حکایت فوتبال 400 میلیاردی و ناکامی‌های پیاپی آن

ورزشی که پول می‌بلعد

محمد دادکان رئیس سابق فدراسیون فوتبال در برنامه تلویزیونی 90 گفت: «سالی 400 میلیارد تومان در فوتبال ایران هزینه می‌شود اما خروجی این هزینه سنگین چیست؟» قطعا جواب این سوال هیچ است،‌ ما به جام جهانی 2010 آفریقایی جنوبی صعود نکردیم، تیم ملی ما امروز به اردن و قطر هم می‌بازد، باشگاه‌های ما در لیگ قهرمانان آسیا یا از گروهشان صعود نمی‌کنند یا اگر هم صعود کنند،‌ در مرحله بعد حذف می‌شوند، تیم ملی امید ایران هم 4 دهه است که به مسابقات المپیک صعود نکرده است.
کد خبر: ۳۰۶۳۶۳

در واقع صرف این هزینه بسیار سنگین،‌ هیچ سودی برای فوتبال ما نداشته و فقط یک پولی است که از جیب مردم خارج و به حلقوم فوتبال ریخته می‌شود. اما سوال ما این است که چرا این هزینه سنگین حاصلی برای فوتبال ما ندارد.

عدم ثبات در فوتبال بلای جان این رشته ورزشی شده است. همان‌طور که مدیران ما بنا بر روابط خاصی در فوتبال حکم می‌گیرند یا انتصاب می‌شوند، مدت عمر مدیریتی آنها هم مشخص نیست و به‌اصطلاح به همان راحتی که می‌آیند، به همان راحتی هم می‌روند. در چنین شرایطی مربیان هم امنیت شغلی ندارند چرا که هر مدیری دوست دارد با همان مربی که می‌شناسد کار کند.

در این شرایط چه تضمینی برای رسیدن به موفقیت وجود دارد؟ قطعا در این اوضاع نابسامان نمی‌توان انتظار کار علمی با یک برنامه‌ریزی مدون و هدفمند داشت. برای روشن شدن مطلب بهتر است یک مثال بزنیم. بعد از تعلیق فدراسیون فوتبال در سال 2006، داریوش مصطفوی همه کاره فدراسیون شد تا رئیس جدید در انتخابات مجمع مشخص شود. همان روزها مصطفوی از امیر قلعه‌نویی برنامه 4 ساله خواست اما از آن روز تا الان، یک رئیس فدراسیون و 4 سرمربی در تیم ملی روی کار آمده‌اند. علی کفاشیان، رئیس فدراسیون فوتبال شد و ابتدا منصور ابراهیم‌زاده برای چند بازی زمام امور را در تیم ملی به دست گرفت. بعد از آن علی دایی سرمربی تیم ملی شد که بعد از باخت به عربستان اخراج شد. پس از او محمد مایلی‌کهن هدایت تیم ملی را برعهده گرفت که پس از چند روز و در حالی که یک جلسه هم تیم ملی را تمرین نداده بود به خاطر دعوای مطبوعاتی که با امیر قلعه‌نویی داشت، برکنار شد و پس از او هم افشین قطبی سرمربی تیم ملی شد. جالب این‌که کفاشیان روزی که حکم علی دایی به عنوان سرمربی تیم ملی را امضا کرد، اعلام کرد که از دایی برنامه‌ 4 ساله گرفته تا یک تیم ملی منسجم و قدرتمند را برای جام جهانی و جام ملت‌های آسیا آماده کند، اما همگان خوب به خاطر دارند که بعد از باخت به عربستان در تهران در چارچوب مسابقات جام‌جهانی و در حالی که هنوز عرق بازیکنان تیم ملی خشک نشده بود، حکم بر کناری علی دایی صادر شد تا برنامه او هم در بایگانی فدراسیون فوتبال خاک بخورد، همان‌طور که برنامه 4 ساله امیرقلعه‌نویی به خاطره‌ها پیوسته و در فدراسیون فوتبال خاک می‌خورد.

ثبات، موفقیت می‌آورد

این‌که می‌گوییم بی‌ثباتی ناکامی می‌آورد بی‌دلیل نیست. علاقه‌مندان به پرسپولیس هیچ‌گاه نام امیر عابدینی را فراموش نمی‌کنند. دوران طلایی و نسل با شکوه پرسپولیس در زمان حضور او به عنوان مدیرعامل باشگاه رقم خورد. در 5 سال مدیریت عابدینی، پرسپولیس 5 جام داخلی و بین‌المللی کسب کرد تا به موفق‌ترین مدیر عامل تاریخ فوتبال ایران تبدیل شود. بعد از او پرسپولیس مدیران زیادی را به خود دیده است، اما حاصل این رفت و آمدها و صرف هزینه‌های میلیاردی چه بوده است؟ پرسپولیس در این 8 سال اخیر مربیان زیادی را هم استخدام کرده، اما آنها هم هیچ سودی برای این تیم نداشته‌اند. نام‌هایی مثل آری هان و دنیزلی هم هدایت این تیم را برعهده گرفتند، اما در نهایت هیچ موفقیتی به دست نیاوردند. استقلال هم شرایطی بهتر از پرسپولیس ندارد. باشگاه آبی تهران هم هر ساله مدیر و مربی‌اش عوض می‌شود. همین 2 فصل قبل بود که ناصر حجازی فصل را با استقلال شروع کرد و در میانه راه جای خودش را به فیروز کریمی داد، اما او هم نتوانست فصل را به پایان برساند و در نهایت امیر قلعه‌نویی جای او را در استقلال گرفت و با این تیم قهرمان جام حذفی شد. جالب این‌که استقلال با هدایت قلعه‌نویی و مدیریت علی فتح‌الله‌زاده قهرمان شد، اما مدیرعامل استقلال در فصل بعد جای خودش را به امیر واعظی آشتیانی داد. جالب است بدانید که حبیب کاشانی هم در لیگ ششم حرفه‌ای با پرسپولیس قهرمان شد، اما در پایان فصل جایش را به عباس انصاری‌فرد داد. به نظر می‌رسد پاداش قهرمانی در فوتبال ایران برکناری است که یک قانون نانوشته است، همان‌طور که سعید آذری پس از قهرمانی با ذوب‌آهن در جام حذفی فصل گذشته برکنار شد و امیرقلعه‌نویی هم با قهرمانی در لیگ نهم حرفه‌ای جای خودش را در استقلال به عبدالصمد مرفاوی داد. این قانون به ما ثابت می‌کند که موفقیت یا عدم موفقیت مدیر یا مربی برای ماندگاریش ملاک کار نیست.

مربیان و بازیکنان

مربیان در فوتبال ایران از حاشیه امنیت کمتری نسبت به بازیکنان برخوردار هستند، اما جالب است بدانید که یک عده مربی و بازیکن در فوتبال ایران وجود دارند که هر ساله بین تیم‌های مختلف می‌چرخند. در مورد مربیان بهتر است چند مثال بزنیم. آخرین مربی برق شیراز در فصل گذشته رسول کربکندی بود که با این تیم به لیگ یک سقوط کرد، اما او چند هفته قبل جانشین محمد حسین ضیایی در صبای قم شد. بیژن ذوالفقار نسب که با پگاه گیلان نتایج ناامیدکننده‌ای گرفته بود، هدایت صنعت نفت آبادان را برعهده گرفت. اکبر میثاقیان پس از ناکامی در راه‌آهن راهی شهرداری تبریز شد. لوکا بوناچیچ که با فولاد خوزستان امسال نتایج بسیار ضعیفی را گرفته بود، راهی مس کرمان شد و پرویز مظلومی که با مس کرمان در حالت بحران قرار داشت، سرمربی ابومسلم شده است. حکایت بازیکنان هم مثل مربیان است. یک عده بازیکن در فوتبال ایران هستند که هر ساله در تیم‌های مختلف می‌چرخند و به همین دلیل است که فوتبال ما طی چند سال اخیر پدیده چشمگیری رو نکرده است و به همین دلیل است که بازیکنانی مثل کریم باقری، فریدون فضلی، یدالله اکبری و سهراب بختیاری‌زاده هنوز در سطح اول فوتبال ایران بازی می‌کنند. بازیکنانی که هر کدام از آنها حدود 40 سال سن دارند اما هنوز هم در لیگ برتر فعالیت می‌کنند.

مهدی نوری

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها