در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
بنده در تاریخ 15/1/84 با مهریه 114 عدد سکه بهار آزادی ازدواج کردم. حدود 11 ماه نامزد بودیم و بعد از عروسی هم 10 ماه زندگی مشترک داشتیم. اما به سبب اختلافاتی که میان ما رخ داد، در تاریخ 3/8/85 ایشان منزل را ترک و به خانه پدرشان رفتند و بعد از انجام مراحل قانونی عدم تمکین، نامبرد ناشزه محسوب شدند.
با وجود این، من دستبردار نبودم و طی این 2 سال، با فرستادن واسطه از اقوام و بزرگترهای محل خواستار بازگشت او به منزل شدم ولی فایدهای نداشت و ایشان برنگشتند.
بنده هم به سبب حساسیت شغلی (چون از زیر مجموعه کارمندان وزارت کشور هستم) با حکم قطعی اجازه ازدواج مجدد از دادگاه در تاریخ 8/5/87 همسر دوم اختیار کردم.
در حال حاضر هم هر 2 ماه یک سکه بابت مهریه به همسر اولم میدهم و ایشان هنوز در علقه زوجیت بنده هستند و درخواست طلاق ننموده است و منتظر مانده از طرف من اقدامی صورت گیرد که من هم اقدام نخواهم کرد.
سوال بنده این است که با وجود این که همسر اولم هنوز در عقد من است و حاضر به بازگشت به زندگیش هم نیست و من هم مشکلاتی از قبیل بیمار لاعلاج، اعتیاد، محکومیت کیفری و غیره ندارم، تا چه زمانی این روند میتواند ادامه داشته باشد؟ آیا قانون برای این افراد چارهای اندیشیده است؟ آیا با وجود این که حق طلاق و حق مسکن در اختیار من است، باگذشت مثلا 10 سال آیا قانون میتواند همسرم را بدون اجازه و دخالت من مطلقه سازد و او هم مهریهاش را تمام و کمال و به صورت اقساط دریافت کند؟
سوال دوم این که زمانی که دادخواست اعسار از مهریه دادم براساس فیش حقوقی من حکم پرداخت هر 2 ماه یک سکه تعیین شد و بعد از این تاریخ (حکم پرداخت مهریه) همسر دوم اختیار نمودم و نظر به این که فشار زیادی در پرداخت مهریه ایشان دارم و هیچ درآمد دیگر و هیچ مال و اموالی حتی ماشین و خانه هم ندارم، آیا میتوانم حکم تعدیل اعسار مهریه به دادگاه بدهم و اقساط را کمتر کنم یا خیر؟
عباس - ه خ (از پاکدشت - بخش شریفآباد)
زنان برای گرفتن طلاق از همسر خود، شیوهها و راههای مختلفی را در پیش میگیرند. یکی از این شیوهها، اثبات «عسر و حرج» است. عسر و حرج نیز زمانی است که زن در زندگی مشترک خود دچار سختی و مشکل باشد و ادامه شرایط زندگی برای او سخت و غیر ممکن باشد که در چنین شرایطی، دادگاه با دادخواست طلاق زن موافقت میکند و اگر چنین موضوعی درخصوص شما رخ دهد، مجبورید تا پایان اقساط، مهریه همسر خود را بپردازید. البته مهریه و طلاق ارتباطی به هم ندارند و با توجه به وضعیتی که از سوی شما توضیح داده شده و با توجه به این نکته که همسر اول شما همچنان در علقه زوجیت شماست، در صورتی که وی بخواهد به زندگی مشترک بازگردد و شما شرایط زندگی را متناسب با شان او فراهم نکنید، این احتمال وجود دارد که دادگاه به نفع وی، حکم به طلاق بدهد.
در زمینه دادخواست تعدیل نیز با توجه به این مساله که دادگاه یک بار در این خصوص اظهارنظر کرده و مهریه قسطبندی شده و با عنایت به این مساله که میزان اقساط ماهانه یک نیم سکه است، ارائه دادخواست کاهش اقساط، موضوعیت ندارد و دیگر نمیتوانید نسبت به این مساله دادخواستی برای کاهش این میزان قسط به دادگاه ارائه کنید.
5 سال قبل ازدواج کردم. مهریه ما 200 سکه طلاست. تاکنون صاحب فرزندی نشدهایم. من و همسرم به یکدیگر علاقهمندیم و زندگی خوبی داریم، اما میان همسرم و خانواده من ارتباط خوبی وجود ندارد. شنیدهام که مهریه چیزی است که به ارث میرسد و در صورت فوت زن، خانواده او میتوانند برای دریافت آن از مرد اقدام کنند. من در شرایط شغلی خاصی هستم که ممکن است بر اثر حادثهای، جان خود را از دست بدهم و نمیخواهم در چنین شرایطی، همسرم از این ناحیه دچار مشکل شود. از طرفی، نمیخواهم مهریه ام را هم به همسرم ببخشم. آیا راه حلی وجود دارد که بتوانم پس از فوت خود، مهریهام را به شکل کامل ببخشم تا دیگر مشکلی برای همسرم پیش نیاید؟ همسرم نیز در وضعیت شغلی من است و تمایل دارد در صورت فوت او، تمام اموالش به من منتقل شود. در این زمینه همسرم چه کار میتواند انجام دهد؟
لیدا - ف (ایرانشهر)
هر فردی میتواند در زمان زنده بودن خود تنها یک سوم یا همان ثلث مال خود را وصیت کند. اما شما برای حل این مشکل میتوانید با مراجعه به دفترخانه، مهریه خود را در قالب «صلح عمری» به همسرتان ببخشید. معنی این عبارت این است که تا زمانی که شما زندهاید، نسبت به مهریه صاحب حق هستید، اما پس از فوت شما، مهریه شما بخشیده خواهد شد و دیگر خانواده شما نمیتواند ادعایی نسبت به مهریه داشته باشد. در عین حال، شما نیز هر زمان که بخواهید، میتوانید آن را از همسرتان مطالبه کنید. چنین کاری به صورت متقابل از سوی همسرتان نیز قابل انجام است و اگر همسرتان تمام یا بخشی از اموال خود را در قالب «صلح عمری» به نام شما کند، به محض فوت همسرتان، شما صاحب اموال او میشوید.
مدتی است با همسرم اختلاف دارم. همسرم دادخواست تمکین داده و به دادگاه اعلام کرده خانهای برایم تهیه کرده و نشانی آن را به دادگاه نیز ارائه کرده است. خانه متعلق به یکی از دوستان اوست و وضعیت مناسبی ندارد و قابل سکونت نیست. من در این مساله چه راه حلی دارم؟
فرحناز - ج ( تهران)
در پروندههای تمکین معمولا مردها دست به چنین اقداماتی میزنند. گاهی حتی قولنامهای نیز تهیه و آن را به دادگاه ارائه میکنند اما دادگاه معمولا امکانی برای تحقیق گسترده و دقیق در این زمینه ندارد و اگر زن ادعایی نسبت به خانه نداشته باشد، حکم به تمکین صادر میشود. البته اگر شما مدعی تقلبی بودن قولنامه یا مناسب نبودن خانه شوید و از دادگاه تقاضای تحقیق کنید این کار انجام میشود و دادگاه با فرستادن مددکار یا فردی دیگر، وجود خانه مذکور و صحت ادعای شما را بررسی خواهد کرد.
علیرضا حسینی، وکیل پایه یک دادگستری
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتوگو با دکتر سیدمرتضی موسویان، ضرورت و اهمیت داشتن دکترین در رسانه و دلایل قوت و ضعف رسانههای داخلی و معاند را بررسی کردهایم
ابراهیم تهامی، مهاجم سابق تیمملی در گفتوگو با جامجم:
گفتوگو با محمود پاکنیت بازیگر پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون
در گفتوگو با تهیهکننده مستند معروف شبکه سه اولویتهای موضوعی فصل جدید بررسی شد