خنده جام

عاشق عاقل

کد خبر: ۲۵۱۵۴۴

عاقبت هر عاقلی یک روز عاشق می‌شود
کاکتوس قلب او جنس شقایق می‌شود
اشک اول، اشک دوم،.... نامش اشکان می‌شود
گردد از اشکانیان و پر ز هق هق می‌شود
زندگی، دریا و قایق، عشق و هر ساحل‌نشین
دل به دریا می‌زند، محتاج قایق می‌شود
میوه ممنوعه باشد گر که سیب سرخ عشق
دل، شکم شل چون بود، فرجام عاشق می‌شود
مایه عشق از خمیر جان اگر گردد جدا
جان به لب گردی و آخر، مایه دق می‌شود
عاشقی چون انس کودک با صدای مادر است
گر صدایی نشنود، مشغول نق نق می‌شود
عشق، اما.... (خوب دقت کن در این«اما»ی شرط)
.... پاک می‌باید که از ناپاک فارق می‌شود
بی‌نصیب از گرمی عشقی تو با حسّ هوس
چون هوس مابین قلب و عشق، عایق می‌شود
گر که مهر «عشق باطل گشت» خوردی، تا ابد
ثبت در پرونده سوء سوابق می‌شود
عشق خورشید، اهل مشرق را به لطف نور خود
رهنمون بر جلوه ربّ المشارق می‌شود
راجع عشق (از مجازی تا حقیقی)، بهر فهم
مورد تمثیلی خورشید، صادق می‌شود
هر کسی با یک سلیقه صحبت از لیلی کند
گر که مجنون گپ زند، رفع سلایق می‌شود
هر گل رعنا که می‌روید به باغ سرنوشت
قسمت یک بلبل شیدای شایق می‌شود
کمترین، عاشق‌ترین هست و به جان هرچه عشق
زور زوری «اعقل الناس» خلایق می‌شود!

رضا رفیع

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها