نوشتن‌برای کودکان‌

نوشتن‌ برای‌ کودکان، کودکانه‌ نیست. این‌ جمله‌ شاید چکیده‌ ادبیات‌ کودک‌ را در خود داشته‌ باشد؛ چراکه‌ از دو سو ما را با اساسی‌ترین‌ کارکرد ادبیات‌ کودک‌ مربوط‌ می‌سازد: شناخت، شناخت‌ کودک‌ از جانب‌ ما و شناخت‌ کودک‌ از خود و دنیای‌ پیرامونش.‌
کد خبر: ۲۱۷۶۷۱

 شناخت‌ کودک‌ از خود و درک‌ پیرامون‌ از طریق‌ حواس‌ پنجگانه‌ در لابه‌لای‌ سطور اشعار،  داستان‌ها، نمایشنامه‌ها و فیلمنامه‌های‌ کودکان‌ قرار داده‌ شده‌ است. دست‌ یافتن‌ به‌ این‌ مهم‌ آنقدر  ضروری‌ است‌ که‌ آموزش‌ کودکان‌ در بسیاری‌ از موارد از توانمند کردن‌ آنها در دیدن‌ و شنیدن، به‌  طور خاص‌ و حواس‌ پنجگانه‌ به‌ طور عام، آغاز می‌شود.‌

 ترانه‌ها و داستان‌های‌ عامیانه‌ سرشار از اصواتی‌ است‌ که‌ یا به‌ صورت‌ طبیعی‌ بیان‌ می‌شود (مانند  صدای‌ گنجشک، بلبل‌ و چشمه) و یا به‌ صورت‌ اسم‌ صوتهایی‌ نظیر تاق‌تاق، شرشر و... خود را  نشان‌ می‌دهد. به‌ این‌ ترتیب‌ بـردن‌ کـودک‌ بـه‌ فـضـای‌ خیال‌انگیز شعر و داستان‌ و نـمـایـشـنـامـه، دنـیـایـی‌  آمـیـخـته‌ با جزییات‌ مهمی‌ نظیر رنگ‌آمیزی، صدا و نور را در ذهن‌ کودک‌ پدید می‌آورد.‌

 ساختار یک‌ داستان‌ یا نمایشنامه‌ با برانگیختن‌ حس‌ کنجکاوی‌ و هیجان‌ کودک، وی‌ را به‌ ادامه‌  روایت‌ می‌کشاند و در عین‌ سرگرمی‌ «بازی‌ و لذت» درک‌ و شعور کودک‌ را بالا می‌برد. زبانی‌ که‌  متناسب‌ با محدوده‌ واژگان‌ کودک‌ است، با ضرباهنگ‌ و موسیقی‌ خاص‌ و تکرار کلمات‌ خاص، با  طبیعت‌ وجود کودک‌ که‌ موزون‌ است، هماهنگی‌ پیدا می‌کند.‌

 تصاویر نیز که‌ با متن‌ همراه‌ می‌شود و قسمتی‌ از بار معنایی‌ را بر دوش‌ می‌گیرد و ناگفته‌های‌ متن‌ را  بیان‌ می‌کند نیز به‌ این‌ هماهنگی‌ می‌افزاید.‌

 اما ذکر این‌ همه، به‌ معنای‌ وجود آنها در دایره‌ ادبیات‌ موجود کودک‌ نیست. در بسیاری‌ آثار  موجود فقط‌ سعی‌ نویسنده‌ یا شاعر بر «کودکانه» بودن‌ اثر است. به‌ دیگر سخن، مولف‌ از بین‌ تمام‌  عواملی‌ که‌ برای‌ «نوشتن‌ برای‌ کــودکــان» لازم‌ اســت، تـنـهــا «قـابـل‌ فـهـم‌ بـودن» را برمی‌گزینند. و البته‌  قابل‌ فهم‌ بودن، بسیار به‌ توان‌ نویسنده‌ برای‌ قابل‌ فهم‌ کردن‌ دارد. چیزی‌ که‌ با تسلط‌ وی‌ در  استفاده‌ از تکنیک‌های‌ بدیع‌ و خلاقانه‌ ارتباط‌ مستقیم‌ دارد.

 استفاده‌ مکرر از مضامین‌ شناخته‌ شده‌ بدون‌ پرداختی‌ نو و آگاهانه، اینک‌ ادبیات‌ کودک‌ ما را دچار خلائی‌ ساخته‌ که‌ مثلا حضور آثار نویسندگانی‌ چون‌ «شل‌ سیلور استاین( »با ترجمه‌هایی‌ که‌ گاه‌  شعریت‌ اثر و بازیهای‌ زبانی‌ وی‌ را یکسره‌ نابود می‌کنند)؛ یکباره‌ ما را با دنیایی‌ عجیب‌ و غریب‌  روبه‌رو می‌کند. دنیایی‌ زیباتر و غنی‌تر از رویکرد مکرر و بی‌خلاقیت‌ ما به‌ بهار و پاییز و روستا و  تمیز بودن‌ به‌ این‌ مساله‌ بیفزایید، خیل‌ عظیم‌ مفاهیم‌ و موضوعاتی‌ را که‌ هنوز وارد عرصه‌ ادبیات‌  کودک‌ ما نشده‌اند. مفاهیمی‌ مرتبط‌ با نیازها، مشکلات‌ و دغدغه‌های‌ دوران‌ گذر از سنت‌ به‌  مدرنیته‌ در جوامع‌ شهری‌ ما که‌ به‌ مدد رسانه‌هایی‌ چون‌ تلویزیون‌ به‌ سرعت‌ در همه‌ جای‌  سرزمین‌ ما گسترش‌ می‌یابند.‌

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها