سخنگوی کمیسیون امور داخلی کشور و شوراهای مجلس در گفتگو با جام جم آنلاین خبر داد
کاربرد تکنیکهای شعری، کشف تصاویر بکر و استفاده از تمثیلهای طبیعی با اینکه در تاریخ سترگ ادبیات فارسی کار تازهای نیست، اما بندرت دیده شده است که این خلاقیتها با معانی ارزشمند دینی گره بخورد و تلاقی تکنیک و معنا به خلق اثری شکوهمند بینجامد ؛ هرچند مردم عادت کردهاند جریانات و وقایع مذهبی تاریخی را به صورت روایی و مستقیم دریافت کنند و به کار بردن تکنیکهای شعری آن هم در این حوزه برای خیلیها خلاف عادت محسوب میشود. به همین دلیل است که میبینیم هنوز خیلیها تصورشان از شعر مذهبی مدیحهسرایی است و تصور چندانی از شعر مذهبی به جز اشعار محتشم کاشانی در ذهن مردم نیست.
حیدری در شعر آخرین قطره چنین میسراید:
ده جنگجو در دستهایم صف گرفته
تا از جهان انگشترت را پس بگیرم
من زنده ماندم با غلافی منتظر تا
از گرده شب خنجرت را پس بگیرم
گیرایی این شعر بیش از همه به نوع نگرش شاعر به موضوع مرتبط است.او از جایگاه یک شاعر سخن میگوید، یک ژنرال یا یک پهلوان نیست که با تکیه بر تجهیزات و قدرتش به خواستههایش جامه عمل بپوشاند، او میخواهد انگشتری را که دیگران به ناحق از انگشت مولایش حسین(ع) بیرون کشیدهاند با ابزار شاعرانهاش پس بگیرد. پس ناچار است با همان انگشتها به جنگ مهاجمان برود. اینجاست که او با پوشیدن لباس رزم بر تن انگشتانش، شخصیتی تکاندهنده به آنها میبخشد و با ابزار خاص خودش به مبارزه میرود.
در بیت بعد او به من خودش یک وجه تاریخی میدهد و غلافی در دست میگیرد تا روزی خنجر عدالتخواه مولایش را پذیرا باشد. او با پس گرفتن خنجر از شب به نوعی رسالت انسانیش را بیان کرده است و همچنین وجه انفعالی را که معمولا شعرای مدیحهسرا در اشعارشان بروز میدهند از خود دور کرده است.
تصویرسازی وجه بارز شعر حیدری است، او در کتاب پایتخت جهان همان کشفهایی را که در «کتاب خورشید در عبای تو پیچیده است» بود را در مضامینی دیگر ارائه میدهد و نشان میدهد بیش از همه خلاقیتهای شعری اوست که باعث خلق فضاهای شاعرانه میشود و چارچوبها نتوانستهاند شاعرانگی او ر ا تحت سیطره خود درآورند.
او در شعر «بنگر به آب » با نازک بینی شاعرانهاش تصاویر جالبی از افتادن عکس ماه در آب میدهد که بسیار شکوهمند هستند.
آب یک شب صورتت را دید و حالا سالهاست
غیرت خورشید دائم میزند خنجر به آب
و در ادامه:
شب که در خود حلقه میبندی و میخندی به موج
داده انگار آسمان تیره انگشتر به آب
از وجوه دیگر شعر حیدری در کتاب پایتخت جهان شخصیت بخشی به اشیا و نمادهاست. این تکنیک ابزار بسیار مناسبی برای خلق تصاویر بکر بوده است. باید توجه شود در این نوع شعرها قرار است نمادها در حالیکه خصوصیات خود را دارند، با جان بخشی شاعر شخصیتی تازه پیدا کنند.
حیدری در خلق تصاویر، شاعر توانایی است. او هدفش صید ماهی است و واژهها اغلب طعمههای او برای صیدند. پس آنها را به هر رودی که میخواهد میبرد تا به مقصودش برسد. او در شعر« چشم» برای اینکه اوضاع خودش را به تصویر بکشد، شب را در هیات یک رهگذر میبیند و چنین میسراید:
شب رهگذری بود که در خلوت من تاختحال از نفس افتاده و چون من سر زانوست
در همین راستا و در شعر «دیوارهای مرد» برای بازگویی حال خویش چنین میسراید:
هر شب سواری واژگون پا میشود در من
برپاست بر اسب خیالم زین افتادن
با این همه به نظر میرسد حیدری در این کتاب به سیاق کتابهای قبلیاش همچنان در حال تکامل بخشی به آن وجه از شاعرانگی است که تکنیکها و خلاقیتهای ادبی مینامندش. او همچنان تصویر روشنی از تجربیات عینیاش نمیدهد.
در اینجا لازم است بگویم با اینکه دیدگاه فلسفی و آفرینش ادبی می توانند دو رکن اساسی شاعرانگی به حساب آیند، اما همیشه این دو شاخص در سایه و سیطره تجارب عینی شاعر قرار میگیرند و در حقیقت در خدمت آن هستند. به همین سبب است که اگر شاعری دارای تجارب گرانبها نباشد، حتی با وجود دیدگاه فلسفی و آفرینش ادبی نمی تواند شاعر خوبی محسوب شود و شعرش بیمایه جلوه میکند.
دلیل پختگی شاعران با گذشت زمان نیز به سبب همین گستردگی تجارب شخصی است و اصولا هنر یک جامعه وملت جدای از خاطرههای آنها نیست. در حالیکه دیدگاه فلسفی و آفرینشهای ادبی در بالاترین سطح به خلق سبکها میانجامند. خاطرههای هر قومی باعث پیدایش خرد جمعی میشوند دقیقا به همین سبب وجود سبکهای مختلف در یک جامعه خیلی دارای ارزش نیست و هنر هر جامعهای از منظر دستاوردهای عینیاش در گذر زمان قابل تامل است.
مثال عینی این مورد را می توان در ظهور شعر نیمایی بوضوح دید. آنچه نیما را نیما کرد تغییر در فرم و صورت شعر کلاسیک نبود؛ بلکه او به تبع رخدادهای اجتماعی خاص دوران مشروطه و عطش جامعه برای رفرم، جریان کلاسیک شعر را به آرامی به سوی تجارب و خواستههای اجتماعی سوق داد و ضلع گم شده شعر را پیدا کرد. به هر حال در شعر حیدری به نوعی دردها و دغدغههای جاری کمتر نمود پیدا میکنند و مخاطب امروزی هرچند از کشف تصاویر او سرمست میشود، ولی نسخه شفابخشی برای دردهای جاریش نمییابد. البته این را باید به حساب جوانی او گذاشت و مطمئنا همراه با گذشت زمان شعر او با تجربههای عینی و دغدغههای روزمرهاش گره خواهد خورد و لباس فاخر تصاویر او به تنی استوار پوشیده خواهد شد.
رضا کرمی
سخنگوی کمیسیون امور داخلی کشور و شوراهای مجلس در گفتگو با جام جم آنلاین خبر داد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
یک تحلیلگر مسائل بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
سید رضا صدرالحسینی در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
سخنگوی کمیسیون امور داخلی کشور و شوراهای مجلس در گفتگو با جام جم آنلاین خبر داد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد