ترکیبی از درایور، جی‌تی‌ای و برن‌‌آوت

راننده دیزلی!

بازی ویلمن از آن دسته بازی‌هایی است که به‌خاطر کش‌دار شدن روند تولیدشان از نظر کیفی به سطح مطلوب اولیه سازنده‌ها نرسیده‌اند. ویلمن قرار بود توسط ‌Midway‌ منتشر شود. که به‌دلایل بسیار این کار به یوبی‌سافت محول شد. در طول دوره ساخت تقریبا 3 ساله بازی، تاریخ انتشار آن بارها عقب افتاد و همه این عوامل باعث شد، پیش از انتشار بازی دل خوشی از آن نداشته باشیم.
کد خبر: ۲۵۲۲۵۵

ویلمن یک بازی اکشن سوم شخص از نوع جی‌تی‌ای (یا بهتر است بگویم درایور) است که ایده‌های زیادی دارد اما به‌علت یک سری کمبودها، مانند نبودن یک داستان درست و حسابی، نمی‌تواند حرفی در این سبک برای گفتن داشته باشد. مهم‌ترین عنصر تبلیغاتی بازی حضور ون دیزل، هنرپیشه ناآشنای هالیوودی برای گیمرها بود. که پس از درخشش در سری بازی ریدیک، قصد دارد خودش را به‌عنوان یک هنرپیشه اکشن در دنیای دیجیتالی هم معروف کند. ‌ ‌

کاراکتر اصلی بازی مایلو نام دارد و ون دیزل نقشش را بازی می‌کند. مایلو یک راننده حرفه‌ای و بی‌کله است که خونسردی و بی‌خیالی‌اش را هیچ‌وقت از دست نمی‌دهد. همین موضوع باعث شده سازنده‌ها از شر شبیه‌سازی حالات مختلف صورت و تن‌های مختلف صدا برای او راحت باشند. در تمام طول بازی، مایلو با یک چهره سرد و یکنواخت و صدایی گرفته صحبت می‌کند. شنیدن صدای ون‌دیزل تا پایان بازی کماکان از نقاط قوت آن محسوب می‌شود.

برخلاف چیزی که تصور می‌شد، ویلمن تهی از هرگونه داستان است. تا پایان بازی اصلا متوجه نمی‌شوید انگیزه‌تان برای انجام این همه ماموریت‌های ریز و درشت چیست؟ تقریبا هیچ‌گونه منطقی هم در خط داستانی وجود ندارد. مایلو توسط سیا مامور شده تا در بارسلونا سر از کار سه گروه جنایتکار دربیاورد. به همین دلیل در طول بازی به‌صورت متناوب به‌سراغ رئیس‌های خرد و کلان این سه گروه می‌رود و از آنها برای خرابکاری در کار گروه‌های دیگر ماموریت می‌گیرد. جالب این‌جاست که هیچ‌کس هم به مایلو شک نمی‌کند، که چرا کسی که دیروز به آنها حمله کرده حالا باید به‌عنوان مرد اصلی عملیاتشان معرفی شود؟ در یکی از صحنه‌ها مایلو با گفتن این‌که :«شما در حال حاضر به بهترین نیروهایی موجود احتیاج دارید و من یکی از آنها هستم!» به یکی از رئیس‌ها این موضوع را کاملا ماست مالی می‌کند.

شهر بارسلونا بزرگ است اما به گرد پای لیبرتی‌سیتی هم نمی‌رسد. شاید اگر بگویم دهکده مخفی برگ در بازی‌های ناروتو طراحی بهتری نسبت به بارسلونا دارد چندان بی‌راه نباشد. برخلاف بزرگ بودن نقشه، هیچ تنوعی در ساختمان‌ها و محله‌ها دیده نمی‌شود. شهر در همه ساعات روز تهی از هرگونه عابر پیاده و مردم عادی است و ماشین‌های عبوری فقط در لحظاتی پیدایشان می‌شود که شما وسط یک تعقیب و گریز هستید و به یک بزرگراه خلوت احتیاج دارید. شهر بارسلونا اصلا آن‌طوری نیست که بازی‌کننده را دعوت به گشت‌و‌گذار و اکتشاف کند. برای رسیدن به ماموریت‌های اصلی و فرعی هم کافیست در نقشه روی محل مربوط کلیک کنید تا مایلو به آن‌جا تلپورت شود. این موضوع شما را از شر هرگونه رفت‌و‌آمد اضافی در خیابان‌های شهر خلاص می‌کند!

ماموریت‌های فرعی تنها چیزهایی هستند که به شما برای بازی کردن انگیزه می‌دهند. البته اصلا انتظار داستان و یا هدف منطقی را نداشته باشید. ماموریت‌های فرعی فقط برای کسانی مناسب هستند که می‌خواهند چند لحظه‌ای بیشتر با ماشین خودشان را به اطراف بکوبند. شاید بهتر باشد سبک بازی ویلمن را اکشن ماشین سواری سوم شخص بنامیم. زیرا در تمام مدت به سبک برن‌آوت باید با اتوموبیل (که با نقض همه قوانین فیزیک می‌توان به‌صورت یک‌وری خودش را به چپ و راست بکوبد) به دشمن‌ها و یا ماشین‌های پلیس حمله کنید.

شاید اگر دست فرمان و کنترل ماشین‌ها کمی بهتر بود، می‌شد ویلمن را یک بازی قابل تحمل دانست. با این‌که 50 نوع اتومبیل مختلف در بازی وجود دارد، اما دست فرمان همه‌شان یک‌جور است، صرف نظر از این‌که یک پونتیاک ‌8G‌ سوار هستید یا یک تریلی. گاز دادن هم تاثیری در درک شما از سرعت ندارد زیرا احساس سرعت تقریبا در ویلمن وجود ندارد. به این مجموعه، فیزیک برخورد اتومبیل‌ها را هم اضافه کنید که در حد فاجعه است. وسایل نقلیه مانند قوطی‌های کبریت به‌هم می‌خورند و پرت می‌شوند. می‌توانید با یک موتور‌سیکلت خودتان را از کنار به یک تریلی بکوبید و ببینید که چه‌طور تریلی از راهش منحرف می‌شود!

خوشبختانه هوش مصنوعی دشمن‌ها اصلا خوب نیست و می‌شود با همین ماشین‌هایی که مانند یک جرثقیل هدایت می‌شوند به هدف رسید. مراحل بیرون از ماشین مانند بازی‌های اکشن سوم شخص دیگر هستند و نکته خاصی ندارند و فقط برای این در بازی گنجانده شده‌اند که یک بازی این سبکی باید حتما اکشن بیرون از ماشین داشته باشد! ‌ ‌

همان‌طور که گفتم ویلمن یک اکشن سوم شخص متوسط است که در غیاب بازی‌های اکشن دیگر در این سبک، می‌تواند هفت هشت ساعتی شما را سرگرم کند. به‌خصوص که افکت‌های سینمایی پریدن از اتومبیل به اتومبیل دیگر و یا چرخش 360 درجه با اتومبیل و تیراندازی به پشت تا پایان بازی هم جذابیت خودشان را از دست نمی‌دهند. ‌

سید طه رسولی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها