
فلسفه تاسیس شرکت ساماندهی و وصول مطالبات معوق بانکها چه بود؟
فلسفه تاسیس از عنوان شرکت مشخص است. پایه، زمینه و بستر کار از اول نه فقط برای بحث تسهیلات بانکی، بلکه برای خیلی از چیزها مناسب نبوده است. وظیفه اصلی بانک این است که سپردههای مردم را بگیرد و به افرادی بدهد که تشخیص میدهد تولیدکننده، سرمایهگذار و تاجر واقعی هستند.
بانک چقدر میتواند کار تخصصی کند؟ چقدر میتواند افراد را بشناسد؟ اطلاعات کسانی که بانک میآیند لینک نیست. گاهی ممکن است بهترین مشتری ما در این بانک، بدترین مشتری در بانک دیگر باشد. اینها را کسی نمیداند. شما نمیدانید یک فرد چند جا حساب دارد و در هر بانک دارای چه عقبهای است، چه مدت در زمینه تولیدی کار کرده، چقدر سابقه و تجربه دارد و نیروها و همکارانش چه کسانی هستند؟
وقتی با 35 هزار تومان میتوانید یک شرکت را به ثبت برسانید توقع دارید چه اتفاقاتی بیفتد. همین اتفاقات میافتد. هرکسی میکوشد به کانالها و منفذهایی که امکان دارد، نفوذ کند. بنابر این کسی روی ساختههای اصلی فکر نمیکند.دیگر کسی از وزارت صنایع نمیپرسد آیا فکر کردهای در ایران چقدر آدم داریم، چقدر فرش ماشینی نیاز داریم، مزدوجین چند نفرند، چقدر فرش لازم داریم.
ماهیت کار شما در اینجا حقوقی است، قضایی است، اقتصادی است، چیست؟
ماهیت اصلی کار حقوقی است. کار ما مثل یک وکیل است؛ ولی از دید خودمان وکیلی هستیم که شناخته شدهایم. در هر کاری که به وکیل نیاز داشته باشید به طور طبیعی میپرسید و جستجو میکنید تا بهترین و امینترین فرد به شما معرفی شود که ساخت و پاخت نکند، اهل تعامل با طرف مقابل نباشد، مسامحهکاری نکند و پایش نلغزد. این شرکت از نظر ماهیت کار نقش یک وکیل را دارد. در عین حال چون شرکت دولتی است و سهامداران اصلیاش بانکهای دولتی هستند، تمام سهام این شرکت متعلق به بانکهاست.
قبلا از آقای بهمنی پرسیدم آیا آن شرکتها و بازوهایی که بیرون از ساختار نظام بانکی میخواهند این مطالبات معوقه را وصول کنند، بازوهای اجرایی و ضمانتهای اجرایی وسیعتر و بیشتر از دایره وصول مطالبات معوق خود بانکها دارند؟
اکنون بانکها در عمل پرونده زیادی نزد ما ندارند جز بانک کشاورزی که خیلی خوب شروع کرد و تنها پروندههای کلانی که داریم مال بانک کشاورزی است.
بعد از این بانک، بانک رفاه همکاریهایی میکند که دیروز هم ما با اعضای هیاتمدیرهشان جلسه داشتیم.
آنها 10 تا پرونده عمده دارند که چندتایش مال مفاسد اقتصادی و افراد بزرگ است. بعد از این هم بانک توسعه صادرات، آقای دکتر پرویزیان محبت کردند و تماس گرفتند، خودشان در جلسه شرکت کردند و تمایل نشان دادند چند تا از پروندههای کلان را بدهند و آقای مهندس پیشرو، مدیرعامل بانک صنعت و معدن همه جوره محبت داشتند، اعم از دادن همین ساختمان به ما و اینکه تمایل نشان دادند و چند پرونده معرفی کردند که مراحل کارشناسیاش در حال طی شدن است.
پس کار شرکت ما این است که اولا منحصرا بحث وصول مطالبات است، اما بانکها فقط این کار را ندارند. دهها کار جاری دیگر انجام میدهند.
به هر حال بحث وصول مطالبات یک نبرد دوطرفه است؛ یعنی کسی که 2 میلیارد، 5 میلیارد یا 20 میلیارد وام گرفته در عمل از بهترین وکلا و مشاوران استفاده میکند، اما بانک محدودیتهایی دارد. ما میخواهیم بگوییم در این مبحث هیچ محدودیتی نداریم.
بانکها چه محدودیتی دارند؟
اولا شما میدانید که یک نیروی اداری در حد خود و در چارچوب خودش کار میکند نه مثل بخش خصوصی، چون آن همه انگیزه وجود ندارد. محدودیت دوم اینکه الان شما هر جا آمار بگیرید میبینید 300 نفر هستند که بیشترین بدهکاری را دارند، یعنی یک کشور 70 میلیونی حریف
300 نفر نمیشوند؟
لابد آنها فرصتطلب، رانتخوار یا فرصتجو هستند.
ما با اینها رودربایستی نداریم. بانکها میگویند ما به دنبال مشتریمداری هستیم، اما خواهناخواه بحث مشتریمداری هم تا جایی خوب است و برش دارد. ما میگوییم اگر یکی دو جلسه به تعامل نرسیدیم میرویم سراغ هر کاری که قانون میگوید.
شفاف جواب مرا نمیدهید. مشتریمداری و تعارف؟
باید از خود بانکها بپرسید.
یعنی فکر میکنید کسانی که به بانکها بدهکارند (همان 300 نفر) امکان اعمال فشار بر بانکها را برای عدم وصول مطالبات دارند؟
ما نمیتوانیم نظر بدهیم از چه روش و از چه سیستمی استفاده میکنند و امکاناتش را دارند، اما عملکرد نشان میدهد وقتی این همه طول کشیده پس برخی مشکلات هست.
در بانک رفاه بودم. دیدم یکی از کارشناسان غبطه میخورد و میگوید وقتی در شهرستان بودم برای 220 هزار تومان حکم جلب فردی را گرفتم و او را زندانی کردم. آمدم تهران دیدم فردی 120 میلیارد تومان بدهکار است و وقتی به او میگوییم بپردازد، میگوید ندارم و ...
دنبال دردسر میگردید؟
نمیشود گفت دنبال دردسر هستیم. بالاخره یکسری وظایف به عهده همه بانکهاست و باید جایی این کارها را انجام دهند. در چه جایی میتوانند بهترین کار را انجام دهند؟ جایی که از جانب همه بانکها تاسیس شده، مورد اعتماد بانکهاست و سهامدارش کل بانکها هستند. این شرکت میتواند با چنین شیوهای هزینههای کل بانکها را پایین بیاورد و سرعت کارشان را بالا ببرد، یعنی ما معتقد نیسیتم که فعالیت بانکها کم است یا خدای نکرده دلسوز نیستند و کارشناس ندارند، بلکه معتقدیم فرصتها ناچیز است و باید از زمان استفاده کرد. یکی از ناراحتیهای خود من این است که یک سال و چند ماه از حضور ما و از تاسیس شرکت گذشته است و ما هنوز داریم روی 4 پرونده بانک کشاورزی کار میکنیم.
اگر اینقدر خوب است که شما میفرمایید هزینهها و دردسرهایشان را کم میکند، پس چرا استقبال نمیکنند؟
در بانک رفاه بودم. دیدم یکی از کارشناسان غبطه میخورد و میگوید وقتی در شهرستان بودم برای 220 هزار تومان حکم جلب فردی را گرفتم و او را زندانی کردم. آمدم تهران دیدم فردی 120 میلیارد تومان بدهکار است و وقتی به او میگوییم بپردازد میگوید ندارم و ...
اتفاقا برخی بانکها هم سوال شما را دارند و معتقدند شرکت ما کار خاصی نمیکند. ادعای ما این است که آنها هم بیایند نفری 5 4 تا پرونده بدهند و سر یک سال نتیجهاش را ببینند.
یعنی بعد از گذشت یک سال و اندی از افتتاح شرکت، فقط 4 پرونده به آن ارجاع شده است؟
البته در این 4 پرونده پیشرفت خیلی خوب بوده است و اینها را باید از بانک کشاورزی بپرسید که آیا راضی هستند یا نه.
چند وقت است روی این 4 پرونده کار میکنید؟
یکی از آنها را تازه قرارداد بستیم. حدود 3 ماه است روی آن 3 پرونده دیگر کار میکنیم.
یعنی 11 ماه است که عملا پرونده نداشتید؟
بله. خواهناخواه هر شرکتی که تاسیس میشود تا سازوکارهایش ایجاد شود، فرصت میخواهد.
برایم خیلی عجیب است که حدود 9 بانک با مجموع حدود 40 هزار میلیارد تومان مطالبات معوق، سرمایهگذاری و یک شرکت تاسیس کردند و یک مدیر زبده را آوردند که پروندهای هم به او نمیدهند تا کار کند. قبول دارید که یک جای کار گیر دارد؟
این در صلاحیت و در حد اختیارات من نیست. واقعا اطلاعی ندارم، نه این که نخواهم بگویم. عاشق این هستم که همه چیز در مملکت، شفاف باشد.
حداقل تاثیر این شرکت این بوده که سرعت کار را در چند تا از بانکها بخوبی بالا برده است، چون چند پرونده جدید به ما ارجاع شده و امیدواریم در یک ماه آینده قراردادش قطعی شود. وقتی به این پروندهها نگاه میکنیم، میبینیم خیلی کارها رویش انجام شده و بخشی از آنها را هیچ کسی نمیتواند کاری کند، حتی شاید ما هم نتوانیم.
شما چگونه میخواهید 48 هزار میلیارد تومان مطالبات معوق بانکی را وصول کنید؟
این که بگوییم 48 هزار میلیارد تومان مطالبات معوق شده درست نیست و واقعا مساله به این صورت نبوده است.
مجلس میگوید.
48 هزار میلیارد، عددش را نمیدانم. وقتی در جلسات شرکت میکنیم، میبینیم مثلا بخش عظیم یا حدود یکسوم اینها برای شرکتهای دولتی است که طرحهای بزرگی داشتند و قرار است در آینده به نتیجه برسند. یا بخشی از آنها برای کالاهای استراتژیک است. یعنی اگر قرار باشد الان شما به عنوان بحث وصول مطالبات معوق به کارخانهای بروید که بیش از 30 هزار نفر کارمند و کارگر دارد و بخواهید جلویش را بگیرید ضرر شما بیش از سودی است که از وصول مطالبات حاصل میشود.
از پایان سال 83 تا پایان اسفند 87 مطالبات معوق حدود 11 برابر شده و این گزارش کمیته تحقیق و تفحص مجلس است. پس باید در این 5 سال اتفاق خاصی در نظام بانکی افتاده باشد که ربطی هم به هیچ دولتی
ندارد.
چون پروژههای عمرانی بوده، سرمایهگذاری روی کالاهای استراتژیک بوده، ضعف تحقیقات و... بوده است. مطالبات معوق ما رشد 11درصدی را نشان میدهد؛ آبان 88 ، 40 هزار میلیارد و پایان دی ماه 48 هزار میلیارد، یعنی 8000 میلیارد به مدت 2 ماه. عمده پاسخ شما را باید خود پرسنل بانکی بدهند، چون آگاهی بیشتری دارند.
حرف شما را نمیپذیرم به دلیل این که شما هستید که یقه بدهکار را میگیرید این بدهکار چرا نمیآید بدهیاش را بدهد؟شما میتوانید به من جواب دهید که از ابتدا اشتباهی کارشناسی شده، چون به او پول دادند یا این که طرحش توجیه اقتصادی نداشته. شمایی که الان درگیر باز پسگیری مطالبات هستید، میتوانید تفسیر دقیقی از علت معوق شدن این تسهیلات، به ما ارائه کنید.
من فکر میکنم شما اگر بخواهید با 4 پرونده که ما داشتیم و سقف آن 35 میلیارد تومان است و این را به تمام مطالبات معوق بانکها تعمیم بدهید، به نظرم سادهلوحانه است و علمی و کارشناسی نیست.
از لحظه اول که خواستم بحث تحقیقات را باز کنم به خاطر همین بود. شما فقط بانک را نبینید. به نظرم وزارت جهاد کشاورزی، شیلات، وزارت صنایع که موافقت اصولی صادر کرده و توقع داشته کار انجام و تولید شود، اینها هم یکی دو ماه به بانکها فشار آوردند و توانستند وامشان را بگیرند، خوب نتیجهاش این شده که خیلی از پروژهها به مشکل خوردهاند.
اگر امروز بانکها به این نتیجه رسیدند که شرکت ساماندهی مطالبات معوق کار خاصی نخواهد کرد یا نمیتواند بکند، به قول شما چه توجیهی دارد. شرکت را منحل میکنند و ما هم برمیگردیم سرجایی که بودیم و ادعایی هم نداریم و دنبال این هم نیستیم که به زور شرکت بماند. برداشت ما این است که فلسفه وجود شرکت همین نکاتی بوده که گفتم، اما اگر به این نتیجه میرسند که امکانات و توانشان بیش از ماست و نیازی ندارند، خوب پس چه اصراری است که شرکت باشد؟ بیایند مجمع عمومی فوقالعاده تشکیل دهند و انحلالش را هم اعلام کنند.
سروش صاحبفصول / گروه اقتصاد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
علیامین حسنی، بازیگر نقش بهروز در سریال پایتخت در گفتوگو با «جامجم» از خاطرات حضورش در این سریال میگوید
خانمگل جام ملتهای آسیا در گفتوگو با «جامجم»: