در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد؛
با یک پرسش کلی شروع کنیم. شیوه گزینش دانشجو در دانشگاههای کشور شفاف نیست. هر سال پس از اعلام نتایج آزمون سراسری، شاهد اعتراض عدهای حتی تجمع آنان هستیم؛ علت چیست؟
من به عنوان یک استاد دانشگاه میگویم که همه داوطلبان بدون استثنا وقتی در انتخاب اولشان قبول نشدند، اعتراض میکنند، این مساله کاملا طبیعی است. نه در حوزه کنکور و دانشگاه که در دبیرستان هم همه دانشآموزان، وقتی امتحان میدهند و وقتی نتایج اعلام شد، نسبت به نتایج امتحان خود اعتراض میکنند. امر اعتراض به نمره و نتیجه آزمون یک امر طبیعی است. در دانشگاه هم سالی نیست که دانشجوی من به نمرهاش معترض نباشد. خود من هم حتی اگر در آزمونی شرکت کنم، ولی نتیجه مورد نظرم را به دست نیاورم، اعتراض میکنم. پس اعتراضها طبیعی است و همیشه بوده است. اما در خصوص سیستم آموزش، ما اگر ملاک قبولی در کنکور را فقط نمره آزمون بدانیم و هیچ ملاک دیگر را در نظر نگیریم، شاید اعتراضها قابل قبول باشد، اما در شرایط فعلی اینطور نیست که فقط و فقط براساس یک عامل، نتایج اعلام شود، اما عوامل بسیاری در این کار دخیلند. یکی از این عوامل سهمیههاست. شما در مناطق 1، 2 و 3 با هم رقابت میکنید. لذا در این رقابت فرد نمیتواند بگوید من با فلان رتبه در منطقه یک قبول شدم و فلان کس در منطقه 2 قبول شد. بیشتر اعتراضها هم به این مساله برمیگردد، در حالی که اعتراضکننده باید همه این تفاوتها را مد نظر داشته باشد. نکته دیگر بحث بومیگزینی است. اگر رشتهای در شهر من وجود داشته باشد، من در شهر خودم شانس بالاتری برای قبولی دارم و داوطلب دیگر در شهر و منطقه خودش. حدود 80درصد ظرفیت دانشگاهها بومی است و 20درصد آزاد. یعنی شمای داوطلب باید بدانید در رقابت آزاد 20 درصد و در رابطه با منطقه خودتان 80درصد شانس قبولی دارید. متاسفانه داوطلبان به این مساله توجه نمیکنند و تصورشان از کنکور، تصور رقابت آزاد است، یعنی داوطلب تهرانی فکر میکند امکان پذیرش او در دانشگاه زاهدان بیشتر است، ولی اینگونه نیست. این ملاکها قانونی و مصوب مجلس و شورایعالی انقلاب فرهنگی است. همین دو عامل هم باعث شده تا سیستم گزینش از نظر داوطلب شفاف نباشد. ما حتی سهمیه رزمندگان داریم، سهمیه مازاد شاهد داریم، سهمیه مناطق نهگانه محروم داریم که ظرفیت خاص خود را دارند. گزینش ما واقعا شفاف نیست. این پیچیدگی بعضی اوقات آنقدر زیاد میشود که خود ما هم بسختی تشخیص میدهیم.
بخشی از این پیچیدگیها نمیتواند ناشی از تعداد زیاد داوطلبان کنکور باشد؟
خیر، ناشی از تعدد شیوههای گزینش است. شاید اگر از یک سیستم استفاده میکردیم... .
چرا سیستم شما اینقدر پراکنده و غیرمنسجم است؟
چون واقعیت جامعه ما اینگونه ایجاب میکند. ما کشور را براساس سهمیه مناطق به 3 منطقه تقسیم کردهایم. ما مناطق برخوردار، نیمه برخوردار و کم برخوردار داریم. داوطلبان این مناطق را نمیتوان به طور مساوی در نظر گرفت. واقعیت اجتماعی، قانونگذار را وادار کرده که این مسائل را در نظر بگیرد، در غیر این صورت حتی ظرفیت موجود در منطقه آنان به وسیله داوطلبان دیگر مناطق پر میشد.
آقای دکتر، شما از طرح بومیگزینی دفاع میکنید، در حالی که شاید خیلی از روسای دانشگاهها به آن اعتراض کردند، خصوصا به ورود داوطلبی با رتبه 16 هزار به دانشگاه شریف که در تاریخ این دانشگاه بیسابقه بوده است.
کی این را گفته؟
رئیس دانشکده برق دانشگاه شریف که از ورود رتبه 16 هزار خبر داده است.
ایشان نسبت به گزینش اصلا توجیه نبوده است. ما در طول 10 سال گذشته، رتبه 23 هزار کشوری هم در رشته برق داشتهایم. در سهمیه مناطق گفتم که افراد براساس مناطق با هم رقابت میکنند. ما نتیجه این رقابت را در سطح کشور مقایسه میکنیم. رتبهها برابر نیستند، مثلا رتبه کشوری منطقه 3 اگر 3000 است، رتبه کشور منطقه یک 700 است یا مثلا اگر رتبه منطقه 2، دو هزار است، ممکن است منطقه 6 رتبه فرد 16 تا 20 هزار باشد. این افراد باید در منطقه خودشان مقایسه شوند. این حرف درستی نیست که من در همه کشور یک رتبه کشوری لحاظ کنم. اگر رقابت آزاد بود، تمام رتبهها یک تا 100 به فلان دانشگاه میآمدند. ولی افراد از مناطق مختلف با هم قابل مقایسه نیستند. ایشان اگر از ما میپرسید، میگفتیم چهبسا افرادی با رتبه کشوری 10 هزار هم در بهترین دانشگاه قبول شوند.
اگر حرف شما درست باشد، چرا دائم گفته میشود حق داوطلبان مناطق محروم برای ورود به دانشگاههای برتر تضییع میشود؟
این درست نیست. اگر نمره بچههای نقاط محروم مناسب باشد، در هر دانشگاهی که بخواهند، پذیرفته میشوند. سال پیش در رشته ریاضی از هزار نفر اول 891 نفر در تهران قبول شدهاند. در کل کشور، چه کسی میتواند ادعا کند که ما داوطلب شهرستانی را از حق خودش محروم کردهایم؟ هیچ موردی را پیدا نمیکنید. ما هنوز 20 درصد ظرفیت را برای آنها گذاشتهایم.
اگر توجیهات شما متقاعدکننده باشد، چرا سال پیش مجبور شدید ظرفیت را با 1000 تا 1500 نفر تکمیل کنید و دوباره دانشجو بگیرید؟
من بارها اعلام کردهام اگر داوطلبی از حقش محروم مانده، به ما بگوید. حتی یک مورد از مجلس و مردم به ما معرفی نشد. من مطمئن هستم تمام داوطلبان بالاخره در یک رشته پذیرفته شدهاند.
اما به هر حال شما وادار به تکمیل مجدد ظرفیت شدید. قضیه چه بود؟ چرا مقاومت نکردید؟
من به قوانین و نظر مجلس احترام میگذارم.
آقای پورعباس، وقتی شما با وجود رضایت روسای دانشگاهها بیش از هزار نفر را مجددا جذب کردید، این شبهه را ایجاد کرد که شبههای در کار سازمان سنجش بوده و شما قصد جبران دارید؟
مجلس گفت 10 درصد بر ظرفیتها اضافه کنید، ما هم خوشحال شدیم.
ولی این افزایش ظرفیت آن موقع با واکنش منفی شما روبهرو شد. تبعات خاصی نداشت؟
خیر، تبعاتی نداشت؛ چون خود ما هم هزار نفر به ظرفیتها اضافه کردیم، ما به عنوان سازمان سنجش دوست داریم و احساس وظیفه میکنیم ظرفیتها را بیشتر کنیم. هر چه بیشتر ظرفیت ایجاد کنیم، مردم بیشتر خوشحال میشوند.
پس بحث تحقیق و تفحص از سازمان سنجش چرا مطرح شد؟
نه، مطرح نشد!
چرا خبرگزاریها هم خبرش را اعلام کردند.
ما و مجلس در تعامل فیمابین مرتب اطلاعات میدهیم و نمایندگان به مراجعات مردمی پاسخ میدهند. ما حجم بالای مکاتبات را با مجلس داریم. در سال گذشته طی 10 15 روز اول پس از اعلام نتایج فایلهای ما درگیر اعلام نتایج متعدد آزمون سراسری بود. از اول تا آخر شهریور 4 میلیون داوطلب را تعیین تکلیف میکنیم. لذا مجبوریم تمام ساز و کار خودمان را به کار بگیریم. در آن بحبوحه، برخی نمایندگان از ما اطلاعات میخواستند. بهخاطر دارم آقای دکتر عباسپور در گرفتن اطلاعات از ما اصرار داشتند و ما هم این امر را به بعد از 15 مهر موکول کردیم. چون سیستم ما درگیر اعلام نتیجه بود، ایشان فکر میکردند ما نمیخواهیم اطلاعات بدهیم که در جایی گفتند اگر اطلاعات ندهید، ما تقاضای تحقیق و تفحص میکنیم.
شما گفتید دوست دارید برای خوشحالی مردم ظرفیت دانشگاهها را اضافه کنید. چرا دوست ندارید به کیفیت آموزشعالی هم به همان میزان توجه کنید؟ چرا به بازار کار این فارغالتحصیلان بهایی نمیدهید؟
شما بحث را مطلق میبینید و من تفکیک شده. من به عنوان سازمان سنجش یک ظرفیت دانشگاهی خیلی مطلوب با استاندارد جهانی و کیفیت فوقالعاده دارم که مو لای درزش نمیرود، حدود 80 هزار نفر هر سال وارد این دانشگاهها میشوند که هر سال تقریبا 10درصد رشد میکند. از سال 83 تا حالا سالی 10درصد بیشتر رشد نکرده است. در این ظرفیت، دولت هزینه تحصیل افراد را میپردازد و فارغالتحصیلانش نیازهای جامعه را برطرف میکنند. از این که چنین ظرفیتی رشد کند، بسیار با احتیاط عمل کردهایم، ولی تمام جامعه، نیاز نیست تخصص کسب کنند. بخشی از جامعه ما وظیفه مادری دارد، وظیفه ارائه خدمات را دارد. ما به عنوان آموزش عالی موظفیم سطح آگاهی و سواد جامعه را ارتقا ببخشیم. ما اعتقاد داریم یک مادر دیپلمه بهتر از مادر با سطح تحصیلات سیکل میتواند بچهاش را تربیت کند.
ما باید بتوانیم این امکان را فراهم کنیم که همه مادران ما تحصیلات دانشگاهی داشته باشند، یعنی سطح سواد کل جامعه را بالا ببریم. ما میخواهیم پدران و مادران ما قدرت تعامل با بچههایشان را داشته باشند. دولت موظف است بسترهای مناسب را فراهم کند. برای این بخش دانشگاههای غیرانتفاعی، پیام نور و مجازی را طراحی کردهایم. ما در مجموع و در بخش عمدهای از ظرفیتمان یعنی 90 درصد به این مساله توجه نمیکنیم که حتما شغل ایجاد کنیم.
کسانی که درس میخوانند و زحمت میکشند نمیتوانند هیچ امیدی به تغییر پایگاه اجتماعیشان داشته باشند و فقط برای تربیت بچههایشان درس بخوانند.
ما باید روی این نگاه کار کنیم که اگر افراد در دانشگاه درس میخوانند در انجام وظایف خود موفقترند. یک کارمند بانک لیسانسه از دیپلمه بهترکار میکند.
ولی این کارمند دیگر حاضر نیست پشت باجه بنشیند، حداقل معاون شعبه او را راضی نگاه میدارد.
ما به هر صورت به سمت و سویی میرویم که اگر بانکها بخواهند به روز عمل کنند، بین رئیس و معاون و کارمند شعبه فرقی وجود ندارد. در یک بانک همه کار میکنند و همه کارمندان به تمام فعالیتها آشنایند. سیستمهای شغلی ما به این سمت رفته است.
فکر کنم این بحث خیلی مفصل است و در جای دیگر باید به آن پرداخت. سهمیهبندی به کجا رسید؟ کارساماندهی سهمیهها با چه هدفی قرار است در مجلس صورت بگیرد؟
ما در بحث سهمیهها 2 مرجع تصمیمگیری داریم؛ یکی شورای عالی انقلاب فرهنگی و دیگری مجلس شورای اسلامی. مجلس در بخش تعیین سهمیه رزمندگان، شاهد و خانواده شهدا تصمیم گیرنده است و شورای عالی انقلاب فرهنگی در سهمیه مناطق نقش تعیین کنندهای دارد. سهمیه مناطق که یک واقعیت است و همانطور که توضیح دادم، نمیتوان آن را نادیده گرفت. ولی در سهمیه شاهد و ایثارگران، مجلس محترم در حال بازنگری است. هنوز نتیجه این ساماندهی به طور کامل اعلام نشده، بنابراین نمیتوانیم اطلاعات کاملی به شما بدهیم.
تا کنکور سراسری چیزی نمانده است. تکلیف سهمیه 40 درصدی رزمندگان و بسیجیان چه میشود. آیا به همان ترتیب باقی میماند؟
رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات قول دادهاند که طرح ساماندهی سهمیهها را تا پیش از اردیبهشت تحویل بدهند. اگر این کار صورت بگیرد، ما در آزمون امسال سهمیه جدید رزمندگان را اعمال میکنیم.
سهمیه 40 درصدی به معنی اختصاص سهمیه مازاد است یا نه؟ یعنی از هر 100 نفر، 40 نفر رزمنده یا شاهد هستند؟
این سهمیه 40 درصدی مازاد نیست. بر اساس مصوبه سال 1368 از هر 100 نفر 40 نفر سهمیه داریم ولی الان بیش از 2 درصد آن پر نمیشود. فقط در بعضی رشتههای خاص حدود 30 تا 35 درصد آن پر میشود و لذا مازاد ظرفیت بالایی در سهمیه رزمندگان داریم. ما این مازاد را مجددا به مردم برمیگردانیم. این طور نیست که این سهمیه خالی بماند. به هر صورت این مساله پیچیدگیهایی ایجاد کرده است. ما نمیتوانیم سهمیه مازاد رزمندگان را در بخش غیربومی به کار بگیریم. از مجلس انتظار داریم ابهامات را رفع کند و طرح ساماندهی سهمیهها را زودتر به ما برساند.
سهمیهبندی جنسیتی با مقاومت زیادی روبهرو شده است. سازمان سنجش چقدر به آن معتقد است؟
چنین سهمیهبندی وجود ندارد. در بخشی از ظرفیتمان نیاز داریم به خواست جامعه جواب بدهیم.ما به پزشک زن همانقدر نیاز داریم که به پزشک مرد. ما به مهندس مرد همانقدر نیاز داریم که به مهندس زن. در برخی مشاغل ما به هر دو جنس نیازمندیم. ما در ظرفیت دانشگاه پیام نور، غیرانتفاعی و شبانه هیچ تفکیک جنسیتی نداریم. در بخش روزانه هم در بیش از 95 درصد ظرفیتمان هیچ تفکیک جنسیتی نداریم. از ظرفیت روزانه 80 هزار نفری، 5 تا 10 درصد یعنی برای حدود 6 هزار نفر حداقل هر جنسیت را تضمین میکنیم. محدودیتی در کار نیست. در بعضی رشتهها تعداد دانشجویان دختر کم است، در بعضی هم تعداد دانشجویان پسر، جامعه حداقل به 30 درصد پزشک زن و حداقل به 30 درصد پزشک مرد نیاز دارد. شما قبول ندارید؟
این میزان را ما تضمین میکنیم، یعنی گفتهایم رشته پزشکی 30 درصد برای زنان و 30 درصد برای مردان باشد، 40 درصد هم رقابتی است. این یعنی تضمین حداقل هر جنسیت در برخی رشتهها، شما فرض کنید در رشته کامپیوتر تعداد دخترها کم بود. ما با این وسیله تعداد آنها را افزایش دادیم، عموما در رشتههای مهندسی به تعداد بیشتری از دختران نیاز داشتیم، در بعضی رشتهها هم به نفع پسران تعداد دانشجویان پسر را افزایش دادیم. این محدودیت نیست! داوطلبان اگر نسبت جنسیشان 60 به 40 است، به همین نسبت هم شانس پذیرش دارند. ضمن این که مگر تفاوت نمره اینها چقدر است؟ به اندازه یک یا دو پرسش، در آزمون پزشکی اگر شما 4 سوال را درست جواب ندهید، ممکن است پذیرش نشوید. تفاوتها خیلی ناچیز است. شما اسمش را محدودیت میگذارید؟
کلاس کنکورها این روزها فعالتر شدهاند. میانه سازمان شما با این موسسات چطور است؟
این سوالها را از من نپرسید. نمیخواهم وارد این بحثها بشوم.
ولی شما پیش از این نسبت به این موسسات موضعگیری کردید، چرا در آستانه کنکور سکوت میکنید؟
حقیقتش من هیچ کلاسی را قبول ندارم. بهترین توصیه من این است که موسسات کنکور دلشان به حال من و شما نمیسوزد. آنها به فکر جیب خودشان هستند. خدماتی ارائه میکنند، ولی براساس محوریت درآمد خودشان. اگر داوطلبان در حوزه تحصیلیشان خوب درس بخوانند و مستمر با معلمان ارتباط داشته باشند، موفق خواهند شد. داوطلبانی موفقاند که مستمر درس بخوانند. رتبههای برتر با موسسات کنکور کاری ندارند! این موسسات تنها با برپایی آزمونهای آزمایشی، فضای مصنوعی ایجاد میکنند. اینها اطلاعاتی به فرد نمیدهند. یکی از دلایل اساسی ایجاد استرس به بچهها هستند. چون بچهها فکر میکنند اگر در کنکور این موسسات شرکت نکنند، چیزی کمتر از دیگران هستند. این که چقدر این موسسات به داوطلبان خوراک میدهند، نمیدانم؟!
هزینه برگزاری کنکور برای سازمان چقدر است؟
صفر، چون دولت هیچ هزینهای نمیکند و ما تمام درآمدمان را از داوطلب میگیریم. شما در برخی رشتهها دانشجویانی جذب میکنید که در تداخل با سیاست دیگر دستگاههاست، ازجمله پذیرش دانشجوی تربیت معلم، در حالی که وزارت آموزش و پرورش به این نیروها نیاز ندارد و اینها به دلیل تعهد دبیری باید جذب آموزش و پرورش شوند.
در این زمینه سیاستها را آموزش و پرورش تعیین میکند. در حال حاضر 3 دانشگاه تربیت معلم در سبزوار، تهران و تبریز داریم که به زودی به دانشگاههای معمولی تبدیل میشود. چون آموزش و پرورش قصد دارد به زودی دانشگاه جامع فرهنگیان را تاسیس کند. پس به دانشگاههای فعلی نیازی نیست.
کنکور بزودی حذف میشود، آن وقت تکلیف سازمان شما چیست؟
اجازه بدهید جواب ندهم، چون نزدیک کنکور است و نمیخواهم استرسی به داوطلبان وارد شود.
درباره ارتباط مردمی ضعیفتان بگویید. مردم میخواهند اطلاعات آزمون یا بعد از آزمون را از روزنامهها بگیرند و شماره تماس شما در سازمان دائما اشغال است. چرا این مشکل وجود دارد؟
فکر کنم مردم میخواهند خوراک روزنامهها زیاد شود. ما در واقع چند روش اطلاعرسانی داریم. در آن واحد، در طول 24 ساعت شبانهروز به شکل الکترونیکی با داوطلبان ارتباط داریم. سال گذشته 80 هزار نفر از این طریق جواب گرفتند. تنها کافی است داوطلبان به سایت سازمان سنجش وارد شوند و با رمز و کد کاربری مشکلشان را بگویند. در عرض 2 هفتهای جواب میگیرند. از طرفی، سیستم پاسخگویی تلفنی ما هم 24 ساعته فعال است.
کدام شماره؟
الان شماره تلفن را نمیدانم، چون در هر مقطعی و برای هر آزمونی شماره تلفن خاصی اعلام میکنیم. سیستم پیامک هم داریم. برای سازمان ما ممکن نیست به طور همزمان با تلفن به دهها هزار نفر جواب بدهد.
و آخرین سوال، پیشبینی رئیس سازمان سنجش از کنکور 88؟
آزمونی امن، خوب و سالم.
تضمین میکنید؟
تضمین میکنم. بچهها خیالشان راحت راحت باشد.
کتایون مصری
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد؛
جام جم آنلاین گزارش میدهد
جام جم آنلاین گزارش میدهد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد؛
یک فعال سیاسی:
یک نماینده مجلس:
در گفتوگوی «جامجم» با استاد حوزه و مبلغ بینالملل بررسی شد
گفتوگو با موسی اکبری،درخصوص تشکیل کمپین«سرزمین من»وساخت و مرمت۵۰خانه در منطقه زنده جان