مروری بر فیلم‌های ژانر وحشت سینمای ایران در 10 سال اخیر

از این فیلم خون می‌چکد

تا به حال فیلم ترسناک ایرانی دیده‌اید؟ مثلا به صحنه‌ای برسید و چشمانتان را ببندید و به کسی که در دیدن فیلم همراهی‌تان می‌کند بگویید: «هر وقت جای ترسناکش تموم شد بگو چشمم رو باز کنم.» ساخت فیلم‌های وحشتناک چندان محبوب کارگردان‌های ایرانی نیست و خیلی از کارگردان‌هایی هم که می‌خواهند فیلم‌های وحشتناک بسازند، آن را با فیلم‌های پلیسی و کارآگاهی اشتباه می‌گیرند و فکر می‌کنند ببیننده فقط از دیدن قتل و جنایت و خون و شمشیر و چاقو وحشت می‌کند. موجودات فضایی، خانه‌ها و جاهای عجیب و غریب و وهم‌آلود، اتفاقات باورنکردنی که در خیلی از فیلم‌های ترسناک خارجی می‌بینیم و نقش محوری را در این فیلم‌ها بازی می‌کنند، در فیلم‌های به اصطلاح وحشتناک ایرانی جایگاه چندانی ندارند. در سینمای وحشت امکانات حرف اول را می‌زند. فقدان تکنیک‌ها و دانش و آگاهی از سینمای ژانر وحشت برای بازسازی فضا و باورپذیر کردن شخصیت‌ها باعث شده که کارگردانان ایرانی در تجربه کردن این گونه سینما چندان موفق نباشند و مخاطب را هنگام دیدن فیلم نترسانند!
کد خبر: ۲۵۵۸۷۹

قبل از انقلاب و در دهه اول پس از انقلاب تنها کارگردانی که به ساخت فیلم‌های ژانر وحشت در سینمای ایران علاقه داشت، ساموئل خاچیکیان بود. در کارنامه او فیلم‌هایی چون «بلوف»، «مردی در آینه» و «شب بیست و نهم» به چشم می‌خورد که در این ژانر ساخته شده و نمونه‌های موفق‌تری نسبت به فیلم‌هایی به حساب می‌آیند که در دهه‌های بعدی ساخته شدند.

این روزها فیلم «حریم» ساخته سیدرضا خطیبی که داعیه این را دارد که فیلم وحشتناکی است و چشمانتان از وحشت از حدقه درمی‌آید و دیدن آن برای کسانی که ناراحتی قلبی دارند توصیه نمی‌شود. در این سال‌ها البته فیلم‌هایی در ژانر وحشت ساخته شده‌اند اما این‌ که تا چه حد در ترساندن مخاطب موفق‌ بوده‌اند، مشخص نیست.

مبتلا به پارانویا

فریدون جیرانی «قرمز» را در سال 1377 ساخت، در سال 1378 اکران کرد و این فیلم پرفروش‌ترین فیلم آن سال شد. چون مثل همه جای دنیا در ایران هم مردم به دیدن فیلم‌هایی در ژانر وحشت علاقه دارند. «قرمز» با این‌که فیلم اول جیرانی بود، به نسبت فیلم‌هایی که بعد از آن ساخت، اثر بهتر و قابل تامل‌تری از آب درآمده است. در «قرمز» هدیه تهرانی و محمدرضا فروتن نقش اصلی را دارند. فیلم داستان زندگی زوج جوانی است که در آن شوهر مبتلابه پارانویاست. افراد مبتلا به این بیماری مدام فکر می‌کنند دیگران قصد دارند آنها را آزار بدهند و در تله بیندازند. شوهر به زن خود سوءظن شدید دارد و بی‌اعتماد است و مدام او را تهدید می‌کند و کتک می‌زند و هیچ جوری حاضر به طلاق دادن او نیست. آزارهای شوهر باعث می‌شود که امنیت جانی زن به خطر بیفتد و این سرآغاز ماجراهایی است که در «قرمز» می‌بینیم،اما جیرانی در «قرمز» به جزئیات بی‌توجه است. صحنه،‌ شخصیت‌پردازی‌ها، چگونگی برخورد آدم‌ها با یکدیگر همه و همه باعث شده که مخطاطب با دیدن قرمز آنچنان که کارگردان مدنظر دارد به وحشت نیفتد و آسوده فیلم را تا انتها دنبال کند.

جن‌های سرگردان

«خوابگاه دختران» یکی دیگر از فیلم‌های ژانر وحشت سینمای ایران است که محمدحسین لطیفی آن را در سال 1383 ساخت. این فیلم که در آن باران کوثری و نگار جواهریان نقش‌های اصلی را بازی می‌کنند، درباره دودختری است که در دانشگاه قبول شده‌اند و خوابگاه این دانشگاه در دست تعمیر است و آنها باید برای اقامت به ساختمانی نزدیک خوابگاه بروند. از ساختمانی متروکه که نزدیک خوابگاه دانشگاه است، جیغ و ناله و صداهای مخوفی به گوش می‌رسد و همه اعتقاد دارند آن ساختمان محل سکونت اجنه و شیطان است. یکی از این دخترها که شجاع‌تر از بقیه است می‌خواهد از راز این صداهای عجیب و غریب سردربیاورد. در یکی از همین جست و جوها دو دختر اتاقی را می‌بینند که در آن سفره عقد پهن است و لباس‌های عروسی خونی را به دیوار زده‌اند. یکی از دخترها وحشت‌زده به خانه خود برمی‌گردد، اما دیگری جستجو را ادامه می‌دهد. یکی از اهالی محل می‌گوید این خانه راز مخوفی دارد و اجنه علاقه خاصی به عروس‌ها دارند و تا حالا در این منطقه چند عروس درست روز عروسی‌شان توسط اجنه دزدیده شده اند و خبری از آنها نیست، اما بعد معلوم می‌شود که پای جنایت‌هایی در میان است. فیلم با تعلیقی که ایجاد می‌کند تماشاگر را می‌ترساند و عامل ترس نه امکانات عجیب و غریب و استفاده از عوامل خاص بلکه همین تعلیق است و البته منتقدان اعتقاد دارند که در فیلمنامه «خوابگاه دختران» ضعف‌های اساسی وجود دارد و رفتار شخصیت‌های داستان غیرقابل باور و نامتناسب با شخصیتی است که از آنها در فیلم می‌بینیم.

یکی از انتقادها به دوپاره بودن فیلمنامه است. مخاطب اگر شناخت قبلی از داستان فیلم نداشته باشد با دیدن نام فیلم فکر می‌کند با اثری اجتماعی روبروست و پوستر شاد فیلم هم هیچ کمکی به او نمی‌کند تا بفهمد قرار است فیلمی در ژانر وحشت ببیند.

روح آدمکش

اقلیما قرار است فیلمی در ژانر وحشت باشد اما فیلمنا‌مه‌ای ضعیف دارد. این فیلم را محمدمهدی عسگرپور سال 1385 ساخته که با یک سال تاخیر اکران شد و پانته‌آ بهرام و حسین یاری نقش‌های اصلی را دارند. کارگردان با خود قرار گذاشته با ایجاد تعلیق، چرخش دوربین در ایجاد توهم، صداهای عجیب و غریب و وجود شخصی که قرار است تمام ترس داستان از جانب او ایجاد شود،‌صورت او را نمی‌بینیم و نمی‌دانیم که روح است یا جن، در مخاطب ترس ایجاد کند. زنی ثروتمند که نقش آن را پانته‌آ بهرام بازی می‌کند دچار بیماری قلبی است و دائم در حال دست و پنجه نرم کردن با موجودی است که وقت و بی وقت مزاحمش می‌شود و مانند روحی دور و بر او می‌چرخد و دست از سرش برنمی‌دارد. روح اول در بیمارستان سراغش می‌آید و قصد کشتن او را دارد که موفق نمی‌شود. زن از این روح برای دیگران می‌گوید، اما چون آنها سابقه بیماری او را می‌دانند، ‌حرفش را باور نمی‌کنند و این باعث اتفاقات عجیب و غریب بعدی می‌شود. اتفاقاتی که تا نیمه‌های فیلم نمی‌افتند و همچنان مخاطب را در انتظار نگه می‌دارند.

نام فیلم اقلیماست، اما هیچ یک از شخصیت‌های فیلم اقلیما نام ندارند. پس کارگردان این اسم را از کجا آورده؟‌ در یکی از صحنه‌ها می‌بینیم که زن که سارا نام دارد سراغ جن گیر رفته و درباره روح با او حرف زده. جن‌گیر به او می‌گوید نام این روح مزاحم اقلیماست، اما درست لحظاتی بعد سارا می‌فهمد که جن‌گیر به تمام مشتری‌های خود می‌گوید که روحی به اسم اقلیما آنها را آزار می‌دهد.

فراری از تیمارستان

در «پارک‌وی» که سال 1385 ساخته شد هم مثل «اقلیما» و «قرمز»، خون قرار است نقش اصلی را در ترساندن تماشاگر بازی کند. «پارک‌وی» را فریدون جیرانی ساخته که قبلا کارگردانی فیلم «قرمز» را در کارنامه‌ دارد که به نوعی ژانر وحشت در سینمای ایران تلقی می‌شود. فیلم پارک‌وی هم قرار است در تماشاگر ایجاد وحشت کند، اما با چهره‌پردازی ناشیگرانه و فیلمنامه ضعیف درست در لحظه‌هایی که مخاطب باید از ترس بر خود بلرزد و دسته صندلی سینما را سفت بفشارد، به خنده می‌افتد چون کارگردان و بازیگران فیلم از پس درآوردن صحنه‌ها به خوبی برنیامده‌اند. داستان ماجرای دختری است که عاشق پسری می‌شود که تعادل روانی ندارد. نقش اصلی این فیلم که نیما شاهرخ شاهی آن را بازی می‌کند یک پسر روانی است که به کمک مادرش از تیمارستان بیرون می‌آید و با رها که رعنا آزادی‌ور نقش آن را بازی می‌کند، پیوند زناشویی می‌بندد. او یک قاتل روانی و همواره به دنبال ایجاد خشونت است. خشونتی که مخاطب آن را درک نمی‌کند و انگار مثل تکه‌ای اضافه به فیلم وصله شده است.

حضور نداشتن شخصیت‌پردازی مناسب، چیدمان موقعیتی ملموس و قرار دادن مولفه‌هایی نامتناسب با جامعه از عواملی است که ضربه محکمی به «پارک‌وی» زده است. به عنوان مثال وقتی قاتل روانی (کوهیار) به مرز جنون می‌رسد و با تبر به جان پدر رها می‌افتد صرفا سکانس مشابه فیلم «درخشش» بازسازی می‌شود و این عملکرد در بافت شخصیت و فیلم وارد نشده. همانطور که وقتی کوهیار برای تغییر چهره موهایش را به رنگ قرمز درمی‌آورد، اصلا جایگاهی در منطق و باور اثر ندارد. موقعیت‌ها، آدم‌ها و گریمشان و روابط بین آنها اصلا فکر شده و سنجیده نیست.

راز قتل‌های سربه‌مهر

و امسال «حریم» اولین فیلمی است که در ژانر وحشت اکران می‌شود و در حال حاضر روی پرده سینماهاست. این فیلم را رضا خطیبی ساخته و می‌گوید که فیلمی پلیسی، جنایی و ترسناک است. در این فیلم حمید فرخ‌نژاد نقش اصلی را بازی می‌کند.

یک جنگل مه‌آلود و جنازه‌های خونین هم قرار است نقش ترساندن مخاطب را ایفا کنند. داستان درباره قتل چند باستان شناس انگلیسی است. برای پیگیری ماجرا سرگرد محبی (حمید فرخ نژاد)، افسر تجسس مرکز به نواحی شمال اعزام می‌شود. او به تازگی همسرش را در یک سانحه در جاده‌های شمال از دست داده است. عملیات تجسس آغاز می‌شود و به تدریج حوادثی اتفاق می‌افتد که نه تنها به حل معمای قتل‌ها کمکی نمی‌کند بلکه هر چه بیشتر سرگرد را در بهت و حیرت فرو می‌برد. این فیلم هم مثل تمام فیلم‌های ژانر وحشت سینمای ایرانی فیلمنامه و شخصیت‌پردازی ضعیفی دارد و فضا برای مخاطب باورپذیر نیست. کارگردانان ایرانی فکر می‌کنند هرچه شخصیت‌ها کارهای عجیب و غریب‌تری بکنند مخاطب بیشتر می‌ترسد، اما تجربه نشان داده که مخاطب ایرانی جسورتر از آن است و بیدی نیست که با این بادها بلرزد! برای دیدن فیلم حریم توصیه شده که افراد زیر 13 سال این فیلم را با والدین خودشان ببینند و در آنونس و تیزر فیلم نیز این مساله درج شده است، اما مگر «حریم» اینقدر ترس دارد؟

رضا خطیبی کارگردان این فیلم به خبرگزاری فارس گفته است: «همیشه این خطر وجود داشته است که تماشاگر به فیلم‌های ترسناک بخندد. این خندیدن بسیار خطرناک است و من فیلم‌های زیادی دیدم که ترسناک هستند، اما تماشاگر را می‌خندانند، اما «حریم» در جشنواره فیلم فجر و چند اکرانی که داشت، شاهد چنین اتفاقی نبود و شب گذشته، در نمایش خصوصی آن، واقعا برخی ترسیدند و حتی چند نفر بچه‌هایشان را از سالن بیرون بردند.»

تا به حال بیشتر کارگردان‌های ایرانی که سعی کرده‌اند فیلم‌های ترسناک بسازند به این نکته توجه نکرده‌اند که سینمای ترس، سینمای جزییات است و حتما نباید فیلم داستان عجیب و غریب و پرقتل و جنازه‌ای داشته باشد.

مرضیه رسولی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها