کد خبر: ۲۷۵۶۸۶

پدر برای کودک همدم، همبازی، رفیق و مانوس است. کودک حضور او را برای خود مغتنم می‌داند و در کنارش احساس غرور و سرافرازی می‌کند. با سخنان او می‌خندد، می‌آموزد و از طرز برخورد او با مادر راه و روش زندگی را یاد می‌گیرد. حضور پدر سبب ایجاد شخصیت سالم در کودک می‌شود و ناسازگاری و رفتارهای ضداجتماعی او را از میان می‌برد. از این‌روست که جامعه‌شناسان حضور پدر در خانواده را بهترین عامل پیشگیری از انحرافات می‌دانند.

این در حالی است که امروزه والدین از جمله پدرها بیشترین وقت خود را در طول روز برای تامین معاش خانواده صرف می‌کنند آنها از صبح تا شب در چند جای مختلف کار می‌کنند تا بتوانند آسایش مادی لازم را به خیال خود برای همسر و فرزندان فراهم کنند در حالی که آنان رفاه و آسایش معنوی را فراموش می‌کنند. به عقیده یک کارشناس امور تربیتی، امروزه الگوسازی پدر به عنوان یک انسان موفق در جامعه صورت نمی‌گیرد، زیرا او تبدیل به یک ماشین تولید مایحتاج اولیه شده است.

زنجیره عاطفی خانواده که بر اثر تعامل اعضای خانواده باید ایجاد شود با غیبت‌های مکرر پدر دچار نقص می‌شود و بحران فاصله بین نسل‌ها بر اثر نبود گفتمان مناسب و مداوم بین والدین و فرزندان روی می‌دهد. در بحران نسلی، پدرها زبان پسرها و مادران زبان دخترها را نمی‌فهمند و دیدگاه و نگرش آنها به زندگی متفاوت می‌باشد. این در حالی است که آنچه تاکنون نسل به نسل از پدران به پسران منتقل می‌شد، اکنون ناگفته باقی مانده و این خلا‡ توسط رسانه‌های ارتباطی پر شده است.

تلویزیون، ماهواره و اینترنت هم‌اکنون تاثیر تربیتی زیادی روی فرزندان دارند که نتیجه آن را امروزه در جامعه خود شاهدیم.

کودکان غیرمتعهد

هنگامی که حضور پدر در خانواده به دلیل مشغله کاری کمرنگ می‌شود ویژگی شخصیتی و اخلاقی کودک وی نیز دچار تنزل می‌شود. پدر به عنوان واسطه بین دنیای بیرون و خانواده، نقش اصلی را در شکل‌گیری ارزش‌های اخلاقی و وجدانیات کودک خود دارد. تحقیقات در زندگی افراد بزهکار نشان داده است که در دوره 3 تا 6 سالگی نقش پدر در زندگی این افراد کم بوده یا اصلا نبوده است این در حالی است که این دوره یکی از حساس‌ترین دوره‌های زندگی کودکان به شمار می‌رود. از طرفی نقش مادر در یک سال و نیم ابتدای زندگی کودک مهم است و محبت مادر برای یک سال و نیم ابتدای زندگی کودک بسیار ضروری است و احساس اعتماد به نفس کودک نیز به دلیل همین محبت مادر شکل می‌گیرد.

پسران نیز در سنین 3 تا 6 سالگی نیاز بیشتری به پدر دارند و پدران نیز باید برنامه‌ریزی لازم را برای حضور بیشتر در منزل داشته باشند. لذا اگر پدر خود را ملزم به رعایت اصول اخلاقی بداند، کودک همانندسازی بسیار خوبی از پدر می‌کند، اما گاهی وقت‌ها پدر رفتارهای مناسبی از خود نشان نمی‌دهد. در نتیجه کودکان هم بدون توجه به اصول اخلاقی پرورش پیدا می‌کنند. بی‌توجهی به کودکان و مشغله زیاد پدر و مادر سبب می‌شود کودکان بدون توجه به ارزش‌های اجتماعی و اخلاقی و غیرمتعهد بزرگ شوند.

خانواده منزوی

رشد فکری افراد، افزایش خلاقیت و اعتماد به نفس، زمانی در یک خانواده افزایش پیدا می‌کند که افراد خانواده از نظر عاطفی ساعات بیشتری را برای گفتگو در کنار یکدیگر بگذرانند. در حالی که براساس تحقیقات انجام شده میزان گفتگو در خانواده‌های ایرانی کمتر از 30 دقیقه بوده است. این مشکل چیزی نیست جز گرفتاری فکری اعضای خانواده، 2 شغله بودن مرد و کار زنان که باعث می‌شود زن و مرد در تنظیم زمانی برای باهم بودن در خانه دچار مشکل شوند.

زنجیره عاطفی خانواده که بر اثر تعامل اعضای خانواده باید ایجاد شود با غیبت‌های مکرر پدر دچار نقص می‌شود و بحران فاصله بین نسل‌ها بر اثر نبود گفتمان مناسب و مداوم بین والدین و فرزندان روی می‌دهد

از سوی دیگر همین مشغله کاری والدین سبب می‌شود که آنها فرصت حضور و آموزش کودکان خود را نداشته باشند و انتقال فرهنگی از والدین به فرزندان به کندی انجام می‌شود.

به اعتقاد کارشناسان، حضور اندک مرد در خانه سبب می‌شود که گفتگو به اندازه کافی در بین اعضا وجود نداشته باشد و خانواده حالت خانوار را پیدا می‌کند به این معنا که زن و مرد تنها در زیر یک سقف زندگی می‌کنند و ارتباط معناداری باهم ندارند در حالی که نشانه‌های یک خانواده خوشبخت، گفتمان مناسب و حضور خوب زن و مرد در آن خانواده است. در برخی خانواده‌ها چون فضای عاطفی وجود ندارد، حضور اعضا در خانواده کمتر می‌شود که یکی از دلایل آن بی‌برنامه بودن و نداشتن مدیریت مناسب در خانه است که آن هم امکان‌پذیر نیست، مگر این که پدر به حضورش در خانه توجه ویژه‌ای داشته باشد. کار در ایام تعطیل، نداشتن تعادل در کار، استراحت و اوقات فراغت که بیشتر به دلایل اقتصادی در خانواده‌ها اتفاق می‌افتد باعث می‌شود نشاط و شادابی خانواده تحت تاثیر قرار گرفته و حتی زنان و مردان شاغل در روزهای تعطیل به جای این که وقت خود را با اعضای خانواده بگذرانند بیشتر در خواب باشند.

البته نقش مادر در این میان نباید فراموش شود، زیرا روابط عاطفی میان اعضای خانواده را مادر مشخص می‌کند، مادر عمود عاطفی کانون خانواده است و با توجه به ویژگی‌های عاطفی و روانی که دارد می‌تواند محیط خانواده را آرام کند. زنان شاغل در منزل دچار فشارهای روانی و بی‌حوصلگی می‌شوند و شکیبایی و توان لازم را برای ایفای نقش خود ندارند، بنابراین رسیدگی به امور زناشویی هم دچار مشکل می‌شود.

به هر حال حضور پدر در خانواده و ایفای نقش پدری، از ارکان اصلی خانواده استاندارد است. اگر پدر و مادر هرکدام نقش خود را در خانواده به خوبی ایفا کنند بدون شک مسیر خانواده در راه درست قرار خواهد گرفت و فرزندانی هم که در چنین محیطی رشد کنند فرزندانی سالم‌تر و کارآمدتر خواهند بود. طبیعی است که مادران به خاطر مهر مادری به طور فطری و ذاتی، بیشتر اوقات داوطلب ایفای نقش مادری خود تا حد توان و در قالب باورها و دانسته‌های خود هستند، اما درباره پدران تجربه ثابت کرده بعضی از مردان خود را مقید به ایفای نقش پدری در خانواده نمی‌دانند یا از جایگاه خود در خانواده سوءاستفاده می‌کنند، از این‌رو می‌توان گفت چه‌بسا خانواده‌هایی وجود دارند که با وجود مرد خانه باز دچار نبود پدر هستند منظور از حضور پدر، وجود مرد در خانه نیست، بلکه مقصود حضور وی در نقش پدری در قبال خانواده است، از این‌رو مردی که همچون یک کارگر ساده یا تدارکاتچی عمل می‌کند نمی‌تواند ادعای پدری داشته باشد.مدیریت خانواده چه در مرحله تصمیم و اراده و چه در اجرا و عمل به داشتن قدرت کافی در زمینه فکر و عمل است، این مدیریت باید به گونه‌ای باشد که احساسات و عواطف پدر، اراده‌اش را تضعیف نکند و در او سستی ایجاد نکند. مردان نوعا بهتر از زنان می‌توانند عهده‌دار این مسوولیت باشند. زنان به خاطر برخورداری از روابط عاطفی قوی با فرزندان همچنین فطرت بی‌مانند مادرانه خود، استعداد و توانایی کافی برای اجرای این امر مهم را ندارند. مسوولیت سرپرستی به عنوان یک تکلیف به عهده مردان گذاشته شده است، لذا در مقابل اعضای خانواده مکلف شده‌اند نه حقدار. لزومی هم ندارد مدیریت با خشونت آمیخته باشد. مدیر خانه کسی است که اعضای خانواده همواره تحت سرپرستی و اداره او باشند نه این که غضب کند و خشمگین شود و روشن است که مسوولیت پدر در برابر خانواده آنقدر مهم و حساس است که از عهده هر کسی برنمی‌آید و هر مردی به صرف بچه‌دار شدن پدر نمی‌شود. پدران مانند مادران احتیاج به مطالعه و کسب آگاهی‌های روان‌شناسی و تربیتی و مشورت با اعضای خانواده بخصوص مادر خانواده دارند. حضور و نظارت پدر در جهت رشد مهارت‌های شناختی دختران و پسران لازم و ضروری است همچنان که فقدان او در کاهش نقصان این مهارت‌ها در هر دو پسر و دختر بی‌تاثیر نخواهد بود. اگر پدر نقش قوی و فعال در مدیریت خانواده نداشته باشد و از اداره خانواده برکنار باشد پسرش فاقد روحیه مردانه و قوی خواهد شد و این امر در رفتار اجتماعی او اثرات بدی باقی می‌گذارد. برخی از مادران نیز به دلیل بی‌توجهی‌های پدر نقش مدیر خانه همان نقشی که پدر باید ایفا کند را به عهده می‌گیرند و حرف آنان این است که شوهرشان از زیر بار مسوولیت فرار می‌کند. در حالی که این رفتار کاملا اشتباه است، زنان نباید مسوولیت همسرانشان را به عهده بگیرند چون با قبول مسوولیت، آنها را به سمت لاابالی‌گری و بی‌قید و بندی هرچه بیشتر هدایت کرده و خود را در معرض سوءاستفاده قرار می‌دهند از سوی دیگر اگر مادر در خانواده نقش مسلط و مدیر را ایفا کند فرزند الگویی صحیح و مناسب را که بتواند نقش ویژه را به او بیاموزد نخواهد داشت و این امر در رفتار آینده او تاثیر سوء می‌گذارد.

از آنجایی که مادران عاشق خانواده خود هستند چنان که سلامتی و موفقیت فرزندانشان را بر هر خواسته خود ترجیح می‌دهند لازم است با تامل و تعمق بیشتر در این مساله خود داوطلبانه برای ایجاد بستر مناسبی برای مدیریت پدر در خانواده اقدام کنند.

فرزندان طلاق

مشکلات عدم حضور پدر در خانواده تنها مربوط به مشغله کاری زیاد آنان نیست. در خانواده‌های طلاق نیز نبود پدر ضایعات فراوانی بر فرزند خانواده وارد می‌کند. کودکانی که فقط با مادرشان زندگی می‌کنند و با غیبت پدر مواجهند بیشتر از بچه‌هایی که پدر و مادر در کنارشان است افت تحصیلی دارند، از مدرسه اخراج می‌شوند و دست به بزهکاری کودکانه می‌زنند. محققان معتقدند عدم حضور پدر، اثرات متفاوتی را بر روی رفتار دختران و پسران دارد. هنگامی که پدر خانواده حضور ندارد، پسران تمایل بیشتری دارند که قواعد و قالب‌های اجتماعی را نقض کنند. عدم حضور پدر مقاومت دختران را دچار خدشه می‌سازد و بر تکلم و نوع بیان آنها نیز تاثیر می‌گذارد.

پرخاشگری پسران در خانواده‌های بدون پدر بیشتر است.

دیانا رحمتی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها