قتل‌های زنجیره‌ای که از دهه 1970 رو به گسترش نهاد، از جمله جرایمی است که قاتل معمولا 3 نفر یا بیشتر را با فواصل زمانی بیشتر از 30 روز به قتل می‌رساند. در بسیاری از موارد قاتل به دلایل خاص تمایل به کشتن یک جنسیت خاص دارد. برای مثال کشتن زنان یا کودکان در مورد بسیاری از قاتلان زنجیره‌ای صدق می‌کند و در برخی از موارد نیز قاتل به دلیل تنفر یا انتقام از قشری خاص برای مثال به کشتن افراد ثروتمند یا تاجر اقدام می‌کند.
کد خبر: ۲۴۳۸۶۵

برخلاف تصور بسیاری افراد، قاتلان زنجیره‌ای اصولا افرادی روانی یا دیوانه نیستند. بسیاری از آنها نیز هوش بالایی دارند؛ اما بدیهی است که اغلب از نظر روحی سالم نیستند و انگیزه قتل چند نفر به دست یک فرد متعادل با تفکری منطقی بعید است.

برای مثال در سال 1975 یک پزشک انگلیسی اقدام به قتل 215 نفر از بیماران خود کرد یا این‌که یک مرد کلمبیایی اعتراف کرد که 140 کودک را به قتل رسانده است تا رکورد جدیدی در تاریخ ثبت کند. در دهه 1980 نیز مردی به نام لوپز اقدام به قتل 300 دختر جوان در پرو و اکوادور کرد.

از نظر روانشناسی، علل بسیاری می‌تواند دست به دست داده باشد تا فردی چندین نفر را به قتل برساند. یکی از مهم‌ترین آنها احساس تنهایی، طرد شدن و نبود فردی برای همدردی یا حتی احساس گناه شدید است.

جالب است بدانید بررسی‌های انجام شده درخصوص قاتلان زنجیره‌ای به موارد زیر منجر شده است:

ــ بیشتر این قاتلان، مجرد، مرد و سفیدپوست هستند.

ــ از افراد باهوش و دارای حافظه‌ای قوی هستند، اما در مدرسه و تحصیل، موفقیت‌های چندانی به دست نیاورده‌اند.

ــ از خانواده‌های باثبات و مستحکم نیستند. بسیاری از آنها از محبت کافی پدری محروم بوده‌اند یا توسط نامادری بزرگ شده‌اند.

ــ در خانواده آنها سابقه خشونت، اختلالات روانی، سوءاستفاده و اعتیاد به الکل و مواد مخدر وجود دارد.

ــ بسیاری از آنها زندگی راحتی ندارند و سابقه خودکشی نیز داشته‌اند.

ــ بیش از 60 درصد از آنها در کودکی رختخواب خود را خیس می‌کردند و این دلیلی برای اضطراب شدیدشان است.

ــ عموما تمایل به آتش‌بازی و فعالیت‌هایی از این قبیل دارند.

در اعترافات بسیاری از قاتلان زنجیره‌ای، نکته‌ای وجود دارد مبنی بر این‌که آنها تصور می‌کنند فرستادگانی از آسمان هستند که باید با گرفتن جان برخی دیگر، به آنها کمک کنند یا این‌که عدالت را با دستان خود اجرا نمایند.

آمار جهانی نشان می‌دهد از هر 6 قاتل زنجیره‌ای، یک نفر زن است؛ اما در مورد مقتولان عده بیشتری زن هستند تا مرد و یکی از علل آن نیز به گفته قاتلان مرد، عشق است و وقتی قاتل می‌دیده که زن مورد علاقه‌اش تمایلی به بودن با او نشان نمی‌دهد یا با فرد دیگری زندگی می‌کند یا این‌که نمی‌تواند وی را به دست آورد، انگیزه قتل و انتقام در وی شدت می‌یابد.

به طور کلی از نقطه نظر کارشناسانه، انگیزه‌های قتل‌های زنجیره‌ای شامل چند گروه است:

ــ انگیزه‌های آنی در شرایط روحی خاص

ــ انگیزه‌های قتل با نقشه‌ها یا برنامه‌های قبلی که در مواردی، دستور قتل‌ها از جانب فرد دیگری داده می‌شود.

ــ انگیزه‌هایی به منظور تخلیه احساسات سرکوب شده در افراد که این موضوع شامل انزوا، ترس و احساس کمبود قدرت می‌شود.

ــ بسیاری از قاتلان زنجیره‌ای به دنبال احساس قدرت در پی کنترل اوضاع هستند و با کشتن افراد احساس می‌کنند کنترل بیشتری بر امور دارند و به طور غیرمستقیم احساس قدرت می‌کنند.

بسیاری از کشورهای جهان در حال حاضر دچار این آسیب اجتماعی هستند، اما در این میان دولت ایالات متحده اعتراف کرده که بیشترین میزان قتل‌های زنجیره‌ای در این کشور اتفاق می‌افتد.

به عبارتی حدود 85 درصد از قتل‌های زنجیره‌ای جهان مربوط به آمریکاست و بین 20 تا 50 درصد از این افراد، به دلیل تغییر مداوم سبک کار خود هنوز شناسایی نشده‌اند. بسیاری از آنها نیز از اشتباهات گذشته خود عبرت نمی‌گیرند و با کشتن هر نفر، انگیزه بیشتری برای ادامه کارشان پیدا‌‌می‌کنند.

در میان کشورهای جهان، بسیاری دچار این مشکل هستند؛ اما بحرانی‌ترین کشورها بدین شرح هستند: آمریکا، آرژانتین، اتریش، برزیل، کانادا، چین، مکزیک و مجارستان.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها