در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
کلاسیک و مدرن
هفت علیه تب از کشور کلمبیا که در روز دوم و سوم جشنواره اجرا شد، یک اثر کلاسیک و مدرن است. کلاسیک در متن و مدرن در اجرا که در تقابل این دو یک مفهوم منطبق با زمانه حاضر میشود.
اگر آنتیگونه را خوانده باشید، آنجا این دختر شجاع به دنبال خاک کردن جسد برادر ارشد خود است که به دست برادر کوچکترش کشته شده است. در این نمایش لحظاتی پیش از این جنگ و کشته شدن را خواهیم دید. 2 برادر پس از مرگ ادیپ، پدرشان برای تصاحب ارث و قدرت با هم جنگ میکنند و در این بازی جمعی از مردم قربانی خواهند شد.
اجرا مبتنی بر یک وضعیت ابدی و ازلی است؛ آنچه از آن به عنوان جنگ و خونریزی و خونخواهی یاد میکنند. این اثر ضد جنگ تحت لوای جنگ بد است. آری در همین حد، انزجار مخاطب از این وضعیت را بروز دهد. شاید همین در سطح حرکت کردن نیز عامل اساسی برای نرسیدن به عمق فاجعه باشد، با آن که در زمان اجرا، گروه کر با آوازخوانی و همسرایی و با تکیه بر حرکات نمایشی و میزانسنها و ترکیببندیهای فعال و گروهی درصدد است تا تاثیر لازم را بر ذهن و روان تماشاگران بگذارد. تمام تلاش آنان به هدر میرود، چون از پرداختن به اصل مطلب باز میمانند و جنگ با تمام آسیبها و پلیدیهایش تصویر نمیشود.
پروانههایی از دل فناوری
پروانهها از ایتالیا که یکشنبه روی صحنه رفت، یک پرفورمنس است. اجرایی که بر آن است تا با استفاده از فناوری و همراهی آن با بازیگری، ارتباطی منطقی با طبیعت برقرار کند. در این اجرا ضمن پرداختن به مراحل رشد و دگردیسی پروانهها، لحظاتی ناب در ارتباط با طبیعت را شکل میدهد؛ 2 بازیگر که با موسیقی حرکات خود را هماهنگ میکنند و تصاویر ویدئو نیز بر 2 پرده رودرروی هم پخش میشود؛ لحظاتی که کاملا انتزاعی هستند. برای آن که تلاش بازیگران نتیجه داده باشد، آزمونی صورت میگیرد تا چند نوجوان و جوان پا به صحنه بگذارند تا یک بازی شاداب را مهیا کنند. مدام تصاویر و فضاها فرق میکند و طبیعت به زیباترین شکل ممکن مقابل دیدگان قرار میگیرد و با القای یک حس حقیقی بر آن است تا دل را به طبیعت پیوند بزند. آنچه در این پرفورمنس چیره میشود، حضور بهینه تکنیک و فناوری است، برای همین از قالب یک نمایش فاصله میگیرد و در ضمن این اجرا به دنبال برقراری یک ارتباط دوسویه است تا فضایی را بر ذهن القا کند.
وضعیت دردناک
خنکای ختم خاطره درباره شهید یا مفقودالجسدی است که پس از سالها برگشته است. ماموران بنیاد شهید بر آن هستند تا خانواده این یوسف را شناسایی کنند، در حالی که همه خانوادهها این انتظار را دارند و با چنین حس و حالی زندگی میکنند.
فضایی غیرمعمول که در آن قرار است یک وضعیت به نمایش درآید؛ وضعیتی مشترک و دردناک! همه بر بودن فرزند گمشده یا پدر نداشتهشان تاکید میکنند. نیما دهقان در اجرا بر آن است تا با اتکای به طراحی صحنه و بهرهمندی از حضور فعال بازیگران همه چیز را در صحنه آشکار کند. قرار است بازیگران بگویند که چه دردی بر تن و روان خانواده شهدا سوار است. دردی جانکاه و در عین حال لذتبخش، چون قرار نیست برای آن پایانی تصور شود. بازی علی سرابی، الهام کردا و سعید چنگیزیان با شور و هیجان مثالزدنی همراه میشود. البته نقصهایی هم هست که شاید نوع نوشتار بر آن دامن زده باشد و بازیها فقط از آن صدمه خوردهاند.
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین:
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد