نگاهی مختصر به فیلم «دوشس»

سرد و رقت‌آور!

درام تاریخی دوشس «The Duchess» درباره یکی از نجیب‌زادگان قرن هجدهمی انگلستان است که بر پایه رمان «جورجیانا، دوشس دون شایرGeorgiana Duchess of Devonshire نوشته «آماندا فورمن» ساخته است. فیلمی زیر متوسط در قیاس با کارهای درام و تاریخی هالیوود که بودجه ساختش چیزی حدود 13 میلیون پوند (25 میلیون دلار)‌ برآورد شده. کارگردان اثر «سال دیب» فیلمساز 40 ساله و کم‌تجربه تلویزیون انگلستان است که دوشس در واقع عظیم‌ترین کار در کارنامه حرفه‌ای‌اش محسوب می‌شود. سناریو نیز دستپخت خود خانم «فورمن» است که «جفری هچر» البته فیلمنامه نهایی را نگاشته و به دیب برای ساخت تحویل داده است. جدای از عوامل تقریبا گمنام در کار سازنده این فیلم، اما بازیگران طراز اولی در «دوشس» ایفای نقش کرده‌اند تا شاید کمپانی BBC با ساخت این فیلم به موفقیت قابل توجهی دست یابد، اما حتی حضور رالف فاینز و کایرا نایتلی نیز نتوانست مردم را به سینماها بکشاند.
کد خبر: ۲۱۹۶۴۷

دوشس که در 5 سپتامبر در انگلستان و 4 روز بعد در آمریکای شمالی به اکران سراسری رسید؛ نتوانست فروش راضی‌کننده‌ای داشته باشد و پس از حدود 9 هفته نمایش، حدود 30 میلیون دلار فروخته است.

از گذشته ژانر ملودرام‌های تاریخی، یا حتی فیلم‌های تاریخی مجلل برای جماعت هالیوودی به گونه‌ای قابل احترام بوده، اما این روند تقریبا از 20 سال پیش به این سو به مخاطره افتاده است. جدای از تکرار در ساخت آثار تاریخی ضعیف و مزخرف، به نوعی نگرش فکری مردم نیز به این ژانرها بسیار تغییر یافته است. اگرچه هنوز ساخت یک اثر قدرتمند در این‌گونه، با استقبال گسترده روبه‌رو می‌شود؛ اما سرنوشت آثار متوسطی مانند «دوشس» از قبل از اکران شاید قابل پیش‌بینی باشد.

«آماندا فورمن» که در اصل یک بیوگرافی‌نویس شناخته شده است؛ زندگی «جورجیانا» را در سال 1998 چاپ کرد و طبیعی بود که برای مردم انگلیس این کتاب آنچنان جذاب بود که رمان فورمن به چاپ‌های بعدی هم رسید.

این روند برای مردم آن سرزمین همواره این‌گونه است اما کتاب در فروش جهانی هرگز مانند انگلستان با اقبال روبه‌رو نشد، اتفاقی که دقیقا برای فیلم‌ آن نیز روی داد. در دوشس زندگی «جورجیانا» از وقتی که با «ویلیام کاوندیش» دوک پنجم «داون شایر» ازدواج می‌کند تا سال‌های پس از آن روایت می‌شود. رفتار پر از نشاط و طراوت او؛ علاقه‌مندی‌اش به مطالعه و مباحث روشنفکری و پیگیری او برای اطلاع از‌ آخرین مد کفش و لباس و مو در کنار علاقه‌مندی مفرط‌اش به شرط‌بندی‌؛ او را زنی دارای ویژگی‌های متضاد معرفی می‌کند. جالب اینجاست که در فیلم او را از یک سو مدافع انقلاب‌های فرانسه و انقلاب در آمریکا مشاهده می‌کنیم و این که در مجالس روشنفکری آن زمان در لندن ویکتوریایی قرن هجدهم حضور فعال دارد و از سوی دیگری دلبستگی‌اش به مد و شرط‌بندی به تصویر کشیده می‌شود و داوری فیلمساز در نهایت به اینجا می‌رسد که این خصوصیات متضاد همگی به خاطر ازدواج نامناسب جورجیانا با همسر بی‌عاطفه و سرد و بی‌احساسش شکل گرفته. همسر او (با بازی رالف فاینز)‌ هرگز به جورجیانا نه احترام خاصی می‌گذارد و نه اصلا پیگیر کارهایش هست؛ و مانند غریبه‌ها با او رفتار می‌کند. تمام پلان‌های مرتبط با معرفی این زن و شوهر به صورتی مغشوش و مثل چند فیلم 5 دقیقه‌ای کوتاه و مجزا از هم کار شده‌اند و این گسستگی از اول تا انتها طی 110 دقیقه فیلم به چشم می‌آید. ضمن این که بمانند آثار مشابه؛ باز هم در می‌یابیم که بله این‌گونه زندگی‌های اشرافی، ظاهر پر‌زرق و برق و فریبنده‌ای دارند به گونه‌ای که وقتی از بیرون به آن نگاه می‌کنید، همه چیز در اوج کمال و پاکیزگی مشاهده می‌شود اما با نگاه به داخل این نوع زندگی مجلل و اشرافی چیزی که از اول از همه رویت می‌شود باسمه‌ای بودن این رفتارها است و سردی و بی‌عاطفگی همه جای این زندگی را پر کرده، دوشس به تکراری‌ترین وجهی این روند را نشان می‌دهد و مثل یک داستان سرراست بدون هیچ چم‌ و خمی و مشکلی به پایان می‌رسد. در حالی که در ژانر تاریخی و در ویژگی‌های حتمی این ژانر مولفه‌های رومانس مشخص است. حتی به‌کارگیری صحیح این مولفه‌ها می‌تواند سوسپانس و عمق به داستان بدهد و سرآخر چیزی نصیب تماشاگر شود و اگر نه سردی رابطه‌ زن‌ و شوهری در هر قشری وجود دارد و تکراری‌ترین چیزهاست. حالا روایت یک زندگی سرد مربوط به مردمان انگلستان آن‌ هم در قرن هجدهم دیگر جای خود دارد. البته درخود رمان نگرش و نگاه «فورمن» به دلیل مورخ بودن و مطالعات فراوانش در این ‌باره، نگاهی عمیق است.

او «جمع اضداد» در یک زن اشراف‌زاده قرن هجدهمی یعنی جورجیانا را روایت می‌کند به گونه‌ای که رفتار شناختی او قابل درک است، اما در فیلم معرفی «جورجیانا» بدجوری سطحی است و پلان‌ها آنقدر با هم غیرمرتبط‌اند که آخر سر معلوم نمی‌شود این پارادوکس‌‌ها چگونه در شخصیت «دوشس» تعمیم یافته‌‌اند که خلق‌الله او را هم روشنفکر زمان و هم شرط‌بند قهار معرفی می‌کنند.

فریبا نیک‌نژاد

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها