گپی با مائده طهماسبی همسر فرهاد آئیش

متوقف نیستم

اولین قدم در شناسایی فرهاد آییش؟ تئاتر کار می‌کرد. از سانفرانسیسکو با نمایش فقیر به برلین آمد (1988) آن موقع با گروه تئاتری‌ام به ایشان کمک کردم تا اثرش را روی صحنه برد و... .
کد خبر: ۲۵۴۲۶۸

اولین وظیفه؟

در نوجوانی دست راست مادرم بودم اولین وظیفه‌ای که مادرم به عهده من گذاشت این بود؛ در اجتماع رشد کنم و فقط دختر خانه نباشم.

اولین تجربه کاوش در خویش؟

باز می‌گردم به آن دوران زندگی با مادرم.

اولین روز مهم در زندگی حرفه‌ای؟

روزی که با زبان فارسی روی صحنه رفتم و در آلمان تئاتر اجرا کردم.

اولین لحظه سرنوشت‌ساز که بر عمرتان سایه انداخته؟

اولینش را یادم نیست ولی پیچ و تاب‌های زندگی در این چند دهه قبل برای من سرآغاز خیلی از مسائل بود کار من از ایران شروع شد... که به رشد خودم کمک کنم.

اولین هدف شما که همیشگی شده است؟

از دوران نوجوانی هدف‌های مختلفی داشتم که در زمان و مکان‌های مختلف تغییر کرد. بعد از دیپلم به آلمان رفتم که برای ادامه تحصیلم در آلمان با محیطی پرافق‌تر روبه‌رو شدم بعدها تئاتر اولویت پیدا کرد تا 1990 و 1991 که با آقای آییش آشنا شدم که در آمریکا تئاتر کار می‌کرد.

اولین صفحه از کتاب زندگی‌تان؟

بیداری، آشنایی و آزادی که سر لوحه زندگی‌ام شد.

اولین رخداد/ تجربه اعجاب‌انگیز؟

وقتی که متوجه شدم چقدر تبعیض اجتماعی (زن، مرد، بین آدم‌ها و طبقات) وجود دارد که انسان‌ها را از پویایی درمی‌آورد.

اولین انتخاب از بین این همه نمایشنامه؟

نمایش تقصیر. فرهاد آییش.

اولین انتخاب از این همه رمان؟

در چه مقطعی! الان یا ... .

اولین کاری که سرشت‌تان را در آن منعکس دیدید؟

همان کار آثار آییش؛ «تقصیر و 32 دقیقه از ماجرا.»

اولین آیینه‌ای که شما را به تمامی فرارویتان جلوه‌گر ساخت؟

اجتماع، آیینه، آدم‌هاست.

اولین مسوولیت؟

با 19 سالگی به عهده گرفتم؛ وقتی از ایران خارج شدم.

اولین تپش‌ها در لحظه خود شکوفایی؟

خیلی آدم احساس غرور می‌کند.

اولین تقدیر و بزرگداشت چه حسی را در شما برانگیخت؟

هنوز به آن سن و سال نرسیدم که کسی از من تقدیر کند؟

اولین آرمان؟

تحصیل.

اولین آرمانی که اتفاقا همیشگی شد؟

پویایی و رشد کردن و متوقف نبودن.

اولین ثمره؟

هیچی نمی‌دونم، من که به کسی نمی‌گم، ثمره من بعدها معلوم می‌شه!

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها