعیت خوبی برای راکی است که خود را ثابت کند. راکی در مبارزهای نفسگیر موفق میشود آپولو را شکست دهد. فیلم راکی سال 1976 به تهیهکنندگی رابرت چارتوف و ایروین وینکلر ساخته شد، فیلمنامه فیلم را سیلوستر استالونه نوشت و جان جی آویادسن آن را کارگردانی کرد. فیلم با بودجهای بسیار کم ساخته شد اما توانست با فروش خوب خود همه را غافلگیر کند. شاید دلیل محبوبیت فیلم راکی و به تبع آن استالونه، داستان ساده فیلم بود و در زمانی روی پرده رفت که تمام بازیگران مطرح آن زمان تلاش داشتند چهره واقعی خود را ترسیم کنند، اما داستان سیندرلامانند راکی توانست به موفقیت دست یابد.
موفقیت فیلم راکی نقطه عزیمتی بود تا دنبالههای دیگری روی آن ساخته شود. راکی 2 سال 1979 به کارگردانی خود سیلوستر استالونه ساخته شد. استالونه که با موفقیت راکی به یک ستاره بدل گشته بود با نوشتن فیلمنامه و کارگردانی راکی 2 در صدد موفقیت دوباره بود اما این بار در این کار موفقیتی نداشت. داستان این دومی، راکی را در موقعیت شهرت و ثروت نشان میدهد که زندگی بهتری برای خود و همسرش فراهم کرده است، اما دوباره با تمرین خود را برای مبارزه دیگری با آپولو آماده میکند و این بار هم آپولو را شکست میدهد و عنوان قهرمانی را کسب میکند.
فیلم راکی 3 سال 1982 به کارگردانی سیلوستر استالونه ساخته شد. حالا دیگر استالونه دیگر آن هنرپیشه گمنام نبود، او بدل به یک فوق ستاره شده بود و یکی از هنرپیشگان پولساز هالیوود. فیلمنامه فیلم نوشته استالونه بود و همان هنرپیشگان قسمتهای پیشین در این فیلم هم به ایفای نقش میپرداختند. در داستان این فیلم راکی در مراسمی که برای تجلیلش تدارک دیده شده است با یک مشت زن خشن روبهرو میشود که او را به مبارزه دعوت میکند. راکی با آسان پنداشتن حریف به خوشگذرانی روی میآورد و در روز مسابقه از حریف شکست سختی میخورد. راکی به حریف قدیمی خود آپولو که حالا با هم دوست شدهاند، پناه میبرد و او شروع به آماده کردن راکی برای مسابقه میکند. راکی موفق میشود در مسابقه نهایی حریف خشن خود را شکست دهد و دوباره اعتبار خود را پس بگیرد.
راکی 4 سال 1985 ساخته شد، این بار هم استالونه فیلمنامه فیلم را نوشت و کارگردانی کرد. فیلم راکی 4 در اوج جنگ سرد بین دو بلوک شرق و غرب ساخته شده، عنوانبندی اول فیلم بخوبی نشان میداد که فیلم کاملا یک فیلم تاثیر گرفته از روابط آمریکا و شوروی است. در این فیلم استالونه سعی کرد نشان دهد که آمریکا قدرت برتر است و هر چقدر شوروی دست به کارهای ناجوانمردانه بزند، این ورزشکار آمریکایی است که بدون تقلب پیروز میشود. راکی 4 یکی از سستترین و احمقانهترین حلقههای این زنجیره است که سیاسی بودن آن بزرگترین عامل نقص فیلم در این زمینه محسوب میشود.
سال 1990 راکی 5 ساخته شد اما این بار استالونه آن را کارگردانی نمیکرد بلکه کارگردانی آن به عهده جان جی. آویادسن گذاشته شد. بسیاری معتقدند راکی 5 بعد از راکی یک بهترین قسمت از مجموعههای راکی بود که تا آن زمان ساخته شده بود. این بار هم بازیگرانی مانند سیلوستر استالونه، تالیا شایر، برت یانگ، سیج استالون و ریچارد گراند به ایفای نقش میپرداختند.
داستان راکی 5 برخلاف راکیهای گذشته این بار براساس مبارزه نبود. راکی که به علت ضربه سنگینی که از حریف روسی خود خورده است، دچار صدمه مغزی شده و دیگر قادر به انجام مسابقه نیست و تمام ثروتش را از دست داده، پس مجبور میشود به خانه قدیمی خود برود. راکی در زندگی هم دچار مشکل شده است و با پسر نوجوان خود مشکل دارد. راکی بعد از اصرار زیاد یک بوکسور جوان قبول میکند که به او تعلیم بدهد و جوان خیلی زود موفق میشود حریفان را شکست دهد اما دچار غرور میشود و راکی را فراموش میکند. راکی هم در خیابان محله خود با بوکسور جوان درگیر میشود و بدون دستکش موفق میشود بوکسور جوان و مغرور را شکست دهد.
استالونه چند سال پیش در 60 سالگی آخرین حلقه این زنجیره را با نام راکی بالبوآ ساخت که به اعتقاد اغلب منتقدها، برخلاف نمونههای اکشن قبلی این پروژه اثری بسیار انسانی و فارغ از جلوههای بازاری بود و عملا بهترین قسمت از این ششگانه به حساب میآمد. استالونه درباره پروژه راکیاش در مصاحبهای گفته بود: «اولین راکی را به کسی نفروختم، به این دلیل که ترسیده بودم. اگر آن را میفروختم و برای کس دیگری موفقیت میبود احتمالا تا آخر عمر از خودم بدم میآمد. همین اتفاق برای این یکی هم افتاد. از کار نکردن آن میترسیدم. همسرم از کار کردن روی این فیلم مرا میترساند. او گریه میکرد و میگفت این کارو نکن. توی قرض و قوله میافتی. من هم گفتم میدونم. میدونم. ولی میخوام تلاشم رو بکنم.» دیکستون، مربی در فیلم میگوید: «تا وقتی که یک مرد درست و حسابی توی دردسر نیفتاده باشد، وقتی از این میترسی که کله پا بشی، یه نفر آزارت میده... اونوقته که میتونی بفهمی از چی ساخته شدی. اونوقته که میتونی تنها مسوولیتی که توی دنیا ارزشش رو داره به دست بیاری، مسوولیت در برابر خودت.» این دقیقا همان راهی است که من طی کردم.»
همانطور که گفتیم پروژه چند قسمتی رمبو هم از دیگر کارهای اکشنی است که استالونه را بالا برد، اما این فیلم نیز دارای کارکردهایی سیاسی بود و بعد از شکست مفتضحانه آمریکا در ماجرای ویتنام، این نوع فیلمها قرار بود با ارائه یک تصویر پوشالی از قهرمانی عضلانی که تمام دشمنان آمریکا را یک به یک از بین میبرد به نوعی به غرور جریحه دار شده آمریکاییها التیام بخشد.
از دیگر کارهای معروف این بازیگر میتوان به موارد زیر نیز اشاره کرد: آدمکشها، استخدام، انتقام آنجلو، صخره نورد، متخصص، فرار به سوی پیروزی، قاضی درد، تانگو وکش، روشنایی روز، کاپلند و...
مهرزاد دانش
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
حجتالاسلام سعید داوودی میگوید عفاف بدون حجاب ناقص است و حجاب بدون رعایت عفاف، بیمعنا
«جامجم» در گفتوگو با رئیس مرکز مطالعات منطقهای پاسداری از میراث فرهنگی ناملموس آسیای غربی و مرکزی یونسکو بررسی کرد