جنایتی که پس از 3 سال هنوز رازگشایی نشده است

رازی در زیر پل مدیریت

قتل یک دختر دانشجو در نزدیکی پل مدیریت تهران از جمله پرونده‌های جنایی است که به صورت راکد و بلاتکلیف باقی مانده و پس از گذشت 3 سال از وقوع جنایت قاتل هنوز دستگیر نشده است.
کد خبر: ۳۰۶۶۱۹

این جنایت‌‌‌در‌ساعت 30/20 شامگاه چهارشنبه 13 دی ماه سال 85 روی داد . دختری جوان به نام سونا که در رشته مترجمی زبان انگلیسی درس می‌خواند، درحالی که بر اثر اصابت چند ضربه چاقو بشدت مجروح شده بود، در بیمارستان جان باخت. با مرگ سونا پلیس ابتدا آرین ، پسر جوانی که مقتول را به بیمارستان رسانده بود، تحت بازجویی قرار داد. آرین گفت: من ساعت 30/19 سونا را در میدان کاج سوار یک پیکان کرم رنگ کردم تا به پل مدیریت برود، اما 10 دقیقه بعد وی با من تماس گرفت و گفت فردی او را با چاقو زده است. زمانی که این را شنیدم با پلیس 110 تماس گرفتم و خودم نیز به سمت پل مدیریت راه افتادم و با کمک ماموران کلانتری سونا را به بیمارستان رساندیم، اما او جان باخت. من نمی‌دانم قاتل کیست. البته وقتی به محل حادثه رسیدم، پسری را که سوار بر یک پیکان سبزرنگ بود و سونا را زیرنظر داشت، دیدم. در پی این اظهارات صاحب پیکان بازداشت شد، اما اتهام قتل را انکار کرد و مدرکی علیه وی به دست نیامد. در ادامه ظن پلیس متوجه آرین شد، اما تحقیقات نشان داد همه حرف‌های او از جمله مکالمه تلفنی‌اش با سونا مطابق واقعیت است.

چند روز پس از این قتل در حالی که موبایل دختر دانشجو سرقت شده بود، کارآگاهان متوجه شدند گوشی تلفن همراه سونا با سیمکارت دیگری مورد استفاده قرار گرفته است. این سرنخ باعث دستگیری 2 مرد افغان شد ولی آنها نیز جنایت را انکار کردند و مدرکی علیه آن دو نیز به دست نیامد. در شرایطی که تحقیقات به بن‌بست رسیده بود، کارآگاهان به این نتیجه رسیدند که عامل جنایت با مسیر دختر دانشجو آشنا بوده و شب حادثه با استفاده از تاریکی و خلوتی خیابان به او حمله ور شده و از پشت ضربات چاقو را به پیکرش وارد کرده است. حدود 15 روز پس از گشوده شدن این پرونده مرموز جوانی 24ساله به دادسرای امور جنایی تهران رفت و با شکایت علیه 3 سارق گفت: از بلوار مرزداران به مقصد فلکه دوم صادقیه سوار یک پیکان کرم رنگ شدم که به جز راننده 2 سرنشین دیگر نیز داشت. زنی در صندلی جلو و مردی دیگر در صندلی عقب کنار من نشسته بود. لحظاتی بعد مرد مسافر یک کلت کمری را به سوی من نشانه گرفت و با تهدید خواست هرچه پول همراه دارم به وی بدهم. من که بشدت وحشت کرده بودم، از ترس جانم تسلیم شدم و پول‌هایم را همراه موبایل، یک زنجیر و یک دستبند طلا به مرد مسلح دادم و از پیکان کرم رنگ پیاده شدم.

در حالی که مسوولان دایره ارجاع دادسرای جنایی در حال تنظیم این پرونده بودند، مرد دیگری به دادسرا مراجعه و دومین شکایت از سرنشینان پیکان کرم رنگ را مطرح کرد. این مرد که 200 هزار تومان وجه نقد خود را از دست داده بود، در اظهاراتش گفت: ساعت یک بامداد در میدان آزادی برای رفتن به کرج سوار یک پیکان کرم رنگ شدم و چون زن دیگری نیز به عنوان مسافر در صندلی جلو نشسته بود، به راننده شک نکردم. اما هنگامی که به ابتدای اتوبان کرج رسیدیم، مرد مسافری که کنار دست من نشسته بود با تهدید سلاح مرا وادار کرد پول‌هایم را به وی بدهم. پس از آن‌که شکایت این 2 مرد در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت، آنان اطمینان یافتند که هر دو سرقت توسط یک باند انجام شده است، اما آنچه بیش از همه توجه آنان را به این پرونده جلب کرد شباهت اظهارات دو مالباخته با گفته‌های آرین بود. با این وجود باز هم تجسس‌ها راهگشا نشد و از آن زمان تاکنون سرنخی از قتل دختر دانشجو به دست نیامده است.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها