سخنگوی کمیسیون امور داخلی کشور و شوراهای مجلس در گفتگو با جام جم آنلاین خبر داد
از مشکلات کنونی کتابخانه ملی، حجم گسترده حضور مراجعان برای دریافت خدمات و استفاده از منابع و حتی استفاده از فضای کتابخانه برای مطالعه است.
امری که به گفته دکتر حبیبالله عظیمی، معاون کتابخانه سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران در حال حاضر باعث بروز مشکلات زیادی شده است. به گفته برخی کارشناسان، کارکرد کتابخانه ملی تا حد یک کتابخانه عمومی تنزل یافته است.
با توجه به حجم فعالیتهای انجام شده در دوره جدید که طبق اطلاعرسانیهای گسترده، بسیار هم زیاد بوده چقدر این سخن آقای اشعری که ما از برنامه چشمانداز هم پیشی گرفتهایم. مطابق با واقعیت است؟
کتابخانه ملی چند وظیفه اصلی و محوری دارد. وظایفی هست که براساس اساسنامه مصوب صورت میگیرد و چند وظیفه هم ما خودمان به مجموعه فعالیتها اضافه کردهایم. یکی از وظایف اصلی، فراهمآوری و مجموعهسازی کتابخانه است؛ یعنی نسخههایی از تمام کتابهای موجود در کشور را نگهداری کند به عنوان حافظه ملی کتاب از اولین تا آخرین چاپ. در خارج از کشور هم تمام کتابهای درباره ایران، کتابهایی که ایرانیان خارج از کشور منتشر میکنند و کتابهای درباره اسلام. پس از گشایش ساختمان جدید در 11 اسفند 83 ارتباط ما با کشورهای دیگر گسترش چشمگیری یافت. با گشایش این ساختمان، کشور ما عملا دارای کتابخانه ملی در شان خودش شد. تا پیش از این، کتابخانه ملی ما به همان ساختمان 30تیر و چند ساختمان کوچک در سطح تهران محدود میشد و با آن امکانات امکان ارتباط با دیگر کشورها میسر نبود و البته جایگاهی هم نداشت. از آن سال تا سال 85 که دوسوم دیگر فضای کتابخانه کامل شد، صاحب کتابخانه ملی با شان شدیم. مناسب با شان یعنی این که آن فضا کمتر به ما اجازه میداد ارتباط برقرار کنیم. پس از آن رفت و آمدها آغاز شد. روسای کتابخانههای مهم جهان آمدند. روسا و مراکز ایرانشناسی آمدند. در این حضورها علاوه بر تحسین جایگاهی که کتابخانه ملی پیدا کرده بود و ساختمانی که نماد معماری ایرانی و اسلامی بود، فعالیتها آغاز شد.
در همان زمان گشایش ساختمان جدید این بحث مطرح شد که مخازن کتابخانه گنجایش تنها 10 میلیون جلد کتاب را دارد. با توجه به افزایش روز افزون منابع، هنوز این دغدغه وجود دارد؟
مخازن ما در شرایط عادی و در چیدمان غیرفشرده، ظرفیت 7 میلیون کتاب را دارد. این مساله در چیدمان فشرده به 10 میلیون جلد میرسد. الان حدود تقریبی 2 میلیون جلد کتاب، 2 میلیون مواد غیرکتابی و حدود 500 هزار منابع دیگر مثل نشریه و... وجود دارد. تا چند سال مشکلی نخواهیم داشت؛ البته الان کل مخازن موجود ما قفسهبندی و تجهیز نشده است. با توجه به هزینههای قفسهبندی شاید نیمی از فضای موجود قفسهبندی شده باشد. امسال برنامهریزی برای قفسهبندی بخش دیگری هم صورت گرفته و در حال انجام این کار هستیم؛ بنابراین تا 7 میلیون مشکلی نخواهیم داشت.
مطرح شده که فضای زیر میدان فرهنگ به مخازن کتابخانه ملی اضافه شود. طرحها به معاونت راهبردی ریاست جمهوری داده شده و در حال رایزنی برای اختصاص این بخش به مخازن خواهیم بود. امیدواریم این اتفاق در سالهای آینده رخ دهد و ما فضای خالی میان میدان فرهنگ را هم به مخازن اضافه کنیم.
فضای خالی زیر میدان فرهنگ چه میزان فضا به مخازن کتابخانه ملی میدهد؟
میدان فرهنگ، فضای خالی میان کتابخانه ملی و فرهنگستانهاست. این فضای وسیع شاید گنجایش حدود 5 تا10 میلیون جلد کتاب را به کتابخانه ملی بدهد. این مساله البته به بودجه و منابع مالی بستگی دارد. در شرایط ساخت سازه چند طبقه، شاید بیش از این ظرفیت هم بتوان برای مخازن کتاب طراحی کرد. این امر بودجه خود را خواهد خواست. به نظر بعضی کارشناسان، با توجه به گسترش فضای دیجیتال، این فضا لازم نیست و فضای موجود کفاف شرایط ما را خواهد کرد. یک نظر دیگر هم این است که ما در کنار گسترش فضای دیجیتال برای حفظ و نگهداری منابع فیزیکال هم باید برنامهریزی کنیم. با توجه به نظر غالب در کتابخانه ملی که منابع فیزیکال هم باید نگهداری و حفظ شوند و اگر کتابخانههای دیگر هم یکسره به سمت دیجیتال بروند، کتابخانه ملی باید در راستای حفظ هر دو دسته بخصوص کتاب تلاش کند در این مسیر حرکت کنیم. در منابع دیگر شاید تبدیل جواب دهد، مثلا شاید بتوان نوار کاست را به سیدی تبدیل کرد، اما کتاب باید به شکل خود نگهداری شود، چون در کتابخانه ملی مثل همه کتابخانههای دیگر وجین کتاب و خارج شدن کتابها معنا ندارد و مدام شاهد گسترش منابع هستیم. چون بحث به اینجا کشید خوب است بدانید در هر ماه به طور متوسط حدود 15 هزار نسخه چاپی و غیرچاپی وارد کتابخانه ملی میشود. این امر در سال چیزی حدود 200 هزار منبع میشود. طبیعی است با گسترش ارتباطات و مبادله و اهدا، شاهد افزایش منابع زیادی هستیم. ما در ازای اهدای منابع، مازاد کتابخانههای دیگر جهان را هم میگیریم. این مساله اگرچه برای چند سال آتی مشکلی برای ما به وجود نخواهد آورد، اما قابل توجه است و باید برای سالهای بعد پیشبینیهای لازم را داشته باشیم.
وظیفه دوم، نظارت و هدایت کتابخانههای دیگر در حوزه مباحث فنی کتابخانهای درخصوص مباحث علمی کتابداری برای کتابخانههای دانشگاهی، تخصصی، آموزشی، مساجد و عمومی است. این که هر کتابخانه استانداردهایش چیست. مثل استانداردهای ساختمانسازی، تجهیزات، گردآوری منابع، فهرستنویسی، سختافزارها و نرمافزارها و... کتابخانه ملی باید در ارتباط به مجامع جهانی در حوزه کتابداری این استانداردها را تعریف و تدوین کند و به کتابخانههای کشور اعلام کند.
این امر در زمره وظایف اساسنامهای کتابخانههای ملی است؟
بله. ما باید بر حسن اجرای استانداردها هم نظارت کنیم. مثل فهرستنویسیهای کتاب، پایاننامه، نشریات و... که چطور و با چه استانداردهایی باید صورت گیرد. به روز کردن این استانداردها و تطابق آنها با استانداردهای روز دنیا و مصوبه ایفلا (انجمن جهانی کتابداری) نیز در همین حوزه صورت میگیرد. این استانداردها را کتابخانه ملی میگیرد، ترجمه میکند، بومیسازی میکند و در اختیار همه کتابخانههای کشور قرار میدهد و نظارت میکند بر حسن اجرای اینها. کتابخانه ملی به عنوان مشاور در کنار کتابخانههای کشور قرار دارد و تازهترین اطلاعات را در اختیار آنها قرار میدهد.
در همین وظیفه دوم، شاید کتابخانه ملی کمکاری نکرده باشد و وظیفه خود را بخوبی انجام داده باشد. وضعیت کتابخانههایی ما، حتی کتابخانههایی تخصصی، وضعیت مطابق با استانداردهای مورد نظر نیست.
در کشورهای توسعه یافته، رشته کتابداری و اطلاعرسانی بسیار مورد توجه است. این اهمیت و توجه به گونهای است که نهتنها در کتابخانهها که در تمام بخشهای دانشگاهها، کارشناسان کتابداری و اطلاعرسانی حضور دارند. حتی در گروههای علمی هم این کارشناسان حضور دارند تا در توسعه علمی منابع الکترونیک و پایگاههای اطلاعرسانی که الان مطرح است به کمک تمام پژوهشگران و استادان بشتابند؛ البته هر پژوهشگر و استاد دانشگاهی نیازمند شناخت تمام پایگاهها و منابع الکترونیک حوزه خود است و در این زمینه تنها کتابداران و کارشناسان زبده اطلاعرسانی میتوانند به آنها کمک کنند. رجوع به این پایگاهها و جستجوی منابع و دسترسی به اطلاعات مورد نیاز به عنوان مباحث فنی اطلاعرسانی به عهده کارشناسان این حوزه است.
این به معنای تولید سریع علمی و هدایت شده و با صرف وقت کمتر است. متاسفانه در کشور ما حتی در بسیاری از کتابخانههای دانشگاهی از کارشناسان کتابداری و اطلاعرسانی استفاده نمیشود یا کمتر استفاده میشود یا در کتابخانههای تخصصی کارشناسان کتابداری کمی مشغول به کار هستند. یکی از ضعفهای عمده ما نبود جایگاه ارزشمند کتابداری و عدم شناخت و درک درست توان و کاربرد این رشته در جستجو و تسریع فعالیتهای علمی است . به این دلیل، کتابخانههای ما در این زمینه و به لحاظ علمی و فنی عقب هستند. ساختار اطلاعرسانی کتابخانههای ما در قسمت جستجو و تحقیق با ساختارهای علمی فاصله زیادی دارد.
منابعی هم در خود کتابخانه ملی تهیه و تدوین میشود که در راستای مباحث فنی کتابداری و اطلاعرسانی در اختیار کتابداران سراسر کشور قرار میگیرد.
کتابخانه ملی در راستای هر دو وظیفه گفته شده با کتابخانههای سراسر دنیا ارتباط برقرار میکند. کتابخانهها با مبادله اطلاعات، منابع و اهدای منابع مختلف به غنای خود کمک میکنند. کتابخانه ملی ایران هم در همین زمینه با بسیاری از کشورهای دنیا ارتباط گستردهای ایجاد کرده و افزایش روزافزون منابع از این امر حکایت دارد. در مورد وظیفه دوم، مبادله اطلاعات کتابخانهای و اطلاعرسانی، در دستور تمام ارتباطات و امضای تفاهمنامهها قرار دارد و برپایی همایشهای بینالمللی، ورکشاپهای آموزشی، بحثهای علمی مشترک و هماندیشیها مبادله استادان و افزایش تجربیات و تکمیل دانش فنی و تقویت آن در این خصوص تعریف میشود.
چند روز پیش خبری منتشر شد که کتابخانه ملی با راهاندازی یک پایگاه، منابع مورد نظر محققان را به صورت رایگان در اختیار آنان قرار میدهد. حرکت کتابخانه ملی در سالهای اخیر برای فرا رفتن ازفضای صرفا فیزیکی قابل توجه بوده است. در حالی که در همین دو سه سال پیش مشکلی چون فیپا، ناشران، نویسندگان و محققان را با مشکلات عدیدهای مواجه کرده بود. در همان زمان کثرت مراجعان و کمبود امکانات باعث تاخیرهای زیاد در ارائه خدمات میشد. این مشکلات الان وجود ندارد؟
2 بحث وجود دارد که در وظیفه سوم کتابخانه ملی یعنی اطلاعرسانی از منابع مدنظر قرار گرفته است. در وظیفه اول ما به گردآوری منابع برای ثبت در حافظه ملی کتاب میپردازیم. این منابع به 2 منظور گردآوری میشود: اول حفظ و نگهداری و دوم اطلاعرسانی به پژوهشگران برای تولید علم. در این جهت شیوههای متعددی وجود دارد. با رشد و حرکت روزافزون فناوریها در جهان طبیعی است که باید از شیوههای جدید استفاده شود تا پژوهشگران به شکلی آسانتر از این منابع بتوانند استفاده کنند. در این خصوص طرح کتابخانه دیجیتال مطرح شده و در کتابخانههای تخصصی و ملی اجرا میشود. در این بحث کتابها به صورت رقومی و دیجیتال در اختیار محققانی قرار میگیرد که یا در محل کار یا منزل یا حتی خارج از کشور قرار دارند و با مراجعه به پایگاه ما و دریافت یک کد کاربری از این اطلاعات استفاده میکند. این کار را راحتتر میکند، اما با توجه به قانون کپیرایت و ضرورت رعایت این قانون توسط کتابخانه ملی، کتابهای چاپ نخست را یا نمیتوان روی این پایگاه قرار داد یا باید از ناشر و مولف اجازه قرار دادن آن را بر این سایت دریافت کرد. در مورد کتابهای دارای بیش از 50 سال این مشکل وجود ندارد و الان بسیاری از این کتابها روی پایگاه قرار دارند.
مگر برای پژوهشگران سطح دسترسی در نظر گرفته نمیشود؟
سطح دسترسی به دلیل تنوع منابع ماست؛ یعنی این که آیا یک عضومی تواند مثلا به نشریات زمان پهلوی مراجعه کند یا کتابهای خطی؟
منظور این است که یک کاربر چه میزان میتواند از یک منبع برداشت اطلاعات کند، چه میزان کپی کند و چه میزان اطلاعات را دانلود کند؟
در حال حاضر برای مراجعانی که به کتابخانه ملی میآیند سطح کپی و اسکن مطالب از کتابهای جدید به دلیل قانون کپیرایت محدود است. یعنی یک مراجعهکننده نمیتواند نصف یا دوسوم یک کتاب را در خواست کند. برای کتابهای جدید به دلیل وجود این کتابها در بازار، تنها بخشهای مورد نیاز در اندازه محدود در اختیار مراجعان قرار میگیرد. میشود کاری کرد که کتاب روی پایگاه قرار گیرد واعلام شود که به دلیل قانون کپیرایت استفاده و کپی و دانلود کتاب وجود ندارد. بعضی ناشران حتی با استفاده از این گونه از کتاب هم شاید موافق نباشند.
کتابخانه چهکار میکند، یعنی شرایط کتابخانه چیست؟
کتابخانه برای کتابهای بالای 50 سال از تاریخ چاپ مشکلی ندارد. برای کتابهای جدید هم اگر از ناشر و مولف به عنوان صاحب اثر اجازه در اختیار قرار دادن کتاب را نگیریم، کتاب را روی پایگاه نمیگذاریم. ممکن است برای برخی از کتابهای دارای مخاطب بسیار در کتابخانه مقدماتی از جمله تهیه سیدی صورت گیرد و بخشهایی در اختیار مراجعان قرار گیرد؛ اما تمام متن کتاب روی پایگاه بدون اجازه و رضایت مولف قرار نخواهد گرفت. برای همین بخش عمدهای از فضای کتابخانه دیجیتال به کتابهای خطی اختصاص یافته که مشمول قانون کپیرایت نیستند. کتابهای قدیمی ایران شناسی واسلام شناسی و کتابهای مرجعی را که سالهای چاپشان قدیمیتر است، روی پایگاه کتابخانه قرار دادهایم یا عکس و مواد خریداری شده را که مالکیت آنها صددرصد با کتابخانه ملی است گذاشتهایم. به موازات توسعه این کتابخانه، همکاران حقوقی ما هم دنبال تدوین راهکارهای رعایت قانون کپیرایت هستند. کتابخانه ملی به عنوان نماد ارتباط فرهنگی با دیگر کشورهای جهان باید کپیرایت را رعایت کند. کار جدید و سیاست تازه ما در قانون واسپاری 2 نسخه از کتابها برای ثبت در کتابخانه ملی این است که از ناشران میخواهیم تا سیدی کتاب را هم بر ای قرار دادن در کتابخانه دیجیتال در اختیار کتابخانه ملی قراردهند. البته از ناشر در مورد نحوه استفاده از کتاب در فضای دیجیتال و شرایط استفاده کاربران از کتاب اجازه میگیریم. این کاربه صورت موردی در حال اجراست و باید راهکارهای بهتری پیدا کنیم و بتوانیم در سالهای آینده با امضای تفاهمنامه با ناشران بزرگ از کتابهایی که مثلا 5 سال از انتشار آنها گذشته باشد در کتابخانه دیجیتال استفاده کنیم. گروه حقوقی در حال بررسی شرایط و ضوابط این موضوع هستند.
الان ظرفیت کتابخانه دیجیتال چقدر است؟
در کتابخانه دیجیتال بالغ بر 5 هزار نسخه خطی در حال حاضر قرار گرفته است. از جمله ظرفیتهایی که در کتابخانه دیجیتال طراحی شده، پرسش و پاسخ مرجع است که برای محققانی در نظر گرفته شده که در ایران و سراسر جهان فعالیت میکنند. در این بخش اگر فردی با ارسال ایمیل در خواست مشاوره و آگاهی از منابع و اطلاعات موجود را داشته باشد، پس از بررسی برای او ارسال میشود. همچنین در صورت درخواست، ارسال کتابها به صورت دیجیتال هم ممکن است.
درباره بحث فیپا که گفتید کتابهایی که قرار است چاپ شوند، پیش از انتشار به کتابخانه ملی ارسال میشوند تا فهرستنویسی پیش از انتشار شوند، فهرستنویسی پیش از انتشار کمک میکند به کتابخانههایی که این کتابها در آنها قرار میگیرد. این فهرست شناسنامه علمی کتاب است که توسط کتابخانه ملی تهیه شده و در آن چاپ میشود. این مساله کار کتابداران را در زمینه فهرستنویسی آسان کرده و با شناسنامه فنی در کتابخانه قرار میگیرد. در خصوص صدور فیپا ناشران زیادی کتابهای خود را به کتابخانه ارسال میکنند. مدت زمان لازم برای صدور فیپا حداکثر 6 روز است. کتابهای سمینارها، همایشها، کتابهای درسی و بویژه کتابهای ناشران شهرستانی که به صورت حضوری به کتابخانه میآورند، در اولویت صدور فیپا هستند و حداکثر 2 روزه فیپا برای آنها صادر میشود. برای بقیه کتابها حداکثر تا 6 روز یا یک هفته کاری زمان لازم است. برخی از کتابها به سبب پرداختن به موضوعی جدید لازم است در کمیته تخصصی مربوطه مورد بحث قرار گیرد و برای آن عنوان موضوعی تعریف و اعمال شود و اطلاعات فنی برایش ارائه گردد. مشکلی که پیش از این در مورد فیپا وجود داشت، این بود که تمام ناشران و بویژه ناشران شهرستانی برای دریافت فیپا باید به کتابخانه مراجعه میکردند. برای حل این مشکل ناشران را از مراجعه حضوری به کتابخانه ملی معاف کردیم. سال گذشته فیپای الکترونیک راهاندازی شد و بخش زیادی از این مشکل حل شد. ناشران از طریق ایمیل فرم مربوطه را پر کرده و برای ما ارسال میکنند. در حال حاضر بیش از 2هزار ناشر فعال کشور عضو فیپای الکترونیک هستند. این مساله به حل بسیاری از مشکلات این حوزه کمک کرده و شاید بتوان گفت به دولت الکترونیک فیپا منجر شده است. به هر حال در این زمینه ناشران تهرانی راضیاند و ناشران شهرستانی هم رضایت بیشتری دارند.
در حوزههای دیگر مثل صدور مجوزهای ویژه برای نشریات، مجلات، کتابخانهها و... هم اگر چه مشکلاتی بشدت فیپا وجود نداشت، اما قابل توجه بود.
از سال 81 تا حالا 1500 عنوان نشریه را شاپا (شماره استاندارد پیایندهای بینالمللی ایران) دادهایم. اطلاعات نشریات ایرانی به مرکز بینالمللی آن در پاریس ارسال و ثبت وضبط میشود. همینطور برای کتابخانههای دارای هویت بینالمللی شابکا (شماره استاندارد بینالمللی کتابخانههای ایران) دادهایم. کتابخانههای زیادی در داخل اطلاعات برای ما میفرستند و برایشان شماره استاندارد صادر میکنیم. در مرحله نخست به جمع آوری اطلاعات این کتابخانهها اقدام کردهایم، این کتابخانهها به کتابخانههای دانشگاهی، تخصصی، آموزشی، مسجد و... تقسیمبندی شدهاند. در مرحله بعد این اطلاعات را ساماندهی و کتابخانهها را از نظر رعایت استانداردها درجهبندی میکنیم. این برنامه از اولویتهای آینده ما خواهد بود که با راهاندازی یک بانک اطلاعاتی از کتابخانهها محقق خواهد شد. این بانک شامل تمام اطلاعات موجود کتابخانهها از جمله تعداد کتابها، تعداد اعضا، امکانات و تجهیزات و رعایت استانداردها میشود.
یعنی شما دارید به سمتی حرکت میکنید که دیگر در کشورکتابخانه غیر استاندارد نداشته باشیم؟
دقیقا. این شمارههای استاندارد با همین منظور داده میشود. پس از گردآوری اطلاعات به پردازش و بررسی آن خواهیم پرداخت. طبقهبندی کتابخانهها و دادن مشاوره با استفاده از همایشها و کارگاهها و ارتقای سطح استانداردی این کتابخانهها در مراحل بعدی کار ما قرار دارد. ارتباط با دستگاههای دارای این کتابخانهها برای تشویق آنها به ارتقای سطح استانداردی و افزایش بودجه کتابخانهها از جمله برنامههای ماست که در بعد نظارتی قرار دارد. امیدواریم رسیدن به استانداردهای جهانی کتابخانهای به عنوان یکی از وظایف کتابخانه ملی در آینده نزدیک محقق شود.
یکی از بندهای تفاهمنامههای میان کتابخانه ملی ایران و کتابخانههای ملی دیگر کشورها و بویژه کشورهای بزرگ برگزاری کارگاههای آموزشی و همایشها و سمینارهای مشترک است و در همین ماه خرداد کار آموزشی مشترکی با کتابخانه ملی فرانسه در تهرا ن برگزار شد. جامعه کتابداری ما از این فرصت چقدر امکان بهرهبرداری دارد و اصولا چه قدر استقبال میکند؟
در کارگاههایی از این دست، کتابداران دستگاههای مختلف را دعوت میکنیم تا شرکت کنند. البته کارگاهها ظرفیت حضور تعداد زیادی از کتابداران را ندارد، اما میتوان در همایشها و سمینارها از کتابداران بیشتری دعوت کرد. از این گذشته ما دورههای آموزشی، سمینارها و همایشهایی برای کتابداران کشور برگزار میکنیم و کتابداران زیادی میتوانند حضور داشته باشند و با آخرین اطلاعات آشنا شوند.
ما 21 تیر ماه همایش کتابخانههای دانشگاهی را در کتابخانه ملی داریم و نقش کتابخانه ملی در کتابخانههای دانشگاهی را بررسی خواهیم کرد. روسا و کارشناسان 55 کتابخانه دانشگاهی دولتی خارج از تهران و10 کتابخانه دانشگاهی از تهران در این همایش حضور دارند و همین بحثها را مطرح خواهیم کرد. البته ما بازرسیها وبازدیدهای سالانه از کتابخانههای دانشگاهی داریم، اما با توجه به بعد نظارتی قرار است در همایشها و کارگاههایی این بعد را ارتقا ببخشیم.
به نظر میرسد فعالیتهای شما در حوزه نظارتی از کتابخانههای دانشگاهی آغاز شده است. این مساله شامل حوزه کتابخانههای عمومی نمیشود؟
درخصوص کتابخانههای عمومی به این سبب که زیر نظر هیات امنا اداره میشوند، کتابخانه ملی به صورت مستقیم با کتابخانهها ارتباطی ندارد و ارتباط ما با نهاد کتابخانهها تعریف میشود و تمام مباحث فنی و کتابخانهای از طریق نهاد دنبال میشود.
شامل خود کتابخانههای عمومی نمیشود؟
بعد نظارتی ما بر کتابخانههای عمومی بسیار ضعیف است و تنها برنامهها و سیاستها از طریق نهاد کتابخانهها دنبال میشود. بیشتر حضور ما در کنار کتابخانههای عمومی به عنوان مشاور است. در بسیاری از بازدیدهای ما از کتابخانههای شهرستانها به آنها مشاورههای فنی لازم داده میشود. در مورد کتابخانههای دانشگاهی چون بیشترین مراجعان به کتابخانه ملی دانشجویان مقاطع مختلف دانشگاهی هستند به این بخش توجه ویژهای داریم و فکر میکنیم اگر ارتباط ما با این بخش بیشتر باشد و در این بخش به استانداردها برسیم ملموس تر و ممکن تر و کاربردی تر خواهد بود.
حضور کتابخانه ملی در سالهای متعدد در نمایشگاههای کتاب و عضویت رایگان بسیاری از افراد و بویژه دانشگاهیان در این کتابخانه این شائبه را به وجود آورده که جایگاه کتابخانه ملی تضعیف شده و در حد یک کتابخانه عمومی تنزل یافته است؛ یعنی این حجم عضو در کتابخانه ملی شاید درست نباشد.
الان شرایط عضویت در کتابخانه ملی از لیسانس به بالاست. پیش از این عضویت دانشجویان ترم 7 به بالا مدنظر بود. با توجه به حجم زیاد مراجعان و کمبود منابع و فضای لازم برای ارائه خدمات به این مراجعان سختگیریها بیشتر شد. در فضای آرمانی باید کارشناسان ارشد و دانشجویان دکتری، اساتید و پژوهشگرانی که دارای تالیف باشند به عضویت کتابخانه ملی درآیند؛ یعنی شرط عضویت صرفا وجهه تحقیقاتی و پژوهشی افراد باشد که یا کتابخانههای تخصصی پاسخگوی نیاز آنها نیست که به کتابخانه مراجعع کنند. اما شرایط فعلی حاصل نبود فضا و امکانات لازم برای اقشار مختلف جامعه در حوزه کتابخانهای است که بناچار به کتابخانه ملی کشیده میشوند. تعداد زیادی از دانشجویان ما که در مقاطع کارشناسی هستند یا پایان نامه دارند و یا پژوهش جدی دارند و به کتابخانه ملی میآیند و در برابر این پرسش قرار میگیرند که چرا از کتابخانه دانشگاهی خود استفاده نمیکنند و پاسخ این است که منابع کافی برای استفاده در کتابخانه خود نمییابند و به اجبار آمدهاند.
متاسفانه بخش مهمی از تالار کتابخانه ملی به عنوان تالار مطالعه مورد استفاده قرار میگیرد. این مساله اصلا خوشایند نیست.
میشود گفت کارکرد کتابخانه ملی با کتابخانههای عمومی درهم آمیخته است؟
کتابخانه عمومی و حتی دانشگاهی. دانشجویان دانشگاه آزاد که فضای لازم را ندارند بیشتر از بقیه مراجعه میکنند. کتابخانه عمومی علاوه بر ارائه خدمات اطلاعاتی و کتابی فضای لازم برای مطالعه را در اختیار مراجعان قرار میدهد. کتابخانه ملی به دلیل ساعات فراوان ارائه خدمات در طول شبانهروز بیشتر از دیگر مراکز مورد استفاده دانشجویانی قرار میگیرد که از فضای کتابخانههای دانشگاهی و عمومی به دلیل سطح پایین (به گفته خود دانشجویان) گریزانند.
مگر نمیشود این گونه خدمات را در کتابخانه عمومی کتابخانه ملی ارائه کرد؟ کتابخانه عمومی کتابخانه ملی، تنها نمونهای از یک کتابخانه عمومی استاندارد است که میشناسیم، یعنی تنها یک ماکت.
دقیقا. کتابخانه عمومی ما تنها 150 صندلی دارد و به دانشجویان امکان آوردن یک جزوه را میدهد. این کتابخانه در امتحانات دانشجویان مقاطع ارشد بخشی را به استفاده آنها برای مطالعه اختصاص میداد. در این شرایط ما شاهد صف کشیدن خیل عظیمی از دانشجویان بودیم که از ساعت 7 صبح منتظر باز شدن در بودند. این مساله نشان میدهد فضای کتابخانهای در شان دانشجویان مقاطع بالای تحصیلی در شهر وجود ندارد واگر هم وجود دارد، امکانات لازم برای این قشر را فراهم نمیکند. ولی کتابخانه ملی این شرایط را دارد و ما به ناچار و در نبود چنین فضایی از شرایط خود عدول میکنیم و تن به چیزی دادهایم که اصلا موافق آن نیستیم.
اما اعمال شرایط سختتر، باعث اعتراض زیاد دانشجویان میشود.
کتابخانه کودک و نوجوان و نابینا هم همین شرایط کتابخانه عمومی را دارند؟
دقیقا. این دو بخش هم نمونههای استاندارد از یک کتابخانه کودکان و نابینایان است که راهاندازی شدهاند و امکانات لازم و شرایط مطلوب و ایدهآل را نشان میدهند. در بخش کودک، در دو بخش خدمات ارائه میشود. بخشی برای ارائه خدمات به کودکان و نوجوانان است که در شرایط حضور به آنها خدمات ارائه میکند و بخش دیگر به پژوهشگران این حوزه خدمات ارائه میکند.
غلامرضا معصومی
سخنگوی کمیسیون امور داخلی کشور و شوراهای مجلس در گفتگو با جام جم آنلاین خبر داد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
یک تحلیلگر مسائل بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
سید رضا صدرالحسینی در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
سخنگوی کمیسیون امور داخلی کشور و شوراهای مجلس در گفتگو با جام جم آنلاین خبر داد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد