عشق پوشالی و گروگانگیری میلیونی

پسری که برای انتقام‌گیری از دختر مورد علاقه‌اش او را ربوده بود روانه زندان شد. به گزارش خبرنگار ما، چندی پیش مردی به ماموران پلیس استان گیلان مراجعه کرد و مدعی شد دخترش توسط جوانی به نام کیوان ربوده شده و این جوان برای آزادی او 20 میلیون تومان پول می‌خواهد و اعلام کرده در تـمـاس‌های بعدی در مورد محل قرار صحبت خواهد کرد.
کد خبر: ۲۱۸۱۲۶

با شکایت این مرد بلافاصله پلیس در خانه مرد شاکی حاضر شد و اکیپی از کارآگاهان نیز برای کنترل شرایط، منطقه را تحت نظر گرفته و تلفن‌ها را ردیابی کردند. در اولین تماسی که مـرد دخـتـرربـا با خانه پدر وی برقرار کرد ماموران کار ردیابی خطوط تلفن را آغاز کردند و مـتـوجه شدند این تماس از شهرهای اطراف استان گیلان گرفته شده است. اما آنچه کار را پیچیده کرده بود تغییر پی‌درپی مخفیگاه توسط متهم بود. بنابراین کارآگاهان از خانواده دختر جوان که شادی نام دارد خواستند تا هر شرایطی که مرد گروگانگیر می‌گوید بپذیرند. به همین دلیل پولی که مرد گروگانگیر خواسته بود آماده شــد و پــدر شــادی بــرای تـحــویـل پـول بـه جنگل‌های اطراف گیلان اعزام شد، ماموران نـیـز بـه صـورت نامحسوس منطقه را تحت پوشش قرار دادند و هنگامی که پسر جوان قصد گرفتن پول‌ها را داشت توسط پلیس دستگیر شد.

کیوان بعد از انتقال به اداره آگاهی مورد بازجویی قرار گرفت و در اعترافاتش گفت: من و شادی از مدت‌ها قبل با هم دوست بودیم. من عاشق شادی بودم و از او خواستم تا با من ازدواج کند، شادی نپذیرفت و گفت شرایطی که برای ازدواج دارد آنقدر سخت است که من نمی‌توانم از پس آن برآیم.

متهم ادامه داد: در این مدت هر چه داشتم در اختیار شادی قرار دادم تا شاید راضی شود. فکر می‌کردم اگر من صادقانه با او درددل کنم و هر آنچه دارم در اختیارش قرار دهم، او هم به این نتیجه می‌رسد لیاقت ازدواج با او را دارم، اما این طور نشد و در تمام این مدت شادی مرتب از من سوءاستفاده کرد.

کیوان گفت: بیشتر اوقات ماشین من دست شادی بود و در یکی از روزها او تصادف شدیدی کرد، وقتی به محل رسیدم هم مجبور شدم خسارت طرف مقابل را بدهم و هم این که خرابی ماشین خودم را درست کنم. مدتی بعد از این ماجرا شادی به من گفت که خواستگار مناسبی برایش پیدا شده و قصد دارد ازدواج کند.

وی ادامه داد: هر چه تلاش کردم نتوانستم او را پشیمان کنم، به همین خاطر تصمیم گرفتم که از شادی انتقام بگیرم، بنابراین نقشه ربودن او را کشیدم. روز حادثه با شادی تماس گرفتم و گفتم که قصد دارم او را برای آخرین بار ببینم. وقتی او سر قرار حاضر شد، شادی را سوار ماشین کردم و زمانی که مشغول صحبت بود از مسیر اصلی خارج شدم و شادی را به کلبه‌ای که از قبل تهیه کرده بودم بردم. بعد از قسمت‌های مختلف شهر تماس گرفتم و سعی کردم کاری بکنم که پلیس نتواند مرا ردیابی کند اما سرانجام سر قرار که حاضر شدم پلیس مرا دستگیر کرد.

متهم جوان گفت: قصد من دریافت پول نبود. مـن مـی‌خواستم شادی را تنبیه کنم و انتقام کارهایی که کرده است را بگیرم.

این گزارش حاکی است، متهم در حال حاضر بازداشت است و تحقیقات از وی ادامه دارد.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها