طرح ساماندهی دستفروشان، بر زمین مانده است

کاسبان سرگردان

دستفروش اینجا، دستفروش آنجا، دستفروش همه جا، از همان اول صبح تا پاسی از شب، داخل اتوبوس، کنار خیابان، در حاشیه اتوبان، درون یک کوچه، مقابل پایانه مسافربری، روی پل عابر پیاده و حتی زیر زمین! زن و مرد و بچه و پیر و جوان فرقی نمی‌کند چون حکایت نیاز است و نداشتن سرمایه و غیرتی که نمی‌گذارد بیکار بمانند.
کد خبر: ۳۱۴۲۳۷

آنها را همیشه می‌توان دید، روز تعطیل و گرما و سرما و عید و عزا تفاوتی ندارد چون بساط آنها هر جایی که مزاحمی نبینند، پهن می‌شود و مشتریان مخصوصشان بالاخره به سراغشان می‌آیند.

شاید دستفروشی در تهران شغل کم‌درآمدی نباشد چون اگر وجهه‌ای نداشته باشد، دست‌کم حسن آن این است که اجاره مغازه و مالیات و هزار جور خرج دیگر ندارد، اما درآمد هرچقدر خوب باشد، دستفروشی کار سختی است، یک جور سرگردانی، درست مثل خانه به دوش بودن و گشت زدن زیر سقف آسمان بدون آن که خیالت جمع باشد.

البته سال‌هاست مسوولان شهری در سراسر کشور وعده‌هایی برای ساماندهی دستفروشان داده‌اند و بویژه در روزهای نزدیک به سال نو از سر و سامان دادن آنها گفته‌اند ولی همین که تنور عید و شلوغی خیابان‌ها از حرارت می‌افتد، وعده‌ها هم فراموش می‌شود و دستفروشان می‌مانند و هزار مشکل دیگر.

جنگ دستفروش و مغازه‌دار

دستفروشان سرگردان، مغازه‌داران شاکی؛ این حکایت آدم‌هایی است که هر روز رودرروی هم البته یکی داخل مغازه و یکی در حاشیه پیاده‌روها برای کسب درآمد تلاش می‌کنند. البته این دو گروه افراد، تفاوت‌های زیادی با هم دارند چرا که دستفروشان اگر کالاهایشان را ارزان‌تر از مغازه‌ها بفروشند چون مخارج فرعی ندارند، سودشان را می‌برند اما آنهایی که مجبور به پرداخت اجاره مغازه، مالیات و حق بیمه هستند، فقط با گران‌تر فروختن کالاها می‌توانند از پس مخارج برآیند.

همین تفاوت قیمت‌ها و هجوم مردم برای خرید از دستفروشان است که اسباب نارضایتی مغازه‌داران و در نتیجه بهانه برای درگیر شدن با دستفروش‌ها را فراهم می‌کند، یعنی همان اتفاقی که چندین بار در شهر اهواز رخ داده است. دی‌ماه 88 بود که خبر تعطیلی بازار امام (ره)‌ اهواز در اعتراض به حضور دستفروشان منتشر شد، اعتراضی که 2 روز طول کشید و در نهایت با دخالت نیروی انتظامی خاتمه یافت.

کسبه بازار امام این شهر، فروشندگی دستفروشان را سبب کسادی کاسبی خود و عاملی برای مزاحمت عابران می‌دانند ضمن آن که معتقدند این افراد به جای اجناس اصل، محصولات قلابی و قاچاق می‌فروشند. البته این فقط مشکل شهر اهواز نیست، چرا که این درگیری‌ها و اعتراض‌ها به شهرهای کوچکی چون مهران، لردگان و گناوه هم رسیده و وسعتی به بزرگی ایران پیدا کرده است.

طرحی که فراموش شد

خرید از دستفروش‌ها اگر جنس با کیفیت و با قیمتی مناسب داشته باشند، برای قشر ضعیف و متوسط جامعه واقعا جذاب است اما اگر این جذابیت را در کنار ایجاد ازدحام، بی‌نظمی و اختلال در عبور و مرور قرار دهیم، وجه دیگری از پدیده دستفروشی نمایان می‌شود. پیاده‌روهای شلوغ و باریک که عمدتا با چندین موتورسیکلت محاصره شده‌اند و اجناس زیادی مغازه‌ها بخشی از آن را تصرف کرده‌اند و نخاله‌های ساختمانی که راه را بند آورده‌اند اگر با ازدحامی که دستفروشان ایجاد می‌کنند جمع کنیم می‌شود گرهی کور که عابران را کلافه و سرگردان می‌کند. شاید همین معضل سبب شده شورای شهر تهران شهریور 85 مصوبه‌ای را با عنوان ساماندهی دستفروشان پایتخت به تصویب برساند.

سال‌هاست مسوولان شهری وعده‌هایی برای ساماندهی دستفروشان داده‌اند اما در نزدیکی عید وعده‌ها فراموش می‌شود و دستفروشان می‌مانند

متن این مصوبه نشان می‌دهد، هدف از آن ساماندهی بخشی از مشاغل سیار و بی‌کانون شهر تهران است تا شیوه‌های جدید، جای فروشندگی‌های محلی و سنتی را بگیرند و ایجاد فضاهای جدید کسب و کار، شبکه دلالی و واسطه‌گری را کمرنگ کند و در نتیجه آسیب‌های اجتماعی کاهش یابد. طبق این مصوبه، شهرداری تهران متولی اصلی این کار است که باید در محدوده جغرافیایی هر محله یا ناحیه شهری بازارهای سیار و موقت ایجاد کند تا گروه‌های کم‌درآمد جامعه از این طریق نیازهای خود را تامین کنند.

متن مصوبه خیلی امیدبخش است بویژه برای دستفروشان که مکانی ثابت ندارند و همیشه با بیم و هراس زندگی می‌کنند، اما قسمت بد ماجرا این است که طرح ساماندهی دستفروشان نیز مثل صدها طرح دیگر اجرا نشده و در حد کلماتی خوشایند روی کاغذ بایکوت شده است.

ساماندهی با کتک

کسی که سرمایه کافی ندارد تا مغازه‌ای دست و پا کند، کسی که همه دارایی‌اش همان چند تکه کالاست که در بساطی محقر پهن کرده، کسی که چشم امیدش برای ادامه زندگی به دستفروشی است یا کسی که نان‌آوری ندارد و برای تامین مخارجش امیدی به هیچ‌کس ندارد، هر چند می‌داند حضورش مانع کسب مغازه‌داران است و ممکن است اکیپ‌های مبارزه با سد معبر شهرداری هر لحظه سر برسند، اگر دستفروشی نکند باید چه کار کند؟ پاسخ این پرسش هنوز معلوم نیست چون اگر پاسخی برای این سوال متصور بود، حتما تاکنون مسوولان چاره‌ای برای آن اندیشیده بودند.

دستفروشان در تمام کشورهای دنیا فعالند اما تفاوت ما با کشورهای دیگر این است که آنها این دستفروشان را ساماندهی کرده‌اند و در مکان‌های مشخص سر و سامان داده‌اند در حالی که این اتفاق هنوز در کشور ما رخ نداده است. چندی قبل شهرداری شهر جنگزده بغداد اعلام کرد فروشندگان خیابانی تنها در صورت دریافت مجوز رسمی، مجاز به فروش کالاهای خود هستند. این در حالی است که شهرداری ضمن صدور مجوز، کیسه‌های بازیافت یارانه‌ای را نیز در میان فروشندگان توزیع می‌کند تا آنها به جای پراکندن بی‌حساب و کتاب زباله در خیابان و پیاده‌روها به جمع‌آوری آنها تشویق شوند.

در کشور ما شهرداری‌های هیچ‌یک از شهرها حتی تا این مرحله نیز پیش نرفته‌اند و فقط هرازگاهی به نام ساماندهی دستفروشان آنها را از چند منطقه جمع می‌کنند و بدون آن که محلی جایگزین برایشان تعریف کنند به ظاهر آنها را جمع‌آوری می‌کنند، غافل از این‌که دستفروشان بزودی از مکانی دیگر سر درمی‌آورند. در این میان اتفاق دیگری نیز می‌افتد یعنی کتک خوردن و توهین شنیدن دستفروشان از برخی ماموران اکیپ‌های سد معبر و گاهی اوقات از دست دادن اجناسشان. پس مشخص است که در چنین شرایطی نه‌تنها اوضاع بهتر نمی‌شود بلکه وضعی شبیه بازی تعقیب و گریز پیش می‌آید که در آن دستفروشان با دلهره می‌گریزند و ماموران آنها را دنبال می‌کنند تا به دامشان بیندازند.

امروز، بهتر از فردا

وقتی شهردار آمل از انتقال همه دستفروشان این شهر به بازار مرکزی آمل خبر داد، ‌مشخص شد اگر همتی باشد، ساماندهی دستفروشان شدنی است. فقط کافی است مسوولان باور داشته باشند زندگی بسیاری از دستفروشان وابسته به این کار است و از سوی دیگر درک کنند که حضور دستفروشان بخش قابل توجهی از فروش مغازه‌داران را کم می‌کند. دانستن این نکته هم ضروری است که خیلی از شهروندان خرید از دستفروش‌ها را به خرید از مغازه ترجیح می‌دهند. پس اگر این سه ضلع مثلث را کنار هم بگذاریم، نتیجه این می‌شود که هرچه زودتر باید فکری برای ساماندهی فروشندگان خیابانی کرد و باور داشت که سر و سامان دادن آنها امروز بهتر از فرداست.

مریم خباز

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها