در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
بهتر نبود به جای آزمون و خطا برای احیای ببر مازندران، فقط با دو قلاده ببر سیبری که واقعا خیلی خوشبینانه است که بخواهیم قبول کنیم فقط دو قلاده میتواند یک جمعیت پویا را برای ما تشکیل دهد، سعی میکردیم با غنیتر کردن مناطق زیست گور و همچنین کار بیشتر روی مرکز تکثیر گور که بعد از 12 سال هنوز نتوانسته کمکی به جمعیت رو به فنای گور بکند، حداقل به گونهای که هنوز شانس نجات را دارد کمکی بکنیم؟
آزادسازی ببرها اگر سریع صورت نگیرد، به سرعت ببرها شانس تطابق با محیط را از دست خواهند داد. آیا فکری برای تقابل مردم محلی و گربهسان بزرگ جثهای مانند ببر در میانکاله شده است؟ در صورت حمله ببر به دام محلی که به وفور در میانکاله حضور دارد چه اتفاقی خواهد افتاد؟ مردم محلی چگونه با این قضیه کنار میآیند؟ اگر قرار بود ببرها را در پارک ارم نگهداری کنیم، نه محیط طبیعی میتوانستیم به راحتی و بدون تبادل با دو پلنگ، دو ببر سیبری از باغ وحشهای دنیا بخریم!
به هر حال به نظرم این اقدامی است که الان انجام شده و گرچه کارهای به مراتب مهمتری از آن هم در محیطزیست کشور موجود بود، اما اگر سریعا میان کاله با فنسکشی یا هر اقدام دیگری برای زیست ببر آماده نشود، امکان بازگشت به طبیعت این ببرها هر روز کمتر میشود.
صحبتهای فراوانی در مورد اختلافات احتمالی ببر مازندران و ببر سیبری شده است، اما باید قبول کرد با انقراض ببر مازندران نزدیکترین گزینه برای احیای ببر مازندران همین ببر سیبری است. راستش اگر شرایط حیات وحش ایران کمی روبهراه تر بود به نظرم انتقال ببر سیبری کار درستی بود. میان کاله هم منطقهای است که امکان رهاسازی ببر در آن میتواند ایجاد شود. نه اینکه ما یکهو تصمیم بگیریم بزرگترین گربهسان دنیا را در میان جامعه محلی، رهاسازی کنیم! و آنهم دو قلاده. حتی اگر ببر ماده را هم باردار (به گفته دستاندرکاران) در نظر بگیریم، باز هم فقر ژنتیکی خیلی زیاد است و ما مسلما نیاز به ببرهای بیشتری داریم. میانکاله منطقهای است که معارضاتاش با مردم محلی قابل رفع است و پتانسیل زیست ببر در آن میتوانست به مرور آماده شود، که به هر حال الان کمی دیر است، چون ما دو ببر داریم که باید سریعا رهاسازی شوند.
یک نکته را نباید از یاد ببریم، ببر سیبری گونهای به شدت در خطر انقراض است و وضعیت بحرانی در تمام زیستگاههایش دارد. ما باید در مقابل دو قلاده از یکی در خطرترین گربهسانان که تحویل گرفتهایم، حتی در مقابل جامعه جهانی مسوول باشیم و از آنها حفاظت کنیم. آزادسازی باید سریعا انجام گیرد تا استرس کمتری خصوصا به ببر باردار وارد شود. الان فرصت این نیست که کسی را متهم کنیم، گرچه باید از اشتباهات مشابه (با بررسی همین تبادلگونه) جلوگیری شود و تصمیمگیریهای مشابه با دقت بیشتری لحاظ شوند. الان وقت این است که ما برای دو قلاده از ارزشمندترین گونههای در خطر جهان سریعا راه چارهای پیدا کنیم.
اگر بخواهیم کمی منصفانه به قضیه نگاه کنیم، کمی انتقادات به نظرم زیاد از حد است. چند تا مساله اگر از قبل آماده میشد، مثل حل مشکل وجود دام در میانکاله و تعارضش با مردم محلی و آمادهسازی و فنسکشی شاید کمی از حجم انتقادات کاسته میشد، اما مساله این است که این انتقال، دو طرف دارد و تا وقتی طرف روسی ابراز تمایل نکرده بود طرف ایرانی هم نمیتوانست اقدامی بکند، اما این مساله تکثیر فقط با دو قلاده به نظرم یک مقداری قضیه را پیچیده میکند، چون به مشکل برخواهیم خورد.
امیدوارم آینده روشنی در انتظار این ببرها و میانکاله باشد. امیدوارم بتوان جایی به غیر از میانکاله هم پیدا کرد، گرچه واقعا جایی به نظرم نمیرسد که جنگلهای پست و تالاب مناسب برای رهاسازی ببر داشته باشد. در آینده امیدوارم گونههای در معرض خطر فعلی کشور، که زیستگاهشان هنوز تخریب نشده را دریابیم و دنبال گونههایی که زیستگاهشان نابود شده با دقت بسیار بیشتری برویم، امیدوارم ماحصل ماجرا نابودی دو قلاده ببر سیبری نباشد. میخواهم امیدوار باشم ولی راستش با فقط دو قلاده ببر و یک زیستگاه نابود شده...
وبلاگ پلنگ زخمی
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
برای بررسی کتاب «خلبان صدیق» با محمد قبادی (نویسنده) و خلبان قادری (راوی) همکلام شدیم