
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
بسیاری همچون جیان آلبرتو بندازی نویسنده کتاب «یکصد سال سینمای انیمیشن» معتقدند که «سینمای انیمیشن الزاما برای کودکان نیست و تنها ارتباطی ضعیف با کمدی مصور دارد ولی از آنجا که اگر قرار باشد کودکان، سینمایی مخصوص به خود داشته باشند آن سینما لاجرم سینمای انیمیشن خواهد بود، نمیتوان ارتباط تنگاتنگ این نوع سینما را با مخاطب کودک نادیده گرفت.»
مهمترین وجه تمایز انیمیشن از فیلم واقعی اصل انتزاع و فراواقعی بودن انیمیشن است. سینمای زنده یا واقعی چنانکه از نامش پیداست به دنبال بازنمایی عینی واقعیت است یا اگر هم چنین قصدی نداشته باشد دست کم عناصر تصویریاش لاجرم مابه ازای خارجی دارند و منطبق با واقعیت بیرونی هستند. به عبارت دیگر در سینمای زنده، تخیل درباره واقعیت و به دنبالش انتزاع محدود است به موقعیت داستانی، شکل روایت، نوع تکلم یا حداکثر تغییراتی که با گریم یا افزودن عناصری به موجودات واقعی برای تخیلی جلوه دادن آنها انجام میگیرد. در این میان اما امکان ایجاد تغییر بنیادین در هیات ظاهری عناصر تصویری بخصوص موجودات زنده وجود ندارد. همین نقص و محدودیت بزرگ است که موجب شده فیلمسازی همچون جیمز کامرون در آخرین ساخته خود «آواتار» برای به تصویر کشیدن دنیای خیالی مورد نظرش این همه به انیمیشن وابسته باشد، حال آنکه او اساساً کارگردان فیلم زنده و واقعی است نه انیمیشن. پویانمایی این امکان مهم را در اختیار فیلمساز قرار میدهد که بتواند هر آنچه را که به خیالش میآید به تصویر بکشد و در این راه هیچ محدودیتی پیشرو نداشته باشد مگر محدودیت تکنیک و نقص پیشرفتهای تکنولوژیک.
یکی از زیرمجموعههای تفاوت اصلی انیمیشن با نوع دیگر فیلمسازی جان بخشیدن به اشیاء است، اصولا واژه انیمیشن یا معادل فارسی آن پویانمایی در لغت به معنای زندهسازی و جان بخشیدن است.
سعید توکلیان مترجم کتاب یکصد سال سینمای انیمیشن، در مقدمه خود بر این کتاب، ویژگی جانبخشی را نتیجه مستقیم قدرت تصویر نمودن تخیلات توسط انیمیشن برشمرده و مینویسد: «تکنیکهای بیشمار انیمیشن نشان از قدرت سینمای تکفریم دارد. در زمان نمایش تکفریمهاست که فیلمساز روح تصمیمگیری و تخیل خود را در یک نمایش دراماتیک به تصویر میکشد و این تصمیمگیری، همه هنر ـ صنعت سینمای انیمیشن است. اجرای همین روش است که به اجسام بیجان، روح میبخشد و آنچنان مفهومی را میآفریند که اگرچه همه میدانند که این، تنها اجسام بیجانند که به حرکت درآمدهاند اما واقعیت داستان حتی احساسات و مفاهیم آن را باور میکنند.
ویژگی جانبخشی به اشیاء اگرچه وجه مشترک همه انواع پویانمایی است، اما شاید بیش از همه در انیمیشنهای عروسکی نمود و بروز عینی داشته باشد که آن هم ارتباط مستقیم با هنر مجسمهسازی دارد چنانکه باز به گفته توکلیان در همان مأخذ مذکور «بدون هنر طراحی، مجسمهسازی و توان برنامهنویسی کامپیوتر، فیلم انیمیشن وجود نخواهد داشت.»
زیرمجموعه دیگر که بیش از هرچیز مربوط به مخاطب کودک است، مساله نقاشی در فیلم انیمیشن است. دنیای کودکان دنیایی فانتزی است و بیش از هرچیز تصویر نقاشی گونه، آن هم نقاشی دوبعدی است که با ذهنیت کودکانه همخوانی دارد. آن بخش از سینمای انیمیشن که به پویانمایی تصاویر نقاشی اختصاص دارد و ما در عرف خودمان اصطلاحاً به آن «کارتون» میگوییم بهترین گونه فیلمسازی برای جذب مخاطب کودک و نیز اثرگذاری عمیق در اوست. درست است که امروزه انیمیشن سهبعدی چنان شیوع و گستردگی یافته که جا را برای انیمیشن دوبعدی تنگ نموده اما این امر بیشتر ریشه در علاقه کمپانیهای انیمیشنسازی برای جذب توأمان مخاطب کودک و بزرگسال است نه اینکه خاستگاه آن تغییر ذائقه مخاطب کودک باشد و علاقه بیشتر او به انیمیشن سهبعدی. جنس نقاشیهای کودکان هنوز که هنوز است دوبعدی است و بالطبع تصویری که دوبعدی باشد همخوانی بیشتری با دنیای ذهنی کودکان دارد. رنگهای خالص بدون تنالیته خاکستری هم که فقط در نمونههای دوبعدی قابل مشاهده هستند دقیقا از جنس همان رنگهاییاند که کودک برای رنگآمیزی نقاشیهای خود استفاده میکند. سوق دادن مخاطب کودک به دوست داشتن فیلم سهبعدی از این نظر درست مثل سوق دادن او به رنگآمیزی با رنگهای رئال میماند و این هر دو جدا کردن کودک از دنیای انتزاعی و فراواقعی کودکی هستند و فراخواندن نادرست او به دنیای عینی و واقعی بزرگسالی. حقیقت آن است که انیمیشن دوبعدی نه تنها هنوز نمرده و به فراموشی سپرده نشده بلکه همچنان زنده و پابرجاست تا وقتی که دنیای کودکی و نقاشیهای دوبعدی کودکانه زنده و پابرجا هستند. جایگاه نقاشی، آن هم نقاشی کودکانه، در انیمیشن یکی از مهمترین وجوه تمایز فیلم پویانمایی از فیلم زنده و واقعی است که به موجب آن سینمای کودک پیوندی جداناشدنی از سینمای انیمیشن یافته است.
در نمونههای پویانمایی کودک یا همان نمونههای کارتونی، طنز و کمدی نقش بسزایی دارد که نباید از آن غفلت نمود. شایان ذکر است که این مایه طنز تنها به خاطر نیاز کودک به شادی و نشاط نیست بلکه از آنجا که اساسا شخصیتهای کارتونی ریشه در هنر کاریکاتور دارند و کاریکاتور هم با اغراق سر و کار دارد، طنز مورد اشاره، از ویژگیهای ذاتی و ماهوی انیمیشن کارتونی است.
زیرمجموعه سومی که میتوان مورد اشاره قرار داد، جلوههای ویژه کامپیوتری است که البته بیشتر یاریرسان به فیلم زنده است تا اینکه خود به عنوان رشتهای مستقل از سینمای انیمیشن مطرح باشد.
این نوع پویانمایی برخلاف پویانمایی کارتونی، اختصاص به مخاطب بزرگسال دارد. به عبارت دیگر جلوههای ویژه کامپیوتری، آن بخش مهم از هنر انیمیشن را تشکیل میدهند که نه اختصاص به کودکان دارد و نه لزوماً با طنز و خنده در ارتباط است. جلوههای ویژه کامپیوتری بیش از هرچیز فراهمکننده امکانات بیانی سینما برای به تصویر درآوردن ایدههای ذهنی فیلمسازانی است که بسیار خیالپرداز هستند.
آزاد جعفری
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
«جامجم» در گفتوگو با عضو هیات علمی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی به بررسی اثرات منفی حفر چاههای عمیق میپردازد
سخنگوی صنعت آب در گفتوگو با جامجم: