حجتالله اکبرآبادی: افشین قطبی، قرمزها را قال گذاشت و رفت تا برخلاف دفعه قبلی اینبار علامت سوال بزرگی جلوی نام خود باقی بگذارد. علامت سوال بزرگی که عملکردش را به چالش میکشد تا در شرایطی که جملگی اعضای هیات مدیره به اصرار از وی خواسته بودند به همکاریاش در پرسپولیس ادامه دهد، دست سرخها را در پوست گردو بگذارد و یکطرفه به همکاریاش پایان دهد و دیگر بار سر از دبی درآورد!
واقعا حیف از افشین قطبی که چی بود و چی شد! آن هم با این همه نوشابه باز کردن برای او که وقتی اندکی به گذشته برمیگردیم، با خود میاندیشیم که نکند وی جنبه این همه ارج و قرب و بزرگ شدن را نداشته است. قطبی برای فصل تازه لیگ نیز بسان فصل گذشته با سلام و صلوات آمد تا هم حسین هدایتی عضو متمول هیات مدیره سرخها برای تامین نظرش به دبی برود و هم به قول خودش مرد اول ورزش ایران به وی زنگ بزند و خواستار ادامه حضورش در فوتبال ایران شود.
کد خبر: ۲۱۸۳۱۲
قطبی از وقتی نیز که دوباره آمد، به گونهای که استحاله رفتاری شده باشد، در عقاید و باورهایش تجدید نظر کرد تا با تعریف و تمجید از داریوش مصطفوی، مدیرعامل کهنهکار و فوتبالی سرخها و دیگر اعضای هیاتمدیره باشگاه، بسان ناجی بازگشتی دوباره به فوتبال ایران داشته باشد و اینبار قول قهرمانی در آسیا را چاشنی صحبتهایش کند. توجه کنید، بیان این مسائل از روی غرض و اینجور حرفها نیست، چو ن بنده تاکنون با قطبی سر یک میز ننشستهام و به عنوان ناظری بیطرف، در فصل قبل شیفته رفتار و کردارش شدم و به دفعات نیز از سر خیر و دوستی برایش قلم زدهام. اما خب، چه میتوان کرد وقتی این قطبی، قطبی دیروز نیست. حتی مروری بر نوع گویش و اظهاراتش نیز بر این نکته صحه میگذارد که او گارد گرفته به استقبال حوادث فوتبالی آمد تا رفته رفته از شخصیت و من حقیقی خویش دور شود و قطبی نامتجانسی را برای من و شما به تصویر بکشد.عرض کردم قصد مچگیری و زیر سوال بردن عملکردها را نداریم، چه اصولا تحلیل شرایطی که امروز در آن قرار نداریم، دردی را دوا نمیکند، اما به راستی نگاه کنید که پرسپولیس فعلی به لحاظ بازیکن، مهره و ستاره چی کم داشت که افشین قطبی باید کفر نعمت کرده و در فصل پاییزی پرسپولیس، جدایی را به ماندن و ساختن تیم ترجیح دهد. او حتی نخواست به تعهدات حرفهایاش پایبند باشد تا برای همیشه نزد هواداران سرخ محبوب بماند. شاید اگر او دیگر به فوتبال ما نمیآمد، از وی به عنوان سرداری فاتح نام برده میشد، اما حالا که در چنین شرایطی رفته، جز مربی شکست خورده چه نام دیگری میتوان بر وی نهاد!