نگاهی به «سنگ اول» ساخته ابراهیم فروزش

ساده، روان و بی‌ادعا

فیلم جدید ابراهیم فروزش حال و هوای متفاوتی با آثار دیگر او دارد. در دو فیلم آخر او «هامون و دریا» و «زمانی برای دوست داشتن» بچه‌ها نقش پررنگی داشتند، اما پیام عرفانی «هامون و دریا» بیشتر مناسب بزرگ‌ترها بود تا بچه‌هایی که داستان را پیش می‌بردند. «زمانی برای دوست داشتن» را هم می‌شد یک فیلم آموزشی برای بچه‌ها به حساب آورد، اما تنها وجه تشابه «سنگ‌اول» با فیلم‌های دیگر این‌ فیلمساز اقتباسش از داستانی با همین نام از مجموعه داستان «پلوخورش» هوشنگ مرادی کرمانی است که به خاطر قصه‌های مجید و روایت‌های ساده و شیرینش، حتی وقتی از دنیای آدم بزرگ‌ها می‌نویسد‌ اسمش به عنوان یک نویسنده کودک و نوجوان در ذهن همه ما ثبت شده است.
کد خبر: ۳۱۰۸۳۵

فروزش با انتخاب‌هایش نشان داده که به مقوله اقتباس توجه خاصی دارد. او با «خمره» و پوراحمد با «قصه‌های مجید» اولین کسانی بودند که باب اقتباس از قصه‌های مرادی کرمانی را باز کردند. اگر مخاطب تنها بخشی از فیلم‌های جشنواره امسال بوده باشید، منظور از انسجام را راحت‌تر درک می‌کنید. «سنگ اول» بر خلاف بسیاری از آنها از اول تا آخر روی داستان اصلی فیلم متمرکز می‌ماند و بدون این‌که اسیر بازی‌های فرمی که به جان سینماگران افتاده و خیلی وقت‌ها جواب نمی‌دهد بشود، از مسیر قصه منحرف نمی‌شود. فیلم قصه یک روستایی به نام حسنعلی را روایت می‌کند که تحت تاثیر خواب‌هایی که می‌بیند، به یاد مرگ می‌افتد و برای همین با فروش محصول باغش اولین سنگ قبر روستا را می‌خرد و همین اولین بودن، در بین اهالی روستا واکنش‌هایی ایجاد می‌کند. «سنگ اول» داستان ساده، منسجم و بی ادعایی است که البته ربط چندانی به فضای فانتزی داستان‌های مرادی کرمانی ندارد و فقط بر اساس هسته اولیه آن فضای دلخواه خودش را بنا کرده است. این به این معنا نیست که با فیلمی خشک و خسته‌کننده روبه‌روییم، چون هرجا که لازم بوده از عنصر طنز هم استفاده شده؛ طنزی که در بستر رئال فیلم حل شده و توی چشم هم نمی‌زند. نگاه کنید به جایی که یکی از بچه‌ها شعر سنگ قبر حسنعلی را با آب و تاب برای پدرش می‌خواند یا یکی از آنها به عنوان کاردستی یک سنگ قبر درست می‌کند. یا نگاه کنید به فصل پایانی فیلم که حسنعلی دارد در قبرستان آباد شده روستا سر خاک همسرش می‌رود و در بین راه حرف‌های اهالی روستا در ذهنش مرور می‌شود. حس طنز این بخش از فیلم هم بدون این‌که توی ذوق بزند، چاشنی خوبی برای پایان‌بندی آن است.

یکی از ویژگی‌های خوب فیلم بازی‌‌های آن است. بازیگران حرفه‌ای فیلم فقط محسن طنابنده و اندیشه فولادوند هستند و بقیه از بین بازیگران محلی انتخاب شده‌اند. نقش حسنعلی به عنوان یک مرد روستایی نقش دولبه‌ای است که خیلی راحت می‌توانست به دام کلیشه‌های موجود بیفتد. ولی کم‌کم باید به‌حضور طنابنده در فیلم‌ها به عنوان نشانه‌ای برای دیدن یک بازی خوب و بدون تمسک به ویژگی‌های ظاهری نگاه کرد. این فیلم بدون اغراق برای اندیشه فولادوند هم شروع دوباره‌‌ای است که به هیچ وجه با تجربه‌های آزاردهنده و تحمیلی قبلی‌اش قابل مقایسه نیست.

جابر تواضعی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها