
کیهان:خواص خاکستری و ماسونیسم مدرن
«خواص خاکستری و ماسونیسم مدرن»عنوان یادداشت روز روزنامهی کیهان به قلم محمد ایمانی است که در آن میخوانید؛9ماه از کلید خوردن فاز نهایی فتنه و جنگ نرم قدرت های استکباری علیه ایران گذشت. تدارک این جنگ دست کم یک دهه زمان برده بود. اکنون جنازه فتنه و اسب تروای جنگ نرم زیرپای ماست. می توان آن جنازه را کالبدشکافی و این ارابه را تجزیه کرد تا معلوم شود گوشت و خون و پوست این جنین مرده از کجا تغذیه شد و اندام آن چگونه تکوین یافت یا به تعبیر دیگر اجزای اسب تروای فریب چگونه مهندسی و روی هم سوار شد. این کالبدشکافی و تجزیه و تشریح از آن جهت حائز اهمیت است که امکان باز تولید فتنه و جنگ نرم را از دشمن سلب می کند. به یقین دشمن به لطف پروردگار و بیداری و هوشیاری ملت- که حدفاصل 22خرداد تا 9 دی و 22بهمن آشکارا مشاهده شد- ضربه سهمگینی از ایران دریافت کرده اما چون زخمی است به باز تولید جنگ می اندیشد. کالبدشکافی فتنه و تجزیه اجزاء جنگ نرم در شرایطی که جزئیات نقشه راه دشمن و شبکه اطلاعاتی او لو رفته است، به میزان بسیار بالایی امکان باز تولید جنگ را منتفی می سازد.
نسبت «فتنه» با «جنگ نرم» چیست؟ فتنه ابزار و مقدمه جنگ نرم است. هدف جوهری فتنه، غبارآلود کردن فضا و سلب قدرت تشخیص از افکار عمومی است. هدف حداقلی (و در عین حال مهم)، ایجاد شکاف اجتماعی و انفعال و حیرت در میان عوام و خواص بود تا امکان بسیج آنها مقابل شبیخون دشمن سلب شود. اما هدف حداکثری- فراتر از این انفعال و حاشیه گزینی- استخدام طیفی از خواص و عوام توسط مهاجمان بود. فتنه زمینه را برای جنگ نرم فراهم می کند و جنگ نرم، هزینه های دشمن را به شدت کاهش می دهد و پای ملت مورد هجمه -و از جیب خود آنها - حساب می کند! در این میان بنیان فتنه، غبارآلود کردن افکار عمومی و سلب قدرت تشخیص حق و ناحق است و این سنگ بنا را هیچ مهندسی نمی تواند در جای خود قرار دهد مگر «خواص خاکستری». خواص خاکستری از یک سو به اعتبار سوابق و ظواهر، برای طبقات زیر خط «فقر فرهنگی» ملاک تشخیص محسوب می شوند و از سوی دیگر، مستعد «غفلت» و معبرگشایی برای دشمن هستند، اگر مستعد «خیانت» و همپیمانی و هم پایی با دشمن نباشند.
آنها مستعد سواری دادن و دوشیده شدن هستند. خاکستری ها در طول سالیان چنان زیسته و دگرگون شده اند که سنگین و ضعیف الاراده شده اند، بی پروا و دور از احتیاط سر می کنند، خانه بی صاحب و غارت زده را می مانند. خاصیت و کار ویژه اصلی این طیف از نخبگان در دو پهلو و مبهم سخن گفتن است، همان که هیزم «آتش فتنه» است. حریت و شجاعت و تقوا گمشده آنهاست.خانه بی حفاظ و گله بی چوپان را می مانند. گرگ به گله آنها زده است. فرمایش حضرت باقرالعلوم علیه السلام است که «دو گرگ که از دو سو به گله ای هجوم برند آن قدر تلفات نمی گیرند که مال پرستی و جاه طلبی به دین مومن زیان می زنند». حب مال و حب جاه، میل به اشرافیت اقتصادی و باز تولید سیاست اموی و عباسی! میل به تبعیض و تمایز و تفاخر و تکبر و تعصب جاهلی و خودبزرگ بینی و کوچک شمردن دیگران. غفلت و سر به هوایی و بی پروایی آنها، هر صیاد کمین کرده ای را به طمع و هوس می اندازد. تار و پود غفلتی که خواص خاکستری دور خویش تنیده و در خود پیله کرده اند، اسباب روحیه گرفتن و دلیری و گستاخی خصم است.
اگر شبکه رسانه ای، ماهواره و مجازی (سایبری) دشمن، فرجام جنگ همه جانبه را به زیر کشیدن جمهوری اسلامی و نشاندن سکولاریسم به جای آن می داند- که به یقین در آن صورت نه جمهوریت و رایی خواهد ماند و نه اسلامیت- خواص خاکستری سال ها پیش در عمل به سکولاریسم رو کرده اند. خطی که اینها از غفلت ها برای خویش ساخته اند، عملا خطی سیاسی شده که دین در آن جز نما و ظاهر و زینت جایگاهی ندارد. سیاست ورزی اسلامی کجا و اشرافیگری و تشکیل شرکت سهامی قدرت و قانون شکنی و روحیات فرعونی و ابوجهلی کجا؟ آنها مسلمانان سکولارند، از همه مومن تر و عامل تر به سکولاریسم! این طیف خاکستری نشان شده های دشمنند، بدانند یا ندانند، بپسندند یا نپسندند.
برگردیم و تاریخ دو دهه اخیر را مرور کنیم و ببینیم امثال بهاءالله مهاجرانی-که این روزها اخبار رسوایی شان در نوکری لابی اسرائیل و نومحافظه کاران در آمریکا (موسسه واشنگتن) و تشکیل «حلقه لندن» به رسانه ها درز کرده- چگونه در دولت ها یکی پس از دیگری برکشیده شدند. مهاجرانی به تنهایی عور و عار و سند خیانت های بزرگ در حزب دولت ساخته کارگزاران و دولت «مشارکتی» خاتمی است. بوی تعفن این مهره جاه طلب و حقیر قریب 15 سال مشام مردم را آزار داد، چه آن روزگار که آقای هاشمی را متملقانه امیرکبیر و سردار سازندگی که باید با تغییر قانون اساسی رئیس جمهور بماند، خطاب کرد و چه آن روز که از اتاق فرمان وزارت ارشاد، چراغ «سبز» ترور شخصیت آقای هاشمی توسط روزنامه های زنجیره ای و امثال اکبر گنجی (عضو فعلی اتاق فکر مهاجرانی در خارج) را داد... تا به امروز که اتاق فکر و فرمان جنبش سبز را در لندن تشکیل می دهد و حتی یک کلمه مخالفت از امثال کروبی و موسوی و خاتمی نمی شنود و چگونه اعتراض کنند در حالی که از یکدیگر سند و «آتو» دارند؟!
شنبه 6فوریه 2010 (17بهمن 1388) مراسم یادبودی برای احمد بورقانی (معاون مطبوعاتی مهاجرانی در وزارت ارشاد دولت اصلاحات) در دانشگاه تورنتو کانادا برگزار شد. محسن کدیور از طریق ارتباط ویدیویی برای حاضران سخنرانی کرد. او در کسوت روحانی از اعضای حلقه نفاق کیان به شمار می رفت و همچنین عضو حلقه ای بود که آقای منتظری را تغذیه فکری- سیاسی می کردند و در وقت ضرورت از او فتاوای معارض با جمهوری اسلامی- بلکه اصل اسلام- می ستاندند. کدیور در آن سخنرانی از جمله می گوید «تنها گروهی که می توانند مقابل نظام دینی قدعلم کنند و بایستند، روحانیون و کسانی هستند که با مسائل دینی آشنایی کامل دارند. لائیک ها فاقد اعتبار دینداران طرفدار اصلاحات هستند.»
مشابه همین مضمون را آقای سروش طی چند ماه اخیر عنوان کرده است. او در چند اظهار نظر اخیر و از جمله در مصاحبه با «جرس» (شبکه راه اندازی شده از سوی کدیور و مهاجرانی) در حالی که خود را بنیانگذار «گفتمان سبز» از یک دهه پیش معرفی می کند، می گوید: «آقای خمینی اعتقادی به دموکراسی نداشت... ولایت فقیه استبدادی ترین تفسیر از دین بود و در گفتمان سبز جایی نخواهد داشت. من از سکولاریسم سیاسی دفاع می کنم نه سکولاریسم فلسفی که به دنبال حذف دین است. اکنون معلوم شده به رغم باور سکولارها در غرب، نه تنها دین مضمحل نشده بلکه طرفداران آن گسترده تر شده اند. به جای بحث بر سر جمهوری ایرانی، ما می توانیم از جمهوری اسلامی تصویری به منزله جمهوری مسلمانان داشته باشیم بدون آن که تئوری ولایت فقیه بر آن حاکم باشد اما وقتی قرار است نام جمهوری مسلمانان بر آن نهاده شود بهتر است همان جمهوری مطلق ]با حذف قید اسلامی[ به کار برود... واقعیت این است که درون جنبش سبز هم دینداران و هم غیردینداران، هم چپ ها و سکولارهای فلسفی ]ضددین به تصریح خود سروش[ و حتی افرادی از انجمن حجتیه وجود دارند و این را نه می توان انکار کرد و نه مخفی نگاه داشت».
حقیقت آن است که مثلث صهیونیسم مسیحی (انگلیس، اسرائیل و آمریکا) به تشکیل سازمان جدید ماسونی اهتمام کرده اند و ماسون های جدید، دیگر نه بهایی اند و نه یهودی. آنها ماسون های مسلمانند که پای در راه سیدحسن تقی زاده (روحانی کشف لباس کرده) گذاشته اند و می توانند به آیین صهیونیسم، بهائیت یا هر «بی دینی» دیگری بگروند. آنها ذاتا سکولارند، لیبرال ها و اباحی مسلکانی که ذاتا با قید و بندهای دینی و معنوی و اخلاقی مشکل دارند. مرام آنها آمیزه ای از اصالت نفع و لذت (Utilitarianism-Hedonism) است در پوششی از نسبیت گرایی، احترام به تنوع و تکثر، تساهل و مدارا و نفی خشونت. اکنون شبکه مجازی جنگ نرم به صدها عنصر سابقا فعال در عرصه سیاست و فرهنگ و هنر و رسانه و دانشگاه و حقوق بشر و فمینیسم سپرده شده که به ویژه طی 5-4 سال گذشته سربازگیری و از کشور گریخته اند و وجه مشترک همه آنها با وجود گرایش های سیاسی گوناگون همین بی باوری لیبرال- سکولاریستی به شرط «بردگی» است. شبکه بردگان که از صدای آمریکا و رادیو فردا تا شبکه بی بی سی و جرس و دویچه وله (نسخه آلمانی) و رادیو زمانه (نسخه هلندی) و روزنت (نسخه فرانسوی) به صف شده اند، آتش تهیه توپخانه خود را از «سکوت» و «سخن» و بیانیه و آمد و شد «خواص خاکستری» تدارک می کنند هر چند که طی دو سه ماه اخیر مجددا به آشفتگی و کم رونقی و رکود رسیده اند.
چه فرقی می کند در دولت و مجلس باشی یا مجمع تشخیص مصلحت، در حوزه باشی یا دانشگاه، برنده انتخابات باشی یا بازنده آن، دکتر و مهندس باشی یا آیت الله و حجت الاسلام، در حلقه اطرافیان رئیس جمهور باشی یا از حواریون رئیس مجلس و رئیس مجمع. مهم این است که کجای فتنه ایستاده ای؟ رویاروی آن، صریح و شفاف و صادق، و غبار را می نشانی یا چنان غرق جزئیات و تعصبات و نفسانیات- و همه جاذبه و دافعه های غیرالهی- شده ای که از هر سخن گفتن یا لب فرو بستن تو هیزمی برای آتش فتنه ساخته می شود؟ نام و عنوان و سابقه و شهرت به چه می ارزد آنجا که انسان خویش را به حراج گذاشته باشد؟
لاشه متعفن فتنه به ما می گوید نطفه این مولود نامبارک در دنیازدگی، بی طاقتی میانه میدان جهاد و غفلت از اطاعت امر مولا بسته شد، مانند روز احد که جنگ پیروز برای مسلمانان مغلوبه شد. «اگر ] در احد[ جراحتی به شما رسید، به آنها ]دشمنان شما[ نیز جراحتی همانند آن وارد شد. و ما این روزهای پیروزی و شکست را میان مردم می گردانیم تا خداوند افرادی را که ایمان آورده اند بداند و از میان شما شاهدان و گواهانی بگیرد... خداوند صابران را دوست دارد. سخن آنها این بود که گفتند پروردگارا گناهان و زیاده روی ما در کارها را ببخش و گام های ما را استوار ساز و بر گروه کافران پیروز گردان... ای کسانی که ایمان آورده اید اگر کافران را اطاعت کنید، شما را به گذشته هایتان برمی گردانند و سرانجام زیانکار خواهید شد... خداوند وعده خویش را عملی کرد آن هنگام که دشمن را از پای درآوردید تا اینکه سست شدید و با هم منازعه کردید و بعد از آن که پیروزی دلخواه را به شما نشان داد، عصیان و نافرمانی کردید... خداوند شما را ]از پیروزی[ منصرف ساخت تا شما را آزمایش کند... کسانی که اجابت کردند خدا و رسولش را پس از آن که جراحاتی به آنها رسید، برای آنها که نیکو رفتار کردند و تقوا پیشه نمودند، پاداشی بزرگ است. اینها کسانی هستند که چون مردم به آنها گفتند مردم ]لشکر دشمن[ برای هجوم به شما جمع شده اند، از آنان بترسید، بر ایمانشان افزود و گفتند خدا ما را کافی است و بهترین حامی ماست.
به همین دلیل آنها ]از این میدان[ با نعمت و فضل پروردگار بازگشتند در حالی که هیچ ناراحتی به آنان نرسید و از رضای خدا پیروی کردند... شیطان فقط پیروان و دوستان خود را می ترساند، پس از آنان نترسید و از من بترسید اگر ایمان دارید. ای پیامبر تو را محزون نکند آنها که به سوی کفر می شتابند. آنها هیچ زیانی به خدا نمی رسانند. خداوند اراده کرده که هیچ بهره ای برای آنها در آخرت قرار ندهد... آنها که ایمان رادادند تا کفر را خریدند زیانی به خدا نمی رسانند... گمان نکنند اگر مهلتی به آنها می دهیم به سودشان است. مهلت می دهیم تا بر گناه خویش بیفزایند و برای آنهاست عذاب خوارکننده. چنین نبود که خداوند مؤمنان را همان گونه که هستند واگذارد، مگر آن که خبیث و ناپاک را از طیب جدا سازد...»(آیات 140 تا 179 سوره آل عمران)
مردم سالاری:اگر از وحدت سخن بگوئید فتنه گرید
«اگر از وحدت سخن بگوئید فتنه گرید»عنوان یاداشت روز روزنامهی مردم سالاری به قلم محمد سرکامیان است که در آن میخوانید؛خدایش رحمت کناد پیرمرد کهن سال روستای ما را که چند سال پیش دار فانی را وداع گفت; او در مورد بعضی از موضوعات و پدیده های مختلف طبیعی و انسانی دیدگاه های مختلفی ارائه می داد. مثلا اعتقاد داشت زمین(منظور کره زمین) بر روی شاخ های گاو بسیار بزرگی قرار دارد و زلزله زمانی اتفاق می افتد که مگس ها بدن این گاو را نیش می زنند و او در نهایت عصبانیت سر خود را به شدت تکان می دهد و زمین به لرزش در می آید و بنده که در همان روستا دروس جغرافیا و زمین شناسی را تدریس می کردم هرگز نمی توانستم این پیرمرد به قول خودش 120 ساله را بر اشتباه خود واقف کنم چرا که اولا گوش هایش سنگین بود و به سختی می شنید و ثانیا صحبت کردن با او در زمینه دلا یل علمی و منطقی مثل دلا لت تصاویر ماهواره ای بر کرویت زمین و دلا لت نظریه تکتونیک صفحه ای بر تبیین زلزله بر مصداق تمثیل آب در هاون کوفتن بود. زیرا او بر صحت ادعاهای خود اصرار می کرد و هرگز حاضر نبود پای توضیح و تحلیلی بنشیند که درستی ادعاهایش را با تردید و چالش مواجه کند.
حقیقتا این قضیه از هفته ها و ماه های گذشته بارها به ذهنم خطور و حتی فکرم را درگیر کرده است اما آنچه موجب تداعی و یادآوری این جریان در ذهنم می شود مربوط است به اصرار و الحاح برخی افراد بر بعضی دیدگاه ها و موضع گیری های افراطی و غیر مستدل که در مواجهه با حوادث اخیر کشور اعلا م می کنند و با تامل و تعمق در جنس و ماهیت این دیدگاهها به یاد اعتقادات و دیدگاه های آن پیرمرد کهن سال می افتم چرا که از نگاه بنده تجانس و مشابهت فراوانی بین این دو دیدگاه وجود دارد. مثلا همانگونه که آن پیرمرد ما هرگز نمی توانست بپذیرد که کسی دیدگاه ها و اعتقاداتش را به چالش بکشد، این روزها هم شاهد هستیم که همان اندک افراطیون حامی یک تفکر خاص در بیان مواضع و دیدگاه های خود حاضر به کمترین نرمش و انعطافی نیستند واین «مطلق پنداری و انعطاف ناپذیری» روز افزون، همواره و هر چه بیشتر موجب تجسم و تداعی آن دیدگاه ها در ذهنم می شود; شاید و البته در میان این انگشت شمار افراد، نوشته ها و اظهار نظرهای برخی روزنامه ها و سایت های طرفدار دولت بیشتر از هر کسی دیگر من را به یاد نظرات و اعتقادات آن پیرمرد کهن سال می اندازد چه اینکه ایشان بیش از دیگران بر صحت و ثقالت دیدگاه هایشان سماجت دارند و در این راه به نظر می رسد که به کمترین سازش و انعطاف رضایت نمی دهد البته اینجا یک سوال در ذهن ها نقش می بندد که آیا اگر افرادی بر مواضع ونظرات منطقی و مستدل خود اصرار بورزند، باید نکوهش شوند؟ جواب روشن است چرا که هیچ انسان خردمندی این گزاره را تایید نمی کند اما مشکل در «غیر قابل تبیین و تحلیل بودن» مواضع و دیدگاه های مورد اشاره ماست، چرا که بسیاری از دیدگاه ها و ادعاهای افراطی افراد مذکور همانند آن ادعاها و اعتقادات مرد کهنسال مذکور نمی توانند درمحکمه منطق و عقلا نیت از مقبولیت و مشروعیت برخوردار باشند...
زیرا آن مرد کهنسال نیز اغلب برای اثبات ادعاهای خود به دلا یل و مستندات ناسره و غیر مرتبطی استناد می کرد که نتیجه مستقیم و بی واسطه آن جز بطلا ن اصل دیدگاه ها و ادعاهایشان چیز دیگری نیست. مثلا وقتی از آن کهن سال می پرسیدم که چه دلا یل و شواهدی برای اثبات ادعای خود مبنی بر وجود گاو در زیر زمین و... و وقوع زلزله و...- داری؟ می خندید و با نگاهی تعجب آمیز که شاید در عمقش این معنا نهفته بود که تو چه جور آدم تحصیلکرده ای هستی که این چیزها را نمی دانی- به بیان ترکیبی ازگزاره های متفاوت می پرداخت; مثلا می گفت آیا غیر از این است که خداوند قادر و تواناست وهر کاری را می تواند انجام دهد؟ آیا غیر ازاین است که زمین، سنگها و خاکها بی جان و بی حرکت هستند و همینجوری و به خودی خود به لرزش و حرکت در نمی آیند؟ آیا غیر از این است که اگر مگس ها بدن یک گاو را نیش بزنند آن گاو سر خود رابه شدت تکان می دهد؟ آیا غیر از این است... و ایشان این گزاره ها را دلا یل درست بودن ادعای خود می پنداشت اما واقعیت آن است که باطن و ذات ادعاها و نظرات برخی از این روزنامه ها مغایرت آشکاری با ادعاهای پیرمرد کهن سال ما دارد چرا که اگر ناخواسته و ندانسته ده ها سال پیش بخشی از نبوغ و استعداد سرشار جوانی خود را- بر مصداق تمثیل العلم فی الصغر کالنقش فی الحجر- هزینه یادگیری بعضی مطالب خرافی کتاب های غیر علمی کرده بود و اینک به دلیل کهولت مفرط امکان اصلا ح باورهایش نبود، اگر صرف باورهای آن پیرمرد کوچکترین مساله و مشکلی برای کسی ایجاد نمی کرد اما شاهد بوده ایم که در هفته ها و ماه های گذشته برخی از این سایت ها و روزنامه های مورد اشاره با گفته ها و نوشته های مغرضانه و تفرقه افکنانه بسیار تلا ش کرده و می کنند که آب وحدت و آرامش هر چه گل آلودتر و آتش فتنه و نفاق هر چه شعله ورتر باشد. مثلا هر چه به عده ای گفته می شود باید حوادث بعداز انتخابات را به پایان برد و فصل همکاری و تلا ش را آغاز کرد باز هم می گویند هر کس از وحدت سخن می گوید خودش فتنه گر است و هر که فتنه گر است از آمریکا خط گرفته است و حتما باید دستگیر شود.
رسالت:ایران88 ، تبلور حقانیتها
«ایران88 ، تبلور حقانیتها»عنوان سرمقالهِ روزنامهی رسالت به قلم محمد مهدی انصاری است که در آن میخوانید؛روزهای پایانی سال1388 را می گذرانیم. سالی که به یقین در زمره تاریخی ترین سالهای دوران انقلاب و تاریخ آینده این مرز و بوم به ثبت خواهد رسید. سالی که نظام اسلامی و ملت ایران، تجاربی دشوار و سخت، آزمونی عبرت آموز و رویدادهایی تلخ و شیرین را پشت سر گذاشت. حوادث بعد از انتخابات 22«خرداد» را هر چه که نام بگذاریم ، به نظر نگارنده- که البته تاریخ انقلاب اسلامی صحت آن را به اثبات خواهد رسانید- بیش از هر چیز «لطف و امدادی الهی» بود ابعاد و چهره کریه یک «فتنه بزرگ» با کمترین هزینه ها برملا شد و «حق وحقیقت» به بهترین نحو ممکن به «حقانیت» و «اثبات» خود نایل آمد.
روزهای پایانی سال1388 را می گذرانیم. سالی که به یقین در زمره تاریخی ترین سالهای دوران انقلاب و تاریخ آینده این مرز و بوم به ثبت خواهد رسید. سالی که نظام اسلامی و ملت ایران، تجاربی دشوار و سخت، آزمونی عبرت آموز و رویدادهایی تلخ و شیرین را پشت سر گذاشت. حوادث بعد از انتخابات 22«خرداد» را هر چه که نام بگذاریم ، به نظر نگارنده- که البته تاریخ انقلاب اسلامی صحت آن را به اثبات خواهد رسانید- بیش از هر چیز «لطف و امدادی الهی» بود ابعاد و چهره کریه یک «فتنه بزرگ» با کمترین هزینه ها برملا شد و «حق وحقیقت» به بهترین نحو ممکن به «حقانیت» و «اثبات» خود نایل آمد.
در یک ارزیابی کلی، نظام و ملت باید بسیار خرسند باشند که بیماری صعب العلاجی چون فتنه خواص و فرصت طلبان بی خرد این گونه با مدد الهی، با زوال و شکست مواجه گردید. می دانیم وقایعی مشابه آنچه که در ایران88 روی داد، در کشورهای دیگر به منزله انحلال و براندازی دولتها و حکومتها بوده است و از شواهد مکرر و بویژه تجربه یکی دو دهه گذشته برسیاسیون کاملا پیداست اما در ایران اسلامی معادلات جور دیگری رقم می خورند. اکنون که در شده ها و کرده ها و داشته ها و گفته های خود در طول چند ماه گذشته می نگریم بحق باید گفت3 عنصر استثنایی «امداد الهی» ، «تدبیر رهبری» و «حضور ملت» توانست جریان واخورده، اقلیت دنیا طلب و خواص بی بصیرت را از یک طرف و توطئه برنامه ریزی شده و دسیسه هماهنگ دشمن را از سوی دیگر چنان درهم بکوبد که اکنون می توانیم بگوییم: هر چند وقایع سال88 تلخ و عبرت آموز بود، اما نظام اسلامی از لحاظ سطح «کارآمدی»، «ضریب اقتدار» و «شاخص های امنیتی» رشد و بالندگی خود را به رخ همگان کشید و نشان داد که چگونه قادر است گردنه ها و تنش های درونی خود- که البته این بار هم کاملا ریشه و آبشخوری بیرونی داشتند - پشت سر بگذارد و این یعنی «کارآمدی» و «اثربخشی» یک سیستم و نظام سیاسی که برمبنای تمام تحلیل های مدیریتی و جامعه شناختی و سیاسی، ارزنده ترین نوع قدرت و اقتدار به شمار می آید.
برملا شدن چهره حقیقی برخی افراد و خواص ، افشای نیت های پلید، زوال اراده های ضد دینی و ضد انقلابی و حضور میلیونی شدن ملت در دو حماسه9 « دی» و
22« بهمن» دستاوردهایی بسیار فراتر از تلخکامی ناشی از اغتشاش آفرینی معدودی از اراذل و اوباش بودند. البته در لابه لای این آشوبها و اغتشاشات افرادی عقده ای و کینه توز، حتی در روز عاشورا ، حجاب از سر برگرفتند و به تکیه وچادر عزاداری حسینی حمله بردند و در سطل های زباله عقده گشایی کردند. عده ای ورشکسته سیاسی هم که بحق، به سرنوشتی شوم و عاقبتی بدفرجام گرفتار آمدند و در دام رسانه های اغواگر غربی فرو افتادند ، خواهان تحمیل بدعتی خطرناک در نظام بودند و از ابطال انتخابات سخن گفتند که در پی آن بسیاری ازچارچوبها واصول قانونی نظام از قبیل جمهوری اسلامی ، ولایت فقیه، شورای نگهبان و حتی رای اکثریت مورد هجمه سنگین و بی سابقه قرار گرفت اما آیا اقتداری که مدیریت عالی نظام در نماز جمعه29 خرداد به نمایش گذاشت و سیاست نظام را مبنی بر اینکه هرگز زیر بار بدعت های بی پایه و اساس نمی رود اعلام کرد، تعیین کننده تر و شیرین تر از تلخی های آشوب و فتنه جویی عده ای فریب خورده نبود؟! در کنار این اقتدار ، آن هنگام که بسیاری از علاقه مندان به نظام و افرادی امثال ما که خواهان برخورد قاطع و سریع با عوامل پشت صحنه فتنه و اغتشاش بودیم ، رهبر فرزانه و دوراندیش انقلاب، مسیر صبر و فرصت دهی وملاطفت در پیش گرفت واستراتژی «جذب حداکثری، دفع حداقلی» را مطرح ساخت . آیا این نشان از اوج بالندگی و عظمت نظام اسلامی نیست که قادر است در عین اقتدار ، باب لطف و ملاطفت را همچنان باز نگه دارد؟! شاید برخی در میانه راه، مسیر خطای خود را تشخیص دهند و از صف ولایت و ملت فاصله نگیرند! نمایش این حقیقت ها ، بسیار ارزشمند تر و شیرین تر بود . اینها دستاوردهای نظام اسلامی از فتنه سال88 هستند. پس نظام اولا با مدد الهی ، فتنه ای بزرگ را پشت سر گذاشته و ثانیا ابعادی بی بدیل از عظمت نظام اسلامی را به رخ همگان کشیده است . چه دستاوردی از این بالاتر؟!
وقایع سال88 بار دیگر برای چند صدمین بار اثبات کرد که سه مولفه ، رمز بقای جمهوری اسلامی هستند:1 - «دین اسلام و قانون اساسی» (که در اصل ولایت فقیه متجلی شده است2)- «بصیرت» به عنوان نیاز و الزام هر زمان و هر شرایط3 - «وحدت کلمه» که استراتژیک ترین توصیه و نصیحت امام (ره) بود.
وقایع سال88 ، بار دیگر به ما یادآور شدند که چهار پدیده، همواره برای استقلال، تداوم ، کارآمدی ، امنیت و تعالی و پیشرفت نظام جمهوری اسلامی «مخاطره آمیز» به شمار می آمدند . این چهار پدیده که در4 کلید واژه قابل تبیین هستند عبارتند از
1. فساد؛ در تمام اشکال آن (فساد اخلاقی ، مالی، بی عدالتی، تبعیض، فقر ، بی انضباطی،..)
2. غفلت؛ (غافل شدن از یاد خدا، غفلت از اهداف و آرمانها، غفلت از دشمن، غفلت از آینده...)
3. نفاق؛ (ریاکاری های دینی و سیاسی، پنهان ماندن ماهیت و هویت حقیقی افراد، تقویت نفاق در جامعه و ...)
4. شکاف ؛ (شکاف های سیاسی، طبقاتی ، اختلافات گروهی و حزبی، نزاع های قومی، شکاف نسل ها،...)
وقایع سال جاری نشان داد که نظام اسلامی در سطوحی متفاوت از هر4 نقطه آسیب پذیر بوده است هر، چند این پدیده ها عمیق نشده اند ولی دشمنان نظام اسلامی همواره تلاش داشته اند از هر4 نقطه نظام را مورد هجمه تبلیغاتی و روانی قرار دهند. واقعیت هم همین است که هریک از این4 پدیده بحران ساز یا تمام آنها قادر بوده اند ما را با چالش هایی جدی مواجه سازند. تجربه سالهای اولیه انقلاب و نفوذ جریان نفاق را در ارکان نظام، غفلت ازتحرکات عده ای از انسانهای ناپاک تحت لوای شخصیتی که جایگاه و منزلتی در انقلاب داشت وهم خود و هم او را از مسیر امام و ولایت منحرف ساختند، قضایای سالهای77 و78 که ناشی از غفلت و شکافهای سیاسی کاذب بود، قضایای مجلس ششم، وقایع سال88 و اینک که در آستانه سال89 هستیم می توانیم بگوییم هرگونه غفلت ، نفاق ، تشدید اختلافات و دوری از وحدت کلمه و تعمیق مظاهر فساد که خواست دشمنان است به منزله تداوم بحران و تنش های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی خواهد بود. پس برهمگان فرض است که نظام اسلامی را در مهار و تقابل با این پدیده ها و عوامل سهمگین و فتنه ساز یاری رسانند.
ابتکار:پیامک ایرانی نوروز امسال هم مقلب القلوب می شود؟!
«پیامک ایرانی نوروز امسال هم مقلب القلوب می شود؟!»عنون سرمقالهی روزنامهی ابتکار به قلم مجتبی ذنوبی، کارشناس ارشد فناوری اطلاعات و ارتباط است که در آن میخوانید؛ حدود پانزده سال از واگذاری اولین سری سیم کارت های تلفن همراه در ایران می گذرد. تا هشتمین سال جا افتادن این وسیله ارتباطی در میان مردم قابلیت پیامک ((SMS گوشی مشترکین یک قابلیت "اضافی" و "بدون کاربرد" بود چرا که خدمات دریافت و ارسال کوته پیام توسط شرکت ارتباطات سیار وزارت فناوری اطلاعات وارتباطات ارائه نمی شد و آن دسته از مشترکینی که می خواستند از همه قابلیت های گوشی هایشان استفاده کنند از این منو بعنوان دفترچه یاداشت یا نوتپد استفاده می کردند!
اختلالات پیامک آغاز می شود...
درست هفت سال از راه اندازی رسمی Center SMS مخابرات در میدان امام خمینی می گذرد اما ظاهرا بازهم بنا نیست شهروندان توفیق استفاده از یک خدمت ساده و بی دردسر از شرکت مخابرات و وزارتخانه عریض و طویل "ارتباطات و فناوری اطلاعات" را داشته باشند. اختلالات و مصائب ناشی از پیامک از همان زمان ثبت نام عمومی از متقاضیان و عرضه در واپسین روزهای اسفند 81 شروع شد:گاهی اوقات پیامک بدست گیرنده نمی رسد، پیامک با تاخیر بدست گیرنده می رسد، پیامک ارسال نمی شود، خطا در ارسال پیامک یا عدم تحویل به مقصد گزارش می شد اما گیرنده آن را دریافت می کرد، یک پیام چندین بار بدست گیرنده می رسید و...حالا بعد از گذشت هفت سال از عرضه پیامک به مشترکین شبکه تلفن همراه دولتی کشور مشترکین به اختلالات گاه و بیگاه و گاه زجرآور این بستر ارتباطی عادت کرده اند، همانگونه که بیش از پانزده سال است به شبکه پراختلال تلفن همراه کشور عادت کرده اند اما این اختلالات در اعیاد و مناسبت های ملی و مذهبی کشور به اوج خود میرسد و باز آه از نهاد مشترکین بخت برگشته مخابرات برمی آورد اما این اختلالات به شکل دیوانه کننده ای در زمان تحویل سال نو رخ می نمایاند: ساعت ها امکان ارسال و دریافت پیامک وحتی گاهی تماس تلفنی ممکن نیست!
نگاهی گذار به وضعیت پیامک در ایام نورزو در سال های گذشته
نوروز 82 : تنها عیدی بود که پیامک مشترکین بی دردسر به مقصد می رسید چراکه کمتر از دو هفته از ثبت نام عمومی متقاضیان پیامک گذشته بود و مشترکین چندانی قابلیت ارسال پیامک شان فعال نشده بود.
نوروز 83:در حالی که پیامک ایرانی جشن تولد یک سالگی اش را جشن می گرفت اولین مورد از این گونه اختلالات شدید آشکار شد. مسئول وقت SMSC شرکت مخابرات ایران در تاریخ 27 اسفند 82 (یعنی 3روز مانده به تحویل سال نو) در مصاحبه ای با ایسنا گفت:در ایام تعطیلات، بحران خاصی برای ارسال و دریافت پیام کوتاه پیش بینی نمی شود و نیاز به تمهیدات خاصی در این زمینه وجود ندارد.اما در عمل درست ساعت 10 و 18 دقیقه و 37 ثانیه اول فروردین 83 همزمان با تحویل سال نو مرکز کوته پیام شرکت مخابرات ایران مختل شد و پیامک چینی اش مقلب القلوب شد!نه پیامکی ارسال می شد و نه دریافت! گوشیها شبکه را شناسایی میکرند و ID Network "TCI IR" یا "11 - 432" روی صفحه اصلی گوشی به مشترکان لبخند میزد اما نه امکان ارسال کوته پیام وجود داشت و نه حتی برقراری یک مکالمه ساده!
نوروز 84: مانند نوروز 83 مرکز پیام کوتاه شرکت مخابرات ایران (SMSC) همزمان با تحویل سال نوی ایرانی مختل شد. از ساعت 15 اول فروردین 84 ارسال و دریافت کوته پیام با اختلال شدیدی همراه بوده که در فاصله ساعت 45:13 تا 16 به اوج خود رسید و تقریبا امکان ارسال و دریافت هیچ کوته پیامی وجود نداشت.
نوروز 85:همانند چند سال گذشته، عید 85 هم با اختلالات تلفن همراه شروع شد. اختلالاتی که طبق معمول در بخش پیام کوتاه از نخستین ساعات تحویل سال آغاز و با عدم آنتن دهی در مناطق پرگردشگری همچون شمال کشور ادامه داشت.این درحالی بود که در واپسین روزهای سال 84 مسئولان وزارت ارتباطات و در صدر آنها شخص وزیر از عزم جدی تمام مدیران زیر مجموعه اش برای رویارویی با مشکلات احتمالی این بخش در طول تعطیلات نوروز خبر داده بود. هرچند که برخی شنیده ها حکایت از حضور بیشتر کارشناسان و حتی مدیران ارشد شرکت ارتباطات سیار طی روزهای تعطیل در محل کار خود را داشتند اما شاید بتوان تعویض در مدیریت این اپراتور دولتی آن هم در اولین روزهای کاری فروردین ماه را گواه بر نارضایتی وزیر از عملکرد مدیران ارتباطات سیار دانست.
نوروز 86 :با پشت سر گذاشتن مراحل تست ایامی چون عید قربان و عید غدیر و شناسایی رفتار مشترکان،به گفته مسئولین تست با موفقیت انجام شد که این امر حاکی از آن بود که با وجود 6 مرکز SMS در کشور در ایام عید نوروز مشترکان شاهد اختلال در ارسال و دریافت پیامک نخواهند بود.در نوروز 86 طی 15 روز تعطیلات نوروزی بالغ بر 650 میلیون پیامک از سوی مشترکین ارسال شد که حدودا 20 درصد آن موفق نبود.بنابر گفته معاون نظارت و مدیریت شبکه ارتباطات سیار وقت، مشترکین اپراتور اول تلفن همراه در ایام نوروز به طور متوسط روزانه 50 میلیون پیامک ارسال کردند که این رقم در روزهای ابتدایی سال بسیار بیشتر بود.در اولین روز سال جدید 118 میلیون پیامک ارسال شدکه نسبت به مدت مشابه در سال 85 بیش از 2/5 برابر افزایش داشت.
نوروز 87:به گفته معاون نظارت و مدیریت شبکه شرکت ارتباطات سیار، در 24 ساعت آخرین شب سال 1386 و اولین روز سال 1387 حدود 215 میلیون پیامک ارسال شد. با وجود حجم ترافیک بالا، اختلال خاصی در شبکه تلفن همراه کشور به وجود نیامد و با توجه به پیش بینی های انجام شده، اختلالات احتمالی نیز با استفاده از جابجایی و ذخیره به سرعت برطرف شد.نمایش داده نشدن پیام تحویل پس از ارسال پیامک ها نیز نتیجه ترافیک در شبکه عنوان شد و ترافیک شبکه به گونه ای بود که در ساعت هایی حدود 16 تا 17 میلیون پیامک رد و بدل می شد. این امر در کنار جابجایی فرستنده پیام و یا ارسال آن توسط شبکه و fail شدن در مسیر، از جمله دلایلی بود که نمایش داده نشدن پیامک در باره ارسال پیامک ها را در زمان یاد شده، باعث شد.این در حالی است که چنانچه هزینه ارسال هر پیام کوتاه را 14 تومان درنظر بگیریم، شرکت مخابرات به واسطه ارسال پیامک در شب و روز اول سال 1387 حدود سه میلیارد و 10 میلیون تومان در آمد داشته است.
نوروز 88:اختلال در ارسال پیام کوتاه در شبکه همراه اول در نوروز 88 در حالی بود که مشترکان حتی پس از اتمام دو روز ابتدایی ایام عید که معمولا هر سال به دلیل افزایش ترافیک برای تبریک سال نو مختل می شود، در روزهای بعد تعطیلات نیز برای ارسال و دریافت پیامک ها با مشکل مواجه بودند و این در حالی است که یک مرکز جدید پیامک در روزهای پایانی سال گذشته به شبکه افزوده شده بود اما معاون شرکت ارتباطات سیار وجود هرگونه مشکل در شبکه همراه اول را رد کرده و وجود اختلال در ارسال پیام ها در روزهای اول عید نوروز به دلیل افزایش ترافیک شبکه را طبیعی دانست.شاید به عقیده برخی مسئولان مخابرات شاید نرسیدن تائید پیام کوتاه اختلال محسوب نشود چراکه به دلیل حجم ترافیک و شلوغی شبکه این وضعیت طبیعی است و هر سیستمی یک ظرفیت تعریف شده ای دارد که با افزایش این ظرفیت به میزان زیاد مشکلاتی بوجود می آید اما این که با وجود به مقصد رسیدن پیام ها، ارسال کننده، پیام ارسال ناموفق دریافت کرده و پیام را چندین بار دیگر هم ارسال کرده بود، نارضایتی بسیاری مشترکان را در پی داشت که پس از روزهای تحویل سال و اول و دوم فروردین ماه نیز ادامه دار شد.طبق اعلام در مدت 36 ساعت شامل ساعت 9 روز 30 اسفندماه (روز تحویل سال نو) تا ساعت 21 روز شنبه اول فروردین ماه 88، 287میلیون پیامک موفق در شبکه همراه اول مبادله شده است; در اولین ساعت سال جدید یعنی از ساعت 15تا 16 روز جمعه 30 اسفندماه، مشترکان همراه اول، 20میلیون پیامک موفق دریافت کرده اند.
آیا پیامک (SMS)ایرانی نوروز امسال هم مقلب القلوب می شود؟!
در حال حاضر بیش از 37 میلیون مشترک دائمی و اعتباری اپراتور اول وجود دارد که سرویس پیامک (SMS) آنان فعال است و 10 مرکز sms هم اینک در سراسر کشور فعالیت می کنند.به گفته مسئولین شرکت ارتباطات سیار در شرایط فعلی تمامی تجهیزات مراکز SMS تست شده و نیازمند سیستم های جدید نیستند و تجهیزات شبکه در زمان های مقرر بروزرسانی می شوند.از آنجا که همراه اول قبل از ارائه سرویس های جدید تست های لازم را انجام می دهد چنانچه سرویس ها نیازمند تجهیزات خاصی باشند در مرحله تست و آزمایش مشخص می شود. همچنین به منظور افزایش کارایی مراکزsms ، با نصب تجهیزاتی ظرفیت این مراکز تا هزار پیام در ثانیه افزایش یافته است ودر هر ثانیه عملیات مربوط به هزار پیام کوتاه اعم از دریافت و ارسال پیام در این مراکز انجام می گیرد.اما در شرایطی که اختلالات شبکه تلفن همراه دولتی کشور به وضعیت پایداری نرسیده است و انجام یک مکالمه عادی یا تبادل پیامک دراعیاد و برخی مواقع در روزهای عادی با مشکل و اختلال مواجه است و با همه این اوصاف و وعده ها و با تبریک پیشاپیش سال نوی ایرانی دوستانه به شما پیشنهاد میکنم که سر سفره هفت سین امسال هم به پیامک ایرانی دل نبندید و بدنبال راه دیگری برای رساندن پیام تبریک به دوستان و آشنایانتان باشید!
راه های دیگر برای ارسال پیام تبریک سال نو
گفتم که برای رساندن پیام تبریک سال نو به اطرافیانتان حداقل در روز تحویل سال نو به پیامک مخابرات دل نبندید و به فکر راههای دیگری برای ارسال پیام باشید. در اینجا برخی از آن راهها را میخوانید:
-دست پیش بگیرید: متنی تهیه کنید و در آن پیشاپیش سال نو را تبریک بگویید و برای دوستان و آشنایان خود ارسال کنید!
-پست صوتی بفرسیتد: اگر شما هم یکی از معدود مشترکان این سرویس باشید باید بگویم یک جایگزین خوب و حتی بهتر برای ارسال پیام تبریک سال نو پیدا کرده اید (البته به شرطی که Center VMS هم به سرنوشت CEnter SMS دچار نشود) برای ارسال پیام صوتی به دوستانتان ابتدا 09912 را با گوشی خود شماره گیری کنید در صورت فعال بودن سرویس بعد از پیام خوش آمدگویی شماره 4 را فشار دهید و سپس پیام تبریک خود را بگویید و سپس کلید را فشار دهید و سپس دوباره دکمه را فشار دهید. حالا عدد 03192100 را برای ارسال پیام صوتیتان در ساعت 21 روز اول فروردین 89 (چند دقیقه مانده به تحویل سال) وارد کنید و دکمه را فشار دهید و سپس دوباره دکمه مربع را فشار دهید. حالا شماره تلفن همراه و یا ثابت اقوام و خویشانتان را وارد کنید (برای مشترکان تلفن ثابت در ابتدای شماره کد شهر را هم وارد کنید) و سپس دکمه را فشار دهید. پس از تایید شماره برای وارد کردن شماره دوست دیگرتان دکمه 5 را فشار دهید و شماره جدید را وارد کنید و در انتها را فشار دهید. به تعداد شماره تلفنهای اقوام و دوستانتان این کار را تکرار کنید و در انتها دکمه را فشار دهید و تماس را قطع کنید و امیدوار باشید که در روز اول سرور پست صوتی به وضعیت سرور کوته پیام تبدیل نشود!
-شماره مرکز کوته پیام خود را تغییر دهید: شماره مرکز کوته پیام گوشی خود را از +9891200500 به یکی از شماره های 9891100501+، 9891100504+،9891100510+، 9891100503+ یا 9891100502 تغییر دهید. این ها شماره Center SMS در شهرهای دیگر از جمله شیراز، اصفهان، مشهد، شهرکرد و ارومیه می باشد.
-اس ام اس خود را قبل از ساعت 15 یا فردای سال تحویل ارسال کنید: میدانم که این خود به نوعی پاک کردن صورت مساله است اما وقتی که نتوانستید بوسیله تلفن ثابت، همراه، پیامک و پست صوتی پیام خود را ارسال کنید باید دست روی دست بگذارید و منتظر کم شدن ترافیک شبکه و بهبود وضعیت سرویس دهی به مروز زمان باشید!
-ایمیل بزنید: پست الکترونیک را برای همین زمانها ساخته اند! میتواین از صدها سایت ایرانی و خارجی که امکان ارسال کارت تبریک الکترونیکی را میدهند استفاده کنید.
-نامه بفرستید: ارسال کارت پستال های کاغذی چند سالی ایست که بین ایرانی ها از مد افتاده و تنها در انحصار شرکتها و سازمانها قرار گرفته اما مطمئنا اطرافیانتان از دریافت یک کارت پستال زیبا بوسیله پست خیلی بیشتر از کارت پستالهای الکترونیکی خوشحال میشوند چرا که نمیتوانند کارت پستالهای الکترونیکی را روی تاقچه خانه شان قرار دهند!!!
سال نو مبارک و SMSهایتان Deliver شده باد!
جمهوری اسلامی:عدو شود سبب خیر...
«عدو شود سبب خیر...»عنوان سرمقالهی روزنامهی جمهوری اسلامی است که در َآن میخوانید؛تمدید تحریم های ایران توسط اوباما رئیس جمهور آمریکا که برای دومین بار صورت گرفته نه تنها عکس العمل قابل توجهی را در داخل ایران برنیانگیخته بلکه خود اوباما را بیش از گذشته زیر سئوال برده است .
رئیس جمهور سیاه پوست آمریکا با صدور بیانیه ای یکبار دیگر ایران را تهدیدی علیه آمریکا معرفی نمود و تحریمهای ضدایرانی را مجددا تمدید کرد . این تحریم ها از سال 1374 در دولت بیل کلینتون علیه ایران برقرار شده و روسای جمهور بعدی تاکنون هر ساله آنرا تمدید کرده اند.
اگرچه برقراری تحریم ها علیه ایران تازگی ندارد ولی « آمریکای اوباما » سعی داشت چهره تازه ای از دیپلماسی جهانی را به نمایش بگذارد و شعار تغییر در دیپلماسی خود را سرلوحه شعارهای انتخاباتی قرار داده بود. با این رفتارهای سیاسی کاخ سفید اوباما نشان داد چشم و گوش بسته به دنبال تکرار گذشته و پیروی از سیاستهائی است که برای چندین دهه باعث انزوای جهانی آمریکا شده و حتی متحدان واشنگتن را نیز به اعتراض و مخالفت وادار کرده است .
دلایل روشنی وجود دارند که نشان می دهند تحریم های ضد ایرانی واشنگتن از یکطرف موجبات زیان آمریکا را فراهم ساخته و از طرف دیگر به طور همزمان منافع فراوانی را عاید رقبای اقتصادی و صنعتی آمریکا نموده و در نهایت فرصت های زیادی را در اختیار ایران قرار داده که از این موقعیت برای « ارتقا تکنولوژی » و پر کردن خلا ناشی از فشارهای بیگانه تلاش کند و سطح دانش فنی فناوری و تخصص نیروی انسانی خود را قویا ارتقا دهد.
طی سالهای اخیر شرکتهای آمریکائی بویژه شرکتهای فعال در عرصه نفت گاز و پتروشیمی از سیاستهای کاخ سفید و کنگره به شدت انتقاد کرده و خاطرنشان ساخته اند که ایران دروازه ورود به دنیای اسلام است و خود نیز به تنهائی بازار مصرف بسیار غنی و ارزشمندی محسوب می شود که غفلت از آن به منزله اعطای هدیه ای ارزشمند به « رقبای آمریکا » تلقی شده است . در واقع واشنگتن شرکتهای آمریکائی را تعمدا از حضور در بازار پرسود ایران محروم ساخته و به رقبای آنها میدان داده است که برای پر کردن خلا ناشی از حضور آمریکا تلاش های فشرده ای را به انجام برسانند.
این فشار شرکتهای آمریکائی باعث شد سیاستمداران آمریکائی به تشدید تحریم ها بیندیشند و کشورهائی را که در صنایع نفت گاز و پتروشیمی ایران سرمایه گذاری کنند تحت فشار قرار دهند. همین اقدام واشنگتن هم به سود ایران تمام شد و عمدتا برخی شرکتهای غربی را قویا متضرر ساخت اما در عوض طیف وسیعی از شرکتهائی که محدودیتهای موضوعه را به نفع خود می دانستند متوجه بازار پرسود ایران کرد. این نکته به ویژه در جریان بحران اقتصادی اخیر جهان باعث شد آن دسته از شرکتهائی که با ایران روابط بهتری داشتند از بحرانهای اخیر کمتر آسیب ببینند و شرکت هائی که در صحنه مبادلات جهانی تحت تاثیر آمریکا بودند نیز به شدت آسیب دیدند و هنوز هم نتوانسته اند آثار و تبعات این بحران عظیم اقتصادی را پشت سر بگذارند.
مشکل بزرگ آمریکا اینست که دوران طلائی تک ابرقدرتی خود را سپری کرده و دنیا به سمت یک نظام چند قطبی به پیش می رود. بدین ترتیب فرصت چندانی برای آمریکا و متحدانش باقی نمانده که بازارهای پرسود را برای خود حفظ کنند و در عین حال به دیگران امر و نهی نمایند که با چه کشورهائی چگونه و در چه حدی مجازند روابط اقتصادی صنعتی برقرار کنند. تازه ترین تصمیمات و اقدامات واشنگتن در این مقوله به ماجرای « واردات بنزین » برای ایران باز می گردد که کنگره آمریکا محدودیت هائی را برای شرکتهای تامین کننده بنزین ایران برقرار کرد. البته این برای برخی شرکتها به منزله ضرر و زیان خالص بود ولی ایران در پرتو همین فشارهای بیگانه درصدد یافتن راهکارهای عملی در داخل مرزهای جغرافیائی کشور برآمده و به نتایج ملموس و روشنی دست یافته است . همین فشارهای بیگانه در سایر رشته های صنعتی و فناوری نیز موجبات استحکام موضع ایران را فراهم ساخته و اگرچه در این راه با فراز و نشیب هائی نیز مواجه بوده ایم ولی افتخار ملت ایران اینست که خوشبختانه عقبه های سخت و سرنوشت ساز را در جنگ تحمیلی دوره بازسازی و سازندگی و در طول 3 دهه استقامت مثال زدنی ملت در برابر زورگوئیها و افزون طلبی های بیگانگان با سربلندی و عزت و اقتدار طی کرده است .
تا امروز در قلمرو 4 رشته از علوم و فنونی که دشمنان ملت ایران و حتی دشمنان اسلام اجازه نخواهند داد مسلمانان از هر ملیتی که باشند حضور و پیشرفتی در این رشته های فناوری داشته باشند در شمار سرآمدهای دنیای معاصر هستیم . صنایع هسته ای در قلمرو غیرنظامی صنایع دفاع موشکی صنایع بیوتکنولوژی و صنایع هوا فضا جزو « فناوریهای ممنوعه برای دنیای اسلام » معرفی شده ولی ما در پرتو همین تحریمهای آمریکا و متحدانش شاید به ناچار و تحت فشار مجبور شدیم راهی را طی کنیم که قطعا بدون اجبار بیگانه اصرار چندانی به پیمودن این راه چنین سرعت و پشتکاری نداشتیم . در واقع دشمنان ما ندانسته باعث خیر و برکت شدند و کینه توزی آنها به نفع ایران و حتی به نفع دنیای اسلام تمام شد. البته اوباما شعارهای فراوانی داد و خود نیز ناتوان تر از آنچه قبلا پیش بینی می شد ظاهر گردید.
تمدید تحریم جمهوری اسلامی ایران توسط اوباما از یک طرف پرده را از چهره ریاکار او و حزب دموکرات آمریکا برداشت و از طرف دیگر تاکیدی مجدد بر این واقعیت شد که : عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد.
تهران امروز:خاورمیانه و تبانی رادیکالها و سکولارها
«خاورمیانه و تبانی رادیکالها و سکولارها»عنوان سرمقالهی روزنامهی تهران امروز به قلم امیر دبیریمهر است که در ان میخوانید؛خاورمیانه جدید چه ویژگیهایی خواهد داشت؟ این پرسشی است که چند سالی است ذهن بسیاری از متفکران، سیاستمداران، فعالان سیاسی و صاحبنظران را مشغول کرده است. مجموعه نظراتی که در این خصوص بیان شده و در واقع آرزوهای تحقق نیافته در خصوص خاورمیانه است را میتوان در سهگانه زیر تصویر کرد.
1 - خاورمیانه جدید با فرهنگ و هویت ریشهدار ملتهای این منطقه حول محور اسلام بیگانه خواهد بود و عرفیگرایی یا سکولاریسم مکتب حاکم بر همه مناسبات این منطقه خواهد شد. ایالات متحده آمریکا بهویژه ولکانها (نومحافظهکاران تندرو) بعد از اشغال عراق و افغانستان مدعی این نظر بودند و سکولارشدن خاورمیانه را تنها راه نجات خاورمیانه از فقر، بیثباتی و افراطگرایی میدانستند. همین طرز فکر نیز همواره در معرفی حضور و نقش افراطیها و رادیکالها در خاورمیانه اغراق کرده است و اصولگرایی اسلامی را بنیادگرایی اسلامی ترجمه کرده و نماینده آن را القاعده و سلفیها معرفی کرده است. در واقع این گروه با دوگانهسازی باورهای سیاسی و مذهبی در خاورمیانه یک سوی عرصه را افراطگرایی رادیکال و سوی دیگر را سکولاریسم استحاله شده معرفی کرده و میکنند.
2 - دسته دوم کسانی هستند که پشت مبارزه با غرب و آمریکا بر طبل تحجر، افراطگرایی و سلفیگرایی میکوبند و احیای هویت اسلامی را در گرو تقابل همهجانبه با تمدن غرب میدانند. هرچند این گرایش فکری و سیاسی عقبه چند دهساله دارد و در آرای اخوانالمسلمین مصر نیز دیده میشود ولی نماد آن در دهه اخیر اسامه بن لادن است که تحت عنوان جهاد با کفار، بزرگترین خدمات را به دسته اول انجام داده و آن هم آب ریختن به آسیاب سکولارهایی است که برای مردم خاورمیانه دایه مهربانتر از مادر شدهاند و میخواهند با چتر سکولاریسم نجاتبخش مردم منطقه از توفانهای رادیکالیسم باشند.
3 - دسته سوم که از نظر سیاسی در اقلیت ولی از نظر برخورداری از پایگاه مردمی و قرابت با اسلام ناب نقش رو به تزایدی دارند اسلامگرایان میانهرو و عقلگرا هستند که سکولاریسم و افراطگرایی را تبانی ناخواسته علیه قابلیتها و توانمندیهای ابعاد اجتماعی و سیاسی اسلام میدانند. در واقع دسته سوم که با انقلاب اسلامی در ایران جانی دوباره یافت، ضمن تاکید بر هویت اسلامی و مبانی فرهنگی و عقیدتی دینی مردم خاورمیانه به شکل زایدالوصفی پیشرفتخواه، متجدد و علاقهمند به ارائه چهرهای مترقی، نوگرا و در عین حال اصیل و ریشهدار از اسلام و مسلمانان در جهان است که نه با سکولاریسم سر سازگاری دارد و نه افراطگرایی را برمیتابد و این دو رویکرد را زمینهساز سلطه بیگانگان بر منطقه ارزیابی میکند که روح استقلالطلبی و عزت اسلامی را در خاورمیانه بهطور مستمر خدشهدار خواهد کرد.
آنچه در روزهای اخیر به عنوان نتایج تحقیقات مرکز مطالعات و تحقیقات وستپوینت منتشر شد و از کاهش محبوبیت القاعده میان مسلمانان خبر میدهد تاییدی بر حقایق و روایی دستهبندی مذکور است هرچند ممکن است که منتشرکنندگان این گزارش متعلق به دسته اول باشند.
کسانی که در خاورمیانه حضور دارند یا میخواهند قواعد بازی را در خاورمیانه بشناسند بیش از هر چیز نیازمند شناخت گرایشهای غالب و مستمر در این منطقه هستند که به نظر ما در دسته سوم قابل جستوجوست. موجهای افراطگرا مثل القاعده، طالبان و بنلادن از یک سو و گرایشهای سکولار مانند کنعان مکیه در عراق و دیگران پایگاه ریشهداری در خاورمیانه ندارند و آنچه خاورمیانه جدید را در آینده سامان میدهد تلفیقی از عزت اسلامی، استقلال ملی، نوگرایی مذهبی، معنویت دینی و پیشرفتخواهی حول کانون و محوری کلیدی یعنی اسلام ناب محمدی(ص) است که در تعالیم و آموزههای قرآن کریم و ائمه اطهار(ع) تجلی یافته است. آموزههایی که در طول تاریخ ضمن اصالت و هدایت بخشیدن به مسلمانان منشا تحرک، پیشرفت و تعالی مسلمانان بوده است.
دنیای اقتصاد:معمای تورم بالا با نفت ارزان و گران
«معمای تورم بالا با نفت ارزان و گران»عنوان سرمقالهی روزنامهی دنیای اقتصاد به قلم پویا جبلعاملی است که در ان میخوانید؛یکی از پرسش های مردم از کارشناسان این است که چرا وقتی اقتصاد ایران درآمد پایین نفتی دارد،ما تورم داریم و وقتی قیمت نفت بالا میرود باز این تورم وجود دارد؟ مشکل کار کجاست؟ چرا به هیچ شکلی نمیشود از شر این پدیده منحوس نجات یافت؟ این چه معضلی است که دولت میتواند موشک به فضا بفرستد، اما نمیتواند تورم را تنها برای یک سال تک رقمی کند؟
میتوان اثبات کرد که اگر به متن صریح قانون حساب ذخیره ارزی عمل میشد و نیمی از ذخایر برای شوکهای منفی قیمت نفت در حساب باقی میماند و نیمی دیگر برای سرمایهگذاری بخش خصوصی و به شکل دلاری تخصیص مییافت، ایران امروز با وجود قیمت های بالای نفتی شاهد تورمی تک رقمی بود؛ اما چه اتفاقی افتاد؟
وقتی قیمت نفت پایین است، درآمدهای دولت پایین و کسری بودجه بالایی حاصل میشود. با وجود بیانضباطی مالی دولت، کسری آنچنان است که چارهای جز قرض گرفتن از بانک مرکزی نیست. بانک مرکزی تابع دولت، چارهای ندارد جز فرمانبرداری و نتیجه این گوش به فرمان بودن، افزایش بدهی دولت به بانک مرکزی و در نتیجه افزایش پایه پولی است و این هم بر عرضه پول میافزاید و تورمی ایجاد میکند که بر دوش مردم سنگینی میکند.
اما هنگامی که قیمت نفت بالا باشد، چه؟ اگر به قانون بیتوجهی شود و مازاد دلار نفتی به جای اینکه به حساب ذخیره ارزی رود، تا وقتی قیمت نفت افتاد، بتواند کسری بودجه دولت را پاسخ گوید و تورمی که شرحش رفت اتفاق نیفتد، باز توسط دولت مصرف شود، توشهای حاصل نمیشود به جز تورم. اما چگونه؟ دولت دلار سرشاری بهدست میآورد؛ اما از بد روزگار بازار ارز ایران به دلایل مختلف و ازجمله نبود رونق در بخش واقعی اقتصاد چنان است که تاب چنین عرضه دلاری را ندارد و با وجود سیاست نرخ ارز ثابت، این بانک مرکزی است که باید دلار را تبدیل به ریال کند. بدین شکل اگر دلارها در بانک میماند با کاهش بدهی دولت و افزایش ذخایر خارجی بانک مرکزی، عملا پایه پولی تغییر نمیکرد و عرضه پول ثابت میماند؛ اما با گرفتن معادل ریالی، بدهی دولت و در نتیجه پایه پولی، عرضه پول و تورم افزایش مییابد و این همان اتفاقی است که در سال های اخیر افتاده است.
اما راهحل چیست؟ به قول مولانا «در اگر نتوان نشست» اما اگر دولت بودجهای انقباضی ببندد که این اگر خود به رویا میماند، و نیاز نداشته باشد که ریال زیادی مطالبه کند و در عین حال اگر رفتار کنونی را که مبتنی بر هزینه کردن هر چه بیشتر درآمد نفتی و مصرف مازاد مصوب بودجه است تغییر دهد و به منطق حساب ذخیره ارزی برگردد آنگاه نه تنها وقتی قیمت نفت بالا است تورم تک رقمی خواهد بود که وقتی قیمت نفت هم پایین باشد از ذخایر حساب ارزی، کسری بودجه مرتفع و نیازی به استقراض از بانک مرکزی نیست و تورم در آن دوره هم ناچیز خواهد بود.
از سوی دیگر، اگر مازاد ارزی به شکل دلار و برای انباشت سرمایه که میتواند محرک بخش عرضه اقتصاد باشد هزینه شود، که این نیز در قانون حساب ذخیره ارزی پیشبینی شده بود، آنگاه دلارهای نفتی نهتنها تورمزا نبوده که رشد اقتصادی بیشتری را نیز به همراه خواهد داشت.
این همه اما با «اگر» آغاز شد و باید دید بالاخره آن هایی که مسوولیت سیاستگذاری دارند این جملات شرطی را محقق خواهند کرد یا خیر.
آفرینش:شوک کاهش تعرفه ها بر بازار خود رو
«شوک کاهش تعرفه ها بر بازار خود رو»عنوان سرمقالهی روزنامهی آفرینش است که در آن میخوانید؛نمایندگان ملت در بهارستان رای به کاهش 20 درصدی تعرفه واردات خودرو دادند تا کابوس خودروسازان داخلی در آستانه تعبیر قرار گیرد. نمایندگان ملت با حذف مصوبه کمیسیون تلفیق مبنی بر کاهش 20 درصدی تعرفه واردات قطعات منفصله (CKD)، تا حدی خیال قطعه سازان داخلی را از این بابت راحت کردند. در این میان البته خودروسازان با لابی های خاص سعی برآن داشتند که مصوبه کمیسیون تلفیق را تغییر دهند اما اینطور نشد.
تلاش خودروسازان اگرچه سال گذشته جواب داد و نگذاشت مصوبه کمیسیون تلفیق وقت، مبنی بر کاهش 15 درصدی تعرفه واردات خودرو، در صحن علنی مجلس نیز رای بیاورد، اما این بار لابی ها بی اثر ماند و تلاش ها ناکام تا تعرفه واردات خودرو پس از سه سال بالاخره کاهش یافت ، آن هم کاهشی چشمگیر . دست اندرکاران صنعت خودرو مهمترین دلیل مخالفت خود را با کاهش تعرفه ها، اشتغال عنوان می کنند این در حالی است که مجلس نظرش درباره تصویب کاهش تعرفه واردات خودرو ارتقای کیفیت خودروهای ساخت داخل است.
اما سوال این است که آیا کاهش تعرفه خودرو می تواند کیفیت را در صنعت خودرو افزایش دهد، اما به اشتغالزایی این صنعت خدشه ای وارد نکند؟! به عقیده بسیاری از کارشناسان و صاحبنظران اقتصادی صنعت خودرو، صنعتی اشتغالزا است تا جایی که عنوان می شود به ازای تولید هر دستگاه خودرو در کشور 2/5 فرصت شغلی ایجاد می شود، بنابراین برای تولید سالانه 1/2 دستگاه خودرو بیش از 2 میلیون شغل مستقیم و غیرمستقیم در کشور به وجود می آید.طبیعی است که اگر خللی در تولید و فروش خودروسازان ایرانی به وجود آید نه تنها فرصت شغلی جدید با ابهاماتی مواجه خواهد شد چه بسا فضای کسب و کار موجود در این صنعت نیز دچار اختلالاتی شود که نگران کننده است.
البته این یک واقعیت است که خودروسازان ایرانی باید کالاهای با کیفیت و با قیمت تمام شده پایین به مصرف کننده عرضه کنند و این انتقاد به خودروسازان کشور همواره وارد بوده و هست که خودروهای تولید داخل در زمینه کیفیت و قیمت با خودروهای خارجی قابل رقابت نیستند اما برای روشن شدن موضوع تصور کنید فرزندی را سالیان سال مورد حمایت همه جانبه قرار دهید آنگاه به یکباره او را رها کنید که راه و رسم زندگی کردن را یاد بگیرد آیا این فرزند موفق خواهد شد! صنعت خودرو کشور نیز به مثابه آن فرزندی است که اگر مورد حمایت قرار نگیرد معلوم نیست که آینده اش چه خواهد شد!شاید منطقی ترین راهی که می شد انتخاب کرد تا صنعت خودرو روی پای خود بایستد و در عرصه اقتصاد ایران خودی نشان دهد، این موضوع باشد که حمایت های تعرفه ای از این صنعت سال به سال کاهش می یافت تا خودروسازان تکلیف خود را می دانستند و برای کاهش قیمت تولید و افزایش کیفیت تلاش می کردند.
البته این راه حل منطقی که تا سال 89 تعرفه واردات خودرو به 50 درصد برسد (یعنی از تعرفه 70 درصدی نیز کمتر)در برنامه چهارم به آن اشاره شده بود اما متاسفانه عدم اجرای دقیق برنامه چهارم موجب شد که خودروسازان بلاتکلیف بمانند و امسال به یکباره با گزینه کاهش 20 درصدی تعرفه ها مواجه شوند که مطمئنا برای آن برنامه ریزی نکرده اند. در این میان شاید تصمیم به کاهش تعرفه واردات خودرو مردم را خوشحال کرده باشد (نه به این جهت که آنها می توانند خودروی خارجی سوار شوند تنها به این دلیل که خودروی ایرانی را با قیمت کمتری بدست می آورند) در جایی که آنان از مشکلاتی که ممکن است در سال های آینده برای صنعت خودرو به وجود آید آگاه نیستند.
بهرحال باید به این موضوع توجه داشته باشیم که کاهش تعرفه واردات خودرو پیش از آنکه مردم ایران را خوشحال کند خودروسازان خارجی را خرسند کرده است که می توانند خودروهای خود را با قیمت کمتری در بازار ایران به فروش برسانند. در این راستا درست است که صنایع خودروسازی ایران تاکنون نتوانسته اند نیازهای مردم را مرتفع کند اما اگر تعرفه واردات خودرو به اشتغال و افول صنعت خودرو بینجامد مطمئنا مردم از این اتفاق خوشنود نخواهند شد چراکه به صنعتی که متعلق به ملت است، ضربه وارد شده است.
جهان صنعت:تحفه درویش...
«تحفه درویش...»عنوان سرمقالهی روزنامهی جهان صنعت است که در آن میخوانید؛
پایان سال است و روزهایی سخت اما شیرین در حال گذر است. در هر شغل و منصبی که باشی در این ایام درگیریهای خاص خود را تجربه میکنی و به این میاندیشی که در پایان سال چه میشود که در روزهای دیگر نمیشود؟
اگر از دریچه زیباییها به این ایام نگاه و ترافیک و شلوغی این روزها را نادیدهانگاری، شور و شوق روزهای رو به بهار را با جان خود حس میکنی و انتظار برای شروع دوباره را تجربهای زیبا میدانی.روزهای پایان سال هرچه که نداشته باشد، شوری زیبا را همراه خود دارد که باید بیشتر به آن اندیشید و توانی مضاعف ایجاد کرد ،برای گذراندن روزهای پرکار آخر سال.
پایان سال روزنامهنگاران هم شامل این قاعده اند و آخر سال این جماعت قلم بهدست با مرور تحولات سال رو به پایان همراه است تا شاید عبرتآموزی و فراموشی تلخکامیها برای سال بعد امید به آیندهای روشن را ایجاد کند. انتشار ویژهنامههای نوروزی آخر سال هم یکی از ابزارهای رسانههای مکتوب است تا مروری بر اهم اتفاقات سال طی شده باشد و کامیابی و عدم توفیق در یک محل به نمایش مخاطبان گذارده شود.بر این اساس تحریریه جهانصنعت با نگاهی به اتفاقات سال رو به پایان 88 تلاش کرده تا در ویژهنامهای که رویکرد اقتصادی و تحلیلی بیشتری دارد، بخشی از فعالیتهای کشور و موضوعات مهم متعدد را به تصویر کشد.
امید است که دولت محترم با عبرت از اتفاقات سال 88 ،طی سال 89 شروعی تازه داشته و رسانههای کشور را دوست و یار مهربان خود بداند.امیدواریم که دولت و مسوولان کشور رسانهها را نقادان دلسوز بدانند و تنها به این اندیشه نباشند که هر نقد و گوشزدی را به فهرست پرطمطراق انتقادها اضافه کند. هرچند که نیک میدانیم دولت و مسوولان نهایت تلاششان را کردهاند و هرچه هست نهایت قوت آنهاست. امید است که ویژهنامه پایانی سال 88 آن چیزی باشد که باید...
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
علیامین حسنی، بازیگر نقش بهروز در سریال پایتخت در گفتوگو با «جامجم» از خاطرات حضورش در این سریال میگوید
خانمگل جام ملتهای آسیا در گفتوگو با «جامجم»: