خواندنی هفته

همان ترس قدیمی

از چهارده سالگی می‌ترسم حسن محمودی نشر چشمه 148 صفحه قیمت : 2800 تومان
کد خبر: ۲۹۹۲۰۲

حسن محمودی در سومین کتابش مجموعه داستان «از چهارده سالگی می‌ترسم» داستان‌هایی را انتخاب کرده است که مملو از اتفاقات ریز و درشت است. اتفاقاتی که در دنیای واقعی و اسطوره‌ای با هم می‌افتد. داستان‌ها و افسانه‌های قدیمی در کنار هم جمع شده‌اند و از هر کدام بخشی انتخاب شده است. آنها امروزی شده‌اند و داستان‌های حسن محمودی شکل گرفته‌اند.

شما این اتفاقات را باور می‌کنید مهم نیست قصه ماهیگیری باشد که یک کوزه از آب پیدا می‌کند با دیو درون آن و یا پسری باشد که مادرش گفته تو طلسم شده‌ای. همه اینها می‌توانند در همین تهران امروزی رخ دهند. این اتفاقی است که در این داستان‌های «محمودی» می‌افتد. فوقش این است که می‌گویید چه آدم‌های عجیبی. این آدم‌ها هم هستند؟ اصلا این آدم‌ها می‌توانند باشند؟ این داستان‌ها در برخی شخصیت‌ها مشترک هستند. مثلا ننه‌آقا، یا همسر مرد آلوشا ، ماریا و درختان زیتونش. این داستان‌ها به هم مربوط می‌شوند. شخصیت‌ها تکرار می‌شوند و گاه یکی می‌شوند.

این داستان‌ها تلفیق زمان و مکان هستند و رئالیسم جادویی. گاهی اتفاقی از زمانی عبور می‌کند و به زمانی دیگر می‌آید. داستان اول درباره مردی است که حتی پس از ازدواجش یاد عشق کودکی و نوجوانی‌اش را فراموش نکرده است. او به دنبال این زن است. می‌خواهد قولش را بشکند. او مدام اینجا و آنجا زن را می‌بیند در شمایل‌های گوناگون با قیافه‌های مختلف.

مدام دنبال او می‌رود و گمش می‌کند. به شهر زادگاهش باز می‌گردد، با همسر و فرزندانش. این قدر موضوع واقعی است. آنجا خبری از او نیست و ما باور می‌کنیم که آن دختر در سال‌های قبل در همان نوجوانی مرده است.

یا در دو داستان «ناخن‌ها و آواز» و «ناخن‌ها و دود» شخصیت ننه‌آقا مادربزرگ خانواده رکن اساسی دارد در ترس‌ها و اضطراب‌های پسری که ماجراها را تعریف می‌کند. بعدتر در بزرگی‌اش عکس او آغازگر ماجرا‌ها می‌شود. او آنچنان در بحر خاطره‌هایش می‌رود که حتی بوی و مزه توت‌فرنگی را می‌شنود و می‌خورد و لکه‌ای هم بر لباسش می‌افتد.

ما هم مثل او اسیر زمان و مکان می‌شویم. اما در «سی در» و «حکایت ماریا و مرد غریبه» شخصیت‌هایی مشترک وجود دارند و داستان درباره‌شان روایت می‌شود. گاهی ماجرایی مانند خندیدن بیجا در یک مکان نامناسب هم می‌شود داستانی مانند «پله‌هایی که بالا نرفته‌ام.»

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها