نظام بی‌ثبات مدیریت فوتبال ایران بخصوص در باشگاه‌ها و فدراسیون‌های ورزشی، تا حدودی آشکار شده است. اگر نگاهی اجمالی به فدراسیون‌های ورزشی و باشگاه‌های زیرمجموعه سازمان تربیت بدنی بیندازیم، بی‌ثباتی در اتاق مدیریت و نبود پشتوانه فکری برای آینده و از همه مهم‌تر عدم وجود شاخصه انتخاب اصلح در انتصابات را لمس می‌کنیم.
کد خبر: ۲۲۶۸۸۱
جابه‌جایی‌های پیاپی و تغییرات متوالی در راس کادر مدیران، دستورالعمل نه‌چندان منطقی و رضایت‌بخشی است که طی 3 سال اخیر در ورزش و بخصوص فوتبال ایران رخنه کرده است. آیا نمی‌توان استقلال و پرسپولیس را نمونه‌ای آشکار از این بی‌ثباتی محض دانست؟

پرسپولیس و استقلال از پاییز سال 1384 تا امروز چند بار دستخوش تغییر و دگرگونی شده‌اند؟ در پرسپولیس، محمدحسن انصاری‌فرد اولین حکم را از دست مهندس علی‌آبادی گرفت. چند ماه بعد، چون استقلال به مقام قهرمانی رسید، چون روی نوار باثبات و رو به رشدی حرکت می‌کرد، دکتر قریب عزل شد و در عین ناباوری، مقداد نجف‌نژاد، بدون هیچ شناسنامه و پشتوانه مدیریت ورزشی به میز مدیریت استقلال دست یافت.

نتیجه این تغییرات چه بود؟ حذف استقلال از لیگ قهرمانان آسیا. انصاری‌فرد بعد از یک‌سال و چهار ماه رفت و حبیب کاشانی جای او را گرفت. فتح‌الله‌زاده هم جانشین قریب شد. کاشانی گناه نابخشودنی قهرمانی را تکرار کرد و عزل شد تا داریوش مصطفوی به کرسی مدیریت چنگ بزند و فتح‌الله‌زاده هم با فاصله‌ای کوتاه جای خود را به واعظی آشتیانی داد!

این مرور سریع و زودگذر، خود گویای حقیقت تلخ نبود برنامه فکری و دوراندیشانه برای مدیریت ورزش و فوتبال به نظر می‌رسد. انگار پست‌های ریاست و مدیریت در باشگاه‌ها و فدراسیون‌ها یکی از ارکان مهم وعده و وعیدهای مدیران سازمان تربیت بدنی است که در ایامی خاص بذل و بخشش می‌شوند.

اما نتیجه تمام این دگرگونی‌های پیاپی چیست؟ آیا سازمان تربیت بدنی از آنچه بر زیرمجموعه‌های تحت امرش در پس این تغییرات بیهوده گذشته به نتیجه‌ای نرسیده؟ آیا زمین خوردن پرسپولیس در این فصل و ناکامی استقلال در پس زدن مجموعه‌ای که به قهرمانی رسیده بود، برای سازمان و مهندس علی‌آبادی درس بزرگی به حساب نمی‌آید؟

در فوتبال ایران، مدیران صاحب عمر کوتاه و گذرایی هستند. زندگی روی لبه تیغ برای آنهایی که در زیر مجموعه سازمان زندگی می‌کنند طبیعی و انکارناپذیر شده است!

بازیکنان راه‌آهن، بعد از یکی از بازی‌های خود در لیگ، به زمین بازی اعتراض می‌کنند. زمین بازی این تیم در طول هفته، محل تمرین بازیکنان پرسپولیس است و همین برای خراب شدن چمن آن کفایت می‌کند. اعتراض بازیکنان به گوش محمدحسن انصاری‌فرد، مدیر عامل باشگاه می‌رسد.

او به جمع بازیکنان می‌رود و چنین می‌گوید: این چند ماه را هم صبر کنید. من باید امسال زمین را به پرسپولیس می‌دادم. چون سال بعد صد درصد من مدیرعامل این باشگاه هستم. دلیلی ندارد اعتراض کنید. این چند ماه را دندان روی جگر بگذارید. هم من از اینجا می‌روم و هم پرسپولیس!

آیا اظهارنظر و اطلاع‌رسانی صریح محمدحسن انصاری‌فرد در تمرین راه‌آهن اعجاب برانگیز نیست؟ بازیکنان این تیم طی روزهای اخیر بیش از آن‌که از چگونگی دریافتی‌های خود باخبر باشند، از جداشدن مدیرعامل و سفر او به پرسپولیس می‌شنوند. همین که سازمان تربیت بدنی و شخص مهندس علی‌آبادی تلاش کرده تا به شکلی مقدمات ورود سریع‌السیر علی سعیدلو به هیات‌مدیره باشگاه را فراهم آورد، خود نشانه‌ای است از صحت ادعای محمدحسن انصاری‌فرد. مردی که به صورت علنی و آشکار از حضور سال آینده خود کنار پرسپولیس خبر می‌دهد. به یاد می‌آوریم روزی که حبیب کاشانی جانشین انصاری‌فرد شد، علی سعیدلو (معاون اجرایی رئیس‌جمهور) به نشانه اعتراض، از سمت خود کناره‌گیری کرد! سعیدلو حالا بازمی‌‌گردد و نباید شگفت‌زده شد اگر مدیرعامل محبوب خود را هم به اتاق مدیریت بیاورد! اما هنوز یک سوال باقی مانده است.

پرسپولیس با مدیریت محمدحسن انصاری‌فرد دو جام حذفی و دو لیگ را از دست داد. دو عنوان هشتم و سوم جدول تنها دستاورد این مدیر در تمامی فصول زندگی در اتاق مدیریت بود. انصاری‌فرد رفت و حبیب کاشانی آمد. پرسپولیس قهرمان شد و مهندس علی‌آبادی حکم به برکناری وی داد! این بازگشت به عقب چه توجیهی دارد؟ چه توجیهی به جز هدیه دادن پست‌های بزرگ مدیریت ورزشی، بدون شناخت، برنامه‌ریزی، تفکر و آینده‌نگری!

به فدراسیون‌های زیرمجموعه سازمان نگاه کنید... چه کسی در پست تخصصی خود نشسته است؟ یک دونده در فوتبال، والیبالیست در کشتی، ژیمناستیک‌کار در وزنه‌برداری و ...

این است دنیای وارونه وارونه!
 
پیام یونسی‌پور
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها