
این سوال ادامه داشت تا به صورت اتفاقی به یک آگهی در یکی از روزنامههای کثیرالانتشار برخوردم؛ آگهی که خیلی کوتاه از سوی موجودی با نام مستعار «ناشر» منتشر شده بود: به تعدادی شاعر نیازمندیم.
از سر کنجکاوی و این که قرار است چه اتفاقی (خیر یا شر) برای جماعت شاعر رخ دهد، من هم تماس گرفتم و به صورت حضوری خدمت آقای ناشر در دفتر کارشان رسیدم. دفتری که به برکت همان آگهی و ذوق ایرانی، بسیار شلوغ شده بود و مهمترین اتفاقی هم که در آن روز برای افرادی که مراجعه کرده بودند، رخ داد، پر کردن فرم و تحویل 5 نمونه از آثارشان بود که به طور طبیعی بنده نیز همانجا چند سطری را زیر هم با ربط و بیربط در کاغذ نوشتم.
پس از مدتی، از دفتر آقای ناشر تماس گرفتند که به آنجا بروم؛ با وجود کنجکاوی خبرنگاری و پیشینه شاعری به دلیل یک گرفتاری پیش بینی نشده این تاریخ را از دست دادم و بعد هم چندان پیگیر ماجرا نشدم تا این که پس از چند ماه از همان دفتر تماس گرفتند تا برای گرفتن کتابی که چاپ شده و شعرهای بنده نیز در آن است به دفتر بروم؛ این بار رفتم و آقای ناشر به همراه خانمی که کارشناسی شعرها را برای انتشار انجام داده بود ، در مکان مورد نظر حضور داشتند؛ کتاب را با جلد گالینگور و کاغذی به نسبت مرغوب (اما نه مناسب شعر) چاپ کرده بودند و سطرهایی از من در کنار آثاری از حدود یکصد نفر دیگر به چاپ رسیده بود و روی جلد نیز خورده بود: گزیده شعر ایران یا عنوان مشابه همین.
بعد از گفتگوهای معمول، آقای ناشر فرمودند شما تنها کسی هستید که ما 5 شعر از او چاپ کردهایم و برای هر شعر هم از دیگران 10 هزار تومان دریافت کردهایم و همچنین هرکدام چند جلد از کتاب را خریدهاند تا به دوستان و آشنایانشان هدیه کنند اما ازشما برای چاپ شعرهایتان پولی نمیگیریم و تنها کافی است 3 جلد از این کتاب را بخرید که حدود 20 هزار تومان میشود.
دیالوگهای بعدی که میان من و آقای ناشر انجام شد به دلایل مختلف در حوصله و البته ادبیات این یادداشت نمیگنجد، اما هنگامی که از دفتر بیرون آمدم و البته پس از خوردن یک نوشیدنی خنک تنها با خودم ضرب و تقسیم می کردم که آقای ناشر چگونه توانسته از احساس و صفای این وارثان آب و خرد و روشنایی سوءاستفاده کند و چنین کرهای حاصل کند؛ البته جدای از این که چنین کتاب ضعیف وبی ارزشی را به عنوان گزیده شعر ایران به بازار کتاب ارائه کرده است و حتی فراتر از آن برخی افراد و نامهای چاپ شده، تعداد زیادی از این کتاب را خریده بودند تا برای آشنایانشان در خارج از ایران ارسال کنند تا آنها نیز از موفقیتهایشان و شاعر شدنشان آگاه شوند و به جهان شعر امروز ایران ارائه کنند.
البته به نظر میرسد ممیزان اداره کتاب ارشاد هم نباید نسبت به ارزش فنی کتابهایی که شامل آثارگروهی هستند و نمایانگر بخشی از هویت جمعی ماست، چنین بیتفاوت باشند.
سینا علی محمدی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد