در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
اما اینجا بیاغراق، پایتخت است؛ خیابان جشنواره، باغ سبز و درندشت فرهنگسرای اشراق؛ جایی که تهرانیها میخواهند خاطره گلابگیری کاشان را در اردیبهشت و خرداد با دو تا دیگ مسی دود زده وسط باغ قاجاری 120 هزار متری در پایتخت زنده کنند و نگذارند بیپولی و بیوقتیشان برای سفر به کاشان، دلیلی شود برای دل کندن از لطافت محمدیها و تماشا نکردن مراسم چندهزار ساله گلابگیری.
یک تکه کاشان در پایتخت
نمایش گلابگیری کاشان، رسم 8 ساله اهالی فرهنگسرای اشراق شده است. 8 سال است که هر بهار همزمان با آغاز فصل گلابگیری کاشان، محسن رحمانی مراسم را بی کم و کاست به تهرانیها نشان میدهد تا پیر و جوان و بزرگ و کوچک بفهمند چطور کاشیها با دستهایی زخمی از خار گل و پیرهنهای چاک، چاک گلهای محمدی را با آب توی دیگهای مسی میجوشانند تا بخار گلاب از میلههای نازک فلزی که نیچه میگویندشان، به پارچهای فلزی داخل حوضچهای سرد برسد و آنجا مایع شود.
باغ بیش از 200 سال قدمت دارد اما عمر عمارت فرهنگسرا که حالا بازسازی شده حدود 100 سال میشود و بعضیها میگویند یکی از دامادهای ناصرالدینشاه آن را بنا کرده است. باغ را پیشتر هفتحوض هم میگفتهاند چه، هفتحوض بزرگ مزین به فواره دارد. حوضها با پلههایی به هم وصل میشوند و وقتی فوارههایشان رقصان میشوند، هوای باغ را مرطوب و خنک میکنند.
ظهرها کسی دور و بر دیگهای جوشان نیست اما هوا که خنک میشود، رفته رفته مردم زیر آلاچیقهای گوشه باغ جمع میشوند و معمولا همان وقت است که بتول جعفری و شوهرش با کیسههای پر شده از گلهای محمدی از راه میرسند.رحمانی گلهای محمدی تازه را در چادر شبهای بزرگ میپیچد تا گرمی خورشید عطر محمدیها را نگیرد.
بتول و شوهرش چای نخورده و ننشسته، قصد برگشتن به کاشان میکنند. کارشان هر بهار همین شده است؛ هر صبح بعد از نماز، گلهای محمدی را از باغشان در کاشان میچینند و راهی تهران میشوند، حوالی ظهر معمولا میرسند گلها را به رحمانی تحویل میدهند و زود برمیگردند. دستهای بتول پر از خراش است. میخندد: «جای خارهای گلهای محمدیست. گلها را نمیشود با قیچی چید باید با انگشت هات بچینیشون. اون وقت گاهی دست آدم زخمی میشود.»
رحمانی تفالههای کهنه گلهای جوشیده شده را از دیگ بیرون میآورد، جای آنها گلهای تازه میریزد و در دیگها را محکم میبندد. «40 سال است گلاب و عرقیات گیاهی میگیرم. میدانی شغلمان چقدر قدیمی است ؟ گلابگیری از زمان هخامنشیها وجود داشته است!»
آنجا غروب دلگیر نیست
جشنواره گل و گلاب در اواخر خرداد جمع میشود، اما دیگها سر جای خودشان میمانند و همچنان قل میزنند. رحمانی میگوید: «دیگها تا پایان سال میمانند و ما انواع دیگر عرقیات گیاهی را تهیه میکنیم.» هوا که خنکتر میشود، ظهر که میگذرد، زهر آفتاب که گرفته میشود، آلاچیق کوچک رحمانی جای سوزن انداختن ندارد. مردم هر روز میآیند و عرقیات گیاهی میخرند، یکی آویشن میخواهد برای ضدعفونی کردن دستگاه تنفسی، آن دیگری پی اسطوخودوس میگردد برای بریدن تب و نیرو بخشی، یکی برگ چنار میگیرد برای درمان لاغری و امراض عصبی، دیگری نعناع میخرد برای درمان دل پیچه و...
رحمانی با همسرش تلفنی حرف میزند و بعد دو سه شیشه از عرقیات گیاهی را برای او در فرهنگسرای قیطریه میفرستد که مثل خودش آنجا مشغول نمایش گلابگیری است. میخندد که: «من و همسرم همکاریم. دوای بیشتر دردها را درعرق گیاهی میتوانی پیدا کنی. آدمهای مثل ما مریض نمیشوند.»
غروب که میآید، عصاره گلپورههای ضد سرفه، کاسنیهای ضد کلسترول، گل گاو زبانهای نشاطآور، شویدهای ضد دیابت، نسترنهای مقوی برای قلب و هزار و یک نوع عرق گیاهی دیگر توی شیشههای شفاف روی پیشخوان مقابل مشتریها چیده میشوند و مردم هی دردهایشان را میگویند تا رحمانی میان شیشهها پی درمانشان بگردد. اما بهانه آنها که میآیند و به رحمانی سر میزنند همیشه درد نیست؛ مشتریها گاهی پی برگهای گل محمدی میگردند برای مربای گل قند یا شربت میخرند برای ظهرهای کشدار تابستان آتشینی که در راه است به این خیال که وقتی آفتاب زمین و زمان را ذوب میکند و آنها خسته از روزی داغ که جسمشان را نیمپز کرده و سوی چشمهایشان را گرفته، به خانه میرسند یکی دو جرعه شربت بهارنارنج یا سکنجبین یا بید مشک نوش کنند تا آن عطر خوش و طعم شیرین آغشته به خنکی دلچسب، گرما را از یادشان ببرد و عطششان را فرو بنشاند.
شما هم دلتان هوای پرسه زدن دور و بر چادرشبهای انباشته از گلهای محمدی کرده است؟ هوس شربت خنک بهار نارنج و عطر گلاب دو آتشه کرده اید؟ فرصت ندارید تا کاشان بروید؟ جیبتان برای سفر به اندازه کافی پر نیست؟ چرا به باغ هفتحوض و فرهنگسرای اشراق سر نمیزنید؟ به خیالتان راه دور است؟ پس احتمالا نمیدانید ایستگاه اشراق مترو افتتاح شده است و شما را تا کنار باغ میرساند. حالا میآیید؟ منتظرتان باشیم؟
چند نکته درباره گلاب که احتمالا نمیدانید
ـ گلاب را باید دور از نور مستقیم خورشید و در حرارت کم نگهداری کنید.
ـ زلالی و شفافیت دو نشانه یک گلاب مرغوب است.
ـ بوی گلاب اصل، با گذشت زمان بیشتر میشود.
ـ گلاب خاصیت آرامبخشی دارد و علاوه بر این برای پاک کردن آرایش و طراوت بخشی به پوست هم بسیار مفید است.
برای این که گلاب سنتی را از غیرسنتی تشخیص دهید یک آزمایش ساده وجود دارد: اگر در گلاب سنتی را برای مدتی طولانی باز بگذارید همچنان بوی خود را نگه میدارد، اما گلاب صنعتی در این شرایط پس از 24 ساعت بوی خود را به مقدار زیادی از دست میدهد.
مریم یوشیزاده / گروه جامعه
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد