سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در مورد میزان سرانه مطالعه در ایران همیشه اعداد و ارقامی مطرح است که با هم تفاوت دارند. این تفاوت رقمها حتی در هفته کتاب حاشیههای زیادی به همراه داشت. پرسش من از شما این است که اصلا سرانه مطالعه در کشور چگونه محاسبه میشود؟ یعنی دقیقا شما از چه طریقی به رقم 18 دقیقه مطالعه در روز برای ایرانیان دست پیدا کردید؟
تا حدود 3 سال پیش یک اعداد مشهوری در جامعه وجود داشت که ما هم نمیدانستیم این اعداد از کجا آمده است. مثلا میگفتند سرانه مطالعه در ایران 2 دقیقه در شبانهروز است. ما از روی این اعداد نمیتوانستیم به میزان واقعی سرانه مطالعه در ایران پی ببریم، چون مبنای آن رقم را نمیدانستیم. ما هم فقط شنیده بودیم. اما از اینکه تیراژ کتابمان به طور متوسط 2 هزار نسخه بود این نگرانی را داشتیم که میزان مطالعه پایین است.
تیراژ 2 هزار نسخه برای کشور 75 میلیونی که حدود 80 درصدشان هم باسواد هستند خیلی رقم پایینی است. خوشبختانه این گفتگوها و تبلیغاتی که مطبوعات و رسانهها در مورد سرانه مطالعه راه انداختند، همه را به این فکر انداخت که بروند از روشهای علمی استفاده کنند و یک سنجشی انجام بدهند و ببینند بالاخره الان سرانه میزان مطالعه در کشور چقدر است. وقتی این موضوع مطرح شد هم صدا و سیما این کار را کرد و هم وزارت ارشاد و دبیرخانه نهاد کتابخانههای عمومی و اجمالا این نتیجه به دست آمد که (بجز مطالعه کتابهای درسی) سرانه مطالعه مان حدود 18 دقیقه در شبانهروز است.
تعریف مطالعه برای این دوستان چه بود؟ آیا اگر کسی برای ثواب، قرآن یا مفاتیحالجنان بخواند جزو میزان مطالعه محسوب میشود؟
2 نظر وجود داشت. عدهای مطالعه را خواندن کتاب میدانستند، اعم از اینکه خواندن برای یادگیری باشد، برای افزایش دانایی باشد یا نه برای عبادت. یک گروه دیگر اصلا نظرشان این بود که غایت اصلی خواندن کتاب چیست؟ آیا این است که دانش عمومی بالا برود؟ اینکه جامعه ما یک جامعه دانایی محور بشود و جامعهای که هر آدمی، هر کاری که میکند بر مبنای یک منطق و دانشی باشد که فرا گرفته است؟ اگر این مورد را مد نظر قرار بدهیم قرآن خواندن زمانی مطالعه محسوب میشود که به منظور فراگرفتن محتوایش خوانده شود نه صرف مطالعه برای کسب ثواب، ادعیه هم همینطور.
شما به کدام نظر معتقد بودید؟
من از آن گروهی بودم که تعریفشان از مطالعه اینگونه بود: مطالعه، مراجعه به منابع است (اعم از کاغذی و غیرکاغذی) که موجب یک نوع افزایش دانش یا رسیدن به یک مطلب جدید برای فرد میشود.
یعنی تعریف دوم؟
بله. البته این خیلی دعوای مهمی نیست. بعضیها نگران این بودند که برای ما در عرصه بینالمللی خیلی بد است که آمارمان پایین باشد. گفتند برخی مطالعات دیگر هم ضمیمه کنند که این رقم بالا برود، ولی در برنامهریزیهای داخلی مان توجه داشته باشیم که این عدد بالا نیست.
پارسال مثلا مجموعه نظرسنجیهایی که من بعضی از آنها را دیدم و واقعا هم علمی بود نشان میداد سرانه مطالعه در کشور ما حدود 17 دقیقه در شبانهروز است. این میزان به یکباره خیلی امیدوارکننده شد. نه این که بگوییم الان جایگاهمان جایگاه خوبی است، اما به هر حال امیدوارکننده است.
با این تعاریف پس اگر برخی برنامهها و تسهیلات برای کتاب فراهم شود، میتوان جامعه ایرانی را به مطالعه عادت داد. یعنی شما به چیزی به عنوان نداشتن فرهنگ مطالعه اعتقادی ندارید. فکر میکنید از سوی مسوولان وکلا نهادها کمبودهایی وجود داشته است؟
من نمیخواهم بگویم که مردم فرهنگ مطالعه دارند. من دارم برای شما اتفاقاتی را که افتاده روایت میکنم. اینکه چه باید کرد تا فرهنگ مطالعه در جامعه نهادینه بشود و آدمها همانطور که آب میخورند مطالعه هم بکنند. آن موقع برخی بحثهای دیگری پیش میآید.
مثل چی؟
مثلا من معتقدم ما از کودکی باید کتاب را به عنوان یکی از ضروریات زندگی در برنامههای افراد جای بدهیم. در خانواده برخی کارها باید صورت بگیرد. در خانوادهها تلویزیون نقش خیلی مهمی دارد. پیشنهاد من این است که رسانه ملی هنگام نشان دادن همه صحنههای خانه از اتاقپذیرایی یا اتاقنشیمن یک قفسه کتاب هم به تصویر بکشد. یعنی کتاب به عنوان یک عنصر ثابت زندگی مردم در بیاید. در خانوادههایی که پدر و مادر اهل کتاب هستند و کتاب در آن خانهها وجود دارد، میزان کتابخوانی بیشتر است.
پیشنهاد دیگر این است که در دانشگاهها بحث آموزش ما شکل پژوهش محوری بگیرد، یعنی به جای اینکه ما اطلاعات را در ذهن دانشآموز و دانشجو تعریف کنیم، خود آنها را به کشف حقیقت سوق بدهیم. اگر این اتفاق بیفتد بنیان مطالعه در کشور زیر و رو میشود، یک نوع عادت مطالعه میان افراد ایجاد میشود و اینکه مردم متوجه میشوند برای اطلاع از مسائل یکی از منابعی که باید به آن مراجعه کنند، کتاب است.
چندی پیش میزبان کارگاه بینالمللی حافظه جهانی برای ثبت اسناد در یونسکو بودید. بحث برپایی این کارگاه پیشنهاد خود سازمان کتابخانه ملی بود؟
ما از سال 1384 به برنامه حافظه جهانی یونسکو پیوستیم. این برنامه هر 2 سال یکبار 2 اثر مهمی را که در تمدن جهانی نقشی داشته باشد، به ثبت میرساند. ما نباید حتما 2 اثر به ثبت برسانیم. بلکه میتوانیم حداکثر 2 اثر را به ثبت برسانیم، حالا ممکن است 2 اثر نامزد کنیم که هیچکدامش انتخاب نشود یا یکیاش انتخاب شود یا هر دو.
انگار همه این حالتها در این سه سال اتفاق افتاده است؟
ما در سال 84 با کمک دوستانی از نهادهای مختلف، آستان قدس، نهاد شورای انقلاب فرهنگی، مجلس و دانشگاه تهران زیرنظرکمیسیون یونسکو کمیتهای تشکیل دادیم به نام کمیته جهانی حافظه جهانی. همان سال اول 2 اثر را فرستادیم به نامهای «وقفنامه ربع رشیدی» و «شاهنامه بایسنقری» که خوشبختانه هر دو ثبت شد. دوره دوم 2 اثر دیگر فرستادیم به نامهای «مجموعه اسناد اداره آستان قدس رضوی در دوره صفویه» که ثبت شد و دیگری هم «مصالح و ممالک» که این دومی را با ایراداتی برگرداندند. ما از همان اول برای اینکه کارشناسان ایرانی با چنین بحثهایی آشنا شوند، با گفتگویی که در یونسکو با خود آقای ماتسورا، دبیرکل یونیسف داشتیم سعی کردیم هر سال یک کارگاه آموزشی بگذاریم که هم کارشناسان خودمان و هم دستگاههای دیگر مثل موزهها در این کارگاه شرکت کنند و با این برنامه آشنا بشوند.
کل فرآیند تعیین منابع مکتوب برای ثبت همین بود؟
یک گروه کارشناسی داریم همانهایی هستند که در 2 دوره قبلی شرکت کردند. اینها حدود یکسال وقت گذاشتند و جلسات متعددی برگزار شد و کتابها و اسناد را از نزدیک دیدند و در نهایت به چهار پنج نسخه رسیدند که ما به عنوان کمیته ملی حافظه جهانی گفتیم که ما این آثار را برای ثبت جهانی پیشنهاد میکنیم. در رفت و برگشت با کمیته برای ثبت 2 اثر به نتیجه رسیدیم. یکیاش «خمسه نظامی» است و دیگری هم « التفهیم» ابوریحان بیرونی است که پیشنهاد امسال ما برای ثبت بود.
سرنوشت مصالح و ممالک چه شد ؟
داریم ایرادات این اثر را هم اصلاح میکنیم که در دورههای بعدی بتوانیم آن را به ثبت جهانی برسانیم.
چون تاکید شما در این دوره روی آثار دیداری و شنیداری بوده پیشنهادی برای ثبت این نوع آثار در این دوره نداشتید؟
نه. در این دوره نداشتیم. اما به دنبال این هستیم که مجموعه فیلمهایی که از امام خمینی(ره) وجود دارد را یکجا به ثبت جهانی برسانیم، این مجموعه الان در اختیار صدا و سیماست، یعنی تصاویر سخنرانیهای حضرت امام و فیلمهای دیگری که از آمدن ایشان به ایران وجود دارد یا فعالیتهای مختلفی که هست.
فکر میکنم یکی از اهداف برگزاری به صورت بینالمللی این بود که شما بتوانید با کشورهای دیگر لابی کنید و فرآیند ثبت را برای آثار ایرانی تسریع کنید.
بله. اینها یک گروه کارشناسی است که حق رای دارند.
یعنی این کشورهای دعوت شده هم جزو رایدهندگان هستند؟
خیر، اینها حق رای ندارند. یک گروه کارشناسی آنجاست که البته از نمایندگان ایران هم دعوت کرده است که یک کارشناس برای داوری معرفی کنیم. وقتی دیدند ایران هم حضور فعالی دارد و آثاری با قابلیت ثبت جهانی، سال گذشته به ما پیشنهاد کردند که ما هم میتوانیم با معرفی یک کارشناس در هیات داوری حضور داشته باشیم و البته ما هم به دنبال کسی هستیم که هم با میراث فرهنگی ایرانی آشنایی داشته باشد و بتواند استدلال کند و هم به زبان مسلط باشد.
یعنی علاوه بر اینکه ایران نقش رهبری در منطقه دارد، در آینده یک کارشناس داوری هم از ایران به یونسکو برای داوری حضور خواهد داشت؟
بله.
میثم اسماعیلی
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
بازگشت ترامپ به کاخ سفید چه تاثیری بر سیاستهای آمریکا در قبال ایران دارد؟
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
رضا جباری: درگفتوگو با «جام جم»:
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم: