در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
چند سال است که با هم زندگی میکنید؟
8 سال. ما مدتی کوتاه بعد از عقد با هم ازدواج کردیم و زندگی مشترکمان آغاز شد. در این مدت هم هیچ مشکلی با هم نداشتیم فقط این چند ماه آخر که فهمیدم شوهرم یک دروغگوی بزرگ است دچار اختلاف شدیم و تصمیم به جدایی از او گرفتم .
شوهرت را قبل از ازدواج هم میشناختی؟
بله، مدتی با او رابطه داشتم. خودش را طوری به من نشان میداد که فکر میکردم بهترین مرد دنیاست و من با وجود او خیلی خوشبخت هستم اما بعد فهمیدم چقدر اشتباه میکردم. او مرا فقط به خاطر پولم میخواست.
تو زن ثروتمندی هستی؟
نه ، من ثروت چندانی ندارم اما چون شاغل هستم و درآمد خوبی هم دارم توانستهام برای خودم چند قطعه زمین و ماشین بخرم که البته شوهرم سرم کلاه گذاشته و زمین و ماشینم را از چنگم بیرون آورده است. او نقشه گرفتن همه داراییام را داشت ولی من متوجه شدم.
شوهرت به لحاظ مالی وضعش چطور بود؟
وضع خوبی دارد. از مدتها قبل مغازهای داشت که از طریق آن درآمد زیادی به دست میآورد. نمیدانم چرا قصد بالا کشیدن اموال من را داشت.
قبل از ازدواجتان در مورد اینکه شوهرت چطور انسانی است تحقیق نکردی؟
من مدتی با او رابطه داشتم و در این مدت هم چیز مشکوکی در موردش ندیده بودم. بعد از اینکه از من خواستگاری کرد پدرم به محل کار و زندگیاش رفت و در مورد او تحقیق کرد. همه میگفتند جوان برازندهای است. در طول مراسمهایی که برای ازدواج هم برگزار میکردیم هیچ رفتار مشکوکی از او ندیدم. ما همه از این ازدواج راضی بودیم.
با خانواده شوهرت هم رابطه خوبی داشتی؟
بله، با آنها هم رابطه خوبی داشتیم. آنها خیلی انسانهای خوبی بودند و من در این مدت هیچ بدی از آنها ندیدم. آنها هیچ تقصیری در رفتار فرزندشان ندارند و شوهر من خودش مقصر رفتارهای زشتش است و باید آن را جبران کند.
اگر با شوهرت اختلاف داشتی چرا بچهدار شدی؟
من با شوهرم هیچ اختلافی نداشتم، خیلی هم او را دوست داشتم و از زندگیام راضی بودم اما در چند ماه گذشته فهمیدم که او دروغ میگوید و دارایی من را به تاراج برده است. 4 سال پیش وقتی بچهدار شدیم من فکر میکردم دیگر هیچ چیز در زندگیام کم ندارم و با بچهدار شدنم به همه آرزوهایم رسیدهام و باید از این به بعد به فکر دخترم باشم.
چطور متوجه شدی که شوهرت اموالت را به نفع خودش مصادره کرده است؟
ماهها پیش بود که من توانستم مقداری پول جمع کنم و کمی هم وام بگیرم و پول یک ماشین پراید را جور کنم. در آن زمان پول را به شوهرم دادم و از او خواستم چون در خرید ماشین واردتر از من است برایم یک ماشین بخرد. او هم پول را از من گرفت و چند روز بعد گفت که یک ماشین قولنامه کرده است. قرار شد کارهای مقدماتی آن انجام گیرد و با هم برای سند به نام کردن به محضر برویم اما چند روز بعد شوهرم گفت که دیگر لازم نیست این کار را بکنیم چون ماشین را به نام خودش کرده است. من ناراحت شدم و گفتم که نباید بدون اجازه من این کار را میکرد. رابطه من و شوهرم کمی به تنش کشیده شد اما بعد از چند روز آشتی کردیم.
چه چیز باعث شد تا دوباره آشتی کنید؟
شوهرم فکر میکرد به او اعتماد ندارم و به همین خاطر هم میخواهم ماشین به نام خودم باشد. حرفهایی زد که من را به شدت تحت تاثیر قرار داد. من نمیخواستم شوهرم تصور کند من به خاطر پول میگویم باید ماشین را به نامم کند. از طرفی بعد از مدتی وقتی دیدم که او واقعا از دست من ناراحت شده حرفهایش را باور کردم و گفتم اشکالی ندارد و من حرفم را پس میگیرم. من به خاطر دخترم گذشت کردم چون نمیخواستم رابطهام با شوهرم بههم بخورد و دخترم در این میان آسیب ببیند.
در این باره به خانوادهات چیزی گفتی؟
نه، چون میترسیدم دخالت آنها در این مساله باعث شود زندگیمان بههم بخورد. شوهرم سوئیچ ماشین را به من داد. ماشین دست من بود. من واقعا فکر میکردم دیگر نباید اهمیتی داشته باشد که ماشین به نام کیست. به خانوادهام نگفتم تا این ماجرا به تنشی دوباره تبدیل نشود.
درگیری دوباره شما از کجا شروع شد؟
مدتی بعد از ماجرای ماشین، شوهرم به سفری خارج از کشور رفت. قرار بود یک ماه بعد برگردد. چند روز به آمدنش مانده بود که من خانهتکانی را شروع کردم به این امید که زمان ورود دوباره شوهرم به خانه همه جا تمیز باشد و به این شیوه به شوهرم خوشامد بگویم. یک روز وقتی داشتم کمد او را تمیز میکردم سند زمینی را پیدا کردم که به صورت مشارکتی خریداری کرده بودیم. وقتی سند را نگاه کردم متوجه شدم که او سهم من را وکالتی به شخص دیگری فروخته و اصلا در این باره به من چیزی نگفته است. از اینکه شوهرم سرم کلاه گذاشته بود به شدت عصبانی شدم. ناراحت و عصبانی با او تماس گرفتم. شوهرم منکر شد و گفت که این سند در ثبت دستکاری شده است و از این ماجرا خبر ندارد.
چطور شد که شوهرت پذیرفت دروغ گفته است؟
زمانی که به ایران آمد من به استقبالش نرفتم و از او خواستم هر چه سریعتر این موضوع را روشن کند. شوهرم ابتدا سعی کرد با انکار و حرفهای عجیب زدن من را قانع کند و مثل دفعه قبل من همه چیز را فراموش کنم. در حالی که من دیگر این کار را نکردم و ایستادم و از شوهرم حقم را خواستم. او که از این کارم عصبانی شده بود مرا از خانه بیرون کرد، قفلهای در را عوض کرد و دیگر من را به خانه راه نداد.
تو چه کردی؟
من هم تقاضای طلاق کردم و مهریهام را خواستم. من 450 سکه طلا مهریه دارم که میدانم شوهرم توان پرداخت یکجای آن را دارد. اموالش را به دادگاه معرفی کردم. من زمانی که شوهرم خارج از کشور بود از تمام اسنادی که داشت کپی گرفتم تا در چنین روزی به دادگاه ارائه دهم. به همین خاطر هم شوهرم را محکوم به پرداخت مهریه کردم.
شوهرت چه عکسالعملی نشان داد؟
او فرزندم را از من گرفت و در این مدت اجازه نداده است او را ببینم. با اینکه دادگاه گفته است تا 7 سالگی بچه باید پیش من باشد اما شوهرم او را تحویل نمیدهد. البته من در این باره هم دادخواستی ارائه دادهام. از شوهرم به خاطر کلاهبرداری هم شکایت کردهام و تا پایان این شکایات را پیگیری میکنم.
چرا از کاری که شوهرت کرده است گذشت نمیکنی؟
من یک بار گذشت کردم تا بفهمد من زندگیام را دوست دارم و به خاطر آن از همه چیز میگذرم اما چه فایده دارد، وقتی شوهرم هیچ گذشتی در برابر من ندارد به جای اینکه او هم حسننیت نشان دهد از من کلاهبرداری کرده و از اعتمادم سوءاستفاده میکند. دیگر نمیتوانم در کنار او زندگی کنم چون دیگر به شوهرم اعتماد ندارم و دیوارهای حیا و احترام بین ما فروریخته است.
اگر شوهرت حاضر نشود دخترت را به تو بدهد چه میکنی؟
قانون از من حمایت میکند. یک مرد دروغگو لیاقت نگهداری از یک دختر پاک و معصوم را ندارد. البته شوهرم میخواهد از این راه من را وادار کند تا از شکایاتم دست بردارم او به من پیغام داده است که اگر حق و حقوقم را ببخشم حتما مرا طلاق میدهد و حق نگهداری از فرزند را هم به من میدهد. اما من این کار را نمیکنم. شوهرم باید تاوان کارهایی را که کرده است پس دهد.
مریم عفتی
نظر کارشناس
قاضی صداقتی
همیشه توصیه شده است که در هنگام ازدواج پدران و مادران تحقیقات لازم را نسبت به فردی که قرار است با فرزندشان وصلت کند انجام دهند. البته این راه راه درستی است و باید انجام گیرد اما به معنای سلامت زندگی فرد و آینده فرزند نیست. متاسفانه برخی افراد آنقدر مکارانه چهره واقعی خود را پنهان میکنند که نمیتوان تشخیص داد این افراد چه کاره هستند و چه میکنند و چه مشکلاتی در این خصوص به وجود میآید. این مشکلات قابل پیشبینی و جلوگیری نیست اما میتوان کاری کرد که آسیب کمتری به فرد برسد. حمایت خانوادهها در لحظات بحرانی زندگی فرزندانشان و نشان دادن این موضوع که آنها تنها نیستند و مورد حمایت قرار میگیرند نقش زیادی در تحمل بحران به وجود آمده برای فرد دارد و اما سخنی با افرادی که فکر میکنند سوءاستفاده از اطمینان همسر میتواند آنها را به همه خواستههایشان برساند. این افراد باید بدانند زمانی که فرزندانشان بزرگ شوند و از علت جدایی پدر و مادر اطلاع یابند قطعا از مقصر بازخواست کرده و آنها را حداقل در ذهن خود محکوم میکنند. این مساله به رابطه فرزند با والد خطاکار آسیب جدی وارد میکند و باعث میشود که فرزند احساس خلا بزرگی در زندگیاش داشته باشد و با مشکلات زیادی روبهرو شود ، بنابراین بهتر است وقتی فردی فکر سوءاستفاده از زندگی مشترکش را دارد به آینده فرزندش هم فکر کند.
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین:
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد